روز ۱۹مهرماه گذشته مقامات ارشد دولت آمریکا، شامل اریک هولدر، وزیر دادگستری و رابرت مولر، رئیس پلیس فدرال آمریکا (اف.بی.آی) با افشای یک طرح گسترده تروریستی، طی یک کنفرانس خبری در واشنگتن، دنیا را شگفتزده کردند. اولین حلقه از این سلسله توطئه، ترور «عادل عبدالجبیر» سفیر عربستان سعودی در واشنگتن بود. محل ترور، رستورانی در واشنگتن بود که این سفیر بهآن تردد میکرد. درصورت انفجار، علاوهبر او، ۱۰۰تا ۱۵۰نفر از شهروندان آمریکایی و از جمله اعضایی از کنگره آمریکا کشته میشدند.
مقامهای مسئول آمریکایی فاش ساختند که این توطئه توسط نیروی قدس سپاه پاسداران رژیم ایران طراحی شده بود و قرار بود از طریق همکاری با اعضای کارتل قاچاق مواد مخدر در مکزیک به مرحله اجرا گذاشته شود. رژیم ایران میبایست برای انجام طرح، ۱/۵میلیون دلار بهاین کارتل پرداخت کند و ۱۰۰هزار دلار را نیز پیشپرداخت کرده بود.
افشای این توطئه بلافاصله مثل یک بمب در سراسر جهان صدا کرد و بازتاب بسیار گستردهیی درپی داشت و بهخصوص یک نام را بیشازپیش بر سر زبانها انداخت: نیروی قدس!
در این نوشتار میخواهیم بههمین موضوع بپردازیم. به نیروی قدس سپاه پاسداران بازوی صدور تروریسم رژیم. اینکه این نیروی جنایت و ترور کی و چگونه شکل گرفت؟ ساختار آن چگونه است؟ کارنامه و بیلان جنایتهای آن از چه قرار است و فرماندهان آنچه کسانی هستند؟
در جریان بازکردن پرونده جنایتها و آدمکشیهای نیروی قدس، میکوشیم به برخی سؤالاتی که پس از افشای طرح توطئه ترور سفیر عربستان مطرح شده پاسخ بدهیم. سؤالاتی مانند این که:
رژیم با چه قصد و منظور سیاسی وارد طراحی این توطئه شد؟
آیا از پیامدهای افشای احتمالی آن نگران نبود؟
و… پساز برملا شدن این قضیه، تحولات چه مسیری طی خواهد کرد و چشمانداز چیست؟
چگونگی شکلگیری و رشد و گسترش نیروی قدس
ساختار کلی سپاه پاسداران شامل ۵نیروی زمینی، هوایی، دریایی، نیروی مقاومت بسیج و نیروی قدس میباشد. نیروی بسیج و نیروی قدس پس از خاتمه جنگ ایران و عراق به سازماندهی اصلی سپاه اضافه شدند.
نیروی قدس که قبلاً با نام واحد نهضتهای آزادیبخش شناخته میشد، در سال ۱۳۶۹ با استفاده از نیروهای کارکشته سپاه بهوجود آمد.
این نیرو پساز اشغال پنهان عراق توسط رژیم طی سالهای اخیر پیوسته رشد و گسترش یافت. درحال حاضر، نیروی قدس متشکل از چند سپاه و شبکه گستردهیی از افسران اطلاعاتی و عناصر عملیاتی است و ۲۱هزار نفر را دربر میگیرد.
هدف و مأموریت نیروی قدس، رسماً صدور انقلاب اسلامی (یعنی همان ارتجاع مذهبی و تروریسم) به سایر کشورها تعریف شده است.
محمدباقر ذوالقدر جانشین سابق فرمانده کل سپاه و مشاور قوه قضاییه فعلی رژیم: «ما یک نیروی مقاومت بسیج داریم برای سازماندهی مردم و یک نیروی قدس برای پشتیبانی از ملتها و مردمی که از جمهوری اسلامی ایران تقاضای کمک میکنند“ ».
البته باورکردن این طرح با عرفها و استانداردهای معمول در جهان امروز و قرن بیستویکم سخت است، اما باید توجه کرد که ما داریم راجع به استبداد ولایتفقیه صحبت میکنیم که بنیانگذارش خمینی دجال علناً گفت که برای هیچیک از استانداردها و عرفهای بینالمللی هیچ ارزشی قائل نیست و حتی رسماً و در قوانین خودش تصریح میکند که مرزهای جغرافیایی را بهرسمیت نمیشناسد و اصلاً فلسفه وجودی سپاه پاسداران که نیروی قدس هم بخشی از آن است، این نیرو رسماً بهعنوان ارگان و بازوی صدور انقلاب که همان صدور ارتجاع و تروریسم هست، تعریف شده است.
