728 x 90

محاکمه حمید نوری از دژخیمان قتل‌عام ۶۷ در سوئد - ۱۷ اسفند۱۴۰۰ – قسمت اول

محاکمه حمید نوری از دژخیمان قتل‌عام ۶۷ در سوئد
محاکمه حمید نوری از دژخیمان قتل‌عام ۶۷ در سوئد

ارائه اسناد و مدارک انکارناپذیر از قتل‌عام ۶۷ به دادگاه

توسط کنت لوئیس وکیل مجاهدین

از جمله شامل حکم خمینی، نامه قاضی‌القضات خمینی در سال۶۷

توجیهات خامنه‌ای، دژخیم محمد یزدی آخوند جنایتکار علی فلاحیان

و اذعان آخوند جلاد ابراهیم رئیسی به حکم جنایتکارانه خمینی

 

کنت لوئیس:

بر اساس حکم خمینی اعدامها نه تنها در اوین و گوهردشت

بلکه در زندانهای تمام شهرستانهای ایران انجام شده است

 

اولین بار مسعود رجوی مسئول شورای ملی مقاومت ایران

در اوت ۱۹۸۸ در نامه به دبیرکل سازمان ملل

فتوای خمینی برای اعدام مجاهدین و دستگیریهای دستجمعی را اعلام می‌کند

 

 

متن دادگاه محاکمه حمید نوری از دژخیمان قتل‌عام ۶۷ در استکهلم – جلسه صبح

قاضی: خوب خوش آمدید همگی امروز تاریخ هشتم ماه مارسه و کنت لوئیس قراره امروز سؤال بپرسه و هم‌چنین ارائه مدارک جدید بکنه تو قسمتی که طرح کردید و این ادامه بازپرسیه که مدتی پیش کنت لوئیس داشته روز آخری که کار رو انجام دادیم و الآن بقیه شو انجام میدیم. دلیلش این بود که اون روز آخر کنت لوئیس مدارک جدیدی رو ارائه کرد که تو ی پروسه این کار قبلاً تحویل داده نشده بوده و تصمیم گرفتیم که محول کنیم به امروز و امروز ادامه صحبت‌های اون روزش باشه با مدارک جدیدی که داده شده. خوب کنت لوئیس مدارکی که تحویل دادی و امروز میخواد صحبتش بشه شماره‌اش تو پرونده ۶۴۸ و شامل مقاله‌هایی میشه. و صفحه برگه ۶۴۹ تو پرونده که اون محتواش فایلهای صوتی هستش. اول تو باید معرفی کنی و ارائه بدی این مدارک رو بعد از این‌که تو ارائه دادی و معرفی کردی میتونی از حمید نوری سؤالاتتو بپرسی.

کنت لوئیس: من باز هم مدارک دیگه‌ای غیر از اینها در تاریخ سه مارس فرستادم حتماً به‌دست شما رسیده.

 

قاضی: نه همه اعضا دادگاه ندیدن همه اینها رو ولی تو میتونی معرفی کنی و استناد کنی بهش

کنت لوئیس: احتیاج دارم به صفحه که بیارید پایین، این برگه را من اسمش را گذاشتم فینال فتوا، که نشون بده که کدوم مدرک هستش. برداشت من و فکر کنم برداشت همه کسایی‌که اینجا هستند و دیگران اینه که حمید نوری اعتراض کرده و اصل بودن این برگه را که حالا حکم بهش بگیم یا فتوا بهش بگیم، زیر علامت سؤال برده. البته ترجیحاً من دوست دارم بگم حکم ولی دفعه قبل تفاوت بین حکم و فتوا را توضیح دادم. این در واقع یک دستوره، ‌از طرف خمینی، ‌که منجر شد به اعدامهای دسته‌جمعی خیلی‌ها در گوهردشت که این پرونده در مورد همون هستش. این برگه را ما چندین بار اینجا نشون دادیم و متنش به فارسی نوشته شده. حمید نوری گفته آره، آره، معلوم نیست تاریخ نداره، معلوم نیست که اصلاً کی نوشته و از این قبیل صحبت‌ها. حالا توی معرفی که می‌کنم بهتون نشون میدم که طرفدارهای رژیم هم دقیقاً همین را نشون دادند و استفاده کردند و در ایران چاپ شده. یعنی دیگه نمیتونه جای شکی باقی بمونه که ما داریم در مورد همین حکم، ‌همین فتوا صحبت می‌کنیم.

