بیانیه زندانیان سیاسی در زندان اوین
آید از ملک ایرانزمین / غرش خلق ایران بگوش
چندین شب است که طنین قیام و انقلاب خلق، ما را به پای پنجرههای زندان میکشاند تا از پس میلهها بشنویم که زنی پیشتاز، سکوت شب را با شعار «مرگ بر دیکتاتور» میشکند و در پی آن، جمعیتی از زنان و مردان دلیر شورشی، تظاهرات را با شعارهای «مرگ بر خامنهای» و «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر» از سر میگیرند، آن هم رو در روی سرکوبگران تا دندان مسلح رژیم، دیوار به دیوار اوین!
و ما زندانیان، سرشار از احساسی توأم با افتخار به این خلق دلیر و حسرت اینکهای کاش ما در میانشان بودیم و پیشمرگ نوجوانان و گل سرخهای پر پر شدهٔ انقلاب، کردها و بلوچهای ستمدیده قهرمان و تکتک زنان و مردان جان داده در راه آزادی میهن میشدیم.
آری، هزاران درود بر این خلق قهرمان و جوانان و کانونهای شورشی و بر شهیدان سرفراز قیام
اما پاسخ رژیم پابهگور ولایت چه بوده است؟ آنچه این روزها ما در زندان میبینیم، این است: ارتقای استحکام دربهای آهنین!
بیچاره خامنهای! حتی از انقلاب ضدسلطنتی هم درس نگرفته است! دیوارهای بتنی و دربهای آهنین که سهل است! به رگبار بستن قیام کنندگان، انباشتن بندهای زندان از جوانان میهن، اعدام و قتلعام زندانیان و صد البته اعلان جنگ و سان و رژه دیدن از نیروهای زهوار در رفته، هیچیک دردی را دوا نکرده و نخواهد کرد؛ چرا که بهقول برادر مسعود: «هیهات! که انقلاب دمکراتیک نوین ایران مهار پذیر نیست و بر سر خود هر مانعی را هر چند سخت و سنگین کنار میزند».
آخر مگر میشود ۴ دهه چپاول و دینفروشی و قتلعام نمود و چیزی جز طوفان خروشان انقلاب درو کرد؟! خیر! این اراده پولادین سرکوب شدگان سراسر میهن و پیشتازان سازمانیافته شورشیشان است که عزم جزم کرده که تا تحقق سرنگونی از پا ننشینند و بهای آزادی و حاکمیت جمهور خود را به هر میزان که لازم باشد بپردازد.
عزمی که بهخوبی در شعارهای انقلابی «بجنگ تا بجنگیم» و شعلههای فروزان قیام سراسری – آن هم پس از گذشت ۱۹ روز از قتل مهسا امینی (دختر سرکوب شدهٔ کرد) ، هویداست.
و اینک هر کوی و شهر و مدرسه و دانشگاه به کانون شورش بدل شده و هر روز جلوههای جدیدی از همبستگی اقشار میهن پس از این همه سرکوب و کشتار، خلق میشود و قیام را به مدار جدیدی اعتلا میدهد.
ما زندانیان سیاسی هوادار سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران در زندان اوین، با درود به خلق بپا خاسته و شهیدان سرفراز میهن، با قیامهای سراسری و انقلاب دمکراتیک مردم ایران اعلام همبستگی میکنیم و به رژیم سفاک آخوندی، بیا بیا میگوییم.
مرگ بر خامنهای – پیروز باد قیام سراسری مردم ایران
۱۲مهر ۱۴۰۱
بیانیه ۳۰۰تن از زندانیان سیاسی زندان قزلحصار
با درود فراوان خدمت ملت شریف ایران
خواهران و برادران عزیزتر از جان
هر بار که اخباری از قیام اخیر به دستمان میرسد قلبمان با تمام وجود به درد میآید و از شهادت خواهران و برادرانمان به دست نیروهای سرکوبگر رژیم آهی بلند از دل کشیده به پهنای صورت اشک میریزیم و افسوس میخوریم چرا که دست و پایمان بسته است و نمیتوانیم در این جنبش بزرگ، کنار هموطنان عزیز مان در کوچه و خیابانها و شهرهایمان باشیم.
اما فکر اینکه پایان راه خونهای فرزندان بیگناه شهیدمان، به آزادی میهن عزیز مان ختم میشود و فرزندان این خاک بوم آزاد آزاد در خیابانهای شهر قدم میگذارند و شاد و رقصان کنار هم قرار میگیرند، غم این حصار تنگ و شکنجه را برایمان کم رنگ میکند.
