اریکسوتاس ـ دبیرکل پیشین سازمان جهانی علیه شکنجه- سوئیس
خانم رئیسجمهور، دوستان عزیز اشرف، مایلم از اینجا شروع کنم، با اینکه برخی از سخنرانیها با این کلام ختم میشوند، من هم مانند شما منتظر لحظةی هستم که در تهران، در یک ایران آزاد، برقراری دموکراسی را جشن بگیرم.
ولی بهنظر من ما باید همچنین پیروزیهای مرحلهیی را جشن بگیریم. بازگشایی اشرف۳از نظر من یک پیروزی چشمگیر است، وقتی به یاد میآورم همه درد و رنجهایی را که در اشرف۱(و) کمپ لیبرتی متحمل شدهاید، همراه با همه تهدیدهایی که علیه شما وجود داشت. این هم یک پیروزی است که باید آنرا جشن گرفت، زیرا نتیجه مبارزات شماست. پیروزی بهنظر من، نه فقط راهاندازی این قرارگاه و انتقال ساکنان اشرف، بلکه همچنین یک شکست برای دیکتاتوری آخوندهاست. ولی علاوه بر این، اتفاقی که بعد از آمدن شما افتاده این است که آخوندها، حضور کنسولی و دیپلماتیک خود را تقویت کردهاند، یعنی سفارت خود را به گونهیی که بتوانند روی مقامات آلبانی فشار وارد کنند و شما را مجدداً مورد تهدید قرار دهند. ولی آنها در اینجا با واکنش سازشکارانه مقامات عراقی مواجه نشدند و سفیر آنها از آلبانی اخراج شد. بهنظر من این نشانهیی از یک تغییر مهم است و امیدوارم که آلبانی تنها کشوری نباشد که این مسیر را دنبال میکند.
من اولین بار با جنبش شما در سال ۱۹۸۸برخورد داشتم. سال قتلعامها. و باید بگویم که در آن زمان، وضعیت نه تنها وحشتناک بود، از بابت درد و رنجی که در داخل کشور متحمل میشدید، بلکه همچنین از این بابت که، بهدلایل سیاسی-استراتژیک، معتقد به گشایش بودند و معتقد به این بودند که نباید رژیم را دلگیر کرد و واکنشی که مشخصاً غربیها باید میداشتند را نداشتند، برای ملزم کردن رژیم ایران به احترام به حداقلهای حقوق بشر. نه تنها واکنشی وجود نداشت، بلکه بدتر از آن، جنبش شما را در لیست گذاشتند،
خوشبختانه و اینجاست که بهنظر من بزرگترین پیروزی واقع شده است، این حرکت بهطور کامل معکوس شده است و این، بار دیگر، به یمن کارهای شماست، چون شما نشان دادید که مخالفان حکومت بودید، مخالفان مصمم، مخالفانی که مبارزه کردند از جمله مبارزه مسلحانه، ولی شما مخالفانی هستید که به حقوق انسانها احترام میگذارید، به قانون احترام میگذارید. متأسفانه شما همیشه پاسخ این رویکرد خود را نگرفتهاید. بهطور مشخص، در پایان جنگ ایران و عراق، و بهطور خاص در زمان اشغال آمریکا، تضمینی که به شما داده شده بود، زمانیکه سلاحهای خود را تحویل دادید، مورد احترام قرار نگرفت. امروز با این حال، من فکر میکنم که وضعیت رفتهرفته بهتر میشود.
همه شما را بهعنوان یک نیروی مخالف بهرسمیت میشناسند و همزمان رژیم بهطور کامل بیاعتبار شده است. لذا من اعتقاد دارم مرحله جدیدی آغاز شده است، مرحله حرکت بهسوی دموکراسی که درباره آن صحبت کردیم.
ولی اجازه بدهید که در اینجا بهعنوان دبیرکل پیشین سازمان جهانی علیه شکنجه، یادآوری کنم که حکومت قانون فقط در صورتی برقرار میشود که عدالت بهاجرا گذاشته شود. ما باید اکنون از جامعه بینالمللی بخواهیم که اقدمات ضروری اتخاذ کند تا بهطور قاطع آنچه را که در سال ۱۹۸۸اتفاق افتاد روشن سازد. یعنی روشنکردن مسئولیت و اینکه این قتلعام سازماندهیشده بود، آگاهانه بود و برنامهریزی شده بود. لذا این جنایتی علیه بشریت است و اگر در نظر بگیریم که یک درگیری نظامی در جریان بوده است، این یک جنایت جنگی بوده است. با وجود این جنایتها، راه بهسوی دموکراسی باز نمیشود، مگر اینکه مورد محاکمه قرار بگیرد.
