مرور رسانههای حکومتی روز سهشنبه ۹ دیماه نشان میدهد دستگاه تبلیغاتی رژیم آخوندی، در مواجهه با موج نارضایتیهای معیشتی و اعتراضات صنفی، همچنان بر الگوی آشنای «امنیتیسازی اعتراض» تکیه دارد. در کنار این خط، شکافهای آشکار درون حاکمیت، اعتراف به ناتوانی مدیریتی دولت پزشکیان و تشدید بحران معیشت اقشار فرودست، تصویری از بنبست ساختاری نظام ولایت فقیه ارائه میدهد؛ بنبستی که با فرافکنی به «دشمن» و «هستههای آشوب» پنهان نمیشود.
گزیده رسانهها:
خراسان: افزایش نرخ ارز و اعتراضات صنفی را بخشی از «پروژه بیثباتسازی از درون» معرفی میکند و با پیوند دادن نارضایتی اقتصادی به آمریکا، اسراییل و سازمان مجاهدین، تلاش دارد اعتراض اجتماعی را از ماهیت واقعی آن تهی کند.
فرهیختگان: ضمن پذیرش اقتصادیبودن اعتراضات، رسانههای خارجی و «بازوهای صهیونیستی» را متهم به سوءاستفاده میکند و نسخه گفتگو با مردم را بدون پذیرش مسئولیت ساختاری ارائه میدهد.
کیهان: روایت امنیتی را تشدید کرده و با طرح ادعای «هستههای ۵ تا ۱۰نفره آشوبگر»، اعتراض بازاریان را پروژهیی هدایتشده برای «تغییر پارادایم حکمرانی» معرفی میکند.
جوان: از «تلاش فرسوده دشمن» سخن میگوید و همزمان، بدون اشاره به ریشههای اقتصادی بحران، بر جنگ روانی و شایعهسازی تمرکز دارد.
آرمان ملی: در کنار بازتاب روایتهای امنیتی وزارت کشور، به فقدان شفافیت دولت پزشکیان در معرفی موانع اقتصادی و عوامل سقوط ارزش پول ملی اشاره میکند.
هممیهن: تصمیم دیرهنگام درباره بانک مرکزی را نشانه بیتصمیمی ساختاری دولت میداند و تأکید میکند واکنشها تنها پس از فوران اعتراضات صورت میگیرد.
خبرآنلاین / چند ثانیه: استعفای مهدی سنایی از معاونت سیاسی ریاستجمهوری را نشانهای از تزلزل در دولت چهاردهم برجسته میکنند.
هممیهن (اقتصاد معیشت): حذف ارز ترجیحی برنج را عامل گسترش گرسنگی و سوءتغذیه در مناطق محروم معرفی کرده و از «سفرههای خالی» گزارش میدهد.
جهان صنعت: تهران را نماد نابرابری ساختاری توصیف میکند و از انتقال «زمین بازی سیاست» از نهادهای رسمی به متن جامعه خبر میدهد؛ جایی که خشم انباشته، خود را بیواسطه بیان میکند.