مبارز وطن، سرسختترین، دلیرترین و فداکارترین مبارزانی هستند که برای آزادی و استقلال وطن تا آخرین قطره خون خود مبارزه میکنند.
مبارز وطن، پرنده سینه چاکی است که با خون خود دنیایی از آرامش و آسایس فراهم میسازد تا دیگران آسوده و راحت در آن زندگی کنند.
وطن من، گهواره حوادث تاریخی فراوانی بوده و مصیبتهای زیادی را از سر گذرانده است. امروز برای با شکوه و با عظمت نگهداشتن این مرز و بوم، علیه دیکتاتوری ولایت فقیه، یکصدا و یکدل هستیم.
وطن تنها میراثی هست که هرگز نمیتوان آن را خرج کرد، هدیه داد و یا فروخت. وطن با حضور نوابغ زندگی میکند و با خون شهدا زنده میماند.
وطن، تو را دوست داریم و برای ذره ذره خاکت، وجود خویش را وقف خواهیم کرد.
وطن، پاره تن من، کوههای سر به فلک کشیدهات، آرزوهای دستنیافتنیام و دشتهای بیکرانت، رویاهای زیبای ما هستند.
وطن، پاره تن ما، برای برافراشته نگهداشتن پرچم تو، از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنیم.
اگر تمام لشکریان جهان مقابل مرزهای کشور ما صف بکشند، برای حفاظت از خاک وطن، سینههایمان را سپر بلاها خواهیم کرد. مام وطن ما ایرانیها پاره تن ماست و برای نگاهبانی از آن خون ها ریخته شده است.
خاک این سرزمین مقدس تنها میراثی روی کره خاکی است که نمیتوان آن را به کسی هدیه کرد و یا آن را در معرض فروش قرار داد.
این میراث ماندگار را بزرگ مردانی از مردم ایران به جای گذاشتهاند تا بتوان سالیان سال آزادانه و در کمال آرامش در آن به زندگی خود پرداخت.
به جا گذاشتن فرهنگ مردمان ایران بر صحنه تاریخ کاری بود که تنها از ایران و ایرانی بر میآمد.
ما زندانیان محبوس در زندان قزلحصار، سرکوبگری رژیم و مأموران وحشی خامنهای را محکوم کرده و همبستگی و حمایت خود را از مردم عزیز و شریف ایران اعلام میداریم.
باشد که جانمان فدای ملت عزیز و وطنمان ایران شود
به امید فردای ایرانی آزاد.
ما همگی به خود میبالیم که ایرانی هستیم و در سرزمینی زیست میکنیم که با عشق و امید به آینده، زندگی خود را با جان و دل ادامه میدهیم.
به کوروش، به آرش، به جمشید قسم
به نـقـش و نـگار تخت جمشید قسـم
ایران همی قلب و خون مـن است
گرفته ز جان در وجـود مــن اســت
بخـوانـیـم ایــن جـمـلـه در گــوش بــاد
چـو ایــــران مـبــاشـد تــن مـــن مــبــاد
جمعی از زندانیان زندان قزلحصار
مهرماه ۱۴۰۱
پیام حمایت زنان زندانی سیاسی هوادار مجاهدین خلق - زندان اوین از قیام مردم ایران
با درود به همه شهیدان راه آزادی بهخصوص جوانانی که در شهریور و مهرماه امسال سر بر راه آزادی گذاشتند. و درود میفرستیم به خلق قهرمان ایران که در ادامه خیزشها و قیامهای دهههای اخیر بپا خاستند تا دیکتاتوری خامنهای را جارو کرده و از ایران بزدایند.
ما زندانیان سیاسی در بند زنان زندان اوین، صدای قیام شما را از پشت میلههای زندان شنیدیم. از شنیدن زنان دلیری که در پیشاپیش صفوف تظاهرات و اعتراضات ایستاده و شعار میدهند: «مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر، هر چه تبر زدی مرا زخم نشد جوانه شد».
از شنیدن غریو فریادهای مرگ بر خامنهای، همراه با خروش جوانانمان شجاع که میگویند میجنگیم میمیریم ایران را پس میگیریم، غرق شور و افتخاریم.
قلب ما با شماست. آرزو داشتیم که در کنار شما شیرزنان و دلیرمردان بودیم. ما را همواره در کنار و همراه خود بدانید. با هر رزمتان خامنهای ضعیفتر و شما متحدتر میشوید.