از طرف دیگر مگر ممکن است دولتی در دنیای امروز بدون سند و مدرک این اتهامات را وارد کند، آنهم از طرف بالاترین مقاماتش. لابد میدانید که بعد از وزیر دادگستری و رئیس اف.بی.آی، اوباما رئیسجمهور و هیلاری کلینتون وزیر خارجه، اتهامات فوقالذکر را مورد تأیید قرار دادند.
باراکاوباما رئیسجمهور آمریکا طی سخنانی در تاریخ ۲۲مهر ۱۳۹۰ گفت:
«ما در اینجا با وضعیتی مواجهیم که دادستانکل- وزیر دادگستری آمریکا - فاکتها و وقایع مشخص آنرا بهخوبی ارائه کرده است. آنچه ما میدانیم این است که یک فرد آمریکایی ایرانیتبار در یک توطئه برای قتل سفیر عربستان در آمریکا دست داشته است. ما همچنین میدانیم که او روابطی مستقیم با افرادی در درون حکومت ایران داشته و از آنها پول و رهنمود میگرفته است. حالا همه این فاکتها و واقعیات موجود هستند و همه آنرا دیدهاند. ما این پرونده را ارائه نمیکردیم، مگر اینکه دقیقاً از همه ادعاهای مطرحشده در کیفرخواست مطلع باشیم و از آنها پشتیبانی کنیم. بنابراین، ما باهمه متحدانمان و جامعه بینالمللی تماس گرفتهایم و این فاکتها و واقعیات را در پیش روی آنها گذاشتهایم. ما بر این اعتقادیم که بعد از این ، وقایع مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند تا هیچ بحثی روی آن نباشد».
میدانید که رژیم در انکار این اتهامات، روی چند مسأله انگشت گذاشته است، از جمله اینکه میگوید ما اگر میخواستیم به عربستان ضربه بزنیم، چرا در آمریکا؟ در جاهای دیگر که آسانتر است و هزینه کمتری دارد، اینکار را میکردیم. ظاهراً این استدلال قابلفهمی است، چون رژیم احمق نیست که احتمال لو رفتن طرح و عواقب آنرا در نظر نگرفته باشد. اما برای درک اقدامات رژیم باید آنرا در چارچوب خودش ببینیم و با منطق خودش مورد ارزیابیقرار دهیم. اگر آنرا با منطق معمول و رایج مورد قضاوت قرار دهیم، گیج و گمراه میشویم. رژیم مثل هوا به ترور و همه اشکال آن مثل گروگانگیری نیاز دارد، زیرا ترور یکی از ابزارهای ضروری قدرت و یک عنصر غیرقابل صرفنظرکردن درجهت پیشبرد خطوط سیاسیاش میباشد و انصافاً بهیمن سیاست ننگین مماشات، تابهحال و تا آنجا که به حفظ قدرت و حاکمیت خودش برمیگردد، از ترور و تروریسم هیچ بدی ندیده و بهایی بهخاطر آن نپرداخته است.
خیلی روشن است که رژیم، عربستان را دشمن خود و دشمن اصلی خود در منطقه میداند. رژیم با این ترور میخواست یک پیام دوسره هم به آمریکا و هم به عربستان بدهد و آنها را مرعوب کند. ضمن آنکه سفیر عربستان در آمریکا هم بهطور خاص مورد بغض و کینه رژیم قرار داشت.
عادل الجبیر سفیرعربستان در آمریکا
عادل الجبیر سفیرعربستان در آمریکا ۴۹ساله و فارغالتحصیل دانشگاه تگزاس است و بسیار به ملکعبدالله پادشاه عربستان نزدیک است. وی از سال ۲۰۰۷ تاکنون در این سمت مشغول بهکار بوده و بهخاطر نقشی که پساز ۱۱سپتامبر ایفا کرده، شخصیت شناختهشدهیی در صحنهی سیاسی آمریکا محسوب میشود. الجبیر قبلاز تصدی سمت سفیر عربستان در واشنگتن، مشاور سیاست خارجی پادشاه عربستان بود. به گزارش روزنامه کریستین ساینس مانیتور، عادل الجبیر همان شخصیتی است که بر اساس اسناد محرمانه منتشر شده در ویکیلیکس، در گفتگو با مقامات نظامی آمریکایی، با اشاره به تحرکات ایران، از آنها خواسته بود که «سر این مار را قطع کنند».
نیروی قدس
بعد از افشای این طرح تروریستی، نیروی قدس در کانون توجه آمریکا و سایر دولتهای غربی قرار گرفته است. بعضیها حتی در خود آمریکا گفتند که ممکن است مقامهای بالای رژیم و مشخصاً خود خامنهای در جریان این توطئه نبوده باشند و نیروی قدس، خودسرانه دست بهاین اقدام زده است.
این از آن حرفهای سخیفی است که اصحاب سیاست مماشات و مزدوران رژیم برای دربردن رژیم ساختهاند و واقعاً هرکسی که کمترین آشنایی به ساختار رژیم ولایتفقیه داشته باشد، بهآن میخندد. در این دیکتاتوری قرونوسطایی که جزئیترین مسائل با اطلاع و اجازه و دستور ولیفقیه صورت میگیرد، چطور ممکن است طرحی که خیلیها از آن بهعنوان اعلان جنگ به آمریکا یاد کردند، بدون اطلاع دقیق و زیر نظر مستقیم خود خامنهای نبوده باشد. بهویژه اینکه نیروی قدس اگرچه رسماً بخشی از سپاه است، اما بهدلیل نوع و اهمیت کارش، مستقل از بدنه سپاه به شخص ولیفقیه وصل است و بهعنوان بازوی سرکوبگر خارجیاش عمل میکند، فرماندهاین نیرو پاسدار سرلشکر قاسم سلیمانی به خامنهای وصل است و به او گزارش میدهد و از او دستور میگیرد.
از بدو تأسیس نیروی قدس، نهادی بهنام نمایندگی ولیفقیه در آن ایجاد شد که بر کلیه فعالیتهای این نیرو نظارت دارد. مسئول این نهاد، آخوندی بهنام شیرازی است که کلیه گزارشات خود را مستقیم به دفتر خامنهای برای آخوند گلپایگانی رئیس دفتر خامنهای ارسال میکند.
عزل و نصب فرمانده نیروی قدس توسط شخص خامنهای صورت میگیرد.
شکلدادن و هدایت گروههای وابسته در عراق درجهت اهداف اطلاعاتی، تروریستی، سیاسی و اجتماعی (شامل: حزبالله، ۱۵شعبان، سیدالشهداء، ثارالله، ارتش مهدی و غیره) و همچنین پشتیبانی کامل از احزاب و گروههای سیاسی وابسته شامل سازمان بدر، ارتش مهدی، حزبالدعوه، حزب سوسیالیست کردستان و غیره از طریق قرارگاه رمضان برای فعال نمودن آنها درخدمت اهداف رژیم از وظایف نیروی قدس است.
نیروی تروریستی قدس درحال حاضر، با گسترش فوقالعادهیی که پیدا کرده، به ۹ نیروی مستقل شامل ۹ سپاه بالغ گشته است:
سپاه یکم برای دخالت در عراق مستقر در قرارگاه رمضان
سپاه دوم برای دخالت در پاکستان مسقر در قرارگاه ضد نبیاکرم
سپاه سوم برای دخالت در ترکیه مستقر در قرارگاه ضد حمزه
سپاه چهارم برای دخالت در افغانستان مستقر در قرارگاه انصار
سپاه پنجم برای دخالت در ترکیه و کشورهای ترکزبان مجاور
سپاه ششم برای کشورهای خلیجفارس
سپاه هفتم برای سوریه و لبنان
سپاه هشتم برای شمال آفریقا
سپاه نهم برای اروپا و آمریکا
مأموریت این نیروها اینطور تعریف شده است:
جمعآوری اطلاعات نظامی و استراتژیک کشورهای هدف
حمایت از جنبشها و جریانهای موجود در کشورهای اسلامی و غیراسلامی، و سعی در جذب و بکارگیری آنها درجهت اهداف رژیم
حذف معاندین و مخالفان جمهوری اسلامی ایران و یا مقابله با آنها
آموزش، سازماندادن، تبلیغ و هدایت جریانها در کشورهای اسلامی بهمنظور برقراری رژیم مشابه حکومت آخوندی.
قاسم سلیمانی که از سال ۱۳۷۶ فرماندهی نیروی قدس را بهعهده دارد، بهخاطر جنایات بیحسابی که در عراق انجام داده و در راستای اهداف ولیفقیه که عراق را خاکریز مقدم برای حفظ رژیم تعریف کرده، از هیچ جنایتی فروگذار نکرده، به درجه سرلشکری ارتقا یافته و تاکنون ۲بار از خامنهای مدال گرفته است.
درحال حاضر، که علاوهبر عراق، سوریه هم از هنگام آغاز قیام در این کشور، به یک کانون و میدان عمل دیگر نیروی قدس تبدیل شده، قاسم سلیمانی چندبار بهاین کشور سفر کرده و با بشار اسد نیز ملاقات کرده تا مشورتها و راهنماییهای لازم را در مورد سرکوب قیام مردم سوریه به او بدهد. او بهمثابه رابط بین خامنهای و بشار اسد عمل میکند و رژیم خونریز سوریه را با امکانات و منابعی که سپاه قدس در اختیار دارد، تأمین و تجهیز میکند.
این شبکه عریض و طویل که تقریباً تمام دنیا را دربر میگیرد، از قضا بازتاب ضعف و درماندگی رژیم از حل مسائل واقعی کشور و مردم ایران است.
چون رژیم در داخل کشور و در جامعه ایران هیچ پایه و پایگاهی ندارد، ناچار نقطه اتکای خودش را از طریق تروریسم در کشورهای دیگر جستجو میکند و با خرج پولها و بودجه کلانی که میبایست صرف رفاه مردم میشد، میخواهد این را عملی کند.
