728 x 90

پرونده هسته ای ایران,

دو خط متضاد، با نتیجه‌یی واحد

-

مذاکرات هسته‌ای رژیم در نیویورک
مذاکرات هسته‌ای رژیم در نیویورک
مجموعه تحولات یک سال گذشته در مورد مذاکرات هسته‌یی برآیندی از نتیجه زورآزمایی دو باند اصلی رژیم در این زمینه است.
رویکرد باند رفسنجانی روحانی این است که باید کوتاه آمد و مذاکرات را «به هر قیمت» به سرانجام رساند چرا که به قول رفسنجانی: ”افق روشنی در روابط ایران و غرب داریم که می‌توانیم کارهای علمی، فنی و تکنولوژی را در سایه مراودتهای سیاسی انجام دهیم“. همه حرف هم در این است که این باند می‌خواهد به این ”افق روشن“ برسد چرا که گمان می‌کند در پرتو این افق می‌تواند دردهای بی‌درمان اقتصادی و اجتماعی را حل کند.
در جهت از دست ندادن این فرصت و افق است که علی خرم نماینده اسبق رژیم در سازمان ملل فرصت سوزی و از دست دادن این افق را به نفع نظام نمی‌داند و در روزنامه حکومتی اعتماد 24مهر93 می‌نویسد: ”به عبارت دیگر ممکن است پرونده هسته‌یی ایران وارد دوره‌یی طولانی و فرسایشی شود که به نفع مصالح و امنیت ملی و در جای خود به نفع اقتصاد و صنعت کشورمان نخواهد بود“.
معنی این حرف که به نتیجه نرسیدن مذاکرات به نفع مصالح و امنیت ملی و به نفع اقتصاد رژیم نیست، این است که در صورت نرسیدن به توافق، امنیت ملی (بخوانید موجودیت نظام) در خطر است.
رفسنجانی در سخنانش با سفیر سوئیس گامی فراتر می‌رود و دولت روحانی را بهترین فرصت برای غرب و حل مسأله اتمی رژیم می‌داند و ملتمسانه از آنها می‌خواهد این فرصت را از دست ندهند: ”اگر مسئولان غربی نتوانند مشکلات خود را در زمان دولتی که محصول تفکرات نیروهای فرهیخته کشور است (دولت حسن روحانی)، حل کنند، چه جوابی به افکار عمومی خود خواهند داد؟“
نتیجه این نظرگاه این است که فرصت همین حالا است و به‌خاطر احتمال فرصت سوزی است که باز هم رفسنجانی نگران این است که ”تندروهای آمریکایی“ این فرصت را به خطر بیندازند (روزنامه جمهوری24مهر93)
در یک کلام حرف این باند نه تنها در زمینه اتمی حاضر به کوتاه آمدن است، بلکه بقا و دوام نظام را در کوتاه آمدن می‌داند زیرا به گفته علی خرم (از مهره‌های باند رفسنجانی ـ روحانی) تنها از این طریق می‌توان ”امنیت ملی نظام“ را حفظ کرد و آن را از سرنگونی نجات داد.
این باند، حس می‌کند که در صورت عدم توافق و کوتاه نیامدن خطر رویارویی بیخ گوش رژیم است و این همان نقطه‌یی است که باند رفسنجانی - روحانی آن را به خطرافتادن ”امنیت ملی نظام“ می‌دانند. به نظر می‌رسد این خط، در چارچوب و منطق خودش، یک سیاست و نظرگاه یک سویه و عاری از تناقض و تعیین تکلیف شده است.
صرف‌نظر از نوسانات مواضع باند خامنه‌ای در مورد مذاکرات، از مجموعه موضع‌گیریهای باند خامنه‌ای خصوصاً مواضع خامنه‌ای چنین برمی‌آید که این باند می‌خواهد مذاکرات را در دستگاهی پیش ببرد که آمریکا و غرب را در زمینه هسته‌یی با مواضع خود هماهنگ کند.
حرف این باند این است مذاکرات آری، اما در دستگاهی که نظام مشخص می‌کند و به این دلیل است که خامنه‌ای برای مذاکرات خطوط قرمز تعیین می‌کند، تعداد 190هزار سو مشخص می‌کند،
آخوند صدیقی 4مهر93 حرفهای این باند را بر اساس نظرگاه ولی‌فقیه چنین خلاصه می‌کند ”حرف همان حرفی است که انرژی هسته‌یی حق مسلم ماست. در این راستا خطوط قرمز است که باید رعایت بشود، همچنین مسأله آب سنگین اراک قابل تغییر نیست، ادامه غنی‌سازی نیاز ماست، دشمن نباید تعیین بکند، همان سوهایی که مقام معظم بیان فرمودند، همان نیاز فعلی ماست“
در چنین فضایی است که طیفی از باند خامنه‌ای در کمین نشسته و منتظر اعلام شکست مذاکرات هسته‌یی هستند. زیرا به خوبی می‌دانند که غرب هیچ‌گاه در میزی که باند خامنه‌ای می‌چینند وارد نمی‌شود و از این طریق می‌خواهند در زمینه تضادهای داخلی رژیم، نیز دست بالا را داشته باشند.
تناقض و تضاد ناشی از این دو رویکرد در حال حاضر نظام ولایت را در خود می‌پیچاند و قدرت تصمیم‌گیری را از کلیت نظام گرفته است زیرا هر یک از دو نظرگاه که غالب شود و پیش برود، فرجامی جز بن‌بستهای خرد کننده که منجر به سرنگونی رژیم می‌شود، نخواهد داشت.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/01686731-ecb3-438a-9d41-8e9059c62fbd"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات