اجلاس جهانی سه روزهٔ ایران آزاد در پاریس ۱۴۰۳
سخنرانیهای
جان برکو ـ رئیس و سخنگوی پارلمان انگلستان ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۹
برنارد کوشنر ـ وزیر خارجهٔ فرانسه ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰
آدرونیوس آزوبالیس ـ وزیر خارجه لیتوانی ۲۰۱۲
جان برکو رئیس و سخنگوی پارلمان انگلستان ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۹
خانم رجوی، همکاران محترم، دوستداران آزادی، خانمها و آقایان، فکر میکنم این ششمین مناسبتی است که من افتخار حضور در جمع شما را دارم برای رویدادی از این دست در یک مکان یا جای دیگر. میتوانم از عمق ضمیرم و همچنین از صمیم قلب به شما بگویم که حضور در ششمین مناسبت برای من بههمان اندازه مایهٔ افتخار و منبع الهام است که اولین بار بود.
مانند همه شما، من فقط به یک دلیل و فقط یک دلیل اینجا هستم و آن این است که میخواهم تا آنجا که میتوانم با شور و شوق و آگاهی، حمایت بیدریغ خود را از شورای ملی مقاومت ایران بهعنوان یک سازمان بهثبت برسانم،
بهخاطر قهرمانی بسیار خارقالعاده، هم از جانب خانم رجوی که نیازی به بحث و تفصیل ندارد و هم خود مبارزان مقاومت در داخل ایران. شجاعت، بینش و صلابتشان؛ بهعنوان کسی که در امنیت زندگی میکند، دوستان من، همه اینها افرادی هستند، همه آنها، که هر روز با حداکثر شجاعت، خود را به آب و آتش میزنند و با حداکثر شهامت خطراتی را بهجان میخرند،
ولی باز شجاعت به خرج میدهند، در حالیکه میدانند که روز بعد میتواند آخرین روز زندگی آنها باشد، اما برای آنها هدفی بالاتر وجود دارد، ریسکی که ارزش آنرا دارد تا بهدنبال آن هدف مطلوب یعنی آزادی، فداکاری کنند.
همه ما شرارت رژیم ایران را توصیف کردهایم، اما فکر میکنم توصیف کمترین کار ممکن است. مشخصه آن رژیم چیست؟ قتلعام، قتلهای مکرر فراقانونی، زندانیکردن بیرویه افرادی که جرأت دارند دیدگاهی متفاوت از دیدگاه آخوندها داشته باشند و فراتر از موارد نقض حقوقبشر در بالاترین حد آنکه فاحش و نابخشودنی است، واقعیت سخت روزمره زندگی تحت این دیکتاتوری متعصب و مذهبی، وحشی و ددمنش است. واقعیت این است. این کاری است که آنها انجام میدهند و اگر بتوانم بگویم و میگویم، فقط همین کارها را میتوانند انجام بدهند. آنها این بینش بدون تعصب، یا توان این تصور را ندارند که فکر کنند راه دیگری برای اداره یک کشور وجود دارد. من اینرا میگویم زیرا فکر میکنم همه ما امروز در این سالن با این فرض و اعتقاد اغلب ناگفته اما پذیرفته شده، متحد شدهایم که نقش دولتها و در واقع پارلمانها و تکتک اعضای پارلمان، خدمت به مردمشان است. این یک مفهوم کاملاً ناشناخته برای افراطیون زنستیز حاکم در تهران است که با آن بیگانه هستند. ساده است آنها به این موضوع اینگونه نگاه نمیکنند. آنها برای خدمت نیامدهاند. آنها آمدهاند تا مرعوب کنند به بند بکشند و تسمه از گرده مردم برکشند و آنها را بهوحشت بیندازند. آنها از ۴۵سال پیش این کار را انجام دادهاند، یعنی زمانی که آن انقلاب به خاکستر تبدیل شد و بهسرقت رفت، یعنی زمانی که من یک دانشآموز ۱۶ساله بودم و شاهد واقعیتهای انقلاب (ضدسلطنتی) در تلویزیون بودم. خب، من فکر میکنم این پیام باید با صدای بلند و واضح به رژیم برسد، روزهای شما به شمارش افتاده است. راه گریزی ندارید.
