در حالی که رژیم ولایت فقیه با بحرانهای روزافزون اقتصادی و مدیریتی دست و پنجه نرم میکند، امروز شنبه ۲۱ اردیبهشت بار دیگر خشم و فریاد مردم در نقاط مختلف کشور از خیابانها شنیده شد. از نانواهای معترض در اراک تا شهروندان خشمگین داراب، صدای اعتراض علیه بیعدالتی، فقر، و ناکارآمدی بلندتر از همیشه به گوش میرسد. در ادامه، گزارش تجمیعی از اعتراضات امروز در استانهای مختلف ایران:
اعتراض نانوایان اراک:
جمعی از نانوایان شهرستان اراک مقابل استانداری مرکزی تجمع کردند. دلیل اعتراض آنان شرایط وخیم اقتصادی، افزایش بیسابقه هزینههای تولید و قطعیهای مکرر برق بود. نانوایان شعارهایی علیه وعدههای تو خالی مسئولان سر دادند.
یکی از معترضان گفت:
«هزینهها سر به فلک کشیده و کسی پاسخگو نیست. ادامه این شرایط ممکن نیست».
تا لحظه تنظیم این گزارش، هیچ مقام مسئولی به خواستههای آنان پاسخی نداده است. نانوایان هشدار دادند که دامنه اعتراض به دیگر شهرها کشیده خواهد شد.
تجمع آبداران خوزستان: حقوق معوقه و تبعیض در پرداخت
جمعی از آبداران شرکت آبفا خوزستان امروز مقابل استانداری تجمع کردند.
مطالبات اصلی آنان شامل:
پرداخت سه ماه حقوق عقبافتاده
اجرای کامل طرح طبقهبندی مشاغل
رفع تبعیض در پرداخت حقوق
آنان با اشاره به نقش حیاتی خود در تأمین آب شرب، خواهان رسیدگی فوری شدند.
اورژانس گیلان: اعتراض پرسنل فوریتهای پزشکی به تبعیض و بیتوجهی
پرسنل اورژانس گیلان، در اعتراض به بیعدالتی در پرداختها و فشارهای کاری طاقتفرسا، به خیابان آمدند.
این پرسنل که در اوج کرونا و بحرانها مشغول خدمترسانی بودند، حالا خواهان پایان دادن به سکوت و مطالبه حقوق ضایعشده خود هستند.
قلعهگنج کرمان: خمیرهای خراب، سلاح نانواها علیه اداره برق!
در اقدامی نمادین و اعتراضی، نانواهای شهرستان قلعهگنج خمیرهای خرابشده خود را به در اداره برق کوبیدند.
این اقدام در واکنش به قطعیهای مکرر برق صورت گرفت که زندگی و کسبوکار آنان را مختل کرده است.
ادامه اعتراضات در گناوه: نه به تغییر کاربری فرودگاه
شهروندان گناوه برای دومین هفته پیاپی مقابل فرودگاه تجمع کردند.
آنان خواهان توقف واگذاری زمینهای فرودگاه و راهاندازی مجدد پروازهای مسافربری هستند.
معترضان تأکید کردند که فرودگاه باید فعال بماند، نه قربانی زمینخواری شود.
اعتراض برق در داراب: گرمای جانفرسا، خاموشیهای بیپایان
شهروندان داراب در استان فارس، امروز در برابر فرمانداری تجمع کردند.
اعتراض آنها نسبت به قطعی مکرر برق، بیبرنامگی مسئولان و بیتوجهی به شرایط طاقتفرسا در گرمای شدید بود.
یکی از معترضان گفت:
«نه برق هست، نه امید؛ مردم جانشان به لبشان رسیده».
این گزارشها گویای خشم عمومی و خیزشهای پراکندهایست که زیر پوست جامعه ایران جریان دارد؛ زنگ خطری دیگر برای رژیمی که بیپاسخگویی و سرکوب را بهجای حل بحرانها برگزیده است.