در مورد محتویات این حکم حالا فتوا براتون توضیح می‌دهم که تویش نوشته شده که تمام مجاهدینی که در زندان هستند و در موضع خودشون پابرجا هستند، ‌محارب نامیده می‌شوند. یعنی که با خدا می‌جنگند و باید اعدام شوند. دادستانها هم همین حکم را معرفی کردند. راحت تره آدم بگه فتوا ولی خود فتوا در اصل یک نظر و عقیده مذهبیه و این اون نیست، ‌این یک دستوره.

برگه بعدی که یک سخنرانیه از خامنه‌ای بالاترین رهبر، ما تحویل طرف مقابل دادیم این را سمت راستش به فارسی نوشته شده سمت چپش به سوئدی، من مطمئنم که امام منظور از امام خمینی را می‌گوید، با یک محاسبه درستی تدبیر کرده بوده یعنی وقتی گروهی با نظام اسلامی حکومت اسلامی در حال جنگ هستند که محاربند، فقط آدمهایی که الآن شمشیر در دستشان هست محارب نیستند بلکه آن کسی هم که فرض بفرمایید رفته پستش را تحویل بدهد و بیاید او هم جزء همینهاست آن کسی که دارد توطئه می‌کند طراحی می‌کند او هم جزء اینهاست. سرباز ذخیره‌شان هم جزء اینهاست هیچ تفاوتی نمی‌کند مسأله محارب اشخاصیه که با آنها همکاری داشته باشند و متصل باشند این مسأله کاملاً حل شده است. امام با توجه به این ملاحظات این کار را کرده بنابراین از لحاظ وجه فقهی وهم‌چنین از لحاظ تشخیص امام و عملکرد امام و نظر امام هیچ جای دغدغه‌ای وجود نداره. محتویاتش در کل اینه که اصلاً اهمیت نداره آدم دقیقاً چکار کرده اگر کسی حتی حمایت کرده باشه از مجاهدین یا عضوشان بشه یا هر چیز دیگه در رابطه با آنها بشه مقصر حساب میشه.

متن بعدی از طرف یکی به اسم عبدالکریم موسوی اردبیلیه این یک قاضی بوده در آن منطقه و به‌جای این‌که مستقیم با خمینی تماس بگیره او با پسر خمینی که احمد نامیده میشه تماس می‌گیره آنجا سؤال می‌پرسه که این حکم یا فتوا چه جوری انجام بشه. یادم نمی‌آید دادستانها این را معرفی کردند یا نه چون مدت زمان زیادی ازش گذشته ولی فکر کنم انجام دادند نشان دادند تو معرفی شون ولی به‌هرحال اگر تکرار میشه ضروریه

 