کامل رسانهها:
خراسان: پروژه بیثبات سازی از درون
آنچه این روزها در سطح جامعه بهصورت افزایش افسارگسیخته قیمت ارز… بهنظر میرسد با یک رخداد چندلایه مواجه هستیم… تحلیل این موضوع بهمعنی انکار حق مردم در اعتراض نیست، بلکه فهم جایگاه این اعتراض در یک پازل بزرگتر است… مطالبهگری مردم در این شرایط نهتنها مشروع، بلکه ضروری است. مسئولان موظفاند با شفافیت، ایده و افق خود را توضیح دهند. … اما تحلیل این وضعیت در همینجا متوقف نمیشود. …
در جریان جنگ ۱۲روزه، آمریکا و رژیم صهیونیستی بهصراحت از هدف تغییر رژیم در ایران سخن گفتند…وقتی حمله نظامی نتیجه نداد، سناریوی ضربه از درون فعال شد. سناریویی که اقتصاد، رسانه و خیابان را بهصورت همزمان هدف میگیرد. …
تحریک اعتراضات صنفی، بهویژه در میان بازاریان، اگر چه ممکن است از مطالبات واقعی آغاز شود، اما در صورت مدیریتنشده بودن، بهسرعت میتواند به بستری برای ورود عناصر غیرصنفی و آشوبمحور تبدیل شود. در این نقطه، مرز میان اعتراض و شورش باریک میشود و دقیقاً همین نقطهای است که طراحان بیرونی بهدنبال آن هستند. نقش رسانهها در این پازل، تعیینکننده است
شاهدان عینی به «فارس» گزارش دادهاند که در میان جمعیت حدود ۲۰۰نفری، هستههای ۵ تا ۱۰نفری با شعارهایی فراتر از خواستههای صنفی حاضر شدند… همزمان با این تجمعات، مریم رجوی، سرکرده گروهک تروریستی منافقین، در توئیتر خواستار «تشکیل زنجیرهیی از اعتراضات» شد
فرهیختگان: با مردم حرف بزنید
دشمنان ایران منتظر کوچکترین اعتراض و ناآرامی در ایران هستند تا آن را تبدیل به بحرانی علیه حکمرانی کنند اما در مواجهه با این ناآرامی نباید در دام بزرگنمایی رسانههای مواجببگیر صهیونیستها افتاد و در زمین آنان بازی کرد و نه آن را نادیده گرفت؛ مسکوت گذاشت و بدون در نظر گرفتن ابعاد تمام ماجرا، آن را صرفاً به آشوبسازان منتسب کرد. …
اهمیت این اعتراضها، اقتصادی بود. به همین منظور جنس شعارها نیز منحصراً در موضوعات اقتصادی و معیشتی طرح میشد. اگر چه بازوهای صهیونیستی بهدنبال آن بودند که اصل اعتراض را واکنشی سیاسی نشان دهند…
تلاش نیروهای انتظامی بر آن بود که جمعیت را آرام کند. این برخورد تا حد زیادی مانع از رادیکالشدن جمعیت و اعتراضات شد.
واکنش سرکرده گروهک منافقین و ارتباط دادن اعتراضات به واکنشی علیه حکمرانی، بهخوبی نشان میدهد که تلاشی برای برساخت آشوب علیه نظام حکمرانی در حال وقوع است
کیهان: انتقاد برخی بازاریان به نوسانات ارز و سوءاستفاده عوامل داخلی دشمن
افزایش فشارهای اقتصادی و نوسانات ارزی، زمینهساز اعتراض و انتقاد صنفی برخی بازاریان شد؛ اما جریانهای معاند با روایتسازی و فراخوانهای آشوبطلبانه میکوشند این رویداد را به پروژه آشوبسازی و بازتولید فتنه خیابانی تبدیل کنند. … «هستههای آشوبگر» و جریانهای فرصتطلب که در حقیقت دنبالههای منافقین و صهیونیسماند، در پی آن هستند تا از بستر اعتراض اقتصادی، پروژهیی فراتر از خواستههای صنفی را کلید بزنند… در میان جمعیت معترضان، هستههای کوچک و سازمانیافتهای با شعارها و رفتارهایی فراتر از مطالبات صنفی حضور داشتهاند؛ گروههایی ۵ تا ۱۰نفره که تلاش میکردند مسیر اعتراض را به سمت «آشوب» و «شعارهای ساختارشکنانه» سوق دهند. …
الگوی حضور هستههای کوچک در تجمعات صنفی، الگوی تازهیی نیست… بهمحض شکلگیری هر تجمع صنفی، شبکههای وابسته به منافقین، سلطنتطلبان و اتاقهای فکر خارجی فعال میشوند تا با بزرگنمایی، فراخواندهی و تزریق شعارهای ساختارشکنانه، مسیر اعتراض را منحرف کنند…
واکنشهای علنی چهرههای شناختهشده جریان نفاق، از جمله فراخوان مریم رجوی برای «زنجیرهییکردن اعتراضات»، نشان میدهد که پروژه ربایش خیابان، برنامهیی از پیش طراحیشده است. …
از وقتی که مکانیسم تغییر پارادایم در قالب بیانیه ۱۸۰ امضایی منتشر شد تا ورود به مرحله ایجاد فشار خیابانی در علاءالدین و بازار تهران با هدف تغییر پارادایم، فقط ۶ماه زمان برد…، بیانیه ۱۸۰ اقتصاددان که چندی پیش با محوریت تغییر پارادایم حکمرانی منتشر شد، … اکنون تلاش میشود همان خط، با ابزار خیابان پیگیری شود…
پروژهای که از فشار اقتصادی آغاز میشود، اگر با بیتوجهی و سادهانگاری مواجه شود، میتواند بهسرعت به آشوب و بیثباتی تبدیل شود…
فراخوانهای علنی گروهک منافقین، مواضع چهرههای وابسته به جریان سلطنتطلب و تلاش رسانههای معاند برای بزرگنمایی و انحراف اعتراضات، همگی نشان میدهد که هدف آنها نه بهبود معیشت مردم، بلکه بیثباتسازی کشور است.
