حسن روحانی در دومین سخنرانی پیاپی در ۲روز اخیر، در روز ۲۹اردیبهشت در جمع گروهی از عوامل رژیم در دانشگاهها به دفاع از برجام پرداخت و در شرایطی که جهان نگران افزایش تنشها و درگیریها بهدنبال ماجراجوییهای تروریستی اخیر رژیم در خلیجفارس است، مدعی شد که برجام سایه جنگ را از سر رژیم برداشته است. وی قطعنامههای مصوب شورای امنیت سازمان ملل متحد که رژیم آخوندی را در ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل قرار داده بود یادآور شد و گفت: «دشمنان موفق شدند این کشور را در فصل هفت قرار دهند. فصل هفت یعنی مرز جنگ. فصل هفت و ماده ۴۱یعنی مرز تجاوز به کشور». روحانی که از اسم مستعار «صندوق آرا» برای نام بردن از خودش استفاده میکرد مدعی شد که این «صندوق آرا» بوده که توانسته است «این زنجیر را بگسلد».
روحانی برای دومین روز متوالی مدعی شد که با برجام توانسته است در یک روز «هفت قطعنامه سازمان ملل را لغو کند». این دروغ شیادانه روحانی اشارهیی است به قطعنامههایی که شورای امنیت علیه پرونده اتمی رژیم طی سالهای ۱۳۸۵تا ۱۳۸۹ به تصویب رساند. قطعنامههایی که با اعمال تحریمهای بینالمللی، رژیم آخوندی را وادار کردند بهگفته خودش با «زانوان خونین» به پای میز مذاکره برود. اما ادعای لغو این قطعنامهها یک شیادی از جانب روحانی است؛ چرا که بعد از توافق اتمی تمام ۷قطعنامه قبلی (قطعنامههای ۱۶۹۶، ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳، ۱۸۳۵، ۱۹۲۹ و ۲۲۲۴) در قطعنامه۲۲۳۱شورای امنیت سازمان ملل تجمیع شدند.
قطعنامه ۲۲۳۱محدویتهایی را بر برنامه اتمی، موشکی و تسلیحاتی رژیم اعمال میکند و به گونهیی تنظیم شده است که در صورت هر گونه نقض توافق اتمی از جانب رژیم یا نقص هر مادهیی از قطعنامه ۲۲۳۱، تمام ۷قطعنامه قبلی احیا میشوند. این موضوع تا مدتها بعد از تصویب قطعنامه ۲۲۳۱موضوع حمله باند خامنهای به روحانی بود. از جمله محمد جواد لاریجانی در گفتگو با خبرگرازی حکومتی تسنیم در مرداد ماه سال ۹۴ گفت چنانچه تخلف جدی از جانب رژیم در برجام صورت بگیرد «بر اساس بند ۱۲(قطعنامه ۲۲۳۱) که آن هم مبتنی بر فصل هفتم منشور است، پس از ۳۰روز که از اخطار شورای امنیت بگذرد، نیمهشب به وقت گرینویچ! همه تحریمها خودبخود و اتوماتیک برمیگردد»!
بنابراین ادعای لغو قطعنامههای شورای امنیت از جانب روحانی یک شیادی محض است که بیشازپیش دست خالی او را پس از شکست برجام رو میکند.
روحانی بخش عمده سخنرانی خود در جمع عوامل رژیم در دانشگاهها را به تکرار دروغهایی اختصاص داد که حتی توسط عوامل باند خودش در این روزها مورد تمسخر قرار میگیرند. ادعاهایی از قبیل «۱۲برابر شدن درآمد کشاورزان»، «ایجاد امکان فروش محصولات از طریق اینترنت در روستاها»، «آبادی روستاها و رونق صنعت گردشگری بهویژه در روستاها»، «امکان اجاره دادن خانههای روستایی به گردشگران خارجی از طریق اینترنت»، «برخوردار شدن ۱۰روستا در هر روز از شبکه گاز رسانی»، «بازگشت مغزها به کشور»، «ایجاد ۸۰۰هزار شغل در سال»، «مرمت و بازسازی ۹۵هزار خانه مسکونی در عرض ۱۴ماه» و... دروغهایی که طرح آنها درست پس یک روز پس از آن که خودش اعتراف کرد عوامل دولتش« زیر بار مشکلات قدهایشان خمیده شده و باید این قدها راست شود تا بتوان کشور را اداره کرد» تنها موجب رسوایی آخوند روحانی و نشاندهنده بیراهحلی تمامی نظام ولایت فقیه در برابر بحرانهای دهشتناک اجتماعی و اقتصادی است.