شما نمیتوانید، نباید و نخواهید توانست که این جنایات وحشتناک علیه بشریت را با مصونیت و فرار از مجازات مرتکب شوید. زمان آن فرا خواهد رسید و بهنظر من زمان بهسرعت نزدیک میشود، زمانی که شما، سران رژیم به دیوان کیفری بینالمللی کشانده شوید تا پاسخگوی جنایات سبعانه و نفرتانگیزتان علیه مردم باشید.
این کاری است که آنها انجام دادهاند و باید بهای آنرا بپردازند. اکنون، من از جمله به نقاط ضعف مختلف وعاظ آخوندها، به فقدان کامل تخیل آنها نیز اشاره کردم تا بدانند روشی متفاوت از شیوههای فریب و تزویر، کشتن، معلول کردن و آزار شهروندان برای حکومت وجود دارد. البته، به نظر میرسد که بخشی از این ناتوانی در تفکر و تخیل متأسفانه به افرادی در جامعه بینالمللی سرایت کرده و توسط کسانی در جامعهٔ بینالمللی که رژیم را دوست ندارند، اما بهطرز احمقانه و با سرخمکردن مقابل رژیم گویا متقاعد شدهاند که رژیم هیچ آلترناتیوی ندارد.
طرز تفکری هست که مدعی است هیچ جایگزینی وجود ندارد. البته که یک جایگزین وجود دارد.
خانمها و آقایان بیایید در مورد اینکه آن جایگزین چیست صحبت کنیم. اول از همه، برای قاتلان کشتار جمعی، یک نکته بسیار ساده که ممکن است به مغز آنها نفوذ نکند، اما رهبران دموکراتیک غربی باید آنرا درک کنند، به اشتراک بگذارند و بیان کنند، این است: جایگزین کشتار عمدی مردم، توقف کشتار عمدی مردم است.
این خیلی سخت نیست. خیلی پیچیده نیست. در واقع، درک این مفهوم بسیار آسان است. کشتار مردم را متوقف کنید، از ترساندن مردم دست بردارید و همچنین از تلاش برای ارعاب مردم با ایجاد این تصور که فکر میکنید واقعاً سادهلوح هستند، دست بردارید. مردم ایران سادهلوح نیستند. مردم از این رژیم عبور کردهاند. مردم ایران اینرا با تحریم گسترده انتخابات مجلس و ریاستجمهوری رژیم نشان دادند. دلیل تحریم گسترده توسط مردم این نیست که آنها در تعادل پایینتری نسبت به این رژیم هستند، بلکه به این دلیل است که آنها نسبت به شیوهیی که رژیم از مردم سوءاستفاده میکند، احساس تحقیر مطلق میکنند. آنها مطلقاً چنین چیزی را نمیخواهند. این تفکر که یک اصلاحطلب در میان این شش نامزدِ مورد تأیید آخوندها برای ریاستجمهوری وجود دارد، البته برای افراد ترسو است.
هیچکدام از آنها دوستدار آزادی نیستند. هیچکدام دموکراسیخواه نیستند، هیچکدام در طرف مردم ایران نیستند.
تنها راهی که بهیقین خواهیم فهمید که چه کسی در کنار مردم ایران است، دادن فرصت برای ابراز آزادانه و عادلانه ارادهٔ عمومی است. این همان چیزی است که باعث میشود، اگر اجازه دهید، به برنامهٔ ۱۰ مادهیی مریم رجوی، فلسفه و برنامهٔ سیاسی مورد نظر شورای ملی مقاومت ایران اشاره کنم. میگویید آلترناتیوی وجود ندارد! این در واقع یکی از شیواترین، گویاترین و جامعترین بیانیههای یک آلترناتیو است که هرکس که خواستار دموکراسی است میتواند آرزوی دیدن آنرا داشته باشد.