ما نیز آزادی را فریاد کردیم و اکنون در زندان هستیم. ما و شما در تداوم هزاران هزار زن قهرمانی هستیم که در دهه شصت و در قتلعام ۶۷ بهای آزادی را با جانهای خویش پرداختند. زنان مجاهد در اشرف۳ الگوهای ما برای رزم بیامان هستند.
پس با «میتوان و باید» الهام گرفته از خواهر مریم به پیش بتازید. آزادی در راه است.
جمعی از زنان زندانی سیاسی هوادار مجاهدین خلق در زندان اوین
۱۴مهرماه ۱۴۰۱
بیانیه زندانیان سیاسی هوادار مجاهدین در زندان لاکان رشت در حمایت از قیام
دوباره کف خیابانهای شهرهای ایرانزمین شاهد قیامی دیگر شد. قیامی که دیگر سر بازایستادن ندارد.
خروش شعارهای مرگ بر خامنهای، این آخرین پیامه هدف کل نظامه، میجنگیم میمیریم ایرانو پس میگیریم، از پشت میلههای زندان گوشهایمان را مینوازد و قلب هایمان را سرشار از امید برای ایجاد ایرانی آزاد و آباد میکند.
عزیز قلب و دلهایمان مسعود رجوی، سالها پیش خطاب به بچههای قیام در شهر به شهر ایران گفت: «خیزش و حرکتهای شما خود راهگشای حرکت و پیشروی ارتش آزادیبخش است».
پس فریادهاتان هر چه پر خروشتر، بازوانتان هر چه پرقدرتتر
این بار ما هستیم که رعب و وحشت را در دل دژخیمان خامنهای میاندازیم. همان که خطاب به مأموران و مزدوران خامنهای میگویید: «بترسید بترسید ما همه با هم هستیم».
میتوان و باید این دیکتاتوری را به گور و زبالهدان تاریخ انداخت.
ما زندانیان سیاسی هوادار مجاهدین در زندان لاکان رشت با درود به جوانان شجاع و دلاوری که در این قیام بهشهادت رسیدند، به خون پاک همین شهیدان عهد میبندیم که تا سرنگونی خامنهای جلاد از پا نمینشینیم.
از همه زنان و جوانان میهن میخواهیم که هر روز آتشی بر این قیام بیفزایید تا جایی که ریش و ریشه آخوندها را در هم بپیچد.
زندانیان سیاسی هوادار مجاهدین در زندان رشت
مهر ۱۴۰۱
نامه مریم اکبری منفرد از زندان سمنان
یک ایران خروش، یک ایران فریاد برای آزادی به یغما رفته
سراسر ایران پر شده است از یک حرف «این حکومت ستمگر و فاشیستی را نمیخواهیم». مردم ایران هیچ وقت به این اندازه مطمئن به حرف خود نبودند! الآن با ایقان و ایمان بعد از گذر از دریای خون عزیزانشان دوباره شعله کشیدهاند برای سوزاندن ریشه ظلم و ظلمت.
فریاد آزادیخواهی تمام ایران را فراگرفته است و فریبها و توطئه و سرکوبها دیگر اثر ندارد. از میانه امواج درد و اندوه شهیدانمان از آمل تا زاهدان، غرق غرور و افتخارم به بیباکی و شجاعت مردم ایران.
مردم ما از خاکستر طنابدارها، سرکوبها و خونابهها، کشتار کرونا و خاکها و سنگ قبرهای نتوانستن برخاسته است... برخاسته برای همیشه تا در نبض شهر جریان پیدا کند... این صدای جاودان است طنین افکنده از ایران تا کل دنیا... میرود تا فتح فردا را رقم بزند. میرود که انقلاب نوین را بر تاریخ ایران حک کند.
به آنان که کاخ ظلمت را به لرزه درآوردهاند از دختران شجاع و زنان و مردان، دانشجویان بیباک زیر سرکوب و دانشآموزان دلیر، اساتید باشرف و معلم های دلسوز: میدانم بیباکترینها هستید که «بهسرعت انفجار خون در نبض» گام برمیدارید به سوی آزادی...
شما که گلویتان به انفجار در میآورد ظلم تاریخی ۴۳ ساله را...
بدانید من در کنارتان هستم. قدم به قدم برای هر صحنهای! از زندان تا خیابان مبارزه ما پیوند خورده است. قطره قطره خونی که از صفوفتان میریزد سیلی است که پلهای روبهروی تمامی دیکتاتورها را در هم میشکند...
پیروزی در خشم مشتهای ماست
فردا از آن ماست
مریم اکبری منفرد زندان جهنمی سمنان
مهر ۱۴۰۱