سؤالهای گوناگونی مطرح شده در مورد کسایی که در زندان هستن و جریان دادگاه براشون تشکیل شده اونایی که محکوم به مرگ شدن ولی تغییر موضع و عقیده ندادن و اونایی که حکمهاشون هنوز به اجرا گذاشته نشده یا این‌که اصلاً کسایی که جلوی دادگاه نبردنشون ولی محکوم به مرگ هستن آیا اونها هم باید محکوم به مرگ بشن؟ بعد نوشتن اینجا کلمه منافقین که در واقع منظورشون همون مجاهدینه سؤال در مورد زندانی‌هایی که مدت محدودی زندانی گرفته بودن و علاوه بر اون دوران زندانیشونم کشیده بودن. اما هنوز سر عقیده و موضع خودشون هستن و حمایتشون رو نسبت به مجاهدین اعلام کردن آیا اونها هم باید محکوم به مرگ بشن؟در مورد رسیدگی به وضع منافقین آیا پرونده‌های منافقینی که در شهرستانهایی که خود استقلال قضایی دارن و تابع مرکز استان نیستند باید به مرکز استان ارسال گردد یا خود می‌توانند مستقلا عمل کنند؟ و اینجا جواب خمینی هستش. در تمام موارد فوق هر کسی در هر مرحله‌ای اگر بر سر نفاق باشد نه این فارسیش یه چیز دیگه‌س ادامه بده به این‌که حمایت از مجاهدین بکنه مجازات این کار اعدام هستش دشمنان اسلام را بلافاصله نابود کنید. و در مورد رسیدگی به این پرونده‌ها هرکاری که از دستتون بر میاد و از هر امکاناتی که وجود داره استفاده کنین که سریعتر اینکار انجام بشه. این کاملاً مشخصه که خمینی اینجا واضح و آشکار گفته که هر جای کشور هستن در هر قسمتی هرجا اعدام باید بشن و هر چه سریعتر. چیزی که جالبه اینجا اینه که این اردبیلی که در شهرستان بوده نه در تهران نه در گوهردشت اون این سؤال رو پرسیده. این هم نامه علی منتظری اولین نامه ش به خمینی در مورد اعدامهای دسته جمعی. حالا همه رو نخواهم خوند ولی اینجوری نوشته که برداشت مردم از این کار شما این خواهد بود که شما انتقام جویی کردین یه حالت انتقامه.

 

و اون قسمت بالا نوشته شده که این دقیقاً در مورد زندانی‌هایی هستن که در زندان هستند. و اینجا منتظری خواهش می‌کنه که لااقل اگر یک همچین تصمیمی صادر میشه از طرف اکثریت باشه. یعنی یا باید همه هم عقیده باشند یک نظر داشته باشند. اگر اونجوری نیستش نظر اکثریت مطرح بشه. اینجا نوشته شده که این و تاریخش هم هستش که اونموقع تازه ۳۱ماه ۷سال ۸۸ بوده، ‌کلمه چندین هزار نفر زندانی بکار برده شده یعنی اونموقع صحبت سر چندین هزار نفر بوده. بعد نامه دوم منتظری را داریم اینجا دوم ماه آگوست، ‌اینجا درست تعریف می‌کنه که چجوری باهاش تماس گرفته شده از طرف قاضیهای شهرستانها، ‌که بسیار نگران بودند که به چه نحوی این فتوا یا حکم خمینی انجام بشه

مثال زده در مورد یک زندانی که حاضر بوده که محکوم کنه مجاهدین را، حتی ازش پرسیدند آیا حاضری بری جبهه جنگ و با مجاهدین بجنگی؟‌و این زندانی جواب داده بوده بله. بعد ازش پرسیدند آیا حاضری روی مینها هم راه بری؟ گفته اینرا نمی‌تونم قول بدهم یا قبول کنم و اونموقع اعدام شد این شخص. این یک نامه دیگه از طرف یک قاضی در خوزستان، این نامه نوشته شده به خمینی، ‌نوشته من می‌خواهم اشاره کنم به این‌که شخصی که سرموضع خودش ایستاده و حمایت می‌کنه از مجاهدین میشه بحث برداشتهای مختلف. هیأت دادگاه حتماً شما متوجه شدید من عوض کردم کلمه منافق نوشته شده و من گفتم مجاهدین. ولی توی این متن نوشته شده منافقین. ولی الآن که به زبان آوردم من گفتم مجاهدین. و نظرهای مختلف از طرف گروه‌های مختلف اعلام شده، بعد در مورد یک تعداد زندانی که در زندان دزفول هستند صحبت کرده و این زندانیها آماده بودند که محکوم کنند مجاهدین را، حتی حاضر شدند مصاحبه‌های رادیویی و تلویزیونی انجام بدهند، ‌

 

ولی نماینده اطلاعات از اونا سؤال پرسیده که آیا حاضرین بجنگین برای کسانی که ضداسلام هستن؟ بعضی یه ذره شک کردن و گفتن نه ولی بهرحال اعدام شدن بغیر از یک نفر که این شخص موفق شده فرار کنه

