728 x 90

-

تأثیر قاطع افشاگریهای مقاومت در چرخش تعادل بین‌المللی علیه رژیم

-

 -
-
روز چهارشنبه 7مهر ضربه‌یی خرد کننده بر رژیم وارد آمد و آن هنگامی بود که اوباما رئیس‌جمهور آمریکا، با صدور فرمانی 8تن از سردمداران ارگانهای سرکوب رژیم را به‌خاطر نقض حقوق‌بشر و جنایتهای سرکوبگرانه علیه مردم ایران، در لیست تحریمها قرار داده و اعلام کرد آنها ممنوع السفر شده و داراییهایشان منجمد و مسدود گردیده است.

متعاقباً کاخ سفید تأکید کرد: ”آمریکا در کنار کسانی در ایران که می‌خواهند صدایشان شنیده شود، ایستاده است “. ناظران سیاسی، این اقدام دولت آمریکا و رئیس‌جمهور این کشور را، یک تغییر مهم در رویکرد این کشور نسبت به رژیم آخوندی می‌دانند.
با این‌که سیاست آمریکا از ابتدای روی کارآمدن باراک اوباما، مذاکره و مصالحه با رژیم حاکم بر ایران و پرهیز از رویارویی با آن بود، چگونه به این نقطه رسید؟ چه عامل یا عواملی در این تغییر، مؤثر و تعیین‌کننده بوده‌اند؟ و فاصله ژانویه 2008 تا سپتامبر 2010، چگونه طی شد؟

در این بررسی تلاش می‌کنیم به این سؤالات پاسخ دهیم.
وقتی اوباما روی کارآمد، تردیدی باقی نگذاشت که خواهان تعامل و مذاکره با رژیم آخوندی است. اوباما در اولین مصاحبه‌ی تلویزیونی خود اظهار داشت که واشنگتن آماده است دست خود را به سوی ایران دراز کند، اگر رژیم ایران ”مشت خود را باز کند“.


اوباما بار دیگر در اول فروردین88، خواستار ”گفتگویی مبتنی بر صداقت و احترام متقابل شد. اما متقابلاًًًً رژیم، خواستار مشاهده اقدامات عملی از جانب او و دولتش گردید.

سیاست اوباما و دولت آمریکا در مورد تعامل با رژیم حتی در جریان قیام و تا ماهها تغییری نکرد. او و دولتش، حتی از نامشروع شناختن خیمه‌شب بازی انتخاباتی رژیم هم خودداری می‌کردند:
اوباما: ”مسلم است که همه ما خبرهای مربوط به ایران را دنبال می‌کنیم. من می‌خواهم صریحاً بگویم که این به خود ایرانیان مربوط است که تصمیم بگیرند رهبرانشان چه کسانی باشند. ما به حق حاکمیت ایرانیها احترام می‌گذاریم ما در صحنه حضور نداشتیم و ناظران بین‌المللی در ایران نبودند، لذا نمی‌توانم به‌طور قطع و یقین بگویم که در مورد انتخابات چه گذشته است“. (تلویزیون سی.ان.ان)

این سیاست، به‌شدت از جانب مردم و مقاومت ایران نکوهش می‌شد. رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت در سخنرانی فراموش نشدنی خود در ویلپنت پاریس (خرداد1388)، سیاست مماشات با فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران را تقبیح کرد و پرسیدکه از 30سال مماشات با رژیم چه چیزی به دست آوردید:
مریم رجوی: ”ما می‌پرسیم آیا حداقل احترام به مبارزه آزادی‌خواهانه میلیونها ایرانی ایجاب نمی‌کند که هرگونه امتیاز دادن از جیب ملت و مقاومت ایران و سیاست چانه زدن با جنایتکاران حاکم متوقف شود؟ البته ما همیشه گفته‌ایم اگر مذاکره با چنین رژیمی فایده دارد دریغ نکنید!
اما فرصت‌دادن به ولی‌فقیه و خانه‌شاگرد او، میدان دادن به یک افعی اتمی است که هرگز کبوتر نمی زاید. دولت سابق آمریکا هم، از 28 بار مذاکره مخفی و علنی با این رژیم هیچ چیز به‌دست نیاورد.
باور کنید که راه‌حل ایران، همان راه‌حل سوم، است: تغییر دموکراتیک و برقراری حاکمیت مردم به‌دست مردم و مقاومت ایران“.