جوان: بس در طلبت کوشش بیفایده کردند!
در چند روز اخیر نشانههای یک تلاش هماهنگ رسانهیی و روانی برای احیای فضای آشوب و التهاب داخلی دوباره در اردوگاه استکبار و عوامل ضدوطنی دیده میشود؛ … ضلع سوم این عملیات، شایعهسازی مستمر و فرسایشی است؛ از اخبار جعلی اقتصادی گرفته تا بزرگنمایی رخدادهای محدود و پراکنده بهعنوان «جرقه اعتراض سراسری…
آنچه این روزها جریان دارد، علامت تکرار و فرسودگی سناریوهای نخنمای صهیونیستها برای بحرانسازی درون مرزهاست… ضمن دعوت و توصیه مجدد دولت به شنیدن مستقیم صدای نارضایتی اقتصادی جامعه و گفتگوی شفاف با…، درباره شیطانهای ارتزاقکننده از بحران هم باید گفت که بس در این طلب، کوشش بیفایده دارند!
آرمان ملی: تجمع بخشی از بازاریان و واکنش وزارت کشور
شاهدان عینی گزارش دادهاند که در میان جمعیت حدود ۲۰۰نفری، هستههای ۵ تا ۱۰نفری با شعارهایی فراتر از خواستههای صنفی حاضر شدند… مریم رجوی، سرکردۀ گروهک تروریستی منافقین، در توئیتر خواستار «تشکیل زنجیرهیی از اعتراضات» شد. … یک مقام آگاه در وزارت اطلاعات گفت: «الگوی حضور هستههای کوچک در تجمعات صنفی برای جهتدهی رادیکال، دقیقاً مطابق سناریوی امنیتزدایی دشمن است. هدف، تبدیل نقد اقتصادی به بیثباتی سیاسی است…
تحلیلگران معتقدند آنچه که دشمن از ناآرامیها انتظار دارد، بخشی از پروژه بزرگتری است که از تحریمهای حداکثری آغاز شد و اکنون به مرحله «امنیتزدایی» رسیده است
آرمان ملی: جای خالی شفافیت در معرفی موانع پاستور
آنچه از شواهد و قرائن بر میآید اینکه با این شرایط بهوجود آمده گویا دولت، مجلس و سایر نهادهای حاکمیتی هیچ برنامه و عزمی برای حل این بحران ندارند و صرفاً به تماشا نشستهاند تا ببینند شرایط به چه سمت و سویی پیش خواهند رفت… امروز مردم از دولت سؤال میکنند که چه برنامه دقیق و مدونی برای توقف افزایش قیمت ارز و طلا و ثبات اقتصادی دارد؟ شفافیت و پاسخگویی درست نیز دیگر مطالبه جامعه از رئیسجمهور و دولتمردان است…
برخی… بهخاطر دارند که امیرحسین ثابتی در نطقی که بهخاطر استیضاح همتی بیان کرد، با قید قسم گفت هدف از این استیضاح جلوگیری از سقوط ارزش پول ملی است. همتی استیضاح شد، اما افت ارزش پول ملی متوقف نشد…
باید دید مواجه دولت و حاکمیت با این موضوع چگونه خواهد بود و چه پاسخی به جامعه خواهند داشت. …
رئیسجمهور تا به الآن… هیچگاه این مسأله را بهصورت شفاف بیان نکرده و به جامعه معرفی نکرده است. مثل قاچاق سوختی که به صراحت گفت ۲۰میلیون قاچاق سوخت از مبادی رسمی میشود، اما نگفت چه کسانی این اقدام را انجام میدهند