به این دلیل است که من فکر میکنم مرحلهیی که امروز در پیش روی ماست، و من امیدوارم که ما موفقیت بیشتری در رابطه با جامعه بینالمللی داشته باشیم، این است که از سازمان ملل یا مراجع دیگر بخواهیم، معادل دادگاه نورنبرگ برای محاکمه این جنایتها برقرار شود، عاملان آن مجازات بشوند تا در به روی مرحله دموکراتیک باز شود، ولی مقدمتاً باید وقوع جنایت بهرسمیت شناخته شود، جزییات آن برملا شود، به خانوادههای قربانیان غرامت پرداخته شود و حقوق آنها مجدداً بهرسمیت شناخته شود، و مهمتر از همه، مجازات عاملان آن بهطوری که این جنایتها دیگر تکرار نشوند.
لذا این یک پیروزی مرحلهیی است، ولی همانطور که میدانید، راه ادامه دارد.
تشکر میکنم از همه کارهایی که تاکنون انجام دادهاید. ما تلاش میکنیم که همچنان در کنار شما باشیم.
کریستین پرگو ـ سوئیس
متشکرم، متشکرم، خانم رئیسجمهور مریم رجوی، زنان عزیز اشرفی، مردان عزیز اشرفی، از شما ممنونم که از من در اینجا، در سرزمین آزادی استقبال کردید. از شما تشکر میکنم بابت ساعتهای خارقالعادهیی که در اینجا گذراندهام.
اینقدر تحت تأثیر آنچه از امروز صبح دیدم هستم، تحت تأثیر قاطعیتتان هستم، قاطعیتی که آنرا به ما نشان میدهید، تحت تأثیر قدرتتان هستم، قدرتی که آنرا به ما نشان میدهید، تحت تأثیر مشارکت تان در ساخت و ساز جمعی و روزانه اشرف۳ هستم. آنچه من در ساخت و ساز اشرف۳ احساس کردم، این است که این، بازسازی قلب مقاومت ایران است که قویتر از همیشه در مکانی که در آن حضور داریم سر بر میآورد. ممنونم.
من همچنین بسیار تحت تأثیر شهادت دادنهای شما قرار گرفتم. در هر داستان زندگی شمایی که روبهروی من هستید، آدمی جراحتها و زخمهای بهجا گذاشته شده توسط حکومت آخوندی را احساس میکند و همچنین قدرت شما برای اینکه با هم ایران آزاد را از نو بسازید.
اجازه بدهید به شما بگویم که ما مسیر طولانییی را با هم پیمودهایم. ما این مسیر را با کاظم رجوی شروع کردیم. همینجا صحبت از او شد.
ما او را وقتی شناختیم که در ژنو استاد دانشگاه بود و تبدیل به یک دوست برای ما شد.
کاظم در تاریخ ۲۴ آوریل ۱۹۹۰ ترو رشد، سال بعد سیامین سالگرد او خواهد بود. در جریان هستید که فهرست مخالفان ایرانی که در آن دوران در کشورهای مختلف بهقتل رسیدند، طولانی بود. تا امروز، قاتلان تعداد بسیاری از رزمندگان مقاومت ایران محاکمه نشدهاند و مثل همانهایی که کاظم را بهقتل رساندند، از مصونیت کامل برخوردارند. این در حالی است که اسامی تک به تک آنها شناخته شده است.
ما نمیتوانیم این مصونیت را بپذیریم و باید دنبال راهکارهایی باشیم برای اینکه روزی آنها را محکوم کنند و عدالت در ارتباط با این قتلهای رزمندگان مقاومت ایران برقرار شود.
مجاهدین خلق همچنان در صف اول مبارزه با حکومت ایران هستند و این بهرغم فعالیتهای شیطانسازی است که علیه شما بهکار گرفته میشود. این اشرف جدید، اشرف۳حی و حاضر است و قاطعیت شما خش بر نداشته. شما در افق، آزادی مردم ایران را میبینید.