نقطه شروع، حاکمیت مردم است، حق مردم در انتخاب مجلس خود و انتخاب حاکمان خود و در واقع، حق تغییر در نحوهٔ انتخاب نمایندگان و دولت خودشان، زیرا اصل این است. همان آزادی و دموکراسی که خانم رجوی و همکارانش میخواهند بهنفع و با حمایت مردم ایران ایجاد کنند. امید بهحق حاکمیت بر اساس اصل حق رأی همگانی. هیچ چیزِ خیلی عجیب و غیرقابل ارائهیی در این مورد وجود ندارد، همچنانکه هیچ چیز عجیبی در مورد آزادی بیان، آزادی تجمع، آزادی تشکل، آزادی مذهب و آزادی مطبوعات وجود ندارد.
چه چیز پیچیدهیی میتواند در مورد آن وجود داشته باشد؟ مردم ایران، مانند سراسر جهان، دوست دارند از ارزشها، اصول و مفاهیم مندرج در اعلامیهٔ جهانی حقوقبشر بهرهمند شوند. آن چیزها برای مردم مهم است. آنها خواهان یک قوه قضاییه مستقل هستند. آنها خواهان جدایی روشن، صریح و قابل مشاهده بین دولت و (مذهب) هستند. آنها خواهان حفاظت از محیطزیست هستند. آنها خواهان کسبوکار آزاد هستند که در قالب حمایت اجتماعی با پیشبینیهای احتیاطی مناسب همراه باشد. من معتقدم که بهعنوان مردمی صلحدوست، مردم ایران میخواهند تحت حکومتی زندگی کنند که اصل و عملکرد یک جمهوری غیراتمی را میپذیرد. این آلترناتیو است. بگذارید آنرا مورد آزمایش قرار بدهیم. شورای ملی مقاومت ایران بارها و بارها با قدرت و فصاحت روزافزون و شواهد آشکاری از حمایت گستردهٔ مردمی این استدلال را مطرح میکند که رژیم بهجای احترامگذاشتن و پذیرفتن آن بهدنبال سرکوب آن بوده است. در تلاش برای سرکوب مردم، متأسفانه آن دسته از اعضای کمهوشتر جامعه بینالمللی که فلسفه آنها مماشات است، کمک کردهاند. خب، دوستان من به شما میگویم که وینستون چرچیل در مورد مماشات در اواخر دههٔ ۱۹۳۰ چه میگفت. او آنرا اینگونه توصیف کرد: «هنگام مواجهه با شر وحشتناک، مماشات و بیاعتباری ابدی از آنِ کسی خواهد بود که با سماجت بر بیارادگی و همراه باد بودن اصرار میکند و این نشانههای قوی ناتوانی است»؛ این مماشات است.
و دوستان من، خانمها و آقایان، در نهایت مماشات بوی تعفن میدهد.
ما بر سر اقدام نظامی بحث نمیکنیم. آنچه من فکر میکنم همهٔ ما در این سالن میگوییم و جان بولتون آنرا بهنحو احسن و قاطعانه گفت، این است که اجازه بدهید سیاست تحریمهای سختگیرانهیی با هدف ثابت و واضح اعمال شود. بیایید از کسانی حمایت کنیم که میخواهند برای آزادی خود در داخل ایران بجنگند. بیایید به آخوندهای دیوانه بفهمانیم که وقتی آنها سرنگون شوند، از آنها حسابرسی خواهد شد. این اتفاق خواهد افتاد.