بازتاب این سخن و خشم مقاومت ایران، در شعارهای مردم و قیام‌آفرینان در جریان قیام شنیده شد. آنجا که شعار می‌دادند، «اوباما، اوباما، یا با اونا یا با ما!»
اوج آگاهی و درک سیاسی مردم میهنمان که در این شعار دیده می‌شود، به راستی غرورانگیز است. این شعار به روشنی این را به جامعه بین‌المللی و همه دولتها و قدرتهای خارجی گوشزد می‌کرد، که باید بین این رژیم ضدمردمی و ضدایرانی با مردم ایران یکی را انتخاب کنند. نمی‌شود ادعا کنند که ما در طرف مردم ایران هستیم و از مردم ایران حمایت می‌کنیم، اما در عین حال با این رژیم که دشمن‌ترین دشمنان مردم ایران است دست داده و دم از دوستی و تفاهم بزنند.
 


بازتاب سیاست مماشات آمریکا در رویارویی با بحران اتمی رژیم
این سیاست مماشات و باج دادن، طبعاً در همه زمینه‌ها دیده می‌شد. در زمینه اتمی از طرف آمریکا و کشورهای 5+1تماماً مدارا و امتیاز دادن به رژیم بود، که طبعاً اثرآن جری‌تر شدن هر چه بیشتر رژیم بود.

در زمینه حقوق‌بشر هم که تقریباً هیچ حرفی در میان نبود.
به‌رغم این‌که پارلمانها در حمایت از مقاومت ایران مستمرا علیه رژیم موضع‌گیری می‌کردند و سیاستهایش را محکوم می‌کردند، اما دولتها سیاست مماشات با رژیم را در پیش گرفته بودند:
4/فوریه/2009: در پایان نشست مدیران سیاسی شش کشور (5+1) در ویسبادن آلمان، بیانیه‌ای صادر شد که طی آن اعضای شرکت‌کننده از تمایل هیأت حاکمه آمریکا و اوباما برای گفتگوی مستقیم با ایران استقبال کردند.

12/فوریه/2009: لحن و محتوای گزارش جدید شورای اطلاعات ملی آمریکا در خصوص برنامه هسته‌ای ایران: دنیس بلر رئیس این شورا ضمن رد ارزیابی قبلی خود در سال 2007 مبنی بر این‌که رژیم ایران برنامه‌های نظامی هسته‌ای خود را در سال 2003 متوقف کرده، هم‌چنان از اظهارنظر قاطع خودداری کرده و اعلام کرد: ”ایران احتمالاً به‌لحاظ فنی توانائی تولید اورانیوم غنی شده کافی برای سلاح هسته‌ای در فاصله‌ سالهای 2010 تا 2015 را دارا خواهد بود. ارزیابی ما این است که ایران به‌دلیل مشکلات فنی و برنامه‌ای بعید است تا سال 2013 به این توانایی دست یابد ”.

3/مارس/2009: شش کشور در شورای حکام آژانس با صدور بیانیه مشترکی تصریح کردند: ”ما قویاً به یک راه‌حل دیپلوماتیک همه‌جانبه شامل گفتگوی مستقیم، متعهد باقی می‌مانیم و به ایران اصرار می‌کنیم که فرصت را برای تعامل با ما مغتنم شمرده و از فرصت‌ها برای یک راه به جلوی مذاکراتی، حدأکثر استفاده را بنماید ”.
 




واکنش رژیم در قبال سیاست مماشات
رژیم در برابر سیاست مماشات، یک بازی دوگانه را به پیش برد:
اوباما در ابتدای ریاست جمهوریش خیلی برای رژیم دست تکان می‌داد و لحن صحبت احمدی‌نژاد، زمین تا آسمان با لحنی که امروز درباره اوباما به‌کار می‌برد، متفاوت بود. خامنه‌ای یکبار لو داد که اوباما و احمدی‌نژاد با هم نامه‌نگاری هم داشته‌اند. اما در زیر این ژست فریبکارانه، رژیم کار خودش را در زمینه اتمی پیش می‌برد و با اعلام علنی آن می‌خواست هم نان قدرت‌نمایی آن را بخورد و هم آمریکا را فریب داده و به‌دنبال خودش بکشاند.

