۴شهریور۱۳۹۰ (۲۶اوت۲۰۱۱)
پاتریک کندی: حالا از فرماندار اد رندل که نه تنها فرماندار پیشین و کمیته اجرایی فرمانداران بلکه رئیس کنوانسیون حزب دموکرات برای کشور ما بوده و میداند که اصول حزب دموکرات چی هست میخواهم چند کلمه برای ما صحبت کنند.
ادوارد رندل، فرماندار پنسیلوانیا ۲۰۰۲-۲۰۱۱، رئیس حزب دموکرات ۲۰۰۰
از همگی شما متشکرم. صبح بهخیر. چقدر عالی است که این تعداد از شما در اینجا حضور به هم رساندهاید، بهخصوص با وجود تهدید بدتر شدن هوا. اما امروز من نمیخواهم زیاد شما را مخاطب قرار دهم چرا که موضع شما را میدانم. میدانم چگونه در مورد این مسائل تصمیم خواهید گرفت، میدانم که از ساکنان کمپ اشرف حفاظت خواهید کرد. میدانم که رأی به لغو نامگذاری مجاهدین میدهید. من و سایر سخنرانانی که بعد از من خواهند آمد مخاطبان بسیار ویژهیی داریم، یعنی وزارت امور خارجه و کاخ سفید و من میخواهم وزارت امور خارجه و کاخ سفید را بهعنوان یک شهروند آمریکایی مورد خطاب قرار دهم که تقریباً تمام عمرش را پس از فارغالتحصیل شدن از دانشکده حقوق مشغول خدمت در دولت بوده است. من بهعلاوه فرماندار و رئیس حزب دموکرات بودهام، همچنین به مدت هشت سال شهردار فیلادلفیا، دادستان در فیلادلفیا به مدت هشت سال و به مدت هفت سال نیز دستیار دادستان بودهام. من همه عمر حرفهیی خودم را صرف خدمت به دموکراسی آمریکا کردهام. وقتی فرماندار ایالت پنسیلوانیا شدم میدانستم که فرماندار پنسلوانیا بهطور اتوماتیک فرمانده کل قوای گارد ملی پنسلوانیا نیز خواهد بود اما در مورد نقشی که این موضوع در زندگی من و مدت زمانی که فرماندار بودم بازی خواهد کرد، هنوز نمیدانستم. واقعیت این است که گارد ملی پنسلوانیا زیاد در جنگهای خارجی دخالت نداشته است. آخرین سربازی که از آن در جریان یک جنگ خارجی کشته شده بود در جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۳ بود. من شصت سال بعد از آن فرماندار شدم.
دنیا در روز ۱۱سپتامبر ۲۰۰۱ عوض شد و دنیای آمریکاییان نیز وقتی عوض شد که ما به جنگ در افغانستان و همچنین عملیات عراق رفتیم. در دورانی که من فرماندار بودم، ۳۴ افسر گارد ملی پنسیلوانیا، یعنی ۳۳ مرد و یک زن، در جریان نبرد علیه تروریسم بینالمللی جان خود را از دست دادند. و بغرنجترین کاری که من بهعنوان یک فرماندار انجام دادهام، صرفنظر از تمام موضوعات مربوط به کسری بودجه و سایر مشکلاتی که یک فرماندار با آنها دست و پنجه نرم میکند، بغرنجترین کاری که من باید میکردم این بود که به والدین یا همسران کسانی که در جنگ در خارج کشته شدهاند تلفن میزدم و خبر را میدادم. آنها همیشه از من یک سؤال میکردند و میگفتند: آقای فرماندار، چرا؟ چرا پسر من باید در جایی بهنام عراق جان خود را از دست میداد؟ من هیچوقت مشکلی در پاسخ به سؤالات نداشتهام اما حتی در آن زمان پاسخ به این سؤال برایم سخت بود. سعی میکردم مقداری از درد و رنج آنها را کم کنم و برای مثال میگفتم که کشور ما از اول برای احقاق حقوقبشر، حیثیت و گسترش دموکراسی و آزادی در سراسر جهان جنگیده است و پسر شما هم در راه ایجاد یک دولت جدید در عراق جان باخت. دولتی که آزاد خواهد بود، دموکراتیک خواهد بود و همان اصولی را پاس خواهد داشت که مورد احترام ما آمریکاییان است. یعنی ما داریم تلاش میکنیم همان چیزی را به مردم عراق هدیه بدهیم که خود در آمریکا از آن برخورداریم.
وقتی این پاسخ را به آنها میدادم خودم در صحت آن صددرصد قانع نبودم اما این را به این دلیل میگفتم که امید داشتم صحت داشته باشد و همینطور مقداری هم مخاطبانم را آسوده خاطر میکرد. امروز، بعد از مشاهده اینکه دولت مالکی دو بار افراد بیگناه را در کمپ اشرف به قتل رسانده است، فکر نکنم بتوانم همین پاسخ را به والدین افسران گارد پنسلوانیا بدهم که جان خود را از دست دادهاند. آیا ۴۵۰۰ سرباز زن و مرد آمریکایی کشته شدند تا دولتی را برقرار سازند که حقوقبشر را رعایت نمیکند و همانطور که سناتور جان کری هم گفته است در کمپ اشرف دست به کشتار میزند؟ آیا ایالات متحده آمریکا به وعده خود وفا میکند؟ ما بهعنوان یک کشور مسئولیت جدی داریم وقتی تعهدی میدهیم به آن وفا کنیم.
ما امروز به دو دلیل در اینجا جمع شدهایم. اول اینکه اطمینان حاصل کنیم ساکنان اشرف همان حفاظتی را از جانب آمریکا دریافت خواهند کرد که سزاوار آن هستند. و دوم اینکه نام سازمان مجاهدین را همین امروز از لیست خارج کنیم. و این دو موضوع با هم مرتبط هستند اما اجازه بدهیم بهطور جداگانه به آنها بپردازیم.
برای من مایه شرم است که ایالات متحده آمریکا به وعده خود پشت کرد. قراردادی که توسط ما و تکتک ساکنان کمپ اشرف زمانی که آنها تسلیحات خود را تحویل دادند، امضا شد و ما قول دادیم که از آنها حفاظت کنیم. آیا ما در سال ۲۰۰۹ از آنها حفاظت کردیم؟ خیر. آیا ما امسال از آنها حفاظت کردیم؟ خیر. در حقیقت سربازان آمریکایی قبل از وقوع این حملات دستور گرفتند که صحنه را ترک کنند. دموکراسی بزرگ آمریکا زمانی به وعده خود پشت کرد که سربازان آن دستور عقبنشینی و عدم حفاظت از ساکنان کمپ اشرف گرفتند. و ناپسندتر اینکه بسیاری از ساکنان امسال توسط تسلیحات و خودروهایی کشته شدند که آمریکا در اختیار نیروهای عراقی گذاشته بود. این روند باید خاتمه یابد. زمان آن فرا رسیده است که ما به قول خود به ساکنان کمپ اشرف عمل کنیم.