مهمترین عملیات تروریستی نیروی قدس علیه هدفهای غربی
- ۱۸آوریل ۱۹۸۳: انفجار سفارت آمریکا در بیروت که ۶۳کشته، از جمله ۱۷آمریکایی، بر جای گذاشت. اعضای حزبالله که مسئول این حمله بودند از رژیم ایران و رژیم سوریه کمک مالی و تدارکاتی میگرفتند.
- ۲۳اکتبر ۱۹۸۳: در انفجار یک کامیون بمبگذاریشده در مقر نیروهای آمریکایی در بیروت، ۲۴۱نظامی آمریکایی کشته و بیش از 100تن نیز زخمی شدند.
- در همان روز، در انفجار یک کامیون در پایگاه نیروهای نظامی فرانسه در بیروت، ۵۸سرباز جان خود را از دست دادند. آمریکا حزبالله را مسئول این حملات تروریستی دانست که با حمایت رژیمهای ایران و سوریه صورت گرفت.
- ۱۲دسامبر ۱۹۸۳: انفجار سفارت آمریکا در کویت، ۶کشته و بیشاز ۸۰زخمی بر جای گذاشت. حزبالدعوه عراق که از سوی ایران حمایت میشد، عامل این حمله است.
- ۱۴فوریه ۱۹۸۹: خمینی فتوای قتل سلمان رشدی نویسنده بریتانیایی هندیتبار را صادر کرد. این فتوا موجب یک رشته قتل و عملیات تروریستی علیه چند تن از ناشران آثار سلمان رشدی در کشورهای مختلف جهان شد.
- ۱۷مارس ۱۹۹۲: یک کامیون حامل مواد منفجره، سفارت اسراییل در بوئنوسآیرس در آرژانتین را هدف قرار داد. ۲۹تن در این حمله کشته و ۲۴۱تن زخمی شدند. بر اساس حکم یک دادگاه در آمریکا، در سال ۲۰۰۸، رژیم آخوندی مسئول این حمله شناخته شد که آنرا توسط اعضای حزبالله لبنان بهمرحله اجرا گذاشته است.
- ۲۰سپتامبر ۱۹۹۴: یک مرکز متعلق به یهودیان، در بوئنوسآیرس در آرژانتین هدف بمبگذاری قرار گرفت که بر اثر آن، ۸۵تن کشته و حدود ۳۰۰تن زخمی شدند. این حمله، مرگبارترین حمله تروریستی در تاریخ آرژانتین بود. سازمان اطلاعاتی آرژانتین احمد وحیدی، فرمانده پیشین نیروی قدس و وزیر دفاع کنونی رژیم را، طراح این حمله معرفی نمود و حکم جلب او و چند تن دیگر از سران رژیم را صادر کرد.
- ۲۵ژوئن ۱۹۹۶: انفجار یک کامیون حامل مواد منفجره در مجتمع مسکونی ارتش آمریکا در ظهران عربستانسعودی منجر بهقتل ۱۹آمریکایی و چند شهروند سعودی شد و ۳۷۲تن زخمی گردیدند. یک دادگاه فدرال در آمریکا، ۱۳عضو حزبالله هوادار ایران در عربستانسعودی، و یک عضو حزبالله لبنان را مسئول این حمله دانست.
در سالهای اخیر و پساز شروع جنگ آمریکا با عراق در سال ۸۲، نیروی قدس تمامی امور مربوط به عراق را بهطور مطلق در دست خود گرفت و میدان اصلی جنگ نیروی قدس در عراق بود. بنا به گفته فرماندهان آمریکایی در عراق بیشاز ۷۰درصد تلفات نیروهای آمریکایی در عراق بر اثر بمبهای کنارجادهیی بود که نیروی قدس عامل اصلی آن بود. به طوری که هماهنگیهای وزارتخارجه و سایر وزارتخانههای دیگر نیز برای انجام امورشان در عراق از طریق نیروی قدس صورت میگیرد.
باعث یک تحول کیفی در برخورد با رژیم نمیشود و آیا نقطه پایانی بر سیاست مماشات با رژیم نمیگذارد و باعث نمیشود که رژیم از نیروی تروریستی قدس دستبردارد و آنرا منحل کند.
نتیجهگیری
ضربهیی که رژیم و مشخصاً نیروی قدس در جریان افشای توطئه اخیر در آمریکا دریافت کرد، یک نقطهعطف و یک تحول کیفی هست، ولی آیا باعث گذاشتن نقطه پایان بر سیاست مماشات میشود؟ و آیا فشارهایی که بر رژیم وارد میشود، باعث میشود که رژیم دست از صدور تروریسم و ابزار اصلی آن نیروی قدس بردارد؟ در جواب سؤال اول تنها باید گفت امیدواریم که چنین شود. اما در مورد سؤال دوم، جواب قاطعانه این است که هرگز! تروریسم جزء جداییناپذیر ماهیت و ساز و کار رژیم ولایتفقیه است و تا آخرین دم از آن دست برنمیدارد. ازقضا هرچه بحرانهایش بیشتر میشود و به موعد سرنگونی نزدیکتر میشود، بیشتر و بیشتر به صدور تروریسم در خارج و سرکوب و اعدام در داخل کشور متوسل میشود. بنابراین، همین اقدامات رژیم را بایستی بهعنوان علامتی از نزدیک شدن چشمانداز سرنگونی و احساس خطر رژیم تلقی کرد.