منظور اینه که باز هم اینجا نشون میده و ثابت می‌کنه که این حکم خمینی بوده که اعدام کنن که اعدامهای دسته‌جمعی انجام بشه و نه فقط تو اوین نه فقط تو گوهردشت بلکه تو تمام شهرستانها. عکس‌هایی از یه عده از اعضایی که متعلق به این هیأت بودن که تو تهران و گوهردشت منجر به مرگ همه این آدما شدن. چیزی که قابل‌توجه و می‌خوام که دقت بکنین اینه که ابراهیم رئیسی که در حال حاضر رئیس‌جمهور ایران هم هستش یکی از این اعضا بوده. بهرحال اینها اظهاراتیه که از طرف منتظریه. نمی‌خوام پخشش کنم یادم نمیاد ولی فکر کنم دادستانها اینو پخش کردن بهرحال در مورد یک جلسه ملاقات بین منتظری و این هیأت مرگه اینو هم پسر منتظری پخش کرده ۲۰۱۶. اونجا کاملاً و واضح و آشکار مشخصه که رئیسی هم حضور داشته. این جالبه به‌خاطر این‌که من در خاتمه این معرفی میام که یه فایل صوتی رو پخش کنم یه نطقی که رئیسی نطق کرده و از جمله صحبتهایی که می‌کنه کاملاً انکار می‌کنه که اصلاً جزو اعضا هیأت مرگ بوده حتی به‌نظر من اصلاً واقعاً آدم نمیدونه چی بگه، چطور میشه، همچی ادعایی کرده که خارج از حقیقت باشه. تصویر بعدی هم همین رو نشون میده که این از طرف منتظری نامه نوشته به اعضایی که در تهران جزو هیأت مرگه تهران هستن حتی همون خط اول اونجا مشخصه که نامه مخاطبش نیری هستش برای نیری فرستادن بعد اشراقی، رئیسی و پور محمدی. دیگه من دادستانها اینو قبلاً نشون دادن معرفی کردن و من دوباره تکرار نمی‌کنم فقط یادآوری می‌کنم صحبت‌های قبلی که منتظری اخطار دادش همون موقع که نسبت به این اعدامهای دسته جمعی. که این راه‌حل درست نیست و نباید برخورد با ایدئولوژیها از این طریق باشه.

 

اعتقاد یک شخص دلیل کافی نیستش که آدم اعلام بکنه این شخص داره با خدا می‌جنگه. حالا من یه دستچینی از اسناد مختلف رو براتون آماده کردم.

۲۰۰۹ رئیسی یه اظهارنظری کرده که من اینجا الآن ارائه می‌کنم اونموقع رئیسی رئیس‌جمهور نشده بود هنوز. سال۲۰۰۹ مردم اعتراضات و شورش کردن بلند شدن و این مبارزه شده با این شورشها. رژیم هم با اعتقاد راسخ که بله مجاهدین پشت این بلند شدن و شورشهای مردمی هستن. رئیسی ادعا می‌کنه تو اون صحبتش که محارب کسیه که علیه امنیت کشور اقدام بکنه.

۲۶ دسامبر ۲۰۰۶ تو عاشورا این اتفاق افتاده. میتونه یه مصداقی باشه برای محارب. و محارب رو اینطوری که من متوجه میشم از این صحبت‌ها محارب میتونه مواضع یه سازمان باشه در هر زمانی مصداق منافقین که البته منظورش مجاهدین هستن همینه محارب هستن. اگه برگردیم به سازمان مجاهدین و اینو عنوان محارب باید بهشون بدیم و تمام کسایی که بنوعی به مجاهدین کمک می‌کنن. تحت هر شرایطی چرا که این یه سازمان که دارای تشکیلات سازمانیه. بعد یه اظهارنظری از طرف یه نفری به اسم محمد یزدی که در این زمانی که این اظهارنظر رو کرده رئیس دادگستری بوده. اینو اظهارنظری کرده که تو روزنامه اطلاعات منتشر شده سی‌ام ماه می‌۱۹۹۰. ملا محمد یزدی رئیس سازمان قضایی منصوب از طرف خامنه‌ای و رئیس شورای نگهبان. عضو شورای نگهبان به شرح زیر نظر رژیم رو نسبت به مجاهدین تشریح کرده. نوشته امام که البته منظورش امام خمینه حکم قضایی دست نوشته امام سازمان مجاهدین رو محکوم کرده و تشکیلات سازمانیشونو