آقای رئیسجمهور اوباما! من این را بارها در تلویزیون هم گفتهام، شما با دخالت در لیبی کار درستی را انجام دادید چرا که صدها هزار آزادیخواه و دموکراسی طلب لیبیایی چنانچه ما دخالت نمیکردیم در بنغازی به قتل میرسیدند، چنانچه آمریکا و فرانسه و انگلستان و متحدان ناتو دست به هیچ اقدامی نمیزدند. ما برای حفظ جان انسانهای بیگناه در برابر کشتار در لیبی قدم برداشتیم. ما باید همین کار را هم در قبال کمپ اشرف انجام دهیم، همچنان که مطمئن شدیم قذافی به بنغازی نخواهد رفت و مردم بیگناه را به کشتن نخواهد داد. اگر ما در رابطه با حفاظت از کمپ اشرف همانطور که به ساکنان قول دادیم گامی برنداریم، اتفاقی که امسال افتاد مجدداً تکرار میشود. ما سوگند خوردیم که وظیفهمان را بهعنوان آمریکاییها، بهعنوان کشوری که دموکراسی در آن پا گرفت انجام دهیم تا از آن ساکنان حفاظت کنیم و به قول خود وفا کنیم. بنابراین، آقای رئیسجمهور و خانم وزیر، بیایید به مالکی بگوییم یا ما حفاظت ساکنان اشرف را مجدداً برعهده خواهیم گرفت یا سازمان ملل متحد با کمک ناتو در اشرف نظارت خواهد داشت و بدین ترتیب مطمئن شویم که هیچکس دیگر مورد تعرض قرار نخواهد گرفت.
گفتم که دو موضوع به هم ربط دارند. دولت مالکی چه ادعایی را برای توجیه اعمال تنفربرانگیز خود در اشرف مطرح میکند؟ آنها میگفتند که نام آنها در لیست ایالات متحده است. آنها در لیست وزارتخارجه هستند.
اولاً ، این نمیتواند توجیهی برای کشتار افراد بیگناه از جمله زنان بیدفاع باشد.
اما اجازه بدهید به موضوع دوم نگاه کنیم. آیا نام مجاهدین باید در لیست وزارتخارجه باشد؟ آیا شواهد و قرائنی برای حمایت از لیستگذاری مجاهدین وجود دارد؟ همانطور که به شما گفتم من یک دادستان بودهام. و بهعنوان دادستان حرفه ما کنکاش در مورد شواهد بود. بنابراین، از کاخ سفید و وزارت امور خارجه میخواهم مجدداً به شواهد نظر کنند. بیایید به کسانی گوش کنیم که در تحقیقات شرکت داشتند و فیالواقع در صحنه حضور داشتهاند. رئیس (اف.بی.آی) لوئیس فری تا لحظاتی دیگر با شما صحبت خواهد کرد. او رئیس اف.بی.آی در دولت پرزیدنت کلینتون بود که دولت او متأسفانه برای اولین بار نام مجاهدین را در لیست قرار داد. او به شما خواهد گفت که انجام تحقیقاتی را توسط اف.بی.آی در مورد تکتک ساکنان کمپ اشرف دستور داد و نتیجه گرفت که حتی یک فرد از آنها هم ارتباطی با هیچ سازمان تروریستی یا فعالیت تروریستی ندارد. این از اف.بی.آی.آقای سانو از اطلاعات مرکزی هم با شما صحبت خواهد کرد و همین پیام را خواهد داد. پس این هم از اطلاعات مرکزی و همچنین فردی که اینجا حضور ندارد ولی چندین بار در کنار ما بوده است، یعنی وزیر دادگستری و قاضی سابق مایکل موکیزی، که حرفه او محاکمه تروریستها بوده است. اگر او امروز اینجا بود چیزی را میگفت که چند بار تکرار کرده است، اینکه سازمان مجاهدین با تروریسم هیچ ارتباطی ندارد. بهعلاوه، سه ژنرال، از جمله ژنرال شلتون، رئیس ستاد مشترک ارتش، که در عراق هم خدمت کرده است، و به کرات رسماً گفته است مجاهدین و ساکنان اشرف به هیچوجه یک سازمان تروریستی را تشکیل نمیدهند.
اما موضوع از اینها هم فراتر است. شواهد روی هم جمع میشود. و اگر صدای من به کاخ سفید و وزارت امور خارجه میرسد آنها باید بدانند که حجم شواهد و قرائن بیشتر و بیشتر میشود. سرهنگ وسلی مارتین که بهعنوان فرمانده پایگاه به مدت هشت سال در کمپ اشرف بود و مسئول عملیات اطلاعاتی ضدتروریسم در عراق بوده، بارها گفته است و امروز هم تکرار خواهد کرد که هیچ فعالیت تروریستی در کمپ اشرف وجود نداشت و هیچگونه شواهدی که سازمان مجاهدین یک سازمان تروریستی است وجود ندارد. بنابراین ما نظر افرادی که حرفهشان این بوده که کشف کنند و بدانند را شنیدهایم. خانم وزیر و آقای رئیسجمهور این اف.بی.آی، این اطلاعات مرکزی، این ارتش آمریکا و این هم فرمانده پایگاه در اشرف. دیگر چه شواهدی را ما میتوانیم در اختیار شما بگذاریم؟
خبر خوب این است که شواهد بیشتری نیز هست، به مدد دوستان ما در انگلستان. آنها و دوستان ما در اتحادیه اروپا و در کشور زیبای فرانسه همین موضوع را بررسی کردهاند و گفتهاند هیچ دلیلی برای ابقای نام مجاهدین در لیست وجود ندارد و جملگی نام مجاهدین را از لیست حذف کردهاند. پس اگر برای انگلستان و فرانسه و اتحادیه اروپا خوب است... الگوی آنها الگویی است که ما باید از آن پیروی کنیم و همین حالا هم باید این کار را انجام دهیم.
اما هنوز نکات بیشتری وجود دارد! بیشتر است!
دادگاه استیناف که شواهد وزارت امور خارجه ایالات متحده برای ابقای نام مجاهدین در لیست را بررسی کرد رأی داد که این شواهد با شاخصهای لازم مطابقت ندارند و دستور به بازبینی این نامگذاری داد که وزارت امور خارجه اکنون مشغول آن است. شواهد برای دادگاه استیناف کافی نبود.
آنچه حتی جالبتر است این است که در واشنگتن و سراسر این کشور اکنون فضا بسیار دوقطبی شده است. جمهوریخواهان و دموکراتها در رابطه با همه چیز با هم مجادله میکنند. شما نمیتوانید جمهوریخواهان و دموکراتهای کنگره آمریکا را قانع کنید که همگی با هم قبول کنند که امروز جمعه است. با این حال، بیش از صد نماینده، از هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات، قطعنامهیی را امضا کردهاند که از وزارت امور خارجه میخواهد نام مجاهدین را از لیست حذف کند. سناتور کری و سناتور لوین و ۱۱ کمیته سیاست خارجی و ارتش هم خواهان لغو نامگذاری مجاهدین شدهاند. حال، ما میدانیم که فهرست سازمانهای تروریستی هدف مهمی را دنبال میکند. بله این طور است. این فهرست به آمریکا ابزاری را میدهد که فرصت سازمانهای تروریستی برای فعالیت در این کشور و سراسر جهان را از آنها سلب کند. اما همانطور که پاتریک کندی گفت، برای ما بهعنوان یک کشور بسیار مهم است که مطمئن شویم شواهدی وجود دارد که از لیستگذاری آن افراد حمایت میکند و نشان میدهد که آنها تروریستهایی هستند که هدفشان صدمه رساندن به ایالات متحده آمریکاست. حال، آیا کسی وجود دارد که فکر کند مجاهدین میخواهد به آمریکا لطمه بزند؟ این یک ایده مسخره است. و همانطور که پاتریک کندی گفت، ما نمیتوانیم اجازه دهیم که این نامگذاریها و یا لغو آنها به ابزار سیاسی تبدیل شود یا در جهت عمل کردن به خواست یک کشور دیگر باشد. ما نمیتوانیم اجازه دهیم که این لیست ابزار معامله با کشورهای دیگر باشد. این لیست فقط به یک دلیل باید وجود داشته باشد، یعنی وجود شواهد کافی که کسی میخواهد به آمریکا و متحدان آن لطمه وارد کند. حتی یکی از ارگانهایی هم که بر فعالیتهای تروریستی نظارت دارد از سال ۲۰۰۱ یعنی از ۱۰سال پیش به این طرف نتوانسته ثابت کند که حتی یک عضو مجاهدین هم عمل خشونتآمیزی را علیه آمریکا یا هیچیک از متحدان آن انجام داده باشد. شواهد چشمگیر است.