6/آوریل/2009 برابر 17فروردین 88: رژیم، نمایشی با عنوان سومین سالروز ملی فناوری هسته‌ای، با شرکت احمدی‌نژاد و شماری از مقامات لشکری و کشوری در اصفهان برگزار کرد. در ابتدای این مراسم، رئیس سازمان انرژی اتمی رژیم اعلام کرد که چرخه سوخت هسته‌ای در ایران کامل شده و در این راستا، تا امروز حدود 7هزار دستگاه در نطنز نصب شده و طی برنامه پنج ساله این رقم به 50هزار خواهد رسید. 3روز بعد احمدی‌نژاد گفت که رژیم به فناوری هسته‌یی دست پیدا کرده است و ماشینهای پیشرفته‌تری برای غنی‌سازی را آزمایش نموده است. او این اظهارات را هنگام افتتاح اولین نیروگاه تولید سوخت هسته‌یی در نزدیکی اصفهان بیان کرد.

دو پارامتر مهم در جهت سیاست مماشات و امتیاز دادن به رژیم آخوندی
طی این مدت دو پارامتر مهم در جهت سیاست مماشات و امتیاز دادن و خدمت به رژیم آخوندی، عمل می‌کردند و تأثیرات قابل توجهی در سمت دادن قضایا به نفع رژیم داشتند. یکی از آنها سولانا مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بود و یکی هم البرادعی مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، که خوشبختانه هر دو کنار رفتند و بند و بستهای البرادعی با رژیم از پرده بیرون افتاد.

8/آوریل/2009: در پایان نشست مدیران سیاسی شش کشور در لندن، ‌ طی بیانیه‌ای اعلام شد: از خاویر سولانا، کمیسر سیاست خارجی اتحادیه اروپا می‌خواهیم تا دعوتنامه‌ای را برای دولت جمهوری اسلامی ایران جهت ملاقات با نمایندگان سه کشور اروپائی+3 (E3+3) ارسال نماید تا با هم بتوانیم یک راه‌حل دیپلوماتیک در خصوص این موضوع حساس پیدا کنیم.

روز 2/سپتامبر/2009 برابر با 11شهریور 88، رویتر گزارش داد: البرادعی می‌گوید که ایران در آینده نزدیک به تسلیحات هسته‌ای دست پیدا نخواهد کرد و تهدید اعلام شده جوسازی است.
در همان روز، نشست مدیران سیاسی شش کشور در آلمان بدون صدور هیچ بیانیه‌ای پایان پذیرفت و نماینده آلمان در مصاحبه‌ای نتایج آن را به این شرح اعلام نمود:
”… درخواست از ایران برای پذیرش پیشنهاد شش کشور جهت گفتگوهای مستقیم هسته‌ای براساس احترام متقابل“.

9/سپتامبر/2009: رژیم آخوندی بسته پیشنهادی به روز شده خود را به نمایندگان شش کشور در تهران ارائه داد.
البرادعی مجدداً در تاریخ 9سپتامبر2009 (18شهریور 88) به امداد رژیم شتافت و اعلام کرد:
”اخبار مبنی بر وجود اسنادی در آژانس، مبنی بر این‌که ایران روی بمب هسته‌ای کار کرده است، بی‌اساس بوده و با انگیزه‌های سیاسی منتشر می‌شوند. آژانس مجدداً تکرار می‌کند که هیچ سند قطعی در خصوص این‌که ایران برنامه سلاح هسته‌ای داشته یا دارد، وجود ندارد“.

متعاقباً روز 11سپتامبر2009 آمریکا پیشنهاد تهران برای گفتگو با شش قدرت جهان را پذیرفت، اما روز بعد متکی وزیر خارجه رژیم با تحقیر طرفهای مقابل گفت که ایران از برنامه هسته‌ای خود در برابر غرب کوتاه نخواهد آمد.