مقامهای مسئول آمریکایی فاش ساختند که این توطئه توسط نیروی قدس سپاه پاسداران رژیم ایران طراحی شده بود و قرار بود از طریق همکاری با اعضای کارتل قاچاق مواد مخدر در مکزیک به مرحله اجرا گذاشته شود. رژیم ایران میبایست برای انجام طرح، ۱/۵میلیون دلار بهاین کارتل پرداخت کند و ۱۰۰هزار دلار را نیز پیشپرداخت کرده بود.
افشای این توطئه بلافاصله مثل یک بمب در سراسر جهان صدا کرد و بازتاب بسیار گستردهیی درپی داشت و بهخصوص یک نام را بیشازپیش بر سر زبانها انداخت: نیروی قدس!
در این نوشتار میخواهیم بههمین موضوع بپردازیم. به نیروی قدس سپاه پاسداران بازوی صدور تروریسم رژیم. اینکه این نیروی جنایت و ترور کی و چگونه شکل گرفت؟ ساختار آن چگونه است؟ کارنامه و بیلان جنایتهای آن از چه قرار است و فرماندهان آنچه کسانی هستند؟
در جریان بازکردن پرونده جنایتها و آدمکشیهای نیروی قدس، میکوشیم به برخی سؤالاتی که پس از افشای طرح توطئه ترور سفیر عربستان مطرح شده پاسخ بدهیم. سؤالاتی مانند این که:
رژیم با چه قصد و منظور سیاسی وارد طراحی این توطئه شد؟
آیا از پیامدهای افشای احتمالی آن نگران نبود؟
و… پساز برملا شدن این قضیه، تحولات چه مسیری طی خواهد کرد و چشمانداز چیست؟
چگونگی شکلگیری و رشد و گسترش نیروی قدس
ساختار کلی سپاه پاسداران شامل ۵نیروی زمینی، هوایی، دریایی، نیروی مقاومت بسیج و نیروی قدس میباشد. نیروی بسیج و نیروی قدس پس از خاتمه جنگ ایران و عراق به سازماندهی اصلی سپاه اضافه شدند.
نیروی قدس که قبلاً با نام واحد نهضتهای آزادیبخش شناخته میشد، در سال ۱۳۶۹ با استفاده از نیروهای کارکشته سپاه بهوجود آمد.
این نیرو پساز اشغال پنهان عراق توسط رژیم طی سالهای اخیر پیوسته رشد و گسترش یافت. درحال حاضر، نیروی قدس متشکل از چند سپاه و شبکه گستردهیی از افسران اطلاعاتی و عناصر عملیاتی است و ۲۱هزار نفر را دربر میگیرد.
هدف و مأموریت نیروی قدس، رسماً صدور انقلاب اسلامی (یعنی همان ارتجاع مذهبی و تروریسم) به سایر کشورها تعریف شده است.
محمدباقر ذوالقدر جانشین سابق فرمانده کل سپاه و مشاور قوه قضاییه فعلی رژیم: «ما یک نیروی مقاومت بسیج داریم برای سازماندهی مردم و یک نیروی قدس برای پشتیبانی از ملتها و مردمی که از جمهوری اسلامی ایران تقاضای کمک میکنند“ ».
البته باورکردن این طرح با عرفها و استانداردهای معمول در جهان امروز و قرن بیستویکم سخت است، اما باید توجه کرد که ما داریم راجع به استبداد ولایتفقیه صحبت میکنیم که بنیانگذارش خمینی دجال علناً گفت که برای هیچیک از استانداردها و عرفهای بینالمللی هیچ ارزشی قائل نیست و حتی رسماً و در قوانین خودش تصریح میکند که مرزهای جغرافیایی را بهرسمیت نمیشناسد و اصلاً فلسفه وجودی سپاه پاسداران که نیروی قدس هم بخشی از آن است، این نیرو رسماً بهعنوان ارگان و بازوی صدور انقلاب که همان صدور ارتجاع و تروریسم هست، تعریف شده است.
از طرف دیگر مگر ممکن است دولتی در دنیای امروز بدون سند و مدرک این اتهامات را وارد کند، آنهم از طرف بالاترین مقاماتش. لابد میدانید که بعد از وزیر دادگستری و رئیس اف.بی.آی، اوباما رئیسجمهور و هیلاری کلینتون وزیر خارجه، اتهامات فوقالذکر را مورد تأیید قرار دادند.