وقتش فرا رسیده است! کاخ سفید و وزارت امور خارجه باید اطمینان حاصل کنند که به شواهد و قرائن احترام گذاشته خواهد شد. کاخ سفید و وزارت امور خارجه باید اطمینان حاصل کنند که عدالت اجرا میشود. کاخ سفید و وزارت امور خارجه باید اطمینان حاصل کنند که اصول پایهیی دموکراسی آمریکا مورد احترام خواهند بود. کاخ سفید و وزارت امور خارجه باید الگوی جامعه بینالمللی را دنبال کنند و نام سازمان مجاهدین را همین حالا از لیست خارج کنند.
پاتریک کندی:
فرماندار رندل همین الآن گفت، اینکه اگر مجاهدین را از لیست خارج کنید شما قدرتی را رها میکنید که سازمان قدرتمندی برای سرنگونی ملاها در تهران است.
امروز اخباری پخش شده بود که گفتند مطمئن نیستند آیا لیبی میتواند خودش را برای بعد از سرنگونی قذافی سازماندهی کند. بحثهایی هست که آیا مردم سوریه میتوانند بعد از اسد خودشان را سازماندهی کنند. بحثهایی هست که مصر بعد از سرنگونی مبارک چگونه میخواهد پیش برود ولی با مقاومت سازمانیافتهیی مانند مجاهدین خلق هیچ شکی وجود ندارد که چه کسی ایران آینده را میسازد و ما هیچ چیزی برای از دست دادن اینجا نداریم.
ما بارها و بارها گفتهایم که لیست تروریستی نباید لیست سیاسی باشد بلکه باید شامل آن سازمانهایی باشد که تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا هستند. الآن اینجا کسی را خواهیم داشت که علیه تروریسم مبارزه کرده و میداند لیست تروریستی چیست و چه کسی باید در آن قرار بگیرد و چه کسی نباید قرار بگیرد و آن هم رئیس سابق اف.بی.آی تحت نظامهای جمهوریخواه و دموکراتیک آقای لوئیس فری است.
لوییس فری، رئیس اداره تحقیقات فدرال۱۹۹۳ ـ ۲۰۰۱
بسیار متشکرم پاتریک کندی، آقای فرماندار، و همکاران من که اینجا حضور دارند. و از همه مهمتر از شما متشکرم، شما که حضار فوقالعادهیی هستید. لطفاً خودتان را تشویق کنید.
و از شما خانم رجوی بهخاطر سخنان شیوا و برنامه ۱۰ مادهیی آزادی در مورد آزادیهای پایهیی، مذهب و زنان که الگویی از حقوقبشر است، تشکر میکنم. همانطور که به شما در پاریس گفتم: به مجرد اینکه نامگذاری اشتباه این سازمان لغو شود، ما از شما تقاضا میکنیم به اینجا سفر کنید و من هم مقر اف.بی.آی را به شما نشان خواهم داد.
دوستان و خانوادههای ما، در بسیاری موارد در اشرف، صدای شما را میشنوند و نیروی شما را حس میکنند و سخنان رهبر بزرگ دوران جنگ، وینستون چرچیل را به یاد دارند که میگفت: هرگز، هرگز، هرگز تسلیم نشوید. و برای ما مایه افتخار است که امروز همکاران ما، خانوادههای مردان، زنان اشرف که تسلیم نشدهاید کنار شما و در گهواره آزادی یعنی واشنگتن دی.سی بایستیم و صحبت کنیم.
شما میدانید که امروز ما در فاصله زمانی بین یک زلزله و گردباد در اینجا هستیم، اما صدای شما، صدای شما در حمایت از آزادی امروز قویتر و رساتر است و بازتابش در ساختمان پشت سر ما از هر گردباد و زمینلرزهیی بیشتر است. شما واقعاً عالی هستید به این خاطر که شما بازتاب طنین آزادی و تغییر هستید. و چقدر خوب است که در آمریکا و بسیاری از نقاط دیگر به جز تهران شما میتوانید دور هم جمع شوید، فعالیت کنید، استدلال ارائه دهید و از حقوق خود دفاع کرده و طلب آزادی کنید. خدا شما را برای انجام این فعالیتها حفظ کند.
من هم مثل فرماندار رندل میخواهم به اختصار با کسانی که در طبقه هفتم ساختمان پشت ما هستند و همچنین در کاخ سفید که در امتداد همین خیابان است، صحبت کنم. امروز ما میخواهیم با آنها در مورد فاکتها، شواهد، حقیقت، و همچنین واقعیت صحبت کنیم. یکی از کارهایی که وکلا هنگام آماده کردن استدلالات خود میکنند این است که استدلالات طرف مقابل را هم جمع میکنند و همچنین سعی میکند ببیند چه کسانی علیه آنها موضع دارند. البته آن طرف وکلای مدافع قرار دارند، اما مدافعان چه کسانی هستند؟ حال اگر همین سؤال را امروز در اینجا مطرح کنیم، باید پرسید چه کسی مخالف این نظر است که مجاهدین یک سازمان تروریستی نیست؟ خب، دو طرف وجود دارد: یکی رژیم در تهران و دیگری نامگذاری اشتباه در وزارت امور خارجه آمریکا.
آیا تا بهحال شنیدهاید که یک مقام سابق دولت، چه محترم و چه رسوا، در هیچ کجای آمریکا یا سایر نقاط رسماً بگوید که مجاهدین دارای تمایلات تروریستی است؟ آیا این تصادفی است که هیچ کس در آن سطح این را نمیگوید؟ خیر، ابداً. فرماندار رندل قبلاً در مورد این صحبت کرد که رئیس اف.بی.آی، رؤسای اداره اطلاعات مرکزی آمریکا، وزیر سابق امنیت ملی که افسران آن امروز در ساختمان پشت ما مشغول حفاظت از حقوقمان هستند، وزرای دادگستری، مدیر دفتر ضدتروریسم در وزارت امور خارجه، سفرا، چند رئیس ستاد مشترک ارتش، فرمانده نیروهای دریایی، فرمانده ناتو، آیا لحظهیی هم میتوانید فکر کنید هیچیک از ما در اینجا بایستیم و چنانچه ذرهیی غیر از این واقعیت داشته باشد بگوییم که مجاهدین یک سازمان تروریستی نیست؟ ابداً. همانطور که گفتم هیچکس به غیر از رژیم تهران موضع مخالف را نگرفته است.