از میهماننوازی شما ممنونم. از اینکه الگوی خلقی هستید که مقاومت میکند و بهای مقاومت را میپردازد و به مقاومت ادامه میدهد، ممنونم.
خانم رئیسجمهور مریم رجوی، زنان عزیز اشرفی، مردان عزیز اشرفی، شما میتوانید روی همبستگی و دوستی ما حساب کنید، روی آنچه در گذشته از سر گذراندیم و آنچه میخواهیم در آینده با شما تجربه کنیم. و همه اینها برای برقراری ایرانی آزاد و دموکراتیک و فاقد تبعیض است. ممنونم.
فیل گلندنینگ - رئیس شورای پناهندگان استرالیا
از حسن استقبال شما متشکرم.
خانم رجوی، اشرفیها، همکاران؛ نخست میخواهم بگویم، از موقعی که ما به اینجا آمدهایم، بسیاری از افراد به ما میگویند، بسیار خوب است که از نزدیک شما را میبینیم و نه از صفحه تلویزیون. اما آنگونه که من احساس میکنم، مسأله معکوس است. این ما هستیم که از دیدن همه شما بالأخره از نزدیک و نه فقط از صفحه تلویزیون خوشحالیم.
امروز یک روز طولانی بود. اما من مایلم دو نکته را بگویم.
اسقف گایو پیش از این گفته بود که شما انسانهای بسیار واقعی بر روی زمین هستید. این حقیقت دارد. بسیاری از شما رنجهای بسیاری کشیدهاید؛ شما بر روی پلتفرم صلح و بر این فداکاری که برای دیگران زنگی کنید، ایستادگی کردید. چیزهای بسیاری را از شما دریغ کردهاند؛ اما با این وجود اشرف جدیدی میسازید. شما یک ایران جدید میسازید و با این کار شما یک جهان جدید میسازید.
بنابراین من میخواهم به شما تعهد بدهم که در استرالیا ما به وظایف خودمان ادامه خواهیم داد: در کار با سیاستمداران، ملاقات با پارلمانها، برگزاری تظاهرات، افراد را پاسخگو قرار دادن، استفاده از مجامع بینالمللی برای افزایش آگاهی مردمی که هنوز ماجراهای (شما) را که باید شنیده شوند، نشنیدهاند، این طرحی که صلح ارائه میدهد، یعنی طرح ۱۰مادهیی که شما ارائه کردهاید، نه فقط برای مردم ایران بلکه برای مردم جهان، طرح برحقی است نه فقط برای مردم ایران بلکه برای همه ما. ما تعهد میدهیم که به همه این کارها ادامه بدهیم.
ما آمدهایم که حقیقت را ببینیم و بشنویم. حقیقت اشرف و حقایق ایران را. برای اینکه بتوانیم این حقایق را به سیاستمدارانمان و رهبرانمان در استرالیا و نقاط دیگر منتقل کنیم.
دوم: برای این آمدهایم که همبستگی خود را با شما از راه دور، از آن سوی جهان با شما در اروپا و ایران اعلام کنیم.
آمدهایم به شما بگوییم تنها نیستید. آمدهایم که در کنار خانم رجوی بایستیم. من یکبار دیگر حرفهای خانم رابینسون نخستوزیر پیشین ایرلند را یادآوری کنم که بارها گفت، وقتی از مریم رجوی میگوییم، داریم درباره شجاعترین زن روی زمین صحبت میکنیم. و ما بسیار مفتخریم که در کنار شما هستیم.
و بالأخره ما آمدهایم برای اینکه در اعماق قلبمان احساس میکنیم که بهزودی با شما در تهران، در شیراز، در مشهد و در اصفهان خواهیم بود و در تمام ایران. زنده باد اشرف.
آن فررا ـ فرانسه
خانم رئیسجمهور، مریم رجوی عزیز، دوستان عزیز.
چند کلامی صحبت میکنم تا بگویم چقدر خوشحالم که در اینجا با شما دیدار میکنم، در خانهتان، اشرف۳. شهری بسیار زیباست و شما واقعاً چیزی خارقالعاده را محقق کردهاید که نشان میدهد میتوانید باز هم چیزهای خارقالعاده دیگری را محقق کنید، در مکانی دور از اینجا، یعنی در کشور خودتان.
من شما را از سالهای ۲۰۰۰میشناسم، از وقتی در پارلمان اروپا دوستان شما، سفیران شما، به دفاتر ما میآمدند و از مقاومت ایران برایمان میگفتند و از آنچه که بر مردم ایران میگذشت.
بهاعتقاد من بایستی همچنین تقدیر کرد از عزم جزم آنها و اراده و قدرتشان برای قانعکردن پارلمانترهای اروپایی که اغلب وقت نداشتند و با انواع مشغولیتهای ذهنی دیگر به حرفها گوش میدادند و خیلی باور نداشتند و حرفهای دیگری را میشنیدند.
علاوه بر خشونت و شکنجهیی که درد و رنج را برای شما بههمراه دارد، همچنین انبوهی اخبار دروغین و کارزار نفرت علیه شما، علیه مقاومت ایران وجود دارد و این هم به نوبه خود این نبرد را دشوارتر میکند.
این نبرد در سال گذشته یک معنا و مفهوم خاص داشت. چرا که سیامین سالگرد قتلعام (۱۹۸۸) بود و من به آن باز نمیگردم. اما ظهر امروز تاریخ دیگری پدیدار شد که آنهم بسیار قوی است، ظهر امروز حین ناهار با زنان جوان، بسیاری از آنها به سال (۱۹۹۹) و جنبش دانشجویی اشاره کردند که موتور محرک و انگیزشی برای تعهدشان نزد مقاومت ایران بوده است. بله میتوانید واقعاً آنها را تشویق کنید، خانم رجوی هم پیشتر درباره آن صحبت کرد. زنان و جوانان برای ما ادامهدهندگان مسیر هستند، اینکه بدانیم در پشت سرمان بذرهایی را پاشیدهایم که به مبارزه ادامه خواهند داد، از عزم جزم لازم برخوردار خواهند بود و همچنین از این روحیه جمعی برخوردار خواهند بود، روحیه فداکاری برای پیشبرد جمعی کارها و برای قدرتمندتر شدن در کنار یکدیگر. معتقدم که باید (نبرد آنها) را بهرسمیت شناخت و من بهواقع آنرا مورد ستایش قرار میدهم. احساس میکنم که همهچیز استمرار خواهد داشت و بهخوبی پیش خواهد رفت، چرا که فراتر از مقاومت جنبشهای دانشجویی، بهخوبی مطلعیم که اینک کانونهای مقاومت وجود دارند، و شما از آن صحبت کردید، این در مناطق مختلف ایران جریان دارد.
قدرت شما در مقایسه با سایر جنبشهایی که در سراسر جهان میبینیم و گاه شاهدیم که صدها هزار و میلیونها نفر در مقطعی مشخص قیام میکنند، قدرت سازمان شما است. قدرت عزم و اراده شما است. مسیری است که در پیش گرفتهاید. مسیری که اینجا در شهر اشرف۳در پیش گرفتهاید، مسیری که همه در ایران هم آنرا در پیش گرفتهاند و شما را قادر به پیشروی بیشتر و شکستدادن آخوندها میکند.
همچنین دوست دارم این را بگویم در مورد شکستدادن آخوندها در ایران، ممکن است سؤال شود چرا اینرا میگویم. چون شما نزدیک به ۲۰سال دوست من بودهاید. ولی همچنین به این دلیل که نبرد شما همانطور که پیشتر گفتید، نبرد جبهه بینالمللی علیه فاشیسم مذهبی است. از ایران فراتر میرود و در سطح بینالمللی، تمامیت فاشیسم مذهبی را در بر میگیرد که میخواهیم با آن مبارزه کنیم و در این راستا برای صلح جهانی ضروری است.
متشکرم. شما گفتید که ما دوستان زمانهای سخت هستیم. میخواهم بگویم که ما دوستان دوران امید هم هستیم و فردا دوستان روزهای خوش خواهیم بود. از همه شما متشکرم.
نیلز دو داردل - سوئیس
خانم رئیسجمهور، خانمها و آقایان، دوستان عزیز اشرف، همچون کریستین پرگو، دوستی و همبستگی من با مقاومت ایران و حتی منشاء این مقاومت به مدتها قبل باز میگردد. دارم متوجه میشوم که این امر مربوط به بیش از ۴۰سال پیش است.