هم میهن: بیتصمیم و دیرتصمیم
پیام تغییر ریاست بانک مرکزی روشن است. اینکه ما فقط وقتی تصمیم میگیریم که کارد به استخوان برسد و صدای اعتراض هم بلند شود. این، برای مدیریت سیاسی نقطه ضعف است. سیستم باید صداها را زمانی بشنود که زمزمهای از دوردستهاست. دولتها باید گوش جغد و چشم عقاب داشته باشند تا پیش از بروز هر خطری، آن را بشنوند و ببینند و با پیشدستی خطر را رفع کنند. این تصمیم درباره بانک مرکزی از جمله مصادیق این نوع بیتصمیمی و بدتصمیمی است
خبرآنلاین - یک استعفای جدید در دولت چهاردهم/ مهدی سنایی از معاونت سیاسی ریاستجمهوری میرود
چند ثانیه - سخنگوی دولت استعفای «سنایی» را تأیید کرد. فاطمه مهاجرانی: اصل استعفای معاون سیاسی رئیسجمهور را رد نمیکنم؛ افراد باید تا زمانی در جایی بمانند که حس خودشان این باشد که کاری که برایش آمدهاند را به درستی انجام میدهند.
چند ثانیه – ایلنا - جعفرزاده ایمنآبادی فعال سیاسی اصولگرا:
مبادا روزی بیدار شویم که خیلی دیر باشد/ نمیتوان ۹۰میلیون نفر را در حصر نگه داشت. اعتراضات بازار گوشهیی از خشم فرو خفته مردم است. مردم را ناراحت و اذیت کردند. الآن مردم در تنگناهای شدید هستند و در دو ماه گذشته تقریباً سرمایه مردم نصف شده است. آقای قالیباف مقصر است آقای اژهای مقصر است، آقای رئیسجمهور مقصرند، همه مقصرند، ما آن روزی که مکانیزم ماشه تصویب شد گفتیم سه ماه دیگر، چهار ماه دیگر، پنج ماه دیگر اثرش را میبینید. الآن بدتر میشود، بهتر نمیشود. چین هم به آمریکا پیوسته و روسیه هم حتماً به آمریکا میپیوندند و ما تنهاتر از تنها خواهیم شد.
خبرگزاری فارس- اصغر جهانگیر، سخنگوی قوه قضاییه با اشاره به قطعیت احکام پرونده تمامی اموال فرزندان معاون اول سابق قوه قضاییه پس از ارزیابی، به ارزش حدود ۵همت (۵هزار میلیارد تومان) ضبط و در اختیار دولت قرار گرفته است. محمد مصدق کهنموئی، معاون اول قوه قضاییه، رئیس دیوان عدالت اداری، معاون اول دادستان کل کشور و نماینده قوه قضاییه در شورای نظارت بر صدا و سیما بود که استعفا داد.
چند ثانیه – جماران- فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت در نشست خبری امروز گفت: پدران و مادران این روزها سخت درگیر معیشت هستند.
دولت حتماً باید حرفها را بشنود؛ فریاد ناشی از درد است.
اعتراضات و تنگناها را میبینیم.
دولت اعتراضات را بهرسمیت میشناسد و تأکید میکنیم به حق تجمع مسالمتآمیزی که در قانون اساسی ما بهرسمیت شناخته شده است.
وقتی صدای مردم در میآید یعنی فشارها سنگین بوده و کار دولت این است که صداها را بشنود.