اگر شما باور کنید که من تا حد کمی در مورد تروریسم سررشته دارم… آیا به این اعتقاد دارید؟ خب، پس من دوباره تکرار میکنم: مجاهدین از حیث حقوقی و حقیقی هیچ جایی در لیست وزارت امور خارجه ندارد. خانمها و آقایان، این یک مسأله پیچیده از حیث واقعیات نیست. من به خانم وزیر کلینتون و تصمیماتی که او باید در این ساختمان، طبقه هفتم ساختمان پشت ما بگیرد غبطه نمیخورم. حتی در همین شش ماه اخیر، تصمیمات آمریکا در رابطه با تونس، مصر، لیبی، بحرین، یمن، تصمیمات پیچیدهیی بودند و من خوشحالم که در جایگاهی نیستم که باید تصمیمات سیاست خارجی را در شرایط بحرانی بگیرم. اما با ملاحظه فاکتها و شواهد و قبول اینکه به هیچوجه شواهد واقعی و معتبری در حمایت از ابقای نام مجاهدین در لیست وجود ندارد، این اصلاً موضوع پیچیدهیی به نظر نمیرسد.
وینستون چرچیل نقلقول بسیار خوب دیگری را هم دارد؛ او گفت اگر قرار باشد زمانی را به یاد آوریم که میتوان به آمریکا اعتماد کرد که کار درست را انجام دهد وقتی است که تمام راههای ممکن دیگر را آزمایش کرده باشد. خب، ۱۴سال است که نام سازمان مجاهدین به غلط و بهطور ناموجه در لیست است. فاکتهایی که ما از قول شماری از سخنرانان خود شنیدم برخلاف آن است. این سازمانی است که خشونت و تروریسم را رد میکند تسلیحات خود را به آمریکا تحویل داده است که در مورد آن تا چند لحظه دیگر میشنویم. اطلاعاتی را در مورد برنامه تسلیحات اتمی رژیم ایران افشا کرده است که به آمریکا و دولتهای دیگر کمک کرده است. این سازمانی است که تمامی شاخصهای لازم برای رد تروریسم در قبال آن صادق هستند و هیچ نیتی برای ارتکاب فعالیتهای تروریستی ندارد. بنابراین، باید این موضوع را بررسی کرد و باید درک کرد که چقدر این موضوع در قبال این تصمیم مهم است.
خانمها و آقایان، دادگاه استیناف، یک سال پیش به وزیر امور خارجه گفت که آنها حق دفاع مجاهدین را از طریق عدم شفافیت نقض کردهاند و دادگاه همچنین حکم صادر کرد که منابع مورد استناد وزارت امور خارجه برای توجیه نامگذاری این گروه، نامشخص، غیرموثق و غیرمعتبر بودهاند. ما هیچ پاسخی را از طرف وزارت امور خارجه به آن حکم نشنیدهایم به جز اینکه آنها مشغول بررسی آن هستند. خب، طول دادن بررسی بعد از مدتی تبدیل به نقض پروسه میشود. در حوزه قانون، عدم پاسخ به یک دادگاه بعد از مدتی اهانت آمیز میشود. وقت آن رسیده است که وزیر امور خارجه قاطعانه اقدام کند و نام سازمان مجاهدین را از لیست حذف نماید.
من در سال ۱۹۹۷ در این شهر واشنگتن کار میکردم، یعنی همان زمانی که وزارت امور خارجه نام این سازمان را در لیست گنجاند. این یک تصمیم سیاسی بود که ما درک میکردیم درحالیکه با پارامترهای حقیقی آن موافق نبودیم. نام این سازمان در لیست گنجانده شد چرا که وزارت امور خارجه و کاخ سفید اعتقاد داشتند آنها میتوانند گفتگوی سازندهیی را با خاتمی آغاز کنند، کسی که اگر به یاد داشته باشید از او بهعنوان یک رئیسجمهور جدید مدره نام برده میشد. این عمل موفقیتآمیز نبود. مماشات در سال ۱۹۹۷ موفقیتآمیز نبود. در سال ۲۰۰۴، به دولت جمهوریخواه گفته شد بمبگذاریهای کنار جادهیی که منجر به کشته شدن سربازان آمریکایی در عراق میشد تا زمانیکه نام مجاهدین در لیست باقی بماند، متوقف خواهد شد. دولت هم موافقت کرد. مماشات ۱۴سال است که موفقیتآمیز نبوده است، همچنان که در سال ۱۹۳۳ موفق نبود و هیچگاه هم در قبال رژیم تروریستی تهران موفق نخواهد بود.
خواست ما از خانم وزیر و همکاران او در وزارت امور خارجه بسیار ساده است، کسانی که که ما بسیار برای آنها احترام قائلیم: فاکتها را ملاحظه کنید و تصمیم بگیرید. اما لطفاً تصمیمتان را همین حالا بگیرید چون حیاتی است که اقدام کنید. همانطور که حمله رژیم تهران به تفنگداران ما در بیروت و افسران نیروی هوایی در برجهای خوبر در سال ۱۹۹۶ نشان داده است، سیاست خارجی رژیم تهران صدور تروریسم بوده است که هدف اصلی آن آمریکا و متحدان آن بودهاند، اما مهمتر و بیرحمانهتر علیه مردم خودش بوده است، مثلاً دانشجویانی که در سال ۲۰۰۹ قیام کردند و همچنان صدای خود را علیه این ارعاب و خفقان و در حمایت از آزادی بلند میکنند.
این تصمیم خیلی به تأخیر افتاده است. قضیه فقط این نیست که این نامگذاری همچنان ادامه دارد و تصمیمیگرفته نمیشود. همانطور که فرماندار رندل گفت، این نامگذاری به رژیم تهران مجوز قتل رزمندگان آزادی را میدهد و این نکته مهمی است که ما باید امروز در اینجا برای کاخ سفید و وزارت امور خارجه تشریح کنیم. هر لحظهیی که این سازمان طولانیتر توسط دولت آمریکا نامگذاری شود، به رژیم جنایتکار تهران مجوز داده میشود تا رزمندگان آزادی را در داخل ایران و ساکنان اشرف را که شجاعانه نبرد برای آزادی را، در خارج از مرزها رهبری میکنند، دستگیر، بازداشت و شکنجه کند و بکشد. این مجوز کشتار تنها زمانی از میان خواهد رفت که لیستگذاری لغو شود. این کار باید انجام شود و همین حالا هم باید صورت گیرد.
در انتها، همانطور که گفتم، ما میخواهیم بدانیم چه کسی با این موضوع مخالفت میورزد. البته میدانیم رژیم ایران مخالف است زیرا این سازمان تنها سازمان معتبر مقاومت برای آزادی است که علیه ترور و سلطه آن مبارزه میکند. اما سایر مخالفان چه کسانی هستند؟ نخستوزیر عراق، کسی که به مدد ایالات متحده آمریکا و متحدان آن بر سر کار آمده است. همین روز گذشته او بیانیهیی در حمایت از بشار اسد در سوریه که شما آن را دیدید، صادر کرد. آمریکا شخصاً و بهطور سیاسی مسئول امنیت آن افراد است. ما با آنها توافقنامه داریم و به آنها تضمین حفاظت دادیم. ما از دولت میخواهیم که این کار را انجام دهد و به تأخیر پایان دهد، ابهام پراکنی را متوقف کند، پروسه بررسی خود را به نتیجه برساند، هرچه که باشد، و درک کند که این سازمان نباید در لیست قرار بگیرد. از آن پس برعهده شما خواهد بود و من مطمئنم که موفق میشوید راه منتهی به آزادی را به پایان منطقی آن برسانید.
