کنفرانس «نقشهمسیر به سوی جمهوری دموکراتیک در ایران»
پارلمان ایتالیا سالن لااستامپا
چهارشنبه ۲۳فروردین ۱۴۰۲
سخنرانیهای خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران
سناتور جولیو ترتزی، سناتور امانوئله پوتزولو، سناتور مارکو اسکوریا
نماینده آندرا دی جوزپه، نماینده استفانیا آسکاری، نماینده الیزابتا گاردینی، آنتونیو تاسو
خانم رجوی
سلسله قیامهای سالهای اخیر در شهریور ۱۴۰۱ به قیام گسترده و پرتوانی ارتقاء یافت که نقطه عطفی در سرنوشت حکومت ولایت فقیه است
و تزلزل و شکنندگی این رژیم را که ما از سالها پیش بر آن تأکید میکردیم
در مقابل چشم جهانیان قرار داد
سناتور جولیو ترتزی رئیس کمیسیون سیاست اتحادیهٔ اروپا
خانم رجوی شما یک مقاومت را به پیش می برید
که موتور محرک آن آزادی و حقوقبشر است
و خواستههای مردم ایران را بازتاب میکند
ما از صلابت و ارادهٴ خانم رجوی انگیزه میگیریم
او صدای حقیقی مردم ایران است که رژیم میخواهد سرکوب کند
سناتور جولیو ترتزی رئیس کمیسیون سیاست اتحادیهٔ اروپا در سنا
عالیجناب خانم «الیزابت گاردینی» بهخاطر میزبانی این کنفرانس، بینهایت از شما تشکر میکنم، کنفرانسی که قبل از هر چیز یک گام جدید برای تعمیق درک و آرمان مشترکمان با دوستان مقاومت ایران بهحساب میآید.
این فرصتی است، بهخصوص با شخص خانم رجوی برای راهاندازی یک کمیتهٔ بینالوزرا در ایتالیا برای ایران آزاد. و به همین دلیل فرصتی است برای (دیدار) پرزیدنت منتخب شورای ملی مقاومت ایران، که خانم گاردینی او را فوقالعاده توصیف میکند.
فکر میکنم کلمات شایستهیی که بتوان با آن استقبالی که ما در دیدار اخیرمان از اشرف با آن مواجه شدیم را بهسختی میتوان پیدا کرد، این موضوع را دربارهٔ دیدار اخیری میگویم که من به همراه عالیجنابان خانم «آسکاری» و آقای «امانوئله پوتزولو» از اشرف داشتیم و لازم میدانم اینجا کمی روی این موضوع مکث بکنم:
شما فقط اشرف را نمایندگی نمیکنید، بلکه تمام مردم ایران را نمایندگی میکنید.
دیدار اخیر ما از اشرف را فوقالعاده توصیف میکنم، فوقالعاده بهدلیل ارزشها، اصول و جوهر ارزشهایی از دنیا که مال ما نیز هست.
دنیای دموکراسی و آزادی و احترام به حقوقبشر و صلح، برای شما فقط یک حرف نیست، بلکه با جانها و زندگی شهیدانتان برای آنها قیمت دادهاید، برای عدالت، آزادی و امنیت و حیات نسلهای آینده.
شما بهدلیل اعتقاد به این ارزشها آنجا هستید و به مبارزهتان ادامه میدهید. و ما که در اینجا جمع شدهایم، آنچه که اینجا نقل میکنم و عمیقاً به آن معتقد هستم این است که بسیاری پارلمانترهای دیگر به این تلاش خواهند پیوست.
ما همه به دموکراسی اعتقاد داریم همان دموکراسی که شما برای آن مبارزه میکنید و ما از آن برخوردار هستیم، اما هر روز بیشتر مورد تهدید قرار میگیرد و باید مانند شما که در صف مقدم هستید، قوی باشیم و شما کماکان در صف مقدم این جبهه ادامه میدهید. این درک و احساسی بود که من از دیدار از اشرف داشتم، احساسی که با شناختی که از تاریخ دارم هر چه بیشتر و قویتر شد، بر اساس شناخت و تجربهٔ چند دههٔ اخیر از این رژیم، این دیکتاتوری، یک فاشیسم مذهبی، یا دقیقتر بگویم نازیسم مذهبی است. در مورد (رژیم ایران) دقیقتر بخواهم صحبت کنم، یک سیستم سرکوبگر بیسابقه از انهدام و حذف فیزیکی اپوزیسیون است. با یک تفسیر کفرآمیز از خدا که آنها آن را «ولایت فقیه» مینامند، یعنی «قدرت فقیه»، که اختیار زندگی و مرگ، شکنجه و مسموم کردن و غارت تمامی ثروتهای یک ملت و یک کشور را برای خود قائل است، قدرت و اختیار هر کاری را دارد، کافیست در قم درس خوانده باشید و بهخصوص در یک حوزهٔ علمیهٔ آنجا درس خوانده باشید و بر این اساس، به خودشان اجازه میدهند که مردم خود را بهصورت گسترده در خون و ویرانی فرو ببرند.
