از ابتدای خرداد سال جاری تا ۹مرداد، ۸کارگر، در اعتراض به مشکلات معیشتی، خود را به آتش کشیدند. طبق اخباری که درباره علت اقدام به خودسوزی قربانیان منتشر شده، اخراج، تعدیل، بلاتکلیفی بابت قرارداد شغلی، بیپاسخ ماندن مطالبات و ناتوانی در تأمین معیشت، دلیل این تصمیم قربانیان بوده است.
اول خرداد، یکی از کارگران فصلی شرکت دخانیات گلستان در شهر گرگان، مقابل ساختمان اداری این شرکت، با بنزین خود را آتش زد.
همچنین در تاریخ ۲ خردادماه، یک آبدار و کارگر اداره آب و فاضلاب شهر قلعه رئیسی (از توابع چاروسا شهرستان کهگیلویه) خود را آتش زد.
از سوی دیگر مورخ ۷ خردادماه، فردی میانسال که از مراجعان اداره صنعت معدن تجارت شهرستان بم بود، در اتاق رئیس اداره اقدام به خودسوزی کرد.
۱۴ خردادماه نیز، یک کارگر در یاسوج بهدلیل ناتوانی در پرداخت بدهی ۱۰میلیون تومانی، خود را به آتش کشید.
دو کارگر شاغل در پتروشیمی فارابی ماهشهر، در تاریخ ۱۹خرداد، در اعتراض به اخراج خود اقدام به خودسوزی کردند. کارگران اخراجی، با وجود سه سال سابقه خدمتی، از محل کار خود اخراج شده بودند.
روز شنبه ۸ مردادماه، یک جوان ۳۰ساله اهل ایلام، بهدلیل مشکلات معیشتی خود را در محله هانی وان شهر ایلام آتش زد.
روز یکشنبه ۹ مردادماه، کارگر پیمانکاری اداره آب و فاضلاب لاهیجان بهدلیل تعلیق از کار و بیپاسخ ماندن مطالباتش از سوی کارفرما، مقابل اداره آب و فاضلاب این شهرستان خودسوزی کرد.
حسین راغفر؛ اقتصاددان در خصوص واکاوی خودسوزیهای معیشتی گفت: خبرساز شدن خودسوزی ۸ کارگر؛ آن هم بهدلیل ناتوانی معیشتی و در اعتراض به مشکلات صنفی و شغلی، نه تنها نظیری در دو دهه اخیر ندارد، دشوارهای تأمین معاش خانواده طی چند سال اخیر و از نیمه دهه۹۰ تاکنون، در خلق دو اصطلاح بیتأثیر نبوده است؛ «سرقتهای معیشتی» و «خودسوزیهای معیشتی» که بهنظر میرسد مردان خانواده، برای مصور کردن این اصطلاحات پیشقدم شدهاند.
وی ادامه داد: خودتخریبی یا خودکشی، یک مسأله دفعهای نیست، بلکه مجموعهای از عوامل باید دست به دست هم بدهند تا فرد را به استیصال و ناامیدی و فشارهای گسترده برسانند. باید توجه کرد که عوامل متعددی انباشته شدهاند تا فرد در اوج آسیب روحی مبادرت به خودکشی کند. خودسوزی یکی از بدترین اشکال خودکشی است، چون روشهای دیگری هم برای خودکشی هست ولی کسی که خودسوزی میکند میخواهد اعتراض خود را هم بیان کند. خودکشی و بهخصوص خودسوزی را باید بهعنوان یک طغیان در نظر گرفت، بهعنوان نوعی شورش ولی این شورش به جای اینکه علیه عوامل شکل بخشی این نارضایتی باشد، علیه خود فرد است به این معنا که فرد مبادرت به خودکشی میکند و طغیان خود را اینگونه نشان میدهد.
به گفته وی، اقدام به خودسوزی، هم اعتراضی قویتر و رقت برانگیزتر است و هم تأثیر اجتماعی بسیار بیشتری دارد ولی مهم این است که افرادی که دست به خودسوزی میزنند، در یک جنون آنی و برای نشان دادن اعتراض خودشان به جامعه، خود را به آتش میکشند و میتوان گفت که این انتخاب، ارتباط تنگاتنگی با معیشت و زندگی مردم دارد و حتماً سیاستهای اقتصادی و ناامیدی از آینده و یافتن مفر خروج از این بحران روحی روانی و معیشتی که منشاء بسیاری از بحران هاست عامل مؤثر در این انتخاب افراد بوده است. قطعاً بسیاری از مردانی که دست به خودسوزی میزنند نسبت به خانواده و نزدیکانشان تعهداتی دارند که خود را از اجرای این تعهدات و تأمین نیاز اولیه خانواده ناتوان دیدهاند و همزمان، با برخورد های بسیار غیرانسانی کارفرما یا افرادی که بر معیشت و زندگی آنها تأثیر دارند، مواجه شده و خود را ناتوان از احقاق حق خودشان دیدهاند که دست به خودسوزی زدهاند».
(هرانا ۱۱مرداد۱۴۰۱)