بخش دیگری از سخنرانی روحانی اختصاص به «اقدامات بسیار مؤثری» داشت که دولتش در مهار سیل در ۲۵استان کشور انجام داده است. در حالی که همه کارشناسان در داخل و خارج ایران و از جمله بسیاری از کارشناسان حکومتی روی سه عامل لایروبی نشدن مسیلها و رودخانهها، سدسازیهای بیرویه پاسداران و تخریب طرحهای آبخیزداری بهعنوان سه عامل اصلی جاری شدن سیل و افزایش ابعاد فاجعهبار ویرانیهای آن تأکید کردهاند، روحانی مدعی شد «لایروبیهای عظیم» دولتش موجب شده که در استانهای شمالغرب ایران سیل خسارت به بار نیاورد، سدهای سپاه باعث جلوگیری از ابعاد ویرانگر سیل در خوزستان شده است و اگر این سدها نبود «چه بر سر خوزستان و سایر استانها میآمد» و همچنین «زه کشیهای بیست هزار هکتاری» دولتش موجب نجات استان گلستان از سیل شده است. همان گلستانی که مردم سیلزده آققلا در آن استان هنوز بعد از گذشت نزدیک به ۲ماه از سیل با مصائب آن دست به گریبانند.
روحانی در پایان این سخنرانی یک بار دیگر مسأله اصل ۵۹قانون اساسی ولایت فقیه و مسأله «همهپرسی» را طرح کرد و از مخاطبینش خواست برای «نجات کشور» روی اجرای این اصل «ایستادگی» کنند. روحانی نخست با کنایه به خامنهای گفت: « اینکه میگوئیم باید به هم نزدیک بشویم و انسجام پیدا کنیم، خوب در اختلافها و در شکافهای عمیق چه جوری باید بهم برسیم؟ یک کسی بین ما باید داوری کند. یک داور ما انتخابات و صندوق آراء است. اما ما دیدیم تنها این داور کافی نیست. این داور زورش به بعضی از جاها میرسد و به بعضی از جاها هم زورش نمیرسد».
روحانی سپس اصل ۵۹قانون اساسی رژیم را پیش کشید و گفت: اصل۵۹ میگوید اگر ما در یک مسأله مهم فرهنگی اختلافنظر داریم، در یک مسأله سیاست خارجی اختلافنظر داریم که راه تعامل است امروز یا تقابل، کاری ندارد! برویم پای صندوق آراء ملت ما بگویند راه چیست. در مسائل بسیار مهم، مجلس میتواند رأی بدهد و فرمان همهپرسی میتواند صادر بشود و مردم پای صندوق آرا بیایند. ممکن است سه تا مسأله چهار تا مسأله پنج تا مسأله مهم باشد که اختلافنظر در مورد آنها داشته باشیم. هر ۵تا مسأله را به رأی میگذاریم با رأی ساده آری – نه. یک جوری تنظیم میکنیم مردم ۵تا رأی بدهند. مشکل حل میشود». روحانی افزود: « نترسیم! کنار هم بایستیم. همصدا بشیم. همنوا بشیم. کشور را نجات خواهیم داد»!
روحانی پیش از این در نمایش ۲۲بهمن سال۹۶ یعنی یک ماه پس از شعلهور شدن قیام دیماه، مسأله اصل ۵۹قانون اساسی و رجوع به همهپرسی را مطرح کرده بود. این اقدام ترفندی بود برای مقابله با وضعیت انفجاری جامعه بهدنبال قیام سراسری دیماه ۹۶. طرح دوباره این مسأله توسط روحانی نشاندهنده وحشت رژیم از شرایط انفجاری کنونی جامعه است. یک روز قبل از این سخنرانی روحانی طی سخنان دیگری در مورد «از بین رفتن سرمایهٔ اجتماعی» رژیم هشدار داده بود که اعترافی بود به خشم و تنفر مردم از رژیم و اینکه مردم این رژیم را نمیخواهند. اکنون به فاصله یک روز، روحانی در قالب فراخوان به «نجات کشور» در واقع دارد به باندهای حکومتی برای «نجات نظام» از خشم فروزان مردم ایران هشدار میدهد. پیش کشیدن مجدد ترفند همهپرسی توسط رئیسجمهور ارتجاع بیانگر بنبست و بیراهحلی حاکمیت نامشروع و فاسد آخوندی در مواجه با بحرانهای همهجانبه گریبانگیر نظام است.