 

و اعضای سازمان را. بنابراین هیچ مرزی برای توصیف محارب وجود نداره و برای مفسد فی الارض وجود نداره، ‌یعنی این افراد که توی این سازمان تشکیلاتی کار می‌کنند مرزی به‌عنوان مفسد فی الارض براشون وجود نداره و در مورد اینها وقتی می‌خواهیم احکام اعدام را اجراء بکنیم هیچگونه مرزی یا محدودیتی نبایستی وجود داشته باشه. الآن داریم از سال۱۹۹۰ صحبت می‌کنیم.

که محمد یزدی در اون سال اشاره کرده به حکم دستنویس خمینی. می‌رویم سراغ محمد نیازی رئیس سابق سازمان قضایی نیروهای مسلح، سی‌ام جولای ۲۰۲۰ این اظهارنظر را کرده. یزدی اضافه کرد که علت این‌که مجاهدین بدون دادگاهی شدن اعدام شدند این بود که اینها بواسطه یک فتوا کشته شدند. فتوایی که از طرف ولی‌فقیه صادر شده بود، که اونموقع ولی‌فقیه خمینی بوده. وقتی که ولی‌فقیه یک فتوایی را صادر کنه و در اون فتوا یک فردی را محارب اعلام کنه دیگه نیازی به دادگاه و دادرسی وجود نداره.

بعد برویم سراغ یک نفر به‌نام احمد خاتمی که امام جمعه تهران بوده، ‌این از خبرگزاری تسنیم هستش ۲۱ جولای ۲۰۱۷، این‌که به‌اصطلاح ما اقدام کنیم و مجاهدین را گول بزنیم یکی از عملیات به‌حق امام بوده و همه کساییکه حکم امام را به اجراء درآورند باید مدال بگیرند. باز هم اینجا منظورش همون حکم خمینی هستش. برویم سراغ علی فلاحیان وزیر اطلاعات سابق ایران، که خودش تأیید می‌کنه میگه خمینی تمام اعضای سازمان مجاهدین را سال۱۹۸۸ به مرگ محکوم کرد. البته این فایل صوتی را من دارم نمیدونم لازم باشه پخش کنیم یا نه ولی ترجمه‌اش هم توی اونجا هست.

 

علی فلاحیان اینطوری میگه: امام خمینی دستور داده بود مجازات محاربین، محاربین هم یعنی کسانی که بر علیه الله می‌جنگند مجازات این جور افراد اعدام است. موسوی تبریزی هم که گفته بود که اصلاً دادگاه احتیاج نیست، دادگاهی کنیم کسانی را که علیه ما دارند می‌جنگند این مفهوم نداره اصلا. اگر به مجاهدین بپردازیم امام این‌طور گفت من اینها را می‌شناسم نگذارید از دستتان در بروند حکم اینها اعدامه این فرمان الهی خمینی بود. نمی‌دانم حرفش درست ترجمه شده یا نه اشاره می‌کنه به این‌که قبل از یا بعد از ۸۸، در پاراگراف بعدی هم تقریباً همین را تأیید می‌کنه میگه بعضی‌ها ادعا می‌کنند که مجاهدین به‌هرحال دادگاهی شدند و مجدداً به مرگ محکوم شدند، منتهی حکم مجاهدین محارب هستش و محارب هم مجازاتش اعدامه. این فتوا یا حکم امام هستش، امام گفت آنهایی که سر موضعشان هستند آنها را اعدام کنید. ۲۰۱۷، ۹ جولای اینهایی که بهتون گفتم از یک واحدی به اسم آپارات نقل‌قول کردم.