بدیهی است که تورم بالای ۵۰درصد صدای مردم را در میآورد.
علیرغم هزینه چند میلیارد دلار شاهد هستیم که وضعیت معیشت مردم رو به بهبود نیست
چند ثانیه – خانه ملت: عضو هیأت رئیسه مجلس: بخشنامه پزشکیان مندرآوردی است!/ صباغیان: افزایش ۲۰درصدی حقوقها برخلاف شعارهای پزشکیان است
سلیمی، نماینده تهران در مجلس:
دولت باید پاسخ دهد که بر اساس کدام بخشنامه رئیسجمهور بیش از ۶۰طرح کلان را در بودجه آورده که باید اذعان کرد این اقدام و چنین بخشنامهای من درآوردی است.
محمدرضا صباغیان بافقی:
کمیسیون تلفیق بودجه، دغدغه مردم در خصوص افزایش درآمد و حقوق را شنید لذا نظر رد خودش نسبت به کلیات بودجه را اعلام کرد؛ افزایش ۲۰درصدی حقوقها متناسب با تورم نیست و حتی برخلاف شعارهای آقای پزشکیان است
هم میهن: سفرههای خالی از روغن و برنج/بررسی تاثیرات حذف یا احتمال حذف ارز ترجیحی بعضی کالاهای اساسی خوراکی بر افزایش قیمت آنها و کاهش مصرف مردم
پیآمد حذف یا کاهش مصرف برنج و بسیاری اقلام خوراکی دیگر، گرسنگی، سوءتغذیه، افت سلامت کودکان، کاهش تمرکز و ضعف تحصیل طبقات فرودست جامعه است
برنج بعد از گندم، دومین کالای اساسی در سبد غذایی خانوارهای ایرانی است که حالا با حذف ارز ترجیحی با قیمتی سهبرابر قیمت پیشین عرضه میشود. اختلاف قیمتی که بهدلیل افزایش قیمت دلار و تفاوت بسیار زیاد آن با دلار ۲۸هزار و ۵۰۰تومانی پیشین بهوجود آمده است. این موضوع موجبشده دست مردمی که تا پیش از این هم توانشان به خرید برنج ایرانی نمیرسید، حالا از خرید برنج هندی که قوت غالبشان بود هم کوتاه باشد؛ بر اساس بررسیها، قیمت هر کیسه برنج هندی که مورد تقاضای فقر است، بعد از حذف ارز ترجیحی برنج از ۷۵۰هزار تومان به یکمیلیون و ۶۰۰هزار تومان رسیده است. …
مردم استانهای جنوب و جنوب شرقی ایران به «هممیهن» میگویند بهدلیل افزایش قیمت برنج، دیگر حتی مغازهدارها هم قادر به خرید برنج نیستند چه رسد به مردم. مردمی که برای خرید برنج درمانده شدند، نان و گوجه میخورند، رنگ برنج را در طول سال نمیبینند مگر اینکه به خانه کسی دعوت شوند و فرزندانشان آنجا به یک بشقاب برنج مهمان شوند. …
برخی واردکنندگان برنج بر این باورند که حذف ارز ترجیحی میتواند بازار برنج را رقابتیتر کند. علی صرافان یکی از آنهاست. او به «هممیهن» میگوید، پیشتر حجم واردات برای بسیاری از شرکتها محدود و نسبت به سابقه آنها بود و ترجیح میدادند کالا از طریق برخی شرکتهای خاص وارد شود: «اینها محدودیت بود اما حالا قیمتها، قیمت تمامشده میشود و دولت میتواند با یارانه و کالابرگهایی که به مردم میدهد، مابهالتفاوت را به مردم بدهد و مردم خودشان انتخاب میکنند که از چه برندی کالا تهیه کنند».
جهان صنعت: تهران؛ پایتخت نابرابریها
تهران تبدیل به شهری شده که شکافهای اجتماعی عمیق و نابرابریهای اقتصادی را در بین شهروندان خود بهوضوح نشان میدهد.