17/سپتامبر/2009: رویترگزارش داد که رژیم ایران با شش قدرت جهان در ژنو دیدار می‌کند.
رژیم در ادامه مانورهای خود ابتدا در گفتگوها، اعلام کرد انتقال عمده اورانیوم غنی شده خود به خارج از کشور را می‌پذیرد. اما در عین حال مقامهای رژیم به خبرنگاران گفتند که رژیم هنوز آمادگی خود برای اجرای این قرارداد را تایید نکرده است.

23/سپتامبر/2009: اول مهر 88: نشست وزرای خارجه شش کشور و سولانا در نیویورک در خصوص موضوع هسته‌ای ایران برگزار شد. پس از این نشست که در حاشیه اجلاس شصت‌و چهارم مجمع عمومی سازمان ملل برگزار شد، میلیبند وزیر خارجه انگلیس با قرائت بیانیه‌ای ضمن ابراز نگرانی از برنامه هسته‌ای رژیم ایران گفت:
”ما اقدامات اخیر ایران در خصوص همکاری با آژانس را تصدیق می‌کنیم و ایران را تشویق می‌کنیم تا به‌منظور حل‌وفصل موضوعات باقیمانده‌ای که نیاز به روشن سازی دارند تا ابعاد نظامی برنامه هسته‌ای ایران را مستثنی سازد، همکاری نماید ”.

مطبوعات آمریکا مثل واشنگتن تایمز مورخ اول دی 88 فاش کردند که اوباما یک پیام ویدیویی برای احمدی‌نژاد فرستاده بود و در آن گفته بود آمریکا خواهان همکاری با رژیم ایران است اما رژیم پوسیده ولایت‌فقیه توان کمترین انعطافی را نداشت و دست رئیس‌جمهور آمریکا را پس زد.
روزنامه واشنگتن پست نوشت: ”یک روز بعد از پیام ویدیویی بی‌سابقه اوباما به رژیم ایران، خامنه‌ای گفت که او تغییری در سیاست آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی نمی‌بیند ”. (واشنگتن تایمز: 880101)


افشاگری خرد کننده مقاومت و تغییر تعادل قوا
عجیب این بود که این همه مماشات و امتیاز دهی کشورهای 5+1 به آخوندها در حالی بود که قیام کنندگان در داخل کشور، نفس رژیم را به شماره انداخته بودند. اما درست در چنین موقعیتی، مقاومت ایران یک بار دیگر وارد صحنه شد و با افشاگری خردکننده خود، تعادل قوا را تغییر داد.
روز دوم مهر88، مهدی ابریشمچی، مسئول کمیسیون صلح شورای ملی مقاومت ایران، در یک کنفرانس مطبوعاتی در پاریس، یک مرکز و یک سایت فعال در پروژه ساخت کلاهکهای هسته‌یی رژیم را که تاکنون از سوی حکومت آخوندی به‌شدت مخفی نگاه داشته شده بود افشا کرد.
 



مسئول کمیسیون صلح شورای ملی مقاومت ایران خاطرنشان ساخت: ”فاشیسم دینی حاکم بر ایران نه تنها چیزی را در پروژه ساختن بمب اتمی‌کند یا متوقف نکرده بلکه تاآنجا که توانسته این پروژه را تسریع کرده است و ساخت همه اجزاء بمب اتمی را همزمان به پیش می‌برد“.
در پی این افشاگری که ضربه خردکننده‌یی به بساط فریبکاریهای رژیم وارد آورد، سیر حوادث وارد مسیر دیگری شد.
در 29مهر 88، آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای به‌منظور باصطلاح اعتماد سازی بین طرفین و کاهش اورانیوم انباشته شده توسط رژیم، پیشنهاد داد تا اورانیوم 5/3درصدی رژیم ایران که می‌تواند برای مصارف نظامی تا درجات بالاتر تغلیظ شود، با اورانیوم 20درصدی که فقط برای مصارف غیرنظامی ساخته شده، مبادله شود. رژیم قاعدتاً می‌بایست از این پیشنهاد استقبال می‌کرد، اما دو روز بعد، در تاریخ 31مهر این طرح را رد کرد. و پیشنهاد کرد که افزایش غنی‌سازی را در داخل و زیر نظر آژانس انجام دهد.
اما همزمان با آن، رژیم پیشنهاد مذاکرات دو جانبه یا چند جانبه با کشورهای غربی را مطرح می‌کرد و از طرق دیپلوماتیک اعلام می‌کرد که آماده گفتگو درباره پیشنهاد مبادله سوخت، از جمله انجام این مبادله در یک کشور ثالث است.