از شما بسیار متشکرم.
پاتریک کندی: حالا از فرماندار اد رندل که نه تنها فرماندار پیشین و کمیته اجرایی فرمانداران بلکه رئیس کنوانسیون حزب دموکرات برای کشور ما بوده و میداند که اصول حزب دموکرات چی هست میخواهم چند کلمه برای ما صحبت کنند.
ادوارد رندل، فرماندار پنسیلوانیا ۲۰۰۲-۲۰۱۱، رئیس حزب دموکرات ۲۰۰۰
از همگی شما متشکرم. صبح بهخیر. چقدر عالی است که این تعداد از شما در اینجا حضور به هم رساندهاید، بهخصوص با وجود تهدید بدتر شدن هوا. اما امروز من نمیخواهم زیاد شما را مخاطب قرار دهم چرا که موضع شما را میدانم. میدانم چگونه در مورد این مسائل تصمیم خواهید گرفت، میدانم که از ساکنان کمپ اشرف حفاظت خواهید کرد. میدانم که رأی به لغو نامگذاری مجاهدین میدهید. من و سایر سخنرانانی که بعد از من خواهند آمد مخاطبان بسیار ویژهیی داریم، یعنی وزارت امور خارجه و کاخ سفید و من میخواهم وزارت امور خارجه و کاخ سفید را بهعنوان یک شهروند آمریکایی مورد خطاب قرار دهم که تقریباً تمام عمرش را پس از فارغالتحصیل شدن از دانشکده حقوق مشغول خدمت در دولت بوده است. من بهعلاوه فرماندار و رئیس حزب دموکرات بودهام، همچنین به مدت هشت سال شهردار فیلادلفیا، دادستان در فیلادلفیا به مدت هشت سال و به مدت هفت سال نیز دستیار دادستان بودهام. من همه عمر حرفهیی خودم را صرف خدمت به دموکراسی آمریکا کردهام. وقتی فرماندار ایالت پنسیلوانیا شدم میدانستم که فرماندار پنسلوانیا بهطور اتوماتیک فرمانده کل قوای گارد ملی پنسلوانیا نیز خواهد بود اما در مورد نقشی که این موضوع در زندگی من و مدت زمانی که فرماندار بودم بازی خواهد کرد، هنوز نمیدانستم. واقعیت این است که گارد ملی پنسلوانیا زیاد در جنگهای خارجی دخالت نداشته است. آخرین سربازی که از آن در جریان یک جنگ خارجی کشته شده بود در جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۳ بود. من شصت سال بعد از آن فرماندار شدم.
دنیا در روز ۱۱سپتامبر ۲۰۰۱ عوض شد و دنیای آمریکاییان نیز وقتی عوض شد که ما به جنگ در افغانستان و همچنین عملیات عراق رفتیم. در دورانی که من فرماندار بودم، ۳۴ افسر گارد ملی پنسیلوانیا، یعنی ۳۳ مرد و یک زن، در جریان نبرد علیه تروریسم بینالمللی جان خود را از دست دادند. و بغرنجترین کاری که من بهعنوان یک فرماندار انجام دادهام، صرفنظر از تمام موضوعات مربوط به کسری بودجه و سایر مشکلاتی که یک فرماندار با آنها دست و پنجه نرم میکند، بغرنجترین کاری که من باید میکردم این بود که به والدین یا همسران کسانی که در جنگ در خارج کشته شدهاند تلفن میزدم و خبر را میدادم. آنها همیشه از من یک سؤال میکردند و میگفتند: آقای فرماندار، چرا؟ چرا پسر من باید در جایی بهنام عراق جان خود را از دست میداد؟ من هیچوقت مشکلی در پاسخ به سؤالات نداشتهام اما حتی در آن زمان پاسخ به این سؤال برایم سخت بود. سعی میکردم مقداری از درد و رنج آنها را کم کنم و برای مثال میگفتم که کشور ما از اول برای احقاق حقوقبشر، حیثیت و گسترش دموکراسی و آزادی در سراسر جهان جنگیده است و پسر شما هم در راه ایجاد یک دولت جدید در عراق جان باخت. دولتی که آزاد خواهد بود، دموکراتیک خواهد بود و همان اصولی را پاس خواهد داشت که مورد احترام ما آمریکاییان است. یعنی ما داریم تلاش میکنیم همان چیزی را به مردم عراق هدیه بدهیم که خود در آمریکا از آن برخورداریم.
وقتی این پاسخ را به آنها میدادم خودم در صحت آن صددرصد قانع نبودم اما این را به این دلیل میگفتم که امید داشتم صحت داشته باشد و همینطور مقداری هم مخاطبانم را آسوده خاطر میکرد. امروز، بعد از مشاهده اینکه دولت مالکی دو بار افراد بیگناه را در کمپ اشرف به قتل رسانده است، فکر نکنم بتوانم همین پاسخ را به والدین افسران گارد پنسلوانیا بدهم که جان خود را از دست دادهاند. آیا ۴۵۰۰ سرباز زن و مرد آمریکایی کشته شدند تا دولتی را برقرار سازند که حقوقبشر را رعایت نمیکند و همانطور که سناتور جان کری هم گفته است در کمپ اشرف دست به کشتار میزند؟ آیا ایالات متحده آمریکا به وعده خود وفا میکند؟ ما بهعنوان یک کشور مسئولیت جدی داریم وقتی تعهدی میدهیم به آن وفا کنیم.
ما امروز به دو دلیل در اینجا جمع شدهایم. اول اینکه اطمینان حاصل کنیم ساکنان اشرف همان حفاظتی را از جانب آمریکا دریافت خواهند کرد که سزاوار آن هستند. و دوم اینکه نام سازمان مجاهدین را همین امروز از لیست خارج کنیم. و این دو موضوع با هم مرتبط هستند اما اجازه بدهیم بهطور جداگانه به آنها بپردازیم.
برای من مایه شرم است که ایالات متحده آمریکا به وعده خود پشت کرد. قراردادی که توسط ما و تکتک ساکنان کمپ اشرف زمانی که آنها تسلیحات خود را تحویل دادند، امضا شد و ما قول دادیم که از آنها حفاظت کنیم. آیا ما در سال ۲۰۰۹ از آنها حفاظت کردیم؟ خیر. آیا ما امسال از آنها حفاظت کردیم؟ خیر. در حقیقت سربازان آمریکایی قبل از وقوع این حملات دستور گرفتند که صحنه را ترک کنند. دموکراسی بزرگ آمریکا زمانی به وعده خود پشت کرد که سربازان آن دستور عقبنشینی و عدم حفاظت از ساکنان کمپ اشرف گرفتند. و ناپسندتر اینکه بسیاری از ساکنان امسال توسط تسلیحات و خودروهایی کشته شدند که آمریکا در اختیار نیروهای عراقی گذاشته بود. این روند باید خاتمه یابد. زمان آن فرا رسیده است که ما به قول خود به ساکنان کمپ اشرف عمل کنیم.
