ولیفقیه ارتجاع همزمان با توسریهای پایانی به روحانی
و انتصاب رئیسی جلاد به انتشار حرفهایش با رفسنجانی درباره
بنبست رژیم در مذاکرات اتمی و برجامی و ترجیح مرگ بر خودکشی
در سایت خود مبادرت کرد
سایت خامنهای ۱۰مرداد نوشت: یک وقتی یکی از این آقایان رؤسای جمهور به دورههای مختلف با من راجع این قضیه بحثهای متعددی میکرد در جلسات مختلف بعد رفته بود در شورای عالی امنیت ملی گفته فلانی استدلالهایی دارد که من جوابی برایش ندارم
خامنهای: خب من استدلالهایی دارم برای رد این نظر، با خود ایشون جلسات متعددی صحبت کردم صدای آقای هاشمی ضبط است در شورای عالی امنیت ملی که گفتند فلانی در این ضمیمه استدلالهایی دارد که ما جواب آن استدلالها را نداریم (۲۰فروردین۱۳۹۱).
هاشمی رفسنجانی: بله من گفتم
خامنهای: این است
راست هم میگفت بنده برای رد ایجاد ارتباط با آمریکا استدلالهایی داشتم که ایشون برای پاسخ به استدلالها حرفی نداشت، راست میگفت.
بعضیها میگویند آقا مذاکره که اشکالی ندارد، اشکال مذاکره این است، شما را از راه صحیح خودت منحرف میکند امتیاز را از شما میگیرد، آن را که باید بدهی را از شما میگیرد، آن چیزی که باید بدهد را به شما نمیدهد.
هاشمی رفسنجانی: آقای روحانی یک چیزی تهیه کرد، دوتا قائمه (ستون) که منافع و ضررها را آورده بود تویش.
خامنهای: ضررها تویش نبود، منافع بود فقط، آن که آقای روحانی یک ستونی ده – پانزده تا مورد منافع را ذکر کردند، شما خودتان هم یک چندتا اضافه کرده بودید به خط شریف خودتان.
هاشمی رفسنجانی: یک بخش کوچک هم ضررها بود
خامنهای: بله (۱۲آبان۱۳۹۵)
خامنهای در سخنرانی دیگر: سازش با آمریکا مشکلات کشور را به هیچوجه حل نمیکند، دهتا، پانزده تا دلیل میشود شمرد ردیف کرد برای این قضیه. آخری آن همین قضیه برجام است من چقدر در طول مذاکرات گفتم که اینها بد عهد هستند اینها دروغگو هستند اینها پای حرفشان نمیایستند، امروز من دیگر نیستم آن کسی که داره میگوید آنها بد عهد هستند، مسئولان محترم کشور، خود مذاکرهکنندگان ما که این همه زحمت کشیدند آنها دارند میگویند.
ظریف: آمریکاییها آخه یک اصطلاحی دارند میگویند آنچه که مال من است که مال من است، آنچه که مال تو است قابل مذاکره است.
خامنهای: این تجربه به ما نشان داد که ما در هیچ مسألهیی نمیتوانیم مثل یکطرف مورد اعتماد بشینیم صحبت کنیم.
خامنهای: گفتیم به طرف مقابل اعتماد نکنید به لبخند او فریب نخورید و به وعده نقد که میدهد وعده نقد نه عمل نقد اعتماد نکنید، وقتی خرش از پل گذشت برمیگرده به ریش شما میخنده، اینقدر اینها وقیح هستند. در ظاهر وعده میدهند با زبان چرب و نرم حرف میزنند اما در عمل توطئه میکنند، تخریب میکنند، مانع از پیشرفت کارها میشوند (نامفهوم) این شد آمریکا این شد تجربه. خوب این تجربه به ما میگه این کار سم مهلک است برای ما
حالا هم همان حرف را تکرار میکنم این تجربه عبارت است از بیاعتمادی به غرب، از این تجربه آیندگان باید استفاده کنند.
در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیده (۶ مرداد۱۴۰۰).