کوشنر وزیر خارجه فرانسه در واکنش به این پیشنهاد، طی یک گفتگوی مطبوعاتی گفت که فرانسه معتقد است پاسخ رژیم به پیشنویس وین برای تبادل اورانیوم منفی است. کوشنر اعتراف کرد هیچ‌یک از جلسات مذاکره با رژیم ایران موفقیت‌آمیز نبوده است.
رژیم همزمان با جواب رد به پیشنهاد مبادله اورانیوم، اطلاعاتی درباره سایت قم را که مقاومت ایران در دسامبر 2005 (آذر 84) افشاکرده بود، منتشر کرد تا با خرج اطلاعات سوخته، باصطلاح اعتماد سازی کند. اما این ترفند نتیجه معکوس داشت.

همزمان با ورود بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به ایران، و بازدید آنها از تاسیسات مخفی غنی‌سازی درقم، واشنگتن پست24اکتبر2009 نوشت:
”شورای ملی مقاومت ایران، که اولین بار وجود تاسیسات بسیار بزرگتر اورانیوم ایران در نطنز را در سال 2002 فاش کرد، در دسامبر 2005در کنفرانسی روی تونلهای قم تأکید کرد. اما رژیم ایران گفت این سایت، یک مرکز بسته نظامی است، و هیچ بازرس هسته‌یی اجازه ورود به آن را ندارد… ولی کمتر از یک ماه پس از افشای علنی موجودیت آن، بسیاری از مقامات اطلاعاتی آمریکایی و اروپایی می‌گویند که آنها به شکل فزاینده‌یی متقاعد هستند که هدف از این تاسیسات به‌وضوح تولید اورانیوم به‌شدت غنی شده برای سلاح هسته‌یی بوده است“.

محافل دیپلوماتیک روز 21آبان در وین گفتند که تاسیسات غنی‌سازی اورانیوم فوردو در نزدیکی قم 7سال پیش آغاز شده، اما دولت ایران وجود آن را چندی پیش به اطلاع آژانس رسانده است.
البرادعی مدیرکل سابق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هم روز 24آبان 88 طی گزارشی به شورای حکام آژانس درباره برنامه هسته‌یی رژیم اعلام کرد که اقدام اخیر رژیم ایران در فاش ساختن دومین سایت هسته‌یی‌اش در قم، باعث نگرانیهایی پیرامون احتمال وجود سایتهای سری دیگری شده است.
نکته قابل‌توجه اینجاست که البرادعی تا چند روز پیش از آن، همه چیز را انکار می‌کرد و می‌گفت چیزهایی که درباره رژیم گفته می‌شود، جوسازی است و جای هیچ نگرانی نیست. وی مشخصاً در مورد سایت قم می‌گفت: این تنها یک حفره بزرگ در داخل کوه هست.
به نظر می‌رسد وی که دوره ا‌ش رو به پایان بود، داشت برای آینده خودش سفید سازی می‌کرد.


فعال شدن زنجیره رویدادهای جدید علیه رژیم
27نوامبر 2009 (6آذر 88) آژانس، قطعنامه‌یی را در اجلاسی در وین از تصویب گذراند که در آن از رژیم خواسته شده تا احداث یک سایت غنی‌سازی اورانیوم که تا همین اواخر مخفی نگه‌داشته شده بود را متوقف کند.
اما سلطانیه نماینده رژیم در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی‌گفت: ”نه قطعنامه‌های شورای حکام و نه قطعنامه‌های شورای امنیت… نه تحریمها و نه اقدام نظامی، نمی‌تواند فعالیتهای هسته‌ای ما را متوقف کند. و ایران حتی یک کلمه ازقطعنامه آژانس را اجرا نخواهد کرد و رابطه‌اش با آژانس را نیز تنزل خواهد داد ”.
2روز بعد، 226تن از اعضای مجلس ارتجاع با امضای نامه‌ای از دولت خواستند هر چه سریعتر برنامه و طرح کاهش همکاری خود با آژانس را به مجلس ارائه کند.
بلافاصله با تصویب هیأت دولت گفته شد که رژیم 10 سایت جدید غنی‌سازی اورانیوم در مقیاس سایت نطنز تاسیس می‌کند.