آقای رئیسجمهور اوباما! من این را بارها در تلویزیون هم گفتهام، شما با دخالت در لیبی کار درستی را انجام دادید چرا که صدها هزار آزادیخواه و دموکراسی طلب لیبیایی چنانچه ما دخالت نمیکردیم در بنغازی به قتل میرسیدند، چنانچه آمریکا و فرانسه و انگلستان و متحدان ناتو دست به هیچ اقدامی نمیزدند. ما برای حفظ جان انسانهای بیگناه در برابر کشتار در لیبی قدم برداشتیم. ما باید همین کار را هم در قبال کمپ اشرف انجام دهیم، همچنان که مطمئن شدیم قذافی به بنغازی نخواهد رفت و مردم بیگناه را به کشتن نخواهد داد. اگر ما در رابطه با حفاظت از کمپ اشرف همانطور که به ساکنان قول دادیم گامی برنداریم، اتفاقی که امسال افتاد مجدداً تکرار میشود. ما سوگند خوردیم که وظیفهمان را بهعنوان آمریکاییها، بهعنوان کشوری که دموکراسی در آن پا گرفت انجام دهیم تا از آن ساکنان حفاظت کنیم و به قول خود وفا کنیم. بنابراین، آقای رئیسجمهور و خانم وزیر، بیایید به مالکی بگوییم یا ما حفاظت ساکنان اشرف را مجدداً برعهده خواهیم گرفت یا سازمان ملل متحد با کمک ناتو در اشرف نظارت خواهد داشت و بدین ترتیب مطمئن شویم که هیچکس دیگر مورد تعرض قرار نخواهد گرفت.
گفتم که دو موضوع به هم ربط دارند. دولت مالکی چه ادعایی را برای توجیه اعمال تنفربرانگیز خود در اشرف مطرح میکند؟ آنها میگفتند که نام آنها در لیست ایالات متحده است. آنها در لیست وزارتخارجه هستند.
اولاً ، این نمیتواند توجیهی برای کشتار افراد بیگناه از جمله زنان بیدفاع باشد.
اما اجازه بدهید به موضوع دوم نگاه کنیم. آیا نام مجاهدین باید در لیست وزارتخارجه باشد؟ آیا شواهد و قرائنی برای حمایت از لیستگذاری مجاهدین وجود دارد؟ همانطور که به شما گفتم من یک دادستان بودهام. و بهعنوان دادستان حرفه ما کنکاش در مورد شواهد بود. بنابراین، از کاخ سفید و وزارت امور خارجه میخواهم مجدداً به شواهد نظر کنند. بیایید به کسانی گوش کنیم که در تحقیقات شرکت داشتند و فیالواقع در صحنه حضور داشتهاند. رئیس (اف.بی.آی) لوئیس فری تا لحظاتی دیگر با شما صحبت خواهد کرد. او رئیس اف.بی.آی در دولت پرزیدنت کلینتون بود که دولت او متأسفانه برای اولین بار نام مجاهدین را در لیست قرار داد. او به شما خواهد گفت که انجام تحقیقاتی را توسط اف.بی.آی در مورد تکتک ساکنان کمپ اشرف دستور داد و نتیجه گرفت که حتی یک فرد از آنها هم ارتباطی با هیچ سازمان تروریستی یا فعالیت تروریستی ندارد. این از اف.بی.آی.آقای سانو از اطلاعات مرکزی هم با شما صحبت خواهد کرد و همین پیام را خواهد داد. پس این هم از اطلاعات مرکزی و همچنین فردی که اینجا حضور ندارد ولی چندین بار در کنار ما بوده است، یعنی وزیر دادگستری و قاضی سابق مایکل موکیزی، که حرفه او محاکمه تروریستها بوده است. اگر او امروز اینجا بود چیزی را میگفت که چند بار تکرار کرده است، اینکه سازمان مجاهدین با تروریسم هیچ ارتباطی ندارد. بهعلاوه، سه ژنرال، از جمله ژنرال شلتون، رئیس ستاد مشترک ارتش، که در عراق هم خدمت کرده است، و به کرات رسماً گفته است مجاهدین و ساکنان اشرف به هیچوجه یک سازمان تروریستی را تشکیل نمیدهند.
اما موضوع از اینها هم فراتر است. شواهد روی هم جمع میشود. و اگر صدای من به کاخ سفید و وزارت امور خارجه میرسد آنها باید بدانند که حجم شواهد و قرائن بیشتر و بیشتر میشود. سرهنگ وسلی مارتین که بهعنوان فرمانده پایگاه به مدت هشت سال در کمپ اشرف بود و مسئول عملیات اطلاعاتی ضدتروریسم در عراق بوده، بارها گفته است و امروز هم تکرار خواهد کرد که هیچ فعالیت تروریستی در کمپ اشرف وجود نداشت و هیچگونه شواهدی که سازمان مجاهدین یک سازمان تروریستی است وجود ندارد. بنابراین ما نظر افرادی که حرفهشان این بوده که کشف کنند و بدانند را شنیدهایم. خانم وزیر و آقای رئیسجمهور این اف.بی.آی، این اطلاعات مرکزی، این ارتش آمریکا و این هم فرمانده پایگاه در اشرف. دیگر چه شواهدی را ما میتوانیم در اختیار شما بگذاریم؟
خبر خوب این است که شواهد بیشتری نیز هست، به مدد دوستان ما در انگلستان. آنها و دوستان ما در اتحادیه اروپا و در کشور زیبای فرانسه همین موضوع را بررسی کردهاند و گفتهاند هیچ دلیلی برای ابقای نام مجاهدین در لیست وجود ندارد و جملگی نام مجاهدین را از لیست حذف کردهاند. پس اگر برای انگلستان و فرانسه و اتحادیه اروپا خوب است... الگوی آنها الگویی است که ما باید از آن پیروی کنیم و همین حالا هم باید این کار را انجام دهیم.
اما هنوز نکات بیشتری وجود دارد! بیشتر است!
دادگاه استیناف که شواهد وزارت امور خارجه ایالات متحده برای ابقای نام مجاهدین در لیست را بررسی کرد رأی داد که این شواهد با شاخصهای لازم مطابقت ندارند و دستور به بازبینی این نامگذاری داد که وزارت امور خارجه اکنون مشغول آن است. شواهد برای دادگاه استیناف کافی نبود.
آنچه حتی جالبتر است این است که در واشنگتن و سراسر این کشور اکنون فضا بسیار دوقطبی شده است. جمهوریخواهان و دموکراتها در رابطه با همه چیز با هم مجادله میکنند. شما نمیتوانید جمهوریخواهان و دموکراتهای کنگره آمریکا را قانع کنید که همگی با هم قبول کنند که امروز جمعه است. با این حال، بیش از صد نماینده، از هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات، قطعنامهیی را امضا کردهاند که از وزارت امور خارجه میخواهد نام مجاهدین را از لیست حذف کند. سناتور کری و سناتور لوین و ۱۱ کمیته سیاست خارجی و ارتش هم خواهان لغو نامگذاری مجاهدین شدهاند. حال، ما میدانیم که فهرست سازمانهای تروریستی هدف مهمی را دنبال میکند. بله این طور است. این فهرست به آمریکا ابزاری را میدهد که فرصت سازمانهای تروریستی برای فعالیت در این کشور و سراسر جهان را از آنها سلب کند. اما همانطور که پاتریک کندی گفت، برای ما بهعنوان یک کشور بسیار مهم است که مطمئن شویم شواهدی وجود دارد که از لیستگذاری آن افراد حمایت میکند و نشان میدهد که آنها تروریستهایی هستند که هدفشان صدمه رساندن به ایالات متحده آمریکاست. حال، آیا کسی وجود دارد که فکر کند مجاهدین میخواهد به آمریکا لطمه بزند؟ این یک ایده مسخره است. و همانطور که پاتریک کندی گفت، ما نمیتوانیم اجازه دهیم که این نامگذاریها و یا لغو آنها به ابزار سیاسی تبدیل شود یا در جهت عمل کردن به خواست یک کشور دیگر باشد. ما نمیتوانیم اجازه دهیم که این لیست ابزار معامله با کشورهای دیگر باشد. این لیست فقط به یک دلیل باید وجود داشته باشد، یعنی وجود شواهد کافی که کسی میخواهد به آمریکا و متحدان آن لطمه وارد کند. حتی یکی از ارگانهایی هم که بر فعالیتهای تروریستی نظارت دارد از سال ۲۰۰۱ یعنی از ۱۰سال پیش به این طرف نتوانسته ثابت کند که حتی یک عضو مجاهدین هم عمل خشونتآمیزی را علیه آمریکا یا هیچیک از متحدان آن انجام داده باشد. شواهد چشمگیر است.