در آن دوران بهعنوان وکیل و مبارز، از آرمان مخالفان شاه ایران دفاع میکردم. شاه ایران به ژنو آمده بود، در یک دیدار رسمی در سوئیس در ژنو بود و تظاهرات بزرگی برگزار شد برای مخالفت با این دیدار و محکوم کردن جنایات صورتگرفته توسط رژیم (شاه) و خود او. این تظاهرت بسیار فعال بود.
بعد از آن از طریق کاظم رجوی یک دوست بزرگ، ادامه وقایع رقم خورد، با حکم اعدام برای مسعود و تمام کارزاری که در سطح بینالمللی توسط کاظم بهپیش برده شد برای نجاتدادن مسعود با اقداماتی در جهت همبستگی.
باید بگویم بهعنوان یک مبارز و وکیل جوان بسیار تحت تأثیر شخصیت مسعود قرار گرفتم، از آزادی و نبرد رهاییبخشی که او نماینده آن بود. من اخبار ایران را دنبال میکردم بهخصوص با کاظم رجوی؛ از جمله قتلعام وحشتناک ۱۹۸۸ را که مفصل درباره آن صحبت کردیم. فعالیتهای کاظم در سازمان ملل، در شورای حقوقبشر، باعث شد که او را ترور کنند؛ شکی در اینباره وجود ندارد. او نماینده مقاومت علیه رژیم آخوندها در شورای حقوقبشر ملل متحد بود و طبعاً بههمین دلیل بهنحوی وحشتناک ترور شد.
بعداً من مسئول مشترک کمیته سوئیسی برای حمایت از ساکنان اشرف و دموکراسی در ایران شدم. لذا نمیخواهم خیلی به شرایط وحشتناکی اشاره کنم که ساکنان در اشرف و بدتر از آن در لیبرتی متحمل شدند، باید بگویم که پیشتر ما شاهد فیلمی درباره اشرف۱و لیبرتی بودیم که بازگو کننده اقدامات فوقالعادهیی بود که بههر قیمت در محلهایی صورت گرفت که دشمن بهطور خاص در آن حضور داشت
ساکنان اشرف و لیبرتی قربانی جنایتی انزجارآور و سلسلةی از جنایات بودند. میدانیم که رژیم ایران اساساًً جنایتکار است و قتلعام ۱۹۸۸ بهطور مشخص نتیجه کار یک دیکتاتوری تماماً و بنیاداً جنایتکار است. طبعاً همانطور که امروز چندین بار گفته شد، مسأله برقراری عدالت در رابطه با این سیستم جنایتکار و مسئولان و شرکتکنندگان در این جنایتها مطرح است. کاملاً بهجاست، درست، هوشیارانه، ضروری و لازم است که قتلعام ۱۹۸۸ روی میز آورده شود، ۳۰هزار تن توسط رژیمی بهقتل رسیدند که اینچنین دیکتاتوری خود را با خون دهها هزار نفر تثبیت کرد. عدالت باید وارد عمل شود و بهجاست که آنرا از سازمانهای بینالمللی مطالبه کنیم و خواهان تشکیل دادگاههای بینالمللی بشویم.
از نظر من بدیهی است که وقتی دیکتاتوری آخوندها، این رژیم جنایتکار سقوط کند و یک ایران جدید ساخته شود، یکی از مسئولیتهای اصلی مقامهای جدید، اجرای عدالت خواهد بود. البته مسئولیت بسیار سنگینی است. چرا که نخست تعداد جنایات بسیار زیاد است و آنرا برشمردیم؛ جنایات در زندانها، اعدامهای خودسرانه از جمله اعدامهای رسمی که غیرقابل قبولند، چه بهلحاظ آمار و چه بهلحاظ قساوت. همه این جنایتها باید مشمول تصمیمات قضایی قرار گیرند.
اعتقاد دارم که جنبش شما و مقاومت ایران تماماً قادر به انجام این مسئولیت است. باید یکی از مسئولیتهای اساسی برای بازسازی کشوری دموکراتیک، آزاد، بر اساس مساوات، غیردینی و سرانجام یک جمهوری جدید در ایران که همه امیدواریم و بارها هم امروز و دیروز تکرار شد که در آینده محقق خواهد شد.