باراکاوباما رئیسجمهور آمریکا طی سخنانی در تاریخ ۲۲مهر ۱۳۹۰ گفت:
«ما در اینجا با وضعیتی مواجهیم که دادستانکل- وزیر دادگستری آمریکا - فاکتها و وقایع مشخص آنرا بهخوبی ارائه کرده است. آنچه ما میدانیم این است که یک فرد آمریکایی ایرانیتبار در یک توطئه برای قتل سفیر عربستان در آمریکا دست داشته است. ما همچنین میدانیم که او روابطی مستقیم با افرادی در درون حکومت ایران داشته و از آنها پول و رهنمود میگرفته است. حالا همه این فاکتها و واقعیات موجود هستند و همه آنرا دیدهاند. ما این پرونده را ارائه نمیکردیم، مگر اینکه دقیقاً از همه ادعاهای مطرحشده در کیفرخواست مطلع باشیم و از آنها پشتیبانی کنیم. بنابراین، ما باهمه متحدانمان و جامعه بینالمللی تماس گرفتهایم و این فاکتها و واقعیات را در پیش روی آنها گذاشتهایم. ما بر این اعتقادیم که بعد از این ، وقایع مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند تا هیچ بحثی روی آن نباشد».
میدانید که رژیم در انکار این اتهامات، روی چند مسأله انگشت گذاشته است، از جمله اینکه میگوید ما اگر میخواستیم به عربستان ضربه بزنیم، چرا در آمریکا؟ در جاهای دیگر که آسانتر است و هزینه کمتری دارد، اینکار را میکردیم. ظاهراً این استدلال قابلفهمی است، چون رژیم احمق نیست که احتمال لو رفتن طرح و عواقب آنرا در نظر نگرفته باشد. اما برای درک اقدامات رژیم باید آنرا در چارچوب خودش ببینیم و با منطق خودش مورد ارزیابیقرار دهیم. اگر آنرا با منطق معمول و رایج مورد قضاوت قرار دهیم، گیج و گمراه میشویم. رژیم مثل هوا به ترور و همه اشکال آن مثل گروگانگیری نیاز دارد، زیرا ترور یکی از ابزارهای ضروری قدرت و یک عنصر غیرقابل صرفنظرکردن درجهت پیشبرد خطوط سیاسیاش میباشد و انصافاً بهیمن سیاست ننگین مماشات، تابهحال و تا آنجا که به حفظ قدرت و حاکمیت خودش برمیگردد، از ترور و تروریسم هیچ بدی ندیده و بهایی بهخاطر آن نپرداخته است.
خیلی روشن است که رژیم، عربستان را دشمن خود و دشمن اصلی خود در منطقه میداند. رژیم با این ترور میخواست یک پیام دوسره هم به آمریکا و هم به عربستان بدهد و آنها را مرعوب کند. ضمن آنکه سفیر عربستان در آمریکا هم بهطور خاص مورد بغض و کینه رژیم قرار داشت.
عادل الجبیر سفیرعربستان در آمریکا
عادل الجبیر سفیرعربستان در آمریکا ۴۹ساله و فارغالتحصیل دانشگاه تگزاس است و بسیار به ملکعبدالله پادشاه عربستان نزدیک است. وی از سال ۲۰۰۷ تاکنون در این سمت مشغول بهکار بوده و بهخاطر نقشی که پساز ۱۱سپتامبر ایفا کرده، شخصیت شناختهشدهیی در صحنهی سیاسی آمریکا محسوب میشود. الجبیر قبلاز تصدی سمت سفیر عربستان در واشنگتن، مشاور سیاست خارجی پادشاه عربستان بود. به گزارش روزنامه کریستین ساینس مانیتور، عادل الجبیر همان شخصیتی است که بر اساس اسناد محرمانه منتشر شده در ویکیلیکس، در گفتگو با مقامات نظامی آمریکایی، با اشاره به تحرکات ایران، از آنها خواسته بود که «سر این مار را قطع کنند».
نیروی قدس
بعد از افشای این طرح تروریستی، نیروی قدس در کانون توجه آمریکا و سایر دولتهای غربی قرار گرفته است. بعضیها حتی در خود آمریکا گفتند که ممکن است مقامهای بالای رژیم و مشخصاً خود خامنهای در جریان این توطئه نبوده باشند و نیروی قدس، خودسرانه دست بهاین اقدام زده است.
این از آن حرفهای سخیفی است که اصحاب سیاست مماشات و مزدوران رژیم برای دربردن رژیم ساختهاند و واقعاً هرکسی که کمترین آشنایی به ساختار رژیم ولایتفقیه داشته باشد، بهآن میخندد. در این دیکتاتوری قرونوسطایی که جزئیترین مسائل با اطلاع و اجازه و دستور ولیفقیه صورت میگیرد، چطور ممکن است طرحی که خیلیها از آن بهعنوان اعلان جنگ به آمریکا یاد کردند، بدون اطلاع دقیق و زیر نظر مستقیم خود خامنهای نبوده باشد. بهویژه اینکه نیروی قدس اگرچه رسماً بخشی از سپاه است، اما بهدلیل نوع و اهمیت کارش، مستقل از بدنه سپاه به شخص ولیفقیه وصل است و بهعنوان بازوی سرکوبگر خارجیاش عمل میکند، فرماندهاین نیرو پاسدار سرلشکر قاسم سلیمانی به خامنهای وصل است و به او گزارش میدهد و از او دستور میگیرد.