وقتش فرا رسیده است! کاخ سفید و وزارت امور خارجه باید اطمینان حاصل کنند که به شواهد و قرائن احترام گذاشته خواهد شد. کاخ سفید و وزارت امور خارجه باید اطمینان حاصل کنند که عدالت اجرا میشود. کاخ سفید و وزارت امور خارجه باید اطمینان حاصل کنند که اصول پایهیی دموکراسی آمریکا مورد احترام خواهند بود. کاخ سفید و وزارت امور خارجه باید الگوی جامعه بینالمللی را دنبال کنند و نام سازمان مجاهدین را همین حالا از لیست خارج کنند.
پاتریک کندی:
فرماندار رندل همین الآن گفت، اینکه اگر مجاهدین را از لیست خارج کنید شما قدرتی را رها میکنید که سازمان قدرتمندی برای سرنگونی ملاها در تهران است.
امروز اخباری پخش شده بود که گفتند مطمئن نیستند آیا لیبی میتواند خودش را برای بعد از سرنگونی قذافی سازماندهی کند. بحثهایی هست که آیا مردم سوریه میتوانند بعد از اسد خودشان را سازماندهی کنند. بحثهایی هست که مصر بعد از سرنگونی مبارک چگونه میخواهد پیش برود ولی با مقاومت سازمانیافتهیی مانند مجاهدین خلق هیچ شکی وجود ندارد که چه کسی ایران آینده را میسازد و ما هیچ چیزی برای از دست دادن اینجا نداریم.
ما بارها و بارها گفتهایم که لیست تروریستی نباید لیست سیاسی باشد بلکه باید شامل آن سازمانهایی باشد که تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا هستند. الآن اینجا کسی را خواهیم داشت که علیه تروریسم مبارزه کرده و میداند لیست تروریستی چیست و چه کسی باید در آن قرار بگیرد و چه کسی نباید قرار بگیرد و آن هم رئیس سابق اف.بی.آی تحت نظامهای جمهوریخواه و دموکراتیک آقای لوئیس فری است.
لوییس فری، رئیس اداره تحقیقات فدرال۱۹۹۳ ـ ۲۰۰۱
بسیار متشکرم پاتریک کندی، آقای فرماندار، و همکاران من که اینجا حضور دارند. و از همه مهمتر از شما متشکرم، شما که حضار فوقالعادهیی هستید. لطفاً خودتان را تشویق کنید.
و از شما خانم رجوی بهخاطر سخنان شیوا و برنامه ۱۰ مادهیی آزادی در مورد آزادیهای پایهیی، مذهب و زنان که الگویی از حقوقبشر است، تشکر میکنم. همانطور که به شما در پاریس گفتم: به مجرد اینکه نامگذاری اشتباه این سازمان لغو شود، ما از شما تقاضا میکنیم به اینجا سفر کنید و من هم مقر اف.بی.آی را به شما نشان خواهم داد.
دوستان و خانوادههای ما، در بسیاری موارد در اشرف، صدای شما را میشنوند و نیروی شما را حس میکنند و سخنان رهبر بزرگ دوران جنگ، وینستون چرچیل را به یاد دارند که میگفت: هرگز، هرگز، هرگز تسلیم نشوید. و برای ما مایه افتخار است که امروز همکاران ما، خانوادههای مردان، زنان اشرف که تسلیم نشدهاید کنار شما و در گهواره آزادی یعنی واشنگتن دی.سی بایستیم و صحبت کنیم.
شما میدانید که امروز ما در فاصله زمانی بین یک زلزله و گردباد در اینجا هستیم، اما صدای شما، صدای شما در حمایت از آزادی امروز قویتر و رساتر است و بازتابش در ساختمان پشت سر ما از هر گردباد و زمینلرزهیی بیشتر است. شما واقعاً عالی هستید به این خاطر که شما بازتاب طنین آزادی و تغییر هستید. و چقدر خوب است که در آمریکا و بسیاری از نقاط دیگر به جز تهران شما میتوانید دور هم جمع شوید، فعالیت کنید، استدلال ارائه دهید و از حقوق خود دفاع کرده و طلب آزادی کنید. خدا شما را برای انجام این فعالیتها حفظ کند.
من هم مثل فرماندار رندل میخواهم به اختصار با کسانی که در طبقه هفتم ساختمان پشت ما هستند و همچنین در کاخ سفید که در امتداد همین خیابان است، صحبت کنم. امروز ما میخواهیم با آنها در مورد فاکتها، شواهد، حقیقت، و همچنین واقعیت صحبت کنیم. یکی از کارهایی که وکلا هنگام آماده کردن استدلالات خود میکنند این است که استدلالات طرف مقابل را هم جمع میکنند و همچنین سعی میکند ببیند چه کسانی علیه آنها موضع دارند. البته آن طرف وکلای مدافع قرار دارند، اما مدافعان چه کسانی هستند؟ حال اگر همین سؤال را امروز در اینجا مطرح کنیم، باید پرسید چه کسی مخالف این نظر است که مجاهدین یک سازمان تروریستی نیست؟ خب، دو طرف وجود دارد: یکی رژیم در تهران و دیگری نامگذاری اشتباه در وزارت امور خارجه آمریکا.
آیا تا بهحال شنیدهاید که یک مقام سابق دولت، چه محترم و چه رسوا، در هیچ کجای آمریکا یا سایر نقاط رسماً بگوید که مجاهدین دارای تمایلات تروریستی است؟ آیا این تصادفی است که هیچ کس در آن سطح این را نمیگوید؟ خیر، ابداً. فرماندار رندل قبلاً در مورد این صحبت کرد که رئیس اف.بی.آی، رؤسای اداره اطلاعات مرکزی آمریکا، وزیر سابق امنیت ملی که افسران آن امروز در ساختمان پشت ما مشغول حفاظت از حقوقمان هستند، وزرای دادگستری، مدیر دفتر ضدتروریسم در وزارت امور خارجه، سفرا، چند رئیس ستاد مشترک ارتش، فرمانده نیروهای دریایی، فرمانده ناتو، آیا لحظهیی هم میتوانید فکر کنید هیچیک از ما در اینجا بایستیم و چنانچه ذرهیی غیر از این واقعیت داشته باشد بگوییم که مجاهدین یک سازمان تروریستی نیست؟ ابداً. همانطور که گفتم هیچکس به غیر از رژیم تهران موضع مخالف را نگرفته است.