شما خانم رجوی به قطعنامهٔ اخیر سنای ایتالیا اشاره کردید که بهاتفاق آرا تصویب شد، چیزی که زیاد اتفاق نمیافتد ولی موضوع سرکوب در کشور شما بود، سرکوب یک (حاکمیت) علیه مردم خودش. خانم رجوی، در آن قطعنامه طبعاً محکومیت بیرحمیهای اعمال شده علیه تمام زنان ایران و آزادیها و ارادهٴ آزاد آنها و ظرفیت آنها برای آزاد بودن در تفکر، در حق تظاهرات، انتخاب آزادانهٔ خانواده مطلوب و حقوق مساوی خودشان وجود داشت. اما در آن قطعنامه به جنبهٴ ثبت خاطرات در تاریخ و سمت و سوی آنکه شما به شکل دقیق و متدیک در موزهٔ اشرف ساختهاید، نیز پرداخته شد، که جای هیچ ابهامی را باقی نمیگذاشت، منظورم موزه مقاومت در اشرف است.
ما این چیزها را میبینیم و درک میکنیم چرا که در ایتالیا نیز فجایع مشابهی را در حذف فیزیکی قومی و سیاسی در تاریخ در میان مردم خودمان داشتهایم.
و به همین دلیل درک میکنیم چرا آزاد کردن ایران یک ضرورت است، این یک ضرورت است که جامعهٔ بینالمللی باید آنها را بشنود و و اقدام مناسب نشان بدهد.
باید سیاستهای اروپایی از آنجا، یعنی اشرف، شکل بگیرد، چون شما آن را (موزه را) با اسامی با چهرهها، با شهادتهای غیرقابل انکار کسانی که هنوز هم حاضر بهشهادت هستند، ساختهاید. کسانی که شهادت میدهند چگونه نفرات بهصورت زنجیرهیی حلقآویز شدهاند، پدیدهیی که نظیرش دیده نشده، که برای نابودی و از میان برداشتن مجاهدین و بسیاری کسان و برخی گروههای دیگر انجام گرفت، این کشتار زیر نظر شخص رئیسجمهور کنونی ایران یعنی رئیسی، که آن موقع یک قاضی جوان در کمیسیون مرگ بود انجام گرفت، اینطوری میتوان بهدور از هر گونه ابهام تاریخ را دید و شناخت.
حالا اگر بخشی از پارلمان ایتالیا، یعنی سنای ایتالیا این قطعنامه را به اتفاق آراء تصویب کرد و روی این مباحث تمرکز کرد، و این موضوعات در بحث پارلمانی روی قطعنامه برجسته شد و من هم روی آنها در صحبتهایم در آنجا تمرکز کردم، این نشان میدهد که کسی روی آن جدلی ندارد، بحثی روی موضوعات خاورمیانه نیست، روی اینکه سیاست خارجی ایتالیا چه باید باشد جدلی نیست، و روی سیاست خارجی و امنیت اروپا نیز بحث و جدلی نیست، واضح است که باید سیاستی باشد که رژیم تئوکراتیک ایران را منزوی، و از تاریخ به بیرون پرتاب کند، این وضعیت باید پایان یابد و باید یک پروسهٔ دموکراتیک شروع شود.