از بدو تأسیس نیروی قدس، نهادی بهنام نمایندگی ولیفقیه در آن ایجاد شد که بر کلیه فعالیتهای این نیرو نظارت دارد. مسئول این نهاد، آخوندی بهنام شیرازی است که کلیه گزارشات خود را مستقیم به دفتر خامنهای برای آخوند گلپایگانی رئیس دفتر خامنهای ارسال میکند.
عزل و نصب فرمانده نیروی قدس توسط شخص خامنهای صورت میگیرد.
شکلدادن و هدایت گروههای وابسته در عراق درجهت اهداف اطلاعاتی، تروریستی، سیاسی و اجتماعی (شامل: حزبالله، ۱۵شعبان، سیدالشهداء، ثارالله، ارتش مهدی و غیره) و همچنین پشتیبانی کامل از احزاب و گروههای سیاسی وابسته شامل سازمان بدر، ارتش مهدی، حزبالدعوه، حزب سوسیالیست کردستان و غیره از طریق قرارگاه رمضان برای فعال نمودن آنها درخدمت اهداف رژیم از وظایف نیروی قدس است.
نیروی تروریستی قدس درحال حاضر، با گسترش فوقالعادهیی که پیدا کرده، به ۹ نیروی مستقل شامل ۹ سپاه بالغ گشته است:
سپاه یکم برای دخالت در عراق مستقر در قرارگاه رمضان
سپاه دوم برای دخالت در پاکستان مسقر در قرارگاه ضد نبیاکرم
سپاه سوم برای دخالت در ترکیه مستقر در قرارگاه ضد حمزه
سپاه چهارم برای دخالت در افغانستان مستقر در قرارگاه انصار
سپاه پنجم برای دخالت در ترکیه و کشورهای ترکزبان مجاور
سپاه ششم برای کشورهای خلیجفارس
سپاه هفتم برای سوریه و لبنان
سپاه هشتم برای شمال آفریقا
سپاه نهم برای اروپا و آمریکا
مأموریت این نیروها اینطور تعریف شده است:
جمعآوری اطلاعات نظامی و استراتژیک کشورهای هدف
حمایت از جنبشها و جریانهای موجود در کشورهای اسلامی و غیراسلامی، و سعی در جذب و بکارگیری آنها درجهت اهداف رژیم
حذف معاندین و مخالفان جمهوری اسلامی ایران و یا مقابله با آنها
آموزش، سازماندادن، تبلیغ و هدایت جریانها در کشورهای اسلامی بهمنظور برقراری رژیم مشابه حکومت آخوندی.
قاسم سلیمانی که از سال ۱۳۷۶ فرماندهی نیروی قدس را بهعهده دارد، بهخاطر جنایات بیحسابی که در عراق انجام داده و در راستای اهداف ولیفقیه که عراق را خاکریز مقدم برای حفظ رژیم تعریف کرده، از هیچ جنایتی فروگذار نکرده، به درجه سرلشکری ارتقا یافته و تاکنون ۲بار از خامنهای مدال گرفته است.
درحال حاضر، که علاوهبر عراق، سوریه هم از هنگام آغاز قیام در این کشور، به یک کانون و میدان عمل دیگر نیروی قدس تبدیل شده، قاسم سلیمانی چندبار بهاین کشور سفر کرده و با بشار اسد نیز ملاقات کرده تا مشورتها و راهنماییهای لازم را در مورد سرکوب قیام مردم سوریه به او بدهد. او بهمثابه رابط بین خامنهای و بشار اسد عمل میکند و رژیم خونریز سوریه را با امکانات و منابعی که سپاه قدس در اختیار دارد، تأمین و تجهیز میکند.
این شبکه عریض و طویل که تقریباً تمام دنیا را دربر میگیرد، از قضا بازتاب ضعف و درماندگی رژیم از حل مسائل واقعی کشور و مردم ایران است.
چون رژیم در داخل کشور و در جامعه ایران هیچ پایه و پایگاهی ندارد، ناچار نقطه اتکای خودش را از طریق تروریسم در کشورهای دیگر جستجو میکند و با خرج پولها و بودجه کلانی که میبایست صرف رفاه مردم میشد، میخواهد این را عملی کند.
مهمترین عملیات تروریستی نیروی قدس علیه هدفهای غربی
- ۱۸آوریل ۱۹۸۳: انفجار سفارت آمریکا در بیروت که ۶۳کشته، از جمله ۱۷آمریکایی، بر جای گذاشت. اعضای حزبالله که مسئول این حمله بودند از رژیم ایران و رژیم سوریه کمک مالی و تدارکاتی میگرفتند.