 

صدای نوار فلاحیان: (امام فرمود حالا آنهایی که این حرف را می‌زدند آنهایشان که سر موضع هستند)

کنت لوئیس: این فایل صوتی را اگه می‌خواهی حمید نوری گوش کنی بعداً بهت هم دادم گوش کن ببین خودش داره چی میگه با زبان خودش چی میگه.

حمید نوری: کسی به من نداده.

 

قاضی: پس پخش کنید.

فلاحیان: امام فرمود حالا آنهایی که این حرف را می‌زدند آنهایشان که سر موضع هستند اقلا اینها دیگه اعدام کنید خوب دیگه ولشان کنید این معنا نداره که این را نگهش دارید بعد باز آقایون چی می‌کردند همین فشارهای نمیدونم که آقا حالا اینها تو زندانند فلانند و بهمانند قرار شد یه گروهی این آقایون هم بهشون می‌گویند اینها مثلا حکم نمیدونم کشتار دستجمعی دادند اینها ندادند اینها قرار شد باز یه گروهی سه نفره از وزارت یعنی از آدمهایی که قاضی بودند و واردند دادستانی و اینها نظارت کنند باز یه کسی اگر قابل عفوه و میشه اعدام نشه اعدام نشه خوب گروه کارش این بود کارش حکم اعدام که نبود هی میگن اعدام.

 

خبرنگار: یعنی فرض ببخشید می‌خواهم ببینم درست فهمیدم یا نه فرض بر کلاً اعدام بود این گروه بنابراین بود که یک سری را اعدام نکنند.

فلاحیان: بنا بود که احتیاط کنند یعنی باز مراجعه کنند بروند با طرف صحبت کنند ببینند باز سر موضع هست یا نیست اسمش را می‌گفتند سر موضع،

 

خبرنگار: استاد ملاک سر موضع بودن چی بوده؟

فلاحیان: سر موضع میگه من سازمان را قبول دارم شما را هم قبول ندارم رها هم بشم علیه شما می‌جنگم.

 

خبرنگار: این‌که دیوانگیه؟

فلاحیان: خوب دیوانگی را می‌کردند

 

خبرنگار: شما که فرمودید این افراد اعدام نشدند اینهایی که حکم ثانوی. . اشکال آقای منتظری کجا بود؟

فلاحیان: آقای منتظری یک مسأله دیگه‌ای برایش پیش آمد که با امام هم اختلاف پیدا کردند ابتداء هم آقای منتظری هم نظرش همین بود وقتی یه نظری پیدا شد که این اعدامها نهایتاً باعث میشه تاریخ علیه ما قضاوت کنه، علیه اسلام قضاوت بکنه، بنابراین ما خوبه که این کار را نکنیم که بعدها قلم به دست دشمن بیافته ما را اینجوری خلاصه لجن مال نکنند که امام می‌فرمود که نه شما وظیفه شرعی تون را انجام بدهید

 

فلاحیان: منتظر قضاوت تاریخ نباشید.

خبرنگار: حاج آقا از این بحث می‌خواهیم رد شویم.

 

کنت لوئیس: یک مصاحبه‌یی با رئیسی هست می‌خواهم پخش کنم. از شبکه الجزیره، ‌تلویزیون الجزیره، اول تیر ۲۰۱۴، می‌فهمم حمید نوری چون توی بازداشتگاه بوده فرصت نشده که اینرا ببینه. میدونم که این تکه را ندیده. قبل از این‌که این را پخش کنم می‌خواهم استناد کنم به حرفهایی که رئیسی میزنه، ‌چندین هفته است اینجا بودیم، این حرفهای رئیسی یک مقداری ادله اثباتی که قبلاً اینجا مطرح شده را مقابله می‌کنه باهاش، ‌تضاد داره. ادعا می‌کنه رئیسی که من اصلاً جزو این هیأت مرگ نبودم برای این‌که اسم من اصلاً توی حکمی که خمینی صادر کرده برده نشده، ‌نبودم من اصلاً اونجا، علاوه بر این ادعا می‌کنه تمام کسایی که اعدام شدند اینها حکم اعدام داشتند ولی حکم اعدامشون هنوز اجراء نشده بود فقط، حتی اصلاً حکم هاشون هم رفته بود به مراجع بالاتر و عالی هم تازه بررسی شده بود. در عین‌حال برعکسش ما اینجا شهود آمدند اینجا، شاکیها برای ما تعریف کردند که حتی کسایی که حکم زندان محدود به زمان داشتند حتی کساییکه حکم حبسشون را نشسته بودند، ملی کش‌ها اونها هم تازه اعدام شدند. من این را البته می‌خواهم پخش کنم می‌خواهم به این استناد کنم که رئیسی به زبان خودش میگه که یک حکم وجود داشته. و حمید نوری گفته اصلاً حکمی وجود نداشته و اصلاً منکر شده از بیخ، ولی الآن رئیسی میگه من اسمم توی حکم خمینی هم نبوده، دیگه خودتون گوش کنید چی میگه.

 

‌مجری: یکبار به‌صورت واضح سال۶۷ را شرح بدید. ممنون.

رئیسی: در سال۶۷ که اشاره فرمودند، افرادی که پرونده اونها مورد رسیدگی قرار گرفته بود و دادگاه نسبت به اونها حکم صادر کرده بود، ‌و دادگاه عالی مثل دیوان عالی کشور، حکم صادره دادگاه بدوی را تأیید کرده بود. به‌خاطر این‌که این افراد در رده‌هایی نبودند که الآن ضرورت داشته باشه اجرای حکم نسبت اونها، اونها نگهداری شده بودند. نکته‌یی که هست، امام بزرگوار ما اون حکمی که صادر کردند مبنی بر این بود کسانی که محارب هستند و کسانی که هم این سیر در موردشون طی شده یعنی اثبات این‌که اینها قطعاً با سازمان منافقین همکاری داشتند، همکاریشون هم در دادگاه صالح روشن شده قطعی شده که این همکاری را دارند، ولی بدلایلی اجرای حکمشون بتأخیر افتاده، هیئتهایی نشستند بررسی کردند که ببینند وضعیت این پرونده‌ها چطور هست. آیا این پرونده‌ها در شرایطی است که می‌توان اجرای حکم صادره شون صورت بگیره یا نه. پس این نکته که گاهی بعضاً پخش میشه بر این‌که افرادی بودند که اینها تقصیر نداشتند، ‌نه اینها هم اتهامشان در دادگاه ثابت شده بود، هم حکمشون در دادگاه، نه دادگاه بدوی در دادگاه عالی قطعی شده بود. در واقع این هیأت که مطرح شد در سال۶۷ مطرح بوده اینها برای این بوده که وضعیت اینها را بررسی کنند. یعنی کسانی که هم اتهامشون ثابت شده یعنی جرمشون قطعی شده هم حکمشون قطعی شده. متأسفانه در افکار عمومی آن‌چنان جلوه می‌دهند که گویا افرادی بودند که یا گناهی نداشتند یا گناه کمتری داشتند. نه در دادگاه صالح به این قضیه حکم شون قطعاً اث اونجا صادر شده بود. یعنی حکم قطعی داشته باشند که اینها محارب هستند. متأسفانه هم منافقین از اونطرف آغاز کردند، هم کسانی که با منافقین هم صدا شدند شروع کردند، من حتی به دفتر نشر آثار حضرت امام گفتم، ‌گفتم دفتر نشر آثار حضرت امام به‌عنوان این رأی و نظری که امام دادند از مبانی فقهی که امام فرمودند تبیین کنند برای مردم. مبانی فقهی‌اش را روشن کنند، عملکرد را نه، اصلاً به‌عملکرد کار نداشته باشند، ‌مبانی فقهی که امام این حکم را دادند برای مردم روشن کنند. ما معتقدیم برخوردی که امام بزرگوارمون در جریان نفاق انجام دادند امنیت کشور را برای همیشه از لوث وجود منافقین امام کشور را پاک کردند و این از اقدامات و کارهای قابل تقدیری بود که امام کردند و باید نسلها و عصرها (کلمه نامفهوم- احتمالاً منت دار) امام بزرگوار ما باشند. منتها مراتب عرض کردم برای این‌که بعضی معتقد بودند هدف وسیله را توجیه می‌کنه حرفهایی در ذهن مردم ایجاد کردند که اون حرفها باعث شد که ذهن ها برش امر مشتبه بشه که نشه یک افرادی بی‌گناه بودند یا کم گناه بودند نه افرادی را که در سال۶۷ اون اقدام شد اون کاملاً منطبق با موازین شرعی و قانونی و اونی که حکمش در دادگاه، هم دادگاه بدوی هم دادگاه عالی اثبات شده بود. منتهای مراتب آقایون مثل این‌که می‌خواستند نسبت به بنده تصفیه حساب کنند در صورتی‌که به همون حکم امام مراجعه کنید حکم امام کی‌ها را نوشته، هیأت سه نفره کی‌ها هستند؟‌ ۱. دادستان. ۲. قاضی شرع. ۳. نماینده اطلاعات. من کدوم یکی از این سمت ها را داشتم؟‌من معاون دادستان بودم. نه سمت من توی اون حکم هست نه اسم من. منتهاش چون می‌خواستند هم تصفیه حساب با امام بکنند، هم با انقلاب بکنند و هم با نظام بکنند.