شما خانم رجوی بهخوبی این پروسه را توضیح دادید، باید دولت موقت منتخب برای یک دوره کوتاه ۶ماهه باشد که جزئیاتش را شما بهخوبی مشخص کردید، یعنی حقوق و قوانینی منطبق بر موازین بینالمللی، یک تغییر کامل باید صورت گیرد، یک چرخش ۱۸۰ درجهیی در کشورهای ما باشد و در سیاست خارجیمان به سمت یک شکاف پیش میرویم مگر اینکه سیاستمان را تغییر بدهیم و شرایطی بهوجود بیاوریم که از دست این رژیم خلاص شویم، این شرایط و روشها چه باید باشند:
اول از همه ممنوع کردن سپاه و لیستگذاری سپاه پاسداران در لیست سازمانهای تروریستی. دومین اقدام این است که اجازه ندهیم که این تروریستها از مصونیت دیپلماتیک سوءاستفاده بکنند، نمیتوان مصونیت دیپلماتیک را به بازی گرفت و به تروریستها مصونیت دیپلماتیک داد. یک تروریست که بهعنوان دیپلمات وارد شده بوده، در بلژیک به ۲۰سال زندان محکوم شده است، این تروریست نباید با هیچکس مبادله شود، سفارتخانههایی که این تروریست را پشتیبانی کردند، که احتمالاً یکی از آنها زیاد از محل ما دور نیست، چرا که این تروریست مسافرتهای زیادی به ایتالیا انجام داده بود. اگر دخالت آنها در پشتیبانی از این تروریست اثبات شود، دیگر نباید به این سفارتخانه مصونیت دیپلماتیک داد.
بهطور خلاصه این نکاتی بود که امروز میخواستم اشاره کنم، نکاتی که به کار روی آنها با همکارانم در کمیتهٔ پارلمانی برای ایران آزاد ادامه خواهم داد.
خانم رجوی، یکبار دیگر از شما بهخاطر سخنرانیتان تشکر میکنم.
نماینده امانوئله پوتزولو
عضو کمیسیون خارجی مجلس نمایندگان:
من چشم در چشم در نگاههای مجاهدین دیدم
که وظیفه خود میدانند که برای آرمانهایشان فدای حداکثر بکنند
ما نمیتوانیم این را نبینیم
که یک ارادهٴ بزرگ و سترگ برای آزادی در ایران وجود دارد
سفارت رژیم ایران در نامهیی سفر ما را به اشرف محکوم کرد
این برای ما مدال افتخار است
ایتالیا باید با مردم ایران همبسته باشد
و در مقابل سیاست باجگیری آن بایستد
امانوئله پوتزولو عضو کمیسیون خارجی مجلس نمایندگان ا یتالیا
ممنون. با تشکر از عالیجناب گاردینی و با تشکر از سناتور ترتزی و تشکر از مهمانمان خانم رجوی. من نمیخواهم اضافه بر آنچه گفته شد، تأکید کنم بر محتوای صحبتی که سناتور ترتزی بهصورت استادانه بیان کردند. اما بهسرعت روی دو نکته برای تقویت آنچه از نظر من مهم است، تأکید میکنم، رفتن به اشرف علاوه بر همهٔ هیجانات که برای شخص من بههمراه داشته و با خودم به خانه و به رم آوردم، این احساسات نه تنها در قلب و در ذهنمانده، بلکه باید بهعمل سیاسی تبدیل شوند. چرا که با دیدار از اشرف و اینکه شخصاً داستانها را بشنوید و با نگاه در چشمها بهتر میشود فهمید که چرا آنها ایستادهاند و مقاومت میکنند. تنها کسانی که مقاومت میکنند. مقاومتکنندگان واقعی ایرانی! این چیزی است که برای اقدامات سیاسی غرب و بهویژهایتالیا ضروری است، با توجه به اینکه ما اینجا آن را نمایندگی میکنیم. این ضروری است. پس از بازگشت به اهمیت آن پی بردیم. زیرا که به مدال افتخار نایل آمدیم. چون جمهوری اسلامی ایران از طریق سفارت خود به وزارتخارجهٔ ما اعتراض کرد و سفرمان به اشرف را محکوم نمود. یادداشت اعتراضی مبنی بر محکومیت سفر ما بر این پایه استوار شده بود که در واقع اگر نخواهیم بخندیم، باید به آن گریست که در آن اساساً روی این متمرکز شده بود که اعضای پارلمان ایتالیا نزد گروه خطرناک تروریستی رفتهاند. و از این نقطه است که ما باید دروغهایی را که این رژیم مذهبی و مستبد ساخته، خراب