در نهایت، اگر اجازه بدهید من فقط میخواهم اینرا بگویم؛ در ۴۰ سال گذشته در تمام مدتی که من در فعالیتهای سیاسی شرکت داشتهام، هرگز به آرمان و جنبشی برخورد نکردهام که از نظر جغرافیایی و نه فقط در سراسر قارهها، بلکه از نظر احزاب سیاسی از چنین حمایت فوقالعاده گسترده و فراگیری برخوردار باشد.
در اینجا افرادی از راست گرد آمدهاند، از جمله بسیاری از کسانی که من میشناسم و به آنها احترام میگذارم، مانند همکارم، دیوید جونز، وزیر محافظهکار پیشین کابینه در انگلستان و همچنین از افراد (احزاب) میانه و افرادی که مانند من، این روزها، خودمان مدعی هستیم که از چپ هستیم ما تفاوتهای خود را داریم. اختلافاتی وجود دارد. ممکن است ما خطمشیهای متفاوتی داشته باشیم، اما با این اعتقاد متحد هستیم که مردم باید بتوانند دولت خود را انتخاب کنند، یک سیستم حقوقی عادلانه داشته باشند، تمرکز مناسبی بر گسترش فرصتها داشته باشند و بهنظر من، تعهدی اساسی به رفتاری برابر با همهٔ شهروندان. من اینرا با توجه به میلیونها زن شجاع در سراسر ایران میگویم که از رهبری شگفتانگیز خانم رجوی پیروی میکنند.
این چیزی است که ما میخواهیم یک حکومت واقعی دموکراتیک، مبتنی بر جدایی دین از دولت، آزادیخواه، فرصتساز، آیندهنگر و بدون افراطیون رژیم ایران را ببینیم. تا زمانی که آن دولت محقق نشود، از مبارزه دست بر نخواهیم داشت.
من به وینستون چرچیل اشاره کردم که با ناملایمات بسیار خارقالعاده و گاه غیرعادی مواجه بود. دوستان من، شعار خانوادگی وینستون چرچیل این بود: «همیشه به فشار آوردن ادامه بدهید»، به راه خود ادامه بدهید، به مبارزه ادامه بدهید، به کار ادامه بدهید به مبارزات انتخاباتی ادامه بدهید، به مبارزه ادامه بدهید، هیچ «نه» یی را نپذیرید، مشعل آزادی را بالا نگهدارید. این کاری است که ما انجام خواهیم داد و تا زمانی که لازم باشد این کار را ادامه میدهیم، هر چه رژیم زودتر به درک یک نکته ساده برسد، بهتر است؛ به اینکه در نهایت برنده نخواهد شد. نیروهای آزادی مانند بسیاری از نقاط دیگر جهان، بر نیروهای رژیم ایران پیروز خواهند شد. این واقعیت است. هر چه زودتر افراطیون این پیام را دریافت کنند، بهتر است. بسیار متشکرم.
برنارد کوشنر – وزیر خارجه فرانسه از ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰
خانمها و آقایان، خانم رجوی عزیز. خوشحالم که همراه شما هستم. فکر میکنم مدت زیادی است که در کنار هم هستیم. مدتی بسیار طولانی. بدون شک این هر بار مایهٔ خوشحالی و افتخار است. اما باید خیلی بیشتر فعالیت کنیم تا آنچه که امیدواریم محقق شود، تمام آرزوهایی که امروز شنیدیم، به واقعیت تبدیل شوند و در یککلام ایران آزاد شود، دموکراسی برقرار شود و هر یک از ما بتوانیم مانند امروز، به مریم رجوی بهخاطر کار فوقالعادهاش تبریک بگوییم.