 

کنت لوئیس: بهر صورت اینجا رئیسی به زبان خودش میگه که یک حکمی، فتوایی وجود داشته. و اگر دقیق آدم مطالب را بخونه یک دفاع خیلی ضعیفیه

برای اعمالی که سال۸۸ انجام شده. الآن این مطالبی که ما یه سری ادله اثبات کتبی بغیر از اظهارات شهود و شاکیها رو که همه رو باهم دیگه داریم که ارائه کردیم. سعی می‌کنه که بگه اعدام اینها خیلی عادلانه بوده و کار خوبی بوده. منتهی خیلی دفاع ضعیفیه به‌خاطر چی به‌خاطر این‌که حرفایی که میزنه واقعیت نداره و غیرواقعیه. الآن مطالب زیادی اسناد زیادی ادله اثبات زیادی نشون دادیم یه حکم فتوا وجود داشته ولی می‌خوام باز هم به این مطالبی که قبلاً ارائه شده بازم بهش اضافه کنم. نمیدونم قضیه اینجاست که آیا خود این حکم یا فتوا یه قضیه محوری تو این پرونده تو این دادرسی هست یانه؟ و قضیه این هستش که حمید نوری چقدر از این قضیه اطلاع داشته. و این خیلی مهمه وقتی حمید نوری به سؤالات جواب میده میشه به حرفاش اعتماد کرد؟ باور کرد حرفاشو یا باور نکرد. اولین موردی که می‌خواستم مطرح کنم یه نامه هستش که مسعود رجوی که رئیس شورای مقاومت ایران بوده که فرستاده برای رئیس سازمان ملل پرز دکوئلار در تاریخ ۲۵ اگوست۸۸. این نامه رو بلافاصله بعد از یا در ارتباط با اعدامهای دسته‌جمعی تو ایران فرستاده رجوی برای رئیس سازمان ملل. می‌نویسه به رئیس سازمان ملل که اولیای رژیم رهبران رژیم مکرراً در ملأعام در پیشگاه عموم مردم به‌طور رسمی مطرح کردن که کشتار مجاهدین اعدام مجاهدین لازمه و رواست. و این اعدامها و این کشتار بدون دادگاه و عدالت باید انجام بشه/ همین اوت ۱۹۸۸اینطوری می‌نویسه رجوی: طبق اطلاعات موثق آقای خمینی یه فتوایی صادر کرده دست‌نوشته خودش یه چند هفته پیش و دستور داده که زندانیان سیاسی مجاهدین اعدام بشن. این فتوا رو درست وقتی داده خمینی که موجی از دستگیریهای دسته‌جمعی ده‌هزار نفر رو دستگیر کرده بودن بعد میاد این حکم اعدام مجاهدین رو صادر می‌کنه اینطوری خود نامه رو به زبان فارسی اینجا ارائه می‌کنم.

ادامه دارد

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/d5e76b0d-d380-43cd-9a4c-3eabb9e9eb21"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات