سایت جنوبیه لبنان روز شنبه ۲۸ بهمن در مطلبی به قلم دکتر خالد العزی درباره رابطه آمریکا و رژیم ایران بهدنبال تشدید اوضاع نظامی در منطقه و نقش این رژیم و نیروهای نیابتیاش نوشت: از زمان وقوع عملیات طوفان الاقصی، ایالات متحده سعی کرده است رژیم ایران را از صحنه تشدید تنش دور نگه دارد و جناحهای آنرا را تحریک نکند و باعث نشود که منافعش را مورد تعرض قرار دهند. زیرا واشنگتن پیامهایی به همه جهان ارسال کرده است که ناوهای هواپیمابر آن و استقرارشان در دریای مدیترانه و دریای سرخ بهمنظور دفاع از منافع و نفوذش میباشد و فارغ از شرایط، به هیچکس اجازه نمیدهد به منافع آن تعدی کند.
حمله مرگبار به «برج ۲۲» علیه سربازان آمریکایی، ضربه محکمی به دولت آمریکا بود، زیرا با حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ مشابهت داشت و نقض قوانین درگیری معمول بین آمریکا ـ ایران، توسط بازوهای سپاه پاسداران ایران قلمداد میشد که خون آمریکایی را مرز سرخ میدانند.
شاید پرتاب موشک اشتباه بود، اما آمریکا معتقد بود که روند انتقامجویی رژیم ایران از زمان کشته شدن قاسم سلیمانی همچنان در کمین سربازان آمریکایی است. این حمله با وجود انگیزه عراقی، برای اخراج آمریکا از عراق و با انگیزههای ایرانی و روسی انجام شد.
از این رو، رژیم ایران سعی داشت از حوثیها برای حمله به آبراهها و وادار کردن آمریکا به تسلیم شدن در برابر شرایط ایران و تحمیل آنها بهعنوان یک عنصر اساسی در معامله آینده خاورمیانه استفاده کند. اما آمریکا به این شرایط تن نداد، بلکه جنگ غزه را نه برای جلوگیری از آنها، بلکه بهمنظور ممانعت از سازوکارهای آنها توسط ارتش اسراییل یک جنگ توافقی برای تغییر قوانین درگیری با جناحها میدانست.
میتوانیم بگوییم که تبدیل مواضع بایدن به حملات جاری که رهبران نیابتی ایران در عراق، سوریه و یمن را هدف قرار داد، پیامی روشن از سوی آمریکا بود که خون آمریکایی خط قرمز است.
اما سؤال اینجاست: آیا آمریکا در آستانه حمله به ایران است؟ پاسخ در نحوه رفتار ایران با هشدارهای جدی آمریکا از طریق پیام های ارسالی است که رژیم آخوندها را به وحشت انداخت و در مواضع خود شروع به عقبنشینی کرد. اساساً، ایران نیاز آمریکا در منطقه است، اما در چارچوب شرایط واشنگتن.
اگر بخواهیم سخنان دولتهای قبلی آمریکا در برخورد با رژیم ایران را در ۴۵ سال گذشته دنبال کنیم، آنها بر تعدیل رفتار ایران و عدم ریشهکن کردن رژیم ایران توافق دارند. این بدان معناست که دور نگهداشتن ایران از رویارویی مؤید این است که آمریکا نمیخواهد این رژیم را ریشهکن کند، بلکه قصد دارد با کوتاه کردن سرانگشتان عواملش و پایان دادن به حضور خود از طریق معامله بین تهران و واشنگتن، رفتارش را نظم میدهد. این با نگهداشتن نفوذ آینده ایران در منطقه همراه است و شاید اظهارات حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران در سفر به بیروت در این زمینه وارونه باشد و این توافق همچنان پیچیده است، اما خطوط کلی وجود دارد که نوشتن آن شروع شده است، ... ایران کشوری عملگرا است که میداند چه زمانی صدای خود را بلند کند و چه زمانی آن را پایین بیاورد، بنابراین ما در این شرایط سخت زندگی میکنیم. دورهای از طریق تشدید تنش و تقابل، تا یک بار برای همیشه توافق را تصویب کرده و ویژگیهای آن را که بعد از جنگ غزه آشکار میشود، مشخص کنیم.