روز 14دسامبر2009 (23آذر) سایت رادیو آلمان گزارش داد: طبق اسناد محرمانه دریافت شده، ایران در حال آزمایش بر روی مرحله نهایی ساخت بمب اتمی است.
دو روز بعد، تلویزیون سی.ان.ان اعلام کرد که رژیم ایران توانسته است مدل تکمیل شده‌ی موشکهای با سوخت جامد خود را به‌مثابه بخشی از طرح دفاع از مرزهای خود با موفقیت آزمایش کند و افزود: این موشکی با دورترین برد خود در میان زرادخانه موشکی ایران می‌باشد که تا 1900 کیلومتر برد دارد و جنوب شرقی اروپا واسرا‌ئیل به راحتی دربرد آن قرار می‌گیرند.

18دسامبر 2009 (27/آذر/88) صالحی رئیس آژانس انرژی اتمی رژیم، از بکارگیری سانتریفیوژهای جدید تا پایان سال آینده خبر داد و گفت که رژیم در حال تولید نسلهای جدید سانتریفیوژ است.
متقابلاًًًً کشورهای 5+1 به رژیم هشدار دادند که ضرب‌الاجل آخر سال (میلادی) جدی است. اما احمدی‌نژاد این التیماتوم بین‌المللی در مورد برنامه اتمی را رد کرد و گفت:
”آنها می‌گویند، ما تا پایان سال مسیحی به ایران فرصت داده‌ایم. مگر آنها کی هستند؟ این ما هستیم که به آنها یک فرصتی دادیم ”.
و روز 12دی 88 تلویزیون رژیم گفت که ایران روز یکشنبه به غرب ”اولتیماتوم ”یکماهه داد تا معامله پایاپای اورانیوم را بپذیرد و به‌نقل از متکی وزیر خارجه رژیم افزود: ”جامعه بین‌المللی فقط یکماه برای تصمیم‌گیری وقت دارد که شرایط ایران را بپذیرد در غیراینصورت ما سوخت 20 درصد را تولید خواهیم کرد ”.

نتیجه‌این‌که شورای امنیت ملل ‌متحد روز ۹ ژوئن ۲۰۱۰ (برابر با ۱۹ خرداد ۱۳۸۹ ) چهارمین قطعنامه تحریم ایران (به شماره 1929) به‌دلیل ادامه فعالیتهای غنی‌سازی اورانیوم را تصویب کرد.


قطعنامه 1929 نشانه چرخش سیاست مماشات به سیاست تحریم
قطعنامه‌1929، قطعنامه بسیار قوی است و چشم‌انداز بسیار تیره‌یی را در برابر رژیم قرار می‌دهد. شورای ملی مقاومت این قطعنامه را نشانه شکست مماشات، چرخش سیاست مماشات به سیاست تحریم و شروع دوران جدید ارزیابی کرد.
 


قطعنامه 1929 علاوه بر این‌که خودش دارای مواد سختی علیه رژیم هست، تحولات را بیش از پیش علیه رژیم سرعت بخشید.
سه هفته پس از تصویب قطعنامه شورای امنیت، تحریمهای مصوب کنگره آمریکا در روز 10تیر89 با امضای رئیس‌جمهور این کشور به قانون لازم‌الاجرا تبدیل شد. این تحریمها، فراتراز تحریمهای ملل متحد، سرمایه‌گذاری در حوزه نفت و گاز و فروش بنزین و فرآورده‌های نفتی به رژیم و شرکتها و بانکهای مرتبط با سپاه پاسداران و برنامه اتمی رژیم را دربرمی‌گیرند. این قانون، هم‌چنین رئیس‌جمهور آمریکا را موظف می‌سازد راجع به آمران و مسئولان کنترل یا هدایت نقض جدی حقوق‌بشر درایران، به کنگره گزارش بدهد و از اختیارات ریاست جمهوری برای اعمال تحریم در مورد بانک مرکزی رژیم ایران و هر بانک و موسسه مالی دیگری که مرتبط با فعالیتهای اتمی یا حمایت از گروههای تروریستی وابسته به رژیم ایران باشد، استفاده کند.