پویا اصل باغ- این روزها دیگر تهران پایتخت همه نیست بلکه بیشتر به شهری تبدیل شده که تنها برخی شهروندان امکان زندگی در آن را دارند. اگر گذرمان به شمال تهران خورده باشد مراکز خرید لوکس، خانههای گرانقیمت با معماری زیبا، آب وهوای مطلوب، تفریحات متنوع و خودروهای خارجی به چشم میخورد. واقعیت ماجرا اما این است که اگر چه روی کاغذ در یک پایتخت زندگی میکنیم اما در عمل در دو جغرافیای کاملاً متفاوت زیست میکنیم. …
با عبور به سمت جنوب، چهره شهر دوباره تغییر میکند. خانههای فرسوده دو یا سهطبقه، کوچههای تنگ و باریک، خودروها و موتورسیکلتهای قدیمی و بافت صنعتی وجود دارد. مردم این نواحی اغلب اوقات فراغت خود را در خانه میگذرانند و امکانات تفریحی محدودتری دارند اما نابرابری شهری به داخل تهران محدود نمیشود، با فاصله گرفتن از شهر و رسیدن به مناطقی مانند احمدآباد مستوفی، نسیمشهر و پرند شکاف اجتماعی واضحتر میشود. فشارهای معیشتی بخش بزرگی از طبقه متوسط را به حاشیهنشینی سوق داده است. دسترسی نامناسب به خدمات شهری، زمینهای بیابانی و آسیبهای اجتماعی واقعیت زندگی روزمره این مناطق است. تهران امروز شهری برای همه نیست بلکه سیاستگذاریهای نادرست، اقتصاد بیمار و مشکلات معیشتی باعث شده شهروندان در یک شهر دو زندگی کاملاً متفاوت را تجربه کنند.
جهان صنعت: تغییر زمین بازی سیاست در ایران؛ از نهادها به سمت جامعه
گسست نسلی، کاهش تابآوری اجتماعی و افت صبر عمومی از دیگر ویژگیهای این دوره است. جامعه امروز سریعتر واکنش نشان میدهد، نارضایتی خود را بیواسطه بیان میکند و انتظار دارد پاسخها نیز فوری و ملموس باشند. در چنین شرایطی، سیاست ناگزیر است خود را با این ریتم جدید هماهنگ کند؛ در غیراین صورت، فاصله میان جامعه و نهادهای رسمی عمیقتر خواهد شد.
از سوی دیگر، تضعیف گروههای مرجع سنتی اعم از سیاسی، اجتماعی و فکری و کاهش مرجعیت رسانهیی رسمی، نشان میدهد که میدان سیاست در حال انتقال از ساختارهای نهادی به عرصه عمومی است. این جابهجایی، اگر چه میتواند به افزایش مشارکت و آگاهی سیاسی منجر شود، اما در صورت نبود سازوکارهای مؤثر برای شنیدن صدای مردم، به بیاعتمادی و گسست سیاسی نیز دامن میزند.
در مجموع، آنچه امروز در سیاست ایران دیده میشود، آغاز یک تغییر مهم است: سیاست اجتماعی شده و زمین بازی آن به جامعه منتقل شده است. این روند، به نظر میرسد در سالهای آینده تقویت شود و سیاست را بیشازپیش به امری عمومی بدل کند. موفقیت یا ناکامی این مسیر، تا حد زیادی به توان نهادهای سیاسی در درک این تغییر، باز کردن مسیرهای شنیدن صدای جامعه و بازتعریف نقش خود در زمین جدید بازی سیاست وابسته است.
محمد روزیطلب، استاد دانشگاه و کارشناس سیاسی در گفتگو با آرمان امروز با اشاره به تحولات اخیر در فضای سیاسی و اجتماعی کشور تأکید کرد که سیاست در ایران در حال تجربه یک جابهجایی معنادار است. بهگفته او، سیاست بهتدریج از انحصار نهادها و کنشگران رسمی خارج شده و بیش از گذشته به متن جامعه و زندگی روزمره مردم راه پیدا کرده است.