کنیم. هر رژیم مستبد بنیادش را قبل از هر چیز بر دروغ و زور بنا میکند و از همین جاست که ما باید دیوار دروغها را فرو بریزیم و به جای آن یک سیاست خارجی غربی بهپا کنیم. همانگونه که سناتور ترتزی گفته است. باید با قامتی استوار بتوان به چهرهٔ واقعیت نگریست. آنچه که من از مجاهدین خلق و داستانها و واقعیات آنها شناختم، حاکی از غرورشان و نیروی آزادیخواهانهٴ آنهاست و آنها میتوانند همه چیز باشند بهجز تروریست! کسانی که دست به سوءقصد میزنند که این تروریسم است، دیگران هستند و بیتردید مجاهدین خلق نیستند. آن نیرویی که من با نگاه در چشمهای خانم رجوی دیدم و در همهٔ افرادی که در آنجا داستانهای دردناکشان را دیدیم و شناختیم. از میان بسیار خاطرات، افرادی توجهام را جلب کردند که مربوط به دههٔ ۱۳۶۰ بودند و هم سن و سال من و جوان! که در یک لحظه در زندگیشان احساس وظیفه کردند که باید همه آنچه از قبیل شغل و تخصص در کشورهای ثروتمند داشتند و هیچ مشکلی هم نداشتند را رها کنند و برای نبرد بهخاطر وطنشان، به مقاومت ایران پیوستند. ما بهعنوان ایتالیایی و غربی نمیتوانیم رویمان را برگردانیم. چون عدم فهم این موضوع غیرانسانی است. چون ما نباید تسلیم قلعههای دروغی شویم که رژیم فعلی ایران در ساختن آن اصرار میورزد. در یک سیاست روشن و آشکار و غیرقابل دفاع که هر روز دارند میدانهایی را از دست میدهند. آنها با همان یادداشتی که ارسال کردند نیز، ماهیتشان را نشان دادند. آنها نشان دادند که از آزادی هراس دارند. بنابراین ما باید با اعمال مشخص، وحدتمان را با مجاهدین خلق تقویت کنیم.
سناتور مارکو اسکوریا
دبیر کمیسیون سیاست اتحادیهٔ اروپا
ما باید یک تحرک قوی داشته باشیم که از شورای ملی مقاومت حمایت کنیم
من فکر میکنم این قیام که باید به آن انقلاب گفت رژیم ایران را رها نخواهد کرد
تاریخ تکرار نمیشود
دیکتاتورها نمیتوانند سرنوشت یک ملت را بهدست بگیرند
مردم ایران نمیخواهند به دیکتاتوری گذشته بازگردند
سناتور مارکو اسکوریا - دبیر کمیسیون سیاست اتحادیهٔ اروپا در سنای ایتالیا
با تشکر بسیار از الیزابت (عالیجناب نماینده گاردینی) که سالهاست همدیگر را میشناسیم. بهویژه از زمانی که در بروکسل با هم بیشتر آشنا شده و همراه با دیگر همکارانمان با یکدیگر یک مبارزه را در کنار مقاومت ایران شروع کردیم.
در بروکسل فرصت آشنایی با خانم رجوی و بسیاری دیگر از دوستان را داشتیم. کسانی که جان خود را فدای نبرد بزرگشان کردهاند. ساده بگویم ما اینجا هستیم چون اعتراضات در ایران متوقف نشدهاند. در میدانها و در کف خیابانها متوقف نشدهاند. متأسفانه بسیاری از مردم متحمل پیامدهای سنگین شرکت در این تظاهراتها میشوند. پس بهطریق اولی ما نیز متوقف نمیشویم. ما بهعنوان سیاستمداران ایتالیایی نیز متوقف نمیشویم بهمثابه نمایندگان پارلمان و نهادهای دموکراتیک متوقف نمیشویم تا یادآوری کنیم که در این لحظه مشکل مهمی هست که رژیم ایران نام دارد. رژیمی که نافی هر گونه مبانی آزادی و دموکراسی و حتی پایهییترین اصول حقوقبشری است. من و همکارم، عالیجناب گاردینی، از همین فردا دست بهکار میشویم تا در چارچوب هیأت ایتالیایی در شورای اروپا که ما نیز از اعضای آن هستیم، همراه با دیگر همکارانمان تصمیم گرفتهایم که موضوع ایران را به نشست آتی شورای اروپا برده و توجه این شورا را به آن جلب کنیم. چون موضوع فقط مربوط به ایران نیست، بلکه مربوط به یک دستگاه ارزشی و مربوط به تمدنی است که اروپا و جهان نمیتواند به آن بیتوجه باشد.