علاوه بر آن، روز 4مرداد کشورهای عضو اتحادیه اروپا، یک بسته تحریمی را به تصویب رساندند. بر اساس این مصوبه بسیاری از بخشهای اقتصادی- سیاسی به‌خصوص صنعت نفت و گاز و حمل‌ونقل رژیم مورد تحریم اتحادیه اروپا قرار می‌گیرند. دیپلماتهای اروپایی، این تحریمها را شدیدترین نوع آن توصیف کرده‌اند.


افشای تأسیسات بهجت آباد و آبیک قزوین، ضربه سنگین بر رژیم آخوندی
روز 18شهریور ماه گذشته، مقاومت ایران یک بار دیگر ضربه سنگینی را بر رژیم آخوندی و سوداهای شوم اتمی آن وارد کرد.
خانم سونا صمصامی و آقای علیرضا جعفرزاده در یک کنفرانس مطبوعاتی در واشنگتن یک رشته تاسیسات گسترده و بکلی مخفی دیکتاتوری آخوندی برای ساختن بمب اتمی را در منطقه بهجت آباد و آبیک قزوین افشا کردند. افشاگریهایی که رئیس آژانس بین‌المللی اتمی و بالاترین مقامهای کشورهای مختلف بر اهمیت و ارزش آنها تأکید کردند.
 



خبرگزاری فرانسه (18شهریور 1389) در گزارشی از این کنفرانس مطبوعاتی نوشت: مقاومت ایران روزپنجشنبه ازیک سایت غنی‌سازی درکوههای شمال غرب ایران که توسط وزارت دفاع اداره می‌شود، پرده برداشت. اطلاعات به دست آمده توسط مجاهدین خلق ایران حاکی است که رژیم ایران شروع به ساختن این سایت درآبیک در 120 کیلومتری شمال غرب تهران کرده است.
سرانجام روز 7مهر با فرمان رئیس‌جمهور آمریکا، 8تن از بالاترین مهره‌های جنایت و سرکوب رژیم به‌خاطر نقض حقوق‌بشر مردم ایران در لیست ممنوعه رژیم قرار گرفتند. این نشانه بارزی از شکست و چرخش سیاست مماشات و آغاز دوران جدیدی علیه رژیم است.

خود رئیس‌جمهور آمریکا روز سوم مهرماه به‌وضوح به شکست سیاست مماشات که طی یکسال و نیم گذشته دنبال می‌کرد و آسیبی که شخصاً از این بابت متحمل شده، اذعان کرد و با اشاره به فریبکاری رژیم آخوندی در برنامه اتمی‌اش گفت:
”من در آغاز ریاست جمهوریم تا حدود زیادی هزینه سیاسی تحمل کردم چون واضح است که مردم آمریکا از رابطه داشتن با حکومتی که رئیس‌جمهورش چنین حرفهای مشمئزکننده‌ای می‌زند حذر دارند“.

شورای ملی مقاومت قطعنامه 1929 را به‌عنوان نشانه چرخش سیاست مماشات به سیاست تحریم، ارزیابی کرد. کما این‌که می‌بینیم این تحریمها چگونه ولایت منفور خامنه‌ای را درهم ریخته و آن را باشتاب درگرداب بحرانهای درونی و بیرونی فروبرده است.

این مطلب را با قسمتی از سخنرانی رئیس‌جمهور مریم رجوی در گردهمایی عظیم ایرانیان در خرداد 1389 در تاورنی به پایان می‌بریم:
”… به شما می‌گوییم حالا دیگر پایان این راه است. زیرا بر شما هم ثابت شد که این رژیم فرتوت، تحمل کمترین انعطاف و انبساطی ندارد. پس بر شماست که تمام راهی را که به خطا رفتید بازگردید. از نظر ما قطعنامه جدید شورای امنیت و تحریمهای جداگانه آمریکا و اروپا لازم بود، اما کافی نیست. در عین حال، تأکید داریم که در اجرای مفاد آن تعلل نکنید! خواسته ملت ایران البته بسیار فراتر از این است: مردم ایران برآنند که این رژیم باید برود“.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/fe6df21c-1c92-452c-8e57-6059bcb8c38f"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات