نامهٔ زندانی سیاسی علی معزی
زندان قزلحصار- مرداد ۱۴۰۴
آیا جنایتی مشابه تابستان ۶۷ در شرف وقوع است؟
آنچه عیان است وحشت بیحد و حصر رژیم
از نبرد نهایی با مردم در قیام پیش روست
حکومت آخوندی که در دشمنی با مردم هیچ مرزی باقی نگذاشته است، پس از آتشبس جنگ خودساخته، خط سرکوب بیشتر را در پیش گرفته است. موجی از بگیر و ببند، گشت و بازرسی، قتل کولبر و سوختبر کرد و بلوچ، ایست بازرسی و تیراندازی و قتل مردم عادی، افزایش احکام اعدام و دو بار اعدام، قوانینی برای تسریع در اجرای اعدامها و فشار بر زندانیان سیاسی در این شمار است. برخی ائمه جمعهبازارها و خبرگزاریهای حکومتی نیز از شرایط مشابه تابستان ۶۷ دم میزنند. ربودن و ناپدیدسازی و جابهجایی اجباری زندانیان سیاسی نیز در همین راستا معنا پیدا میکند. در این رابطه ربودن زندانیان سیاسی هوادار مجاهدین مانند علی یونسی، بیژن کاظمی، ارغوان فلاحی و پیشتر میریوسف یونسی، بهروز احسانی و مهدی حسنی را یادآوری میکنیم. ضمنا ۱۵ زندانی سیاسی هوادار مجاهدین نیز به اعدام محکوم شدهاند.
چهارشنبه گذشته درست روز قبل از تعطیل آخر هفته مأموران امنیتی اقدام به ربودن ناموفق زندانی سیاسی هوادار مجاهدین سعید ماسوری در زندان قزلحصار نمودند که بعداً مشخص شد که قصد تبعید غافلگیرانه و بیسر و صدای وی به یکی از زندانهای دوردست با شرایط سخت را داشتهاند. اینک سؤال پیش روی همگان این است که آیا جنایتی مشابه تابستان ۶۷ در شرف وقوع است؟ مشغول تست شرایط هستند، یا از روی گیجی و لاعلاجی دیوانهوار عمل میکنند؟ هر چه هست وظیفه خود میدانیم در این رابطه به جامعه و وجدانهای بیدار و مجامع حقوقبشری هشدار دهیم ـ آنچه عیان است وحشت بیحد و حصر رژیم از نبرد نهاییاش با مردم در قیام پیش روست. دشمن اصلی رژیم همین مردم غارت شده و سرکوب شدهاند و اکنون پس از قیام بزرگ ۱۴۰۱ کاملاً آشکار شده که دیگر هیچ حیله و ترفند و بحرانسازی و یا جنگ خارجی نمیتواند سرپوشی بر جنگ اصلی که جنگ مردم و رژیم است، باشد و راه فراری برای رژیم باز کند. زمانی بود که رژیم عمدتاً با پیشتازان مجاهد خلق میجنگید، اما اکنون سر و کارش با جنگاوران گمنام از توده مردم و کانونهای شورشی تکثیر شونده و هزار اشرف است، و باید هم بترسد که در نبرد نهایی بنیادش بر باد رود.