در حال حاضر زندانی دیگر، با شرایط بسیار اسفناک و غیرقابل تحمل مانند کهریزک در تبریز ساخته شده است. یک زندانی که مدتی در این بازداشتگاه بوده، جزییات را شرح داده است. محل این زندان، در تبریز - روستای بیگلو، ممقان، که به آن شور آباد میگویند، دقیقاً یک ساعت فاصله با تبریز و یک ساعت با ارومیه ساخته شده است.
نام فرمانده قرارگاه (که این زندان در آن قرار دارد) : سرهنگ فخرعلی قلیزاده است.
در حال حاضر، سایر بازداشتی هایی که در این زندان بهسر میبرند، در شرایط وحشتناکی بهلحاظ جسمی و روحی بهسر میبرند و میبایست اطلاعرسانی و اقداماتی جدی برای اطلاع از وضعیت آنها صورت گیرد.
یکی از بازداشتیها که مدتی در این زندان بوده، شرایط آن را چنین شرح داده است:
این زندان، زندانی غیرعلنی است. از بیست کانتینر تشکیل شده است. فاصله هر کانتینر با کانتینر بعدی یک متر است. درون هر کانتینر ۵۰-۴۰ نفر از دستگیرشدگان وقایع تبریز و ارومیه و سایرین بهصورت بسیار فشرده جای داده شدهاند. این زندان بدون سرویس بهداشتی است و هیچ کسی هم نمیتواند برای هواخوری یا دستشویی از کانتینر بیرون برود.
غذای زندانیان فقط آب و نان و بعضی وقت ها شاید سیب زمینی با تخم مرغ آب پز است.
از یک دریچه کوچک در بدنه کانتینر به زندانیها غذا میدهند، بدون هیچگونه بشقاب یا قاشقی یا... .
زندانیها همان جا در کانتینر با دستهایشان غذا میخورند و همان جا هم مجبورند دستشویی کنند. بوی تعفن همه جا را فراگرفته و امکان تنفس را برای زندانیان بسیار سخت کرده است.
این زندانی که مدتی در این بازداشتگاه بوده، بهتازگی از این زندان آزاد شده است. وی آنقدر تحت فشار روحی قرار دارد که در حال حاضر دوست ندارد و نمیتواند کسی را ببیند. حرف زدن برای او سخت است. او فقط پنج دقیقه زبان باز کرد و با یکی از دوستان نزدیک خودش صحبت کرد و چند کلمهای گفت.
بعد از دستگیری و ضربوشتم و شکنجه زیاد با سیم و کابل در تبریز، وی را چشم بسته از تبریز به این زندان بردند و بعد از سه هفته زندگی در این زندان که مانند جهنمی برای زندانیان بود، او را چشم بسته برگرداندند. وی در حال حاضر در شرایط روحی بسیار بدی بهسر میبرد.
این زندانی، بیگناه و فقط به جرم آزادیخواهی دستگیر شد. اما با کلی تلاش و التماس و جستجو و خرج پول برای دادن به این و آن مامور، محل وی توسط خانوادهاش پیدا شد و با انبوه رشوه و باج که توسط مزدوران گرفته شد، نهایتا با ۳۰ میلیون تومان رشوه و صد میلیون تومان وثیقه آزاد شد و با وضعیت بسیار ضعیف و رنجور به خانهاش برگشت.
نام فرمانده قرارگاه (که این زندان در آن قرار دارد) : سرهنگ فخرعلی قلیزاده است.
در حال حاضر، سایر بازداشتی هایی که در این زندان بهسر میبرند، در شرایط وحشتناکی بهلحاظ جسمی و روحی بهسر میبرند و میبایست اطلاعرسانی و اقداماتی جدی برای اطلاع از وضعیت آنها صورت گیرد.
یکی از بازداشتیها که مدتی در این زندان بوده، شرایط آن را چنین شرح داده است:
این زندان، زندانی غیرعلنی است. از بیست کانتینر تشکیل شده است. فاصله هر کانتینر با کانتینر بعدی یک متر است. درون هر کانتینر ۵۰-۴۰ نفر از دستگیرشدگان وقایع تبریز و ارومیه و سایرین بهصورت بسیار فشرده جای داده شدهاند. این زندان بدون سرویس بهداشتی است و هیچ کسی هم نمیتواند برای هواخوری یا دستشویی از کانتینر بیرون برود.
غذای زندانیان فقط آب و نان و بعضی وقت ها شاید سیب زمینی با تخم مرغ آب پز است.
از یک دریچه کوچک در بدنه کانتینر به زندانیها غذا میدهند، بدون هیچگونه بشقاب یا قاشقی یا... .
زندانیها همان جا در کانتینر با دستهایشان غذا میخورند و همان جا هم مجبورند دستشویی کنند. بوی تعفن همه جا را فراگرفته و امکان تنفس را برای زندانیان بسیار سخت کرده است.
این زندانی که مدتی در این بازداشتگاه بوده، بهتازگی از این زندان آزاد شده است. وی آنقدر تحت فشار روحی قرار دارد که در حال حاضر دوست ندارد و نمیتواند کسی را ببیند. حرف زدن برای او سخت است. او فقط پنج دقیقه زبان باز کرد و با یکی از دوستان نزدیک خودش صحبت کرد و چند کلمهای گفت.
بعد از دستگیری و ضربوشتم و شکنجه زیاد با سیم و کابل در تبریز، وی را چشم بسته از تبریز به این زندان بردند و بعد از سه هفته زندگی در این زندان که مانند جهنمی برای زندانیان بود، او را چشم بسته برگرداندند. وی در حال حاضر در شرایط روحی بسیار بدی بهسر میبرد.
این زندانی، بیگناه و فقط به جرم آزادیخواهی دستگیر شد. اما با کلی تلاش و التماس و جستجو و خرج پول برای دادن به این و آن مامور، محل وی توسط خانوادهاش پیدا شد و با انبوه رشوه و باج که توسط مزدوران گرفته شد، نهایتا با ۳۰ میلیون تومان رشوه و صد میلیون تومان وثیقه آزاد شد و با وضعیت بسیار ضعیف و رنجور به خانهاش برگشت.