- ۲۳اکتبر ۱۹۸۳: در انفجار یک کامیون بمبگذاریشده در مقر نیروهای آمریکایی در بیروت، ۲۴۱نظامی آمریکایی کشته و بیش از 100تن نیز زخمی شدند.
- در همان روز، در انفجار یک کامیون در پایگاه نیروهای نظامی فرانسه در بیروت، ۵۸سرباز جان خود را از دست دادند. آمریکا حزبالله را مسئول این حملات تروریستی دانست که با حمایت رژیمهای ایران و سوریه صورت گرفت.
- ۱۲دسامبر ۱۹۸۳: انفجار سفارت آمریکا در کویت، ۶کشته و بیشاز ۸۰زخمی بر جای گذاشت. حزبالدعوه عراق که از سوی ایران حمایت میشد، عامل این حمله است.
- ۱۴فوریه ۱۹۸۹: خمینی فتوای قتل سلمان رشدی نویسنده بریتانیایی هندیتبار را صادر کرد. این فتوا موجب یک رشته قتل و عملیات تروریستی علیه چند تن از ناشران آثار سلمان رشدی در کشورهای مختلف جهان شد.
- ۱۷مارس ۱۹۹۲: یک کامیون حامل مواد منفجره، سفارت اسراییل در بوئنوسآیرس در آرژانتین را هدف قرار داد. ۲۹تن در این حمله کشته و ۲۴۱تن زخمی شدند. بر اساس حکم یک دادگاه در آمریکا، در سال ۲۰۰۸، رژیم آخوندی مسئول این حمله شناخته شد که آنرا توسط اعضای حزبالله لبنان بهمرحله اجرا گذاشته است.
- ۲۰سپتامبر ۱۹۹۴: یک مرکز متعلق به یهودیان، در بوئنوسآیرس در آرژانتین هدف بمبگذاری قرار گرفت که بر اثر آن، ۸۵تن کشته و حدود ۳۰۰تن زخمی شدند. این حمله، مرگبارترین حمله تروریستی در تاریخ آرژانتین بود. سازمان اطلاعاتی آرژانتین احمد وحیدی، فرمانده پیشین نیروی قدس و وزیر دفاع کنونی رژیم را، طراح این حمله معرفی نمود و حکم جلب او و چند تن دیگر از سران رژیم را صادر کرد.
- ۲۵ژوئن ۱۹۹۶: انفجار یک کامیون حامل مواد منفجره در مجتمع مسکونی ارتش آمریکا در ظهران عربستانسعودی منجر بهقتل ۱۹آمریکایی و چند شهروند سعودی شد و ۳۷۲تن زخمی گردیدند. یک دادگاه فدرال در آمریکا، ۱۳عضو حزبالله هوادار ایران در عربستانسعودی، و یک عضو حزبالله لبنان را مسئول این حمله دانست.
در سالهای اخیر و پساز شروع جنگ آمریکا با عراق در سال ۸۲، نیروی قدس تمامی امور مربوط به عراق را بهطور مطلق در دست خود گرفت و میدان اصلی جنگ نیروی قدس در عراق بود. بنا به گفته فرماندهان آمریکایی در عراق بیشاز ۷۰درصد تلفات نیروهای آمریکایی در عراق بر اثر بمبهای کنارجادهیی بود که نیروی قدس عامل اصلی آن بود. به طوری که هماهنگیهای وزارتخارجه و سایر وزارتخانههای دیگر نیز برای انجام امورشان در عراق از طریق نیروی قدس صورت میگیرد.
باعث یک تحول کیفی در برخورد با رژیم نمیشود و آیا نقطه پایانی بر سیاست مماشات با رژیم نمیگذارد و باعث نمیشود که رژیم از نیروی تروریستی قدس دستبردارد و آنرا منحل کند.
نتیجهگیری
ضربهیی که رژیم و مشخصاً نیروی قدس در جریان افشای توطئه اخیر در آمریکا دریافت کرد، یک نقطهعطف و یک تحول کیفی هست، ولی آیا باعث گذاشتن نقطه پایان بر سیاست مماشات میشود؟ و آیا فشارهایی که بر رژیم وارد میشود، باعث میشود که رژیم دست از صدور تروریسم و ابزار اصلی آن نیروی قدس بردارد؟ در جواب سؤال اول تنها باید گفت امیدواریم که چنین شود. اما در مورد سؤال دوم، جواب قاطعانه این است که هرگز! تروریسم جزء جداییناپذیر ماهیت و ساز و کار رژیم ولایتفقیه است و تا آخرین دم از آن دست برنمیدارد. ازقضا هرچه بحرانهایش بیشتر میشود و به موعد سرنگونی نزدیکتر میشود، بیشتر و بیشتر به صدور تروریسم در خارج و سرکوب و اعدام در داخل کشور متوسل میشود. بنابراین، همین اقدامات رژیم را بایستی بهعنوان علامتی از نزدیک شدن چشمانداز سرنگونی و احساس خطر رژیم تلقی کرد.