اگر شما باور کنید که من تا حد کمی در مورد تروریسم سررشته دارم… آیا به این اعتقاد دارید؟ خب، پس من دوباره تکرار میکنم: مجاهدین از حیث حقوقی و حقیقی هیچ جایی در لیست وزارت امور خارجه ندارد. خانمها و آقایان، این یک مسأله پیچیده از حیث واقعیات نیست. من به خانم وزیر کلینتون و تصمیماتی که او باید در این ساختمان، طبقه هفتم ساختمان پشت ما بگیرد غبطه نمیخورم. حتی در همین شش ماه اخیر، تصمیمات آمریکا در رابطه با تونس، مصر، لیبی، بحرین، یمن، تصمیمات پیچیدهیی بودند و من خوشحالم که در جایگاهی نیستم که باید تصمیمات سیاست خارجی را در شرایط بحرانی بگیرم. اما با ملاحظه فاکتها و شواهد و قبول اینکه به هیچوجه شواهد واقعی و معتبری در حمایت از ابقای نام مجاهدین در لیست وجود ندارد، این اصلاً موضوع پیچیدهیی به نظر نمیرسد.
وینستون چرچیل نقلقول بسیار خوب دیگری را هم دارد؛ او گفت اگر قرار باشد زمانی را به یاد آوریم که میتوان به آمریکا اعتماد کرد که کار درست را انجام دهد وقتی است که تمام راههای ممکن دیگر را آزمایش کرده باشد. خب، ۱۴سال است که نام سازمان مجاهدین به غلط و بهطور ناموجه در لیست است. فاکتهایی که ما از قول شماری از سخنرانان خود شنیدم برخلاف آن است. این سازمانی است که خشونت و تروریسم را رد میکند تسلیحات خود را به آمریکا تحویل داده است که در مورد آن تا چند لحظه دیگر میشنویم. اطلاعاتی را در مورد برنامه تسلیحات اتمی رژیم ایران افشا کرده است که به آمریکا و دولتهای دیگر کمک کرده است. این سازمانی است که تمامی شاخصهای لازم برای رد تروریسم در قبال آن صادق هستند و هیچ نیتی برای ارتکاب فعالیتهای تروریستی ندارد. بنابراین، باید این موضوع را بررسی کرد و باید درک کرد که چقدر این موضوع در قبال این تصمیم مهم است.
خانمها و آقایان، دادگاه استیناف، یک سال پیش به وزیر امور خارجه گفت که آنها حق دفاع مجاهدین را از طریق عدم شفافیت نقض کردهاند و دادگاه همچنین حکم صادر کرد که منابع مورد استناد وزارت امور خارجه برای توجیه نامگذاری این گروه، نامشخص، غیرموثق و غیرمعتبر بودهاند. ما هیچ پاسخی را از طرف وزارت امور خارجه به آن حکم نشنیدهایم به جز اینکه آنها مشغول بررسی آن هستند. خب، طول دادن بررسی بعد از مدتی تبدیل به نقض پروسه میشود. در حوزه قانون، عدم پاسخ به یک دادگاه بعد از مدتی اهانت آمیز میشود. وقت آن رسیده است که وزیر امور خارجه قاطعانه اقدام کند و نام سازمان مجاهدین را از لیست حذف نماید.
من در سال ۱۹۹۷ در این شهر واشنگتن کار میکردم، یعنی همان زمانی که وزارت امور خارجه نام این سازمان را در لیست گنجاند. این یک تصمیم سیاسی بود که ما درک میکردیم درحالیکه با پارامترهای حقیقی آن موافق نبودیم. نام این سازمان در لیست گنجانده شد چرا که وزارت امور خارجه و کاخ سفید اعتقاد داشتند آنها میتوانند گفتگوی سازندهیی را با خاتمی آغاز کنند، کسی که اگر به یاد داشته باشید از او بهعنوان یک رئیسجمهور جدید مدره نام برده میشد. این عمل موفقیتآمیز نبود. مماشات در سال ۱۹۹۷ موفقیتآمیز نبود. در سال ۲۰۰۴، به دولت جمهوریخواه گفته شد بمبگذاریهای کنار جادهیی که منجر به کشته شدن سربازان آمریکایی در عراق میشد تا زمانیکه نام مجاهدین در لیست باقی بماند، متوقف خواهد شد. دولت هم موافقت کرد. مماشات ۱۴سال است که موفقیتآمیز نبوده است، همچنان که در سال ۱۹۳۳ موفق نبود و هیچگاه هم در قبال رژیم تروریستی تهران موفق نخواهد بود.
خواست ما از خانم وزیر و همکاران او در وزارت امور خارجه بسیار ساده است، کسانی که که ما بسیار برای آنها احترام قائلیم: فاکتها را ملاحظه کنید و تصمیم بگیرید. اما لطفاً تصمیمتان را همین حالا بگیرید چون حیاتی است که اقدام کنید. همانطور که حمله رژیم تهران به تفنگداران ما در بیروت و افسران نیروی هوایی در برجهای خوبر در سال ۱۹۹۶ نشان داده است، سیاست خارجی رژیم تهران صدور تروریسم بوده است که هدف اصلی آن آمریکا و متحدان آن بودهاند، اما مهمتر و بیرحمانهتر علیه مردم خودش بوده است، مثلاً دانشجویانی که در سال ۲۰۰۹ قیام کردند و همچنان صدای خود را علیه این ارعاب و خفقان و در حمایت از آزادی بلند میکنند.
این تصمیم خیلی به تأخیر افتاده است. قضیه فقط این نیست که این نامگذاری همچنان ادامه دارد و تصمیمیگرفته نمیشود. همانطور که فرماندار رندل گفت، این نامگذاری به رژیم تهران مجوز قتل رزمندگان آزادی را میدهد و این نکته مهمی است که ما باید امروز در اینجا برای کاخ سفید و وزارت امور خارجه تشریح کنیم. هر لحظهیی که این سازمان طولانیتر توسط دولت آمریکا نامگذاری شود، به رژیم جنایتکار تهران مجوز داده میشود تا رزمندگان آزادی را در داخل ایران و ساکنان اشرف را که شجاعانه نبرد برای آزادی را، در خارج از مرزها رهبری میکنند، دستگیر، بازداشت و شکنجه کند و بکشد. این مجوز کشتار تنها زمانی از میان خواهد رفت که لیستگذاری لغو شود. این کار باید انجام شود و همین حالا هم باید صورت گیرد.
در انتها، همانطور که گفتم، ما میخواهیم بدانیم چه کسی با این موضوع مخالفت میورزد. البته میدانیم رژیم ایران مخالف است زیرا این سازمان تنها سازمان معتبر مقاومت برای آزادی است که علیه ترور و سلطه آن مبارزه میکند. اما سایر مخالفان چه کسانی هستند؟ نخستوزیر عراق، کسی که به مدد ایالات متحده آمریکا و متحدان آن بر سر کار آمده است. همین روز گذشته او بیانیهیی در حمایت از بشار اسد در سوریه که شما آن را دیدید، صادر کرد. آمریکا شخصاً و بهطور سیاسی مسئول امنیت آن افراد است. ما با آنها توافقنامه داریم و به آنها تضمین حفاظت دادیم. ما از دولت میخواهیم که این کار را انجام دهد و به تأخیر پایان دهد، ابهام پراکنی را متوقف کند، پروسه بررسی خود را به نتیجه برساند، هرچه که باشد، و درک کند که این سازمان نباید در لیست قرار بگیرد. از آن پس برعهده شما خواهد بود و من مطمئنم که موفق میشوید راه منتهی به آزادی را به پایان منطقی آن برسانید.
از شما بسیار متشکرم.