روزنامه حکومتی اقتصاد پویا روز ۲۶دی ۱۴۰۰ نوشت: گزارشهای منتشر شده از وضعیت معیشتی مردم نشان میدهد که بیش از ۶۰ تا ۷۰درصد مردم توانایی خرید انواع گوشت و مرغ را ندارند و بیشتر مراجعات مردم جهت خرید استخوانها و سایر موارد دور ریز اســت.
این شــرایط سخت و اسفبار برای مردمانی که بر روی دریایی از معادن غنی نفت، گاز، معادن مختلف و سایر مواهب خدا دادی هستند، بسیار زجر آور و دردآور است.
درباره خط فقر در دیکتاتوری آخوندها تاکنون مطالب بیشماری منتشر شده، خط فقر از ۵میلیون تومان در ماه تا ۱۱میلیون تومان در ماه اعلام شده اما در عمل و با توجه به سطح دستمزدهای رسمی (که زمین تا آسمان با دستمزدهای واقعی تفاوت دارند) باید پذیرفت که اکثریت مردم ایران زیر خط فقر زندگی میکنند.
روز یکشنبه ۲۶دی ۱۴۰۰ روزنامه حکومتی اعتماد در این زمینه نوشت:
مسأله اینجاست که معیار خط فقر چیست؟ سازمان جهانی کار با تکیه به عامل دستمزد میگوید:
دستمزد شایسته بایستی حتماً از «خط فقر» یا بالاتر باشد؛
دستمزد شایسته، نه تنها باید خط فقر و حداقلهای مورد نیاز برای یک زندگی بسیار ساده را پوشش میدهد، بلکه عناصر دیگری مانند تفریحات، سفر، مطالعه و هزینههای فرهنگی خانوار را هم تأمین میکند
به همین علت اگر دلار را ۲۶هزار تومان در نظر بگیریم، خط فقر ماهانه برای خانوار ایرانی ۴نفره براساس معیارهای بانک جهانی، چیزی حدود ۶میلیون تومان میشود.
و البته بانک جهانی، این معیار را «خط فقر خشن» یا بسیار مطلق میداند که فقط هزینه کافی برای زنده ماندن است نه زندگی کردن.
اکنون و با همین معیار باید اعتراف کرد، اکثریت مردم ایران زیر خط فقر خشن یا مطلق قرار دارند.