روزنامه مترو فرانسه ۱۶ فوریه با افشین علوی عضو کمیسیون خارجی شورای ملی مقاومت ایران گفتگویی داشت: تظاهراتی که دوشنبه در ایران برگزار شد بار دیگر مسأله سرایت احتمالی قیام مصر را مطرح میکند. اما آیا تأثیرات متقابل میتواند به کشوری سرایت کند که سرکوب در آن بیرحمانه است و تلاش میکند هرگونه خواستهای را خفه کند؟ ویژگیهای این قیام ایرانی چیست و چقدر احتمال موفقیت دارد؟ افشین علوی عضو کمیسیون امور خارجه شورای ملی مقاومت قبول کرد که به سوالات ما پاسخ گوید.
خبرنگار میپرسد شما تحلیلتان از قیامی که دوشنبه در ایران صورت گرفت چیست؟ نقش نمونههای تونس و مصر چه بوده است؟
علوی پاسخ میدهد: این قیام علامتی از یک شروع جدید است به سمت تغییر دمکراتیک در ایران. البته که جنبشهای تونس و مصر روی جوانان ایرانی تأثیر داشته است، جوانانی که قبل از آن هم در سال ۲۰۰۹ یک جنبش اعتراضی بهراه انداختند که با خونریزی سرکوب شد. شعار اصلی مشخصاً «مبارک، بن علی، نوبت سید علی»! بود. اما دو تفاوت وجود دارد که باید روی آن انگشت گذاشت. در میدان تحریر، مصریها خواستار رفتن مبارک شدند و تا آخر این خواسته ایستادند. آنچه که امروز ایرانیها در خیابانها میخواهند سرنگونی رژیم است. تظاهرکنندگان عکسهای ولیفقیه خامنهای را آتش زدند. آنها خواستار جمهوری ایرانی و نه اسلامی شدند. آنها شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه دادند، یعنی پایان ستون فقرات این سیستم. مردم ایران یک تغییر چهره نمیخواهند، بلکه تغییر نظام را میخواهند. تفاوت دوم در نحوه سرکوب بهطور خاص شدید در ایران است. از اولین تظاهرات، حکومت به سمت مردم شلیک میکند، هزاران نفر را از روز دوشنبه تاکنون دستگیر کرده است. اگر رژیم پا بر جا است تنها بهخاطر درجه سرکوب است.
سؤال خبرنگار: آیا میتوان انتظار یک تحول به سرعت مصرو تونس را داشت؟
پاسخ علوی: فکر نمیکنم، چرا که خواستهها عمیقتر است و سرکوب شدید تر. و رژیم تنها تجربه سرکوب ندارد بلکه متوصل به دجالگری نیز میشود. بحدی که امروز در تهران برای کسی که خودش کشته است تشییع جنازه ترتیب داده است. حکومت ادعا میکند که جوانی که دوشنبه بهوسیله گلوله کشته است یک طرفدار رژیم بوده است درحالیکه همه کس میداند که این دروغ است. فکر میکنم که متأسفانه مردم ایران قیمت بسیار سنگین تری باید بپردازند.
اما خواستهها آنقدر قوی هستند که همه چیز امکان پذیر است: نباید فراموش کرد که مردم در سال ۲۰۰۹ دست به تظاهرات زدند و حالا دوباره امروز علیرغم هشدارهای دولت در خیابانها هستند. روزهای این رژیم به شمارش افتاده است. رژیم هیچ شانسی ندارد که از سرنوشت خودش بگریزد. این پارامتر خارجی است که نقش تعیین کنندهای خواهد داشت. بستگی به واکنش جامعه بینالمللی دارد. رژیم تاکنون بدون تنبیه مانده است: این رژیمی است که در جهان رکوردار اعدام به نسبت جمعیتش میباشد، اما هیچ دولتی نیست که روابط خودش را مشروط به توقف این جنایات کرده باشد. در سال ۲۰۰۹ غرب و بهطور خاص آمریکا از تظاهرکنندگان حمایت نکردند.