اکنون، من به شما درود میفرستم، اما با این حال، این یک برنامه و رویداد مبارک برای ما است که شما در فرانسه حضور دارید، همراه با ما هستید و یا شاهد افزایش اعتراضات و خشم مردمی (در ایران) باشیم. اما میخواهم واقعبینتر باشم. اولاً، بله، باید به خودمان تبریک بگوییم، بهخاطر حضور نیرویی که شما آنرا نمایندگی میکنید و ما از آن حمایت میکنیم. با این حال، نسبت به سال گذشته، نسبت به دو سال پیش، سه سال پیش، پنج سال پیش، تغییراتی در کشور شما وجود داشته است. طبعاً، قبل از هر چیز قربانیانی وجود داشتهاند؛ فرای آن رنج بیشتری بوده است و اگر امکانش را داشتم از هر کدام از این قربانیان تجلیل میکردم. البته، رنجهایی وجود داشته و ممکن است هنوز هم وجود داشته باشد؛ بدون شک باز هم وجود خواهد داشت، اما چه قدرتی، چه شجاعتی، که پیش از من هم به آن درود فرستاده شد و من هم از همان کلام وام میگیرم که چه شجاعتی در برابر نیروهای امنیتی، چه شجاعتی در اعتراضکردن، بهویژه توسط زنان، بهویژه زنانی که در این سالیان نقش بسیار برجستهیی داشتند و خود را وقف تغییر در ایران کردند و در سراسر جهان، فریاد اعتراض آنها را شنیدیم. بله، امیدوارم که این ادامه یابد. بله، میدانم که زنان به مبارزه ادامه خواهند داد تا رژیم تغییر کند. اکنون احساس میشود که حکومتهای غیردموکراتیک، دیکتاتوریها در حال اجماع و تشکیل نیرویی بزرگتر از گذشته هستند و آمادهاند که در مسیر شر به حرکت خود ادامه بدهند. میخواهم به آنچه که اینجا ما را متحد میکند برگردم، اولاً به تحسین شخصی که من و بسیاری از فرانسویها، میلیونها فرانسوی دیگر، نسبت به خانم رجوی داریم، برای شما، برای شما، خانم، آفرین،
هر سال، شما هستید که ما به دیدارش میآییم هر سال، شما حمایت فوقالعادهیی را به ما ارائه میدهید. از فداکاری و استعداد شما سپاسگزارم. ممنونم، دوستان من و فکر میکنم برای ایستادن در کنار خانم رجوی، بیش از آنچه من میخواهم در کنارش باشم، باید به آن چه در دیگر نقاط جهان اتفاق میافتد، آنچه که ممکن است به ما برخورد کند، فکر کنیم و مطمئنم، این شیوهٔ دیگری برای پیوستن دوباره به خانم رجوی خواهد بود. متشکرم.
آدرونیوس آزوبالیس- وزیر خارجه لیتوانی ۲۰۱۲
خانمها و آقایان، مهمانان برجسته اجلاس جهانی آزاد ۲۰۲۴.
برای من افتخاری است که امروز در این اجلاس، با جمعی از افراد متحد با تعهد پایدار به آرمان ایران آزاد، حضور دارم. امروز ما گردهم آمدهایم نه تنها برای اعلام حمایت خود، بلکه برای تجدید عزم و ارادهمان برای دیدن ایران بهعنوان چراغ آزادی و دموکراسی.
مرگ رئیسی، و انتخابات نمایشی بعدی برای جایگزینی او، وضعیت سیاسی رژیم را بیشتر بیثبات کرده است. در پاسخ، تهران تلاشهای خود را برای تضعیف جنبش مقاومت شدت بخشیده است، از تاکتیکهای مختلفی استفاده کرده تا وانمود کند که قیامهای اخیر فروکش کردهاند و تغییر رژیم در ایران وجود ندارد.
برای دههها، مردم ایران یوغ سنگین استبداد را تحمل کردهاند. رژیم کنونی بهطور سیستماتیک صداهای مخالف را خاموش کرده، آرمانها را خرد کرده و حقوق اساسی انسانها را پایمال کرده است.
با این حال، با وجود این تلاشهای بیوقفه برای سرکوب، مردم ایران همچنان در پی آزادی، پایدار ماندهاند.
شجاعت و مقاومت آنان به همه ما الهام میبخشد و به ما یادآوری میکند که نیاز فوری به ایستادگی در کنار آنها و همبستگی با آنها وجود دارد.
جنبش ایران آزاد بیش از یک حرکت سیاسی است. این جنبش نمادی قدرتمند از امید و تغییر است. این جنبش ارزشهای جهانی آزادی، عدالت و کرامت انسانی را تجسم میبخشد.
ارزشهایی که پایه و اساس هر جامعه عادلانه و پر رونقاند. یک ایران آزاد، کشوری است که در آن هر فرد میتواند آزادانه صحبت کند، بهطور مسالمتآمیز تجمع کند و بدون ترس از آزار و اذیت زندگی کند.
این کشوری است که حقوق تمام شهروندان در آن محترم شمرده میشود، جایی که دموکراسی شکوفا میشود و قانون حاکم است.
حمایت ما از ایران آزاد بر این باور استوار است که مردم ایران شایسته حکومتیاند که آرمانهای آنها را نمایندگی کند و حقوقشان را محترم شمارد.
ما چشماندازی از ایران داریم که در آن قوه قضاییه مستقل است، انتخابات آزاد و شفاف برگزار میشود و قدرت واقعی در دستان مردم است.
یک ایران آزاد، کشوری است که در آن زنان از حقوق برابر برخوردارند، اقلیتها محافظت میشوند و مطبوعات آزاد بدون ترس از تلافیجویی میتوانند شکوفا شوند.
سرکوب داخلی رژیم با اقدامات تهاجمی آن در خارج مطابقت دارد.
رژیم ایران بهعنوان بزرگترین حامی دولتی تروریسم در جهان شناخته شده است.
فراتر از آن، رژیم ایران همچنان نقش مرکزی در آنچه که بهعنوان محور شرارت در ژئوپلیتیک جهانی توصیف شده، ایفا میکند. رژیم ایران در فعالیتهایی مشارکت دارد که صلح و امنیت جهانی را تهدید میکند.
جاهطلبیهای هستهیی این رژیم، همراه با توسعه و گسترش موشکهای بالستیک، تهدیدات قابل توجهی برای ثبات منطقهیی و بینالمللی ایجاد میکند.
امروز ما در همبستگی با مردان و زنان شجاع ایران ایستادهایم.
کسانی که با وجود خطرات زیاد، همچنان برای حقوق و آزادیهای خود میجنگند. مبارزه آنها مبارزه ماست.
مبارزه آنها برای عدالت، مبارزهیی است که با همه کسانی که به دموکراسی ارج مینهند، همصداست.
حمایت ما باید فراتر از کلمات باشد.
ما باید صدای ایرانیان در تبعید در خارج را نیز تقویت کنیم که تجربیات و دیدگاههای آنها در شکلگیری فهم ما از چالشها و فرصتهای پیش رو ارزشمند است.
مشارکتهای آنها در این راه ارزشمند است و داستانهای آنها یادآور تأثیر انسانی عمیق مبارزه برای آزادی است.
در حالی که ما از یک ایران آزاد حمایت میکنیم، اهمیت همکاری بینالمللی را نیز درک میکنیم.
پیگیری آزادی و دموکراسی در ایران یک تلاش منفرد نیست. این بخشی از یک جنبش جهانی گستردهتر برای حقوقبشر است.
در پایان بگذارید تعهد خود را به جنبش ایران آزاد و به دیدگاه یک ایران آزاد تأیید کنیم. بگذارید با هم در دفاع از آزادی، عدالت و کرامت انسانی ایستادگی کنیم.
راه پیش رو ممکن است طولانی و پر از چالش باشد. اما با عزم راسخ و اقدام جمعی، میتوانیم آیندهای را به ارمغان بیاوریم که در آن مردم ایران بتوانند در صلح و آزادی زندگی کنند.
دوستان عزیز، مهمانان اجلاس، بسیار متشکرم از توجه شما.
ادامه دارد