پنهانکاری و سیاست مجرمانه خامنهای و روحانی از آغاز همهگیری کرونا و پیامدهای فاجعهبار آنکه با ممنوع کردن ورود واکسن به ایران توسط خامنهای باز هم تشدید شد، اکنون در رسانههای حکومتی بازتاب وسیعی دارد و منابع حکومتی نیز نسبت به آنچه مقاومت ایران از آغاز هشدار میداد، اذعان میکنند.
روزنامه حکومتی جهان صنعت نوشت: از اوایل اسفندماه سال۹۸ تناقضهای فاحشی در بین سخنان مسئولان درباره بیماری کرونا مشاهده شد. برخی از مسئولان این بیماری را به شوخی گرفتند و ورود آن به کشور را انکار کردند. همین موارد منجر شد تا روند رسیدگی به مبتلایان به کندی پیش رود و شیوع سراسری پاندمی و میزان مرگ و میر افزایش یابد... یکی دو ماه اول شیوع کرونا ایران بعد از ووهان، رتبه دوم جهانی مصیبتهای ناشی از کرونا را کسب کرد... دلیل آن هم این بود که با وجود اینکه تمام دنیا مرزهایش را روی چین بست، جمهوری اسلامی بیش از گذشته ترددها را گسترش داد. در همین دوره افراد زیادی بر اثر کرونا جان باختند و در پی آن اقتصاد ایران بهشدت آسیب دید.
همین منبع حکومتی در ادامه میفزاید: با گذشت یک سال از گسترش کرونا... مردم تمام دنیا بهدلیل شرایط حاد کرونا در قرنطینه به سر میبردند اما ایرانیان بهدلیل عدم حمایت اقتصادی از سوی دولت برای لقمهای نان مجبور به تردد در خیابانها شدند... . برخی به دلایل متعدد مرگهای خودخواسته را انتخاب کردند. دیگر افراد جامعه هم بهخاطر سرخوردگی دچار اختلالات روانی شدند که متأسفانه عدهیی از این افراد به زندگی خود پایان دادند...
چه بسا رفتارهای متناقض دولت با ملت موجب حوادث عظیم با بحرانهای غیرقابل پیشبینی خواهد بود. امروزه مردم نگران آینده جامعه و زندگی خود هستند زیرا جامعه در آستانه بحرانهای عظیم است... در صورتی که بحرانها روی هم انباشته شود و حاکمیت صدای معترضان را نشنود ادامه چنین پدیدهیی میتواند طاقت مردم را طاق کند... معمولاً قوای امنیتی انتظامی تا حدی میتوانند با مردم درگیر شوند... شرایط امروز کشور در آستانه دگرگونیهای جدی قرار دارد (روزنامه جهان صنعت رژیم ۲۶اسفند).
روزنامهٔ حکومتی دنیای اقتصاد نوشت: «از ابتدای شیوع ویروس کرونا طیف گستردهیی از باورهای عمومی به واسطه عدم اعتماد به مجاری رسمی اطلاعرسانی شکل گرفته بود. از یکسو مردمی بودند که معتقد بودند، هفتهها قبل از اعلام رسمی شیوع کرونا، ویروس به کشور وارد شده و مقامات با پنهانکاری اعلان عمومی آن را به تأخیر انداختهاند. در سوی دیگر، گروههایی بودند که... معتقد بودند دولت با داغ کردن خبر ویروس در جستوجوی اهداف دیگری است».
این روزنامه با بیان اینکه این بیاعتمادی اکنون به حوزه واکسیناسیون هم تسری یافته، خاطرنشان میکند: «تاکنون هیچگونه گزارش شفافی در خصوص جمعیت افراد واکسینه شده، مشخصات و هویت واقعی این افراد، اولویتها و برنامهریزی واکسیناسیون در ماههای آتی منتشر نشده است. از سوی دیگر در حالی که بسیاری از داروهای دولتی وارداتی با قیمتهای سرسامآور از بازار سیاه سر درمیآورند، در صورت تکرار این تجربه در خصوص واکسن کرونا، دولت چگونه میتواند اعتماد عمومی را برای برنامههای آتی جلب کند؟» (دنیای اقتصاد ۲۶اسفند).
روزنامهٔ حکومتی اعتماد نیز در همین روز مینویسد: «حداقل ۸۰درصد مرگ و میر کرونایی روزانه کشور در استان خوزستان است، در حالی که جمعیت این استان کمتر از ۶درصد جمعیت کشور است. ۶درصد جمعیت کشور ۸۰درصد مرگ و میر روزانه کرونا را دارد!»
مسأله فقط خوزستان نیست، بلکه مسأله ملی است... اعتماد مردم با دادن قولهای بیمعنی زنده نمیشود. چرا باید گفت که تا پایان بهار مردم خوزستان واکسینه میشوند؟در حالی که همه میدانیم که وضعیت واکسن کشور چگونه است، این قولهای پوچ مردم را بیاعتماد تر میکند».
روزنامه حکومتی رسالت از باند غالب نظام در وحشت از خشم انفجاری مردم و شدت بحرانهای رژیم، راه حفظ نظام را تصفیه و جراحی درونی دانسته، و مینویسد: پالایش افراد واداده و فاصله گرفته با (نظام) بیش از پیش لازم و ضروری (است). اینک وقت آن رسیده تا جریان ولایتمدار زمام امور اجرایی کشور را به دست (گیرد).
این منبع حکومتی به سرکردگان ولایت ارتجاع هشدار میدهد: وجود نابرابریها، تبعیض، ظلم و دستاندازی نزدیکان مسئولان به رانتها و سوءاستفادههای مالی و فاصله عمیق طبقاتی، استخوانهای عدهیی را در آسیاب زندگی خرد کرده است... . . دشمنان درصددند با افزایش فشارهای اقتصادی و سیاسی از طریق نهادهای بینالمللی همچون شورای حکام آژانس و شورای امنیت سازمان ملل عرصه را بر (نظام) تنگ کرده و بین نظام و مردم فاصله اندازد.