خبرنگار ادامه میدهد: در این رابطه، اوضاع تغییر کرده است، هیلاری کلینتون دوشنبه به «شجاعت» این تظاهرکنندگان ایرانی درود فرستاد. چرا ایالات متحده امروز تصمیم گرفت است که آشکارا حمایت کند؟
علوی میگوید: فکر میکنم که فهمیده است که این رژیم دیگر نخواهد پایید. ولی باید صریحتر باشند. تنها به گفتار اکتفا نکنند و دست به یک حمایت عملی بزنند. بهطور مثال آمریکا هنوز مجاهدین خلق را یک سازمان تروریستی میداند بر خلاف اروپا درحالیکه میداند که این اتهام دروغ است. آمریکا باید دست از سیاست مماشات که دهها سال است در قبال رژیم ملاها دنبال کرده است بردارد. این وضعیت به نفع محافل تجاری و در خدمت منافع آمریکایی در مذاکرات بر سر هستهای بود. با نگهداشتن مجاهدین در لیست تروریستی آمریکا امیدوار بود ایران در زمینه هستهای عقبنشینی کند. امروز این مواضع دیگر قابل حفظ نیستند.
علوی در پاسخ سؤال خبرنگار که میپرسد آیا به نظر شما نخستوزیر میر حسین موسوی و رئیس سابق مجلس مهدی کروبی رهبران معتبری برای این مخالفین هستند، میگوید: اینها در پس خواستههای مردم هستند. آنها از داخل خود رژیم برآمدهاند و اصل آن را زیر سؤال نمیبرند، و جوانان به آنها گوش فرا نمیدهند. بلکه مردم از شکافی که در درون رژیم پیش آمده برای سرنگونی تمامیت رژیم استفاده میکنند. موسوی و کروبی در حاشیه این جنبش هستند. نمایندگان رژیم با این وجود خواستار مرگ آنها شدند: رژیم آنقدر ضعیف است و آنقدر وحشتزده است که حتی کسانی را که در اساس تمامیت رژیم را زیر سؤال نمیبرند نمیتواند تحمل کند.
خبرنگار از علوی میپرسد به صفت شورای ملی مقاومت شما فعالانه در این جنبش اپوزیسیون شرکت دارید. روابط شما با تظاهرکنندگان ایرانی چیست؟ آیا اقدامات دیگری مد نظر است؟
علوی پاسخ میدهد: بله البته، این جنبش ادامه خواهد یافت. تاریخها و قرارها مقرر خواهند شد. و با جوانان ایرانی که شبکههای قدرتمندی ایجاد کردند و از ۲۹ ژانویه که فراخوان برای تشدید اعتراضات در ایران صادر شد، فعال هستند در ارتباط هستیم. آنها بهوسیله اینترنت و تلویزیونهای ماهوارهای قادرند که سانسوری که در ایران هست را دور بزنند و از سوی مجاهدین خلق که در حال حاضر سازمان اپوزیسیونی است که از همه بهتر سازماندهی شده است حمایت میشوند. چنین چهارچوبی ضروری است: با این درجه از سرکوب، هیچ اقدامی نمیتواند بدون سازماندهی شکل بگیرد.
خبرنگار میپرسد شما تحلیلتان از قیامی که دوشنبه در ایران صورت گرفت چیست؟ نقش نمونههای تونس و مصر چه بوده است؟
علوی پاسخ میدهد: این قیام علامتی از یک شروع جدید است به سمت تغییر دمکراتیک در ایران. البته که جنبشهای تونس و مصر روی جوانان ایرانی تأثیر داشته است، جوانانی که قبل از آن هم در سال ۲۰۰۹ یک جنبش اعتراضی بهراه انداختند که با خونریزی سرکوب شد. شعار اصلی مشخصاً «مبارک، بن علی، نوبت سید علی»! بود. اما دو تفاوت وجود دارد که باید روی آن انگشت گذاشت. در میدان تحریر، مصریها خواستار رفتن مبارک شدند و تا آخر این خواسته ایستادند. آنچه که امروز ایرانیها در خیابانها میخواهند سرنگونی رژیم است. تظاهرکنندگان عکسهای ولیفقیه خامنهای را آتش زدند. آنها خواستار جمهوری ایرانی و نه اسلامی شدند. آنها شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه دادند، یعنی پایان ستون فقرات این سیستم. مردم ایران یک تغییر چهره نمیخواهند، بلکه تغییر نظام را میخواهند. تفاوت دوم در نحوه سرکوب بهطور خاص شدید در ایران است. از اولین تظاهرات، حکومت به سمت مردم شلیک میکند، هزاران نفر را از روز دوشنبه تاکنون دستگیر کرده است. اگر رژیم پا بر جا است تنها بهخاطر درجه سرکوب است.
