سایت پولیتیکامنت ایتالیا در گزارشی بهتاریخ سهشنبه ۱۴ شهریور، نوشت، عالیجناب دیوید جونز، نماینده مجلس و وزیر امور خارجه اسبق انگلستان در ولز، یکی از سخنرانان برجسته کنفرانس بینالمللی در ۲۱ اوت بوده است که موضوع آن کشتار زندانیان سیاسی تابستان ۶۷ مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
جونز در طول سخنرانی خود خصومت شدید و عمیقاً ریشهدار در درون رژیم با سازمان مجاهدین را بهوضوح بیان کرد. وی همچنین بر مسئولیت جامعه جهانی برای مقابله قاطع با اعمال جنایتکارانه مقامات رژیم و حمایت بیدریغ از عدالتخواهی مردم ایران تأکید کرد.
وی در سخنرانی خود خطاب به خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت اظهار داشت: خانم رجوی، دوستان، همکاران، مایه بسی افتخار و خرسندی است که امروز اینجا در میان این همه حقوقدان برجسته هستم.
ما در مردادماه ملاقات میکنیم، ماهی که هر سال یادآور وحشتناکترین جنایت در بین بسیار جنایاتی است که رژیمٍ تهران مرتکب شده است.
این جنایت علیه بشریت بود، جنایت نسلکشی که همانطور که در سالن نمایشگاه دیدیم، جان ۳۰۰۰۰زندانی سیاسی ایرانی را در یک بازه زمانی چند هفتهیی در سال ۱۹۸۸ گرفت. اکثریت کشتهشدگان از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران بودند.
و این باید مایه تأسف عمیق باشد که آن جنایت بعد ۳۵سال هنوز بدون مجازات باقی مانده است. و پیشنهاد میکنم که سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل، اتحادیه اروپا و کشورهای بزرگ غربی مانند بریتانیا و ایالات متحده اقدام مناسب علیه مسئولان آن انجام ندادهاند، مایه تأسف است.
رژیم تهران نفرت بیمارگونه بسیار عمیقی نسبت به سازمان مجاهدین خلق ایران دارد. و برای درک این سطح از نفرت، باید به تفاوتهای اساسی بین این دو موجودیت بپردازیم. مجاهدین خلق ایران، که بسیاری از رهبران آن در زمان شاه زندانی بودند، بهعنوان یک گروه مترقی، فداکار و تحصیل کرده با تعهدی تزلزل ناپذیر برای آزادی مردم ظاهر شدند.
آنها تفسیری دموکراتیک و مترقی از اسلام را پذیرفتهاند که مورد پسند بسیاری از ایرانیان، بهویژه جوانان و زنان قرار گرفته است. در مقابل، رژیمی که در سال ۱۳۵۷ قدرت را در دست گرفت، عمدتاً متشکل از روحانیان عقب مانده، فاسد و نابردبار و همفکران مشابه آنها بود.
آنها توسط رشد و محبوبیت سریع سازمان مجاهدین خلق ایران تهدید میشدند. و برای مقابله، رژیم به تاکتیکهای وحشیانه از جمله کشتار ۱۹۸۸ متوسل شده است و کمپین بیامان شیطانسازی و اطلاعرسانی نادرست را دنبال کردهاند. و پاسخ رژیم به سازمان مجاهدین خلق تنها با روشنگری حول این تضاد فاحش قابل درک است.
افکار عمیقاً واپسگرا آخوندها، عدم تحمل و حسادت آنها نسبت به اپوزیسیون فوقالعاده، که مجاهدین خلق است را آشکار میسازد. رژیم اکنون در حال گسترش تعقیب بیامان خود از مجاهدین خلق ایران در خاک اروپا است. و این تلاش به طرق مختلف خود را نشان داده است.
بهعنوان مثال، اخیراً سخنگوی قوه قضاییه رژیم اعلام کرد که مجاهدین خلق ایران حتی نباید اجازه برگزاری کنفرانسی در اروپا را داشته باشند. همچنین یک کیفرخواست بیاساس علیه سازمان مجاهدین خلق ایران و ۱۰۴نفر از افراد وابسته به آن صادر کرد و از آنها خواست تا ظرف مدت یک ماه وکلای خود را تعیین کنند.
دیوید جونز در ادامه در مورد قتلعام زندانیان سال ۶۷ افزود: آخوندهایی که آن فرمان را صادر کردند، گویا فراموش کردهاند که ۳۰۰۰۰زندانی سیاسی مجاهدین خلق ایران در سال ۱۹۸۸ بر اساس فتوای بیاساس خمینی، بدون بهرهمندی از وکلا و هیچگونه روند قانونی، به طرز فجیعی بهقتل رسیدند.
اینها تنها بخشی از روشهایی است که رژیم تلاش میکند تا مخالفان دموکراتیک، از جمله در خارج از مرزهای ایران را ساکت نماید. بنابراین، مایه تأسف عمیق است که در مواجهه با چنین بیعدالتی، جامعه بینالمللی تا حد زیادی چشم خود را بر زیادهرویهای رژیم بسته است و سیاستی را اتخاذ کرده است که تنها میتواند بهعنوان سیاست مماشات طبقهبندی و توصیف شود.
این رویکرد که بر اساس ملاحظات سیاسی و اقتصادی هدایت میشود، از نظر من کاملاً نفرتانگیز و توهین به اصول و ارزشهای دموکراتیک ما در اروپای غربی است. رویکرد بهتری که من پیشنهاد میکنم این است که رهبران جامعه جهانی تلاشهای آن دسته از نمایندگان مجلس را از گوشه و کنار جهان که خواستار عدالت و حمایت از مواضع اصولی شورای ملی مقاومت ایران هستند، بهرسمیت بشناسند و از آنها حمایت کنند. تحت رهبری شما، خانم رجوی.
با رد مماشات و حسابرسی از رژیم ایران، جامعه سیاسی جهانی میتواند پیام قدرتمندی ارسال کند که نقض سیستماتیک و نهادینه شده حقوقبشر قابلتحمل نخواهد بود. برای ما ضروری است که در دفاع از عدالت و اصول اساسی که جامعه دموکراتیک ما بر آنها بنا شده است بایستیم. پیشنهاد میکنم زمان آن فرا رسیده است که رهبران جهان رویکرد نادرست و اشتباه مماشات را کنار بگذارند و بهصراحت از خانم رجوی و شورای ملی مقاومت حمایت کنند.
رژیم ایران باید پیامی واضح و قاطع دریافت کند که جنایاتش علیه سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت دیگر پنهان نیست. آنها در معرض دیدگان جهانیان قرار گرفتهاند و عاملان این جنایات هر چقدر هم که اکنون در رژیم دارای مقام شدهاند، باید پاسخگوی اعمال خود باشند. و جامعه بینالمللی باید تمام فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی لازم را بدین منظور اعمال نماید.
همکاران، جنایت بدون مجازات، یعنی قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۱۹۸۸، زخمی باز در تاریخ بشریت باقی مانده است. سکوت و بیعملی نهادهای بینالمللی و کشورهای بزرگ به منزله حمایت از آن جنایت و تداوم معافیت از مجازات رژیم است. این وظیفه اخلاقی جامعه جهانی بهویژه جهان غرب است که قاطعانه با این جنایات مخالفت کند و از تلاش عدالتخواهانه مردم ایران حمایت کند.
با این کار، پیامی قدرتمند به رژیم تهران خواهیم فرستاد که آزار و اذیت تاریخی و کنونیاش علیه شورای ملی مقاومت و مجاهدین خلق ایران قابلتحمل نخواهد بود و بدون چالش نخواهد ماند.