باید بگویم من هم، مثل سخنران قبلی که اشاره کرد، در قبال حوادثی که میتوانند اتفاق بیفتند خوشبین هستم. من متقاعد هستم که این قیام با قیامهای مشابه که در گذشته بودهاند متفاوت است. قیام این بار که در ایران در حال وقوع است، انقلابی است که نخواهد گذاشت رژیم همان رژیمی بماند که ما آن را میشناسیم. شکافی که باز شده، بیتردید بازتر میشود و پایان این رژیم دیکتاتوری در چشمانداز قرار گرفته و از همین حالا قابل مشاهده است. از طرفی یک تفاوت نسبت به قبل وجود دارد. همچنان که در شبکههای اجتماعی نیز که از یکطرف زندگی ما را مختل کردهاند ولی از طرف دیگر به ابزاری برای آزادی تبدیل شدهاند و نشان میدهند که یک مدل متفاوت از زندگی وجود دارد که با احترام به حقوق و مبانی اساسی میتوان زندگی کرد ولی رژیم همیشه تلاش کرده است که این امید به فراموشی سپرده شود امید به آزادی و دموکراسی برای هر کس که مبارزه میکند.
و امروزه این امید باید از طرف ما حمایت و پشتیبانی شود. چون مستقل از هر بحثی، چیزی که بهطور ویژه تحت این سرکوب در ایران مورد تهاجم قرار میگیرد احساسات است. یعنی مهمترین وجه از ویژگیهای انسانی که همانا عشق بین انسانها، مناسبات در بین افراد خانواده، ظرفیت داشتن افکار متفاوت است. تمامی اینها در این رژیم از بین رفته است و من فکر میکنم که ما باید دست به اقدامات متفاوتی بزنیم که پیش از من سخنرانان دیگر بهویژه همکارم سناتور ترتزی به آن اشاره کردند. من فکر میکنم که در ایتالیا نیز مثل سایر کشورهای اروپایی ما فراتر از تظاهراتهایی که در مقابله سفارتخانهها یا سایر نهادها انجام میدهیم باید دست بهتظاهرات فرهنگی و اجتماعی هم بزنیم که طی آن ایرانیهایی را نشان دهیم که از راه دور نیز مخالفت خودشان را نشان میدهند و در کنار کسانی قرار دارند که در داخل کشور مبارزه میکنند. مردان و زنانی که دستگیر شدند، شکنجه شدند و بعد مجبور به جلای وطن شدند. من فکر میکنم که زمان حساب پس دادن است زیرا که همه ما مقصر هستیم و بنابراین ضروری است که دست بهکار شویم زیرا ما فراموش میکنیم که کتابهای تاریخی را بخوانیم.
ما فکر میکنیم که تاریخ بههمان شکل قبلی تکرار میشود. در واقع اینطور نیست. تاریخ تکرار میشود اما با اشکال دیگر و نه به همان شکل قبلی. و ما متوجه نمیشویم که با دیکتاتورها هرگز نمیشود وارد عهد و پیمان شد. چون دیکتاتورها ذاتا دروغگو هستند. چون طبعاً اهدافی برای خود دارند و برای رسیدن به آنها مزخرف و دروغ میگویند. همانطور که همکارم نیز اشاره کرد. ما میدانیم که با کسی که نافی آزادی و دموکراسی و شرافت انسانی در قبال مردان و زنان جوان است، نمیشود تعامل کرد.
بنابراین خانم رجوی، در پایان میخواهم بگویم که شما همراه با بسیاری دیگر تمام زندگیتان را فدای بهبود وضعیت کشور تان و آوردن آزادی و دموکراسی کردهاید. ما عادت داریم که وطنپرستها را دوست داشته باشیم، کسانی که میخواهند کشور خودشان را همانطور که مردمشان میخواهند، بسازند. تکرار میکنم که من شما را چند سال پیش در بروکسل در موقعیتی شبیه موقعیت امروز شناختم. و حالا میبنیم که شما با همان قدرت و تلاش و قاطعیت همراه با سایر ایرانیان به مبارزهتان ادامه میدهید. و ما در کنارتان میایستیم و میگوییم که نهایتاً پیروزی، همانطور که همگی ما برایتان آرزو میکنیم، از آن شما خواهد بود و ایران بالاخره آزاد شده و دموکراسی برقرار خواهد شد.
برای هر آنچه که انجام میدهید از شما متشکرم.
ادامه دارد