سؤال خبرنگار: آیا میتوان انتظار یک تحول به سرعت مصرو تونس را داشت؟
پاسخ علوی: فکر نمیکنم، چرا که خواستهها عمیقتر است و سرکوب شدید تر. و رژیم تنها تجربه سرکوب ندارد بلکه متوصل به دجالگری نیز میشود. بحدی که امروز در تهران برای کسی که خودش کشته است تشییع جنازه ترتیب داده است. حکومت ادعا میکند که جوانی که دوشنبه بهوسیله گلوله کشته است یک طرفدار رژیم بوده است درحالیکه همه کس میداند که این دروغ است. فکر میکنم که متأسفانه مردم ایران قیمت بسیار سنگین تری باید بپردازند.
اما خواستهها آنقدر قوی هستند که همه چیز امکان پذیر است: نباید فراموش کرد که مردم در سال ۲۰۰۹ دست به تظاهرات زدند و حالا دوباره امروز علیرغم هشدارهای دولت در خیابانها هستند. روزهای این رژیم به شمارش افتاده است. رژیم هیچ شانسی ندارد که از سرنوشت خودش بگریزد. این پارامتر خارجی است که نقش تعیین کنندهای خواهد داشت. بستگی به واکنش جامعه بینالمللی دارد. رژیم تاکنون بدون تنبیه مانده است: این رژیمی است که در جهان رکوردار اعدام به نسبت جمعیتش میباشد، اما هیچ دولتی نیست که روابط خودش را مشروط به توقف این جنایات کرده باشد. در سال ۲۰۰۹ غرب و بهطور خاص آمریکا از تظاهرکنندگان حمایت نکردند.
خبرنگار ادامه میدهد: در این رابطه، اوضاع تغییر کرده است، هیلاری کلینتون دوشنبه به «شجاعت» این تظاهرکنندگان ایرانی درود فرستاد. چرا ایالات متحده امروز تصمیم گرفت است که آشکارا حمایت کند؟
علوی میگوید: فکر میکنم که فهمیده است که این رژیم دیگر نخواهد پایید. ولی باید صریحتر باشند. تنها به گفتار اکتفا نکنند و دست به یک حمایت عملی بزنند. بهطور مثال آمریکا هنوز مجاهدین خلق را یک سازمان تروریستی میداند بر خلاف اروپا درحالیکه میداند که این اتهام دروغ است. آمریکا باید دست از سیاست مماشات که دهها سال است در قبال رژیم ملاها دنبال کرده است بردارد. این وضعیت به نفع محافل تجاری و در خدمت منافع آمریکایی در مذاکرات بر سر هستهای بود. با نگهداشتن مجاهدین در لیست تروریستی آمریکا امیدوار بود ایران در زمینه هستهای عقبنشینی کند. امروز این مواضع دیگر قابل حفظ نیستند.
علوی در پاسخ سؤال خبرنگار که میپرسد آیا به نظر شما نخستوزیر میر حسین موسوی و رئیس سابق مجلس مهدی کروبی رهبران معتبری برای این مخالفین هستند، میگوید: اینها در پس خواستههای مردم هستند. آنها از داخل خود رژیم برآمدهاند و اصل آن را زیر سؤال نمیبرند، و جوانان به آنها گوش فرا نمیدهند. بلکه مردم از شکافی که در درون رژیم پیش آمده برای سرنگونی تمامیت رژیم استفاده میکنند. موسوی و کروبی در حاشیه این جنبش هستند. نمایندگان رژیم با این وجود خواستار مرگ آنها شدند: رژیم آنقدر ضعیف است و آنقدر وحشتزده است که حتی کسانی را که در اساس تمامیت رژیم را زیر سؤال نمیبرند نمیتواند تحمل کند.
خبرنگار از علوی میپرسد به صفت شورای ملی مقاومت شما فعالانه در این جنبش اپوزیسیون شرکت دارید. روابط شما با تظاهرکنندگان ایرانی چیست؟ آیا اقدامات دیگری مد نظر است؟
علوی پاسخ میدهد: بله البته، این جنبش ادامه خواهد یافت. تاریخها و قرارها مقرر خواهند شد. و با جوانان ایرانی که شبکههای قدرتمندی ایجاد کردند و از ۲۹ ژانویه که فراخوان برای تشدید اعتراضات در ایران صادر شد، فعال هستند در ارتباط هستیم. آنها بهوسیله اینترنت و تلویزیونهای ماهوارهای قادرند که سانسوری که در ایران هست را دور بزنند و از سوی مجاهدین خلق که در حال حاضر سازمان اپوزیسیونی است که از همه بهتر سازماندهی شده است حمایت میشوند. چنین چهارچوبی ضروری است: با این درجه از سرکوب، هیچ اقدامی نمیتواند بدون سازماندهی شکل بگیرد.