728 x 90

اعتراض معلمين,اعتراضات كارگري,اعتصاب زندانيان,روز

یک هفته باقیام - ۸۹۰۶۱۸

-

شعارنویسی به مناسبت سالروز تاسیس سازمان
شعارنویسی به مناسبت سالروز تاسیس سازمان
در هفته گذشته جوانان قیام‌آفرین مجاهد و مبارز، و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران، با گرامیداشت آغاز چهل و ششمین سال حیات سازمان مجاهدین خلق ایران پیمان خود با نیروی پیشتاز انقلاب نوین مردم ایران را تجدید کردند.
خانواده‌های شهدا و زندانیان سیاسی مجاهد و هم‌چنین جوانان انفلابی در تهران و رشت و اصفهان آغاز چهل و ششمین سال تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران را گرامی داشتند. جوانان قیام‌آفرین با پخش گسترده تراکت و دیوارنویسی این روز تاریخ‌ساز را گرامی داشتند. خانواده‌های مجاهدین در تهران نیز با برگزاری آیین‌هایی آغاز چهل و ششمین سال تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران را گرامی داشتند، هواداران مجاهدین در رشت با نصب تراکت بر مزار میرزا، نام و خاطره بنیانگذاران مجاهدین را گرامی داشتند.

طنین صدای پیشتاز از عمق سیاهچالهای دژخیم
تجدید‌عهد با سازمان و بزرگداشت بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران محدود به خانه‌های هواداران نبود، از سیاهچالهای رژیم و رودرروی دشمن ضدبشری نیز غریو غرور و شادی به‌مناسبت سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین به گوش می‌رسید، علی صارمی زندانی سیاسی در نامه‌یی که انتشار داد نوشت:
به‌نام خدا،
چهل و پنج سال فعالیت مستمر و خستگی‌ناپذیر برای رسیدن به دموکراسی، آزادی، عدالت، پیشرفت و ریشه‌کن کردن فقر و بی‌سوادی، مجاهدین خلق ایران را تا قلب مردم ستمدیده و آزادی‌خواه ایران برده است. اگر‌چه در این نبرد نابرابر رودرروی استبداد تا دندان مسلح قرار گرفتند، ولی از آن‌جایی که سرنوشت نهایی نبرد را خلق تعیین می‌کند نه سلاح، ما پیروزیم،
تار و پود میهنم از نیازی حکایت دارد که در دستان شمایش یافته‌ام.
دجالان روزگار تلاش کردند که شما را از ما بگیرند ولی ما به صخره‌یی چنگ زده‌ایم که هیچ توفانی را یارای کندنش نیست
والسلام، علی صارمی، شهریور ۱۳۸۹

در گرامی‌داشت سازمان پیشتاز مردم ایران و قهرمانیهای اعضایش، علی صارمی در زندان تنها نبود:
طنین صدای پیشتاز از عمق سیاهچالهای دژخیم
زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین بمناسبت بیست و دومین سالگرد قتل‌عام زندانیان سیاسی سال ۶۷ مراسمی را در روز جمعه ۱۲شهریور برگزار کردند. در این مراسم که به‌نام شبی با خاوران برگزار شده بود، زندانیان سیاسی با شعر و سرودخوانی و بیان خاطراتی از شهیدان، یاد شهدای زندانیان قتل‌عام شده را گرامی داشتند.
براساس گزارشی که توسط زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین از این مراسم منتشر شده، آنها ضمن محکوم نمودن کشتار دهه شصت، آن را فاجعه‌یی انسانی و ملی دانستند و صدور احکام سنگین و اعدام برای زندانیان سیاسی بازمانده آن دوره و دیگر زندانیان را به‌عنوان تداوم و تکرار جنایات دهه شصت محکوم کردند.
دژخیمان جنایتکار و کینه‌توز آخوندی که به اعتراف خودشان، هیبت زندانهای رژیم را در حال شکستن و محو شدن می‌بینند، به‌منظور بازگرداندن این ابهت، دست به اقدام جنایتکارانه‌یی زدند.
روز ۱۵شهریور، عوامل وزارت بدنام اطلاعات در زندان گوهردشت کرج به‌طور وحشیانه‌یی به زندانیان بند یک حمله کردند و حداقل ۷تن از زندانیان را به‌شدت زخمی‌کردند. در جریان این حمله، چشم یکی از زندانیان به نام جواد زارع از حدقه خارج شد و تعدادی دیگر نیز به‌شدت مجروح و مصدوم شدند. این جنایت به اذن ولی‌فقیه و به دستور مستقیم کرمانی و فرجی، رئیس و معاون اطلاعات زندان گوهردشت کرج انجام شد.
شاید کسی که نظام دجالان را نشناسد، تصور کند این جنایتها گهگاهی است، اما نامه زندانی سیاسی سعید ماسوری از زندان بیشتر معنی مقاومت زندانیان و قساوت دژخیمان را به نمایش می‌گذارد:

نامه سعید ماسوری: «مراسم تدفین شدگان»
«به راستی وقتی جوانی که هنوز معنای زندگی را به تمامی درک نکرده که آن را سراسر خالی ‌از هر امید در انتظاری طولانی تنها منتظر آویخته‌شدن بر طناب دار یا فرو رفتن در چاله سنگسار است، سرش را برای گریستن بر شانه‌‌های شما بگذارد، برای تسکین او، چه چیزی در گوش او می‌‌خوانید؟“ ‌
سعید ماسوری سپس با اشاره به مراحل قانونی رژیم ضدبشری و انگشت‌نگاری و امضاء برای تایید حکم اعدام توسط خود محکومین، در این باره می‌نویسد: «(آنها) زندگانی قانوناً مرده ولی محبوس در زندانند… تصور کنید پدر و مادری که باید شناسنامه (فرزندشان) را (برای باطل شدن) بیاورند و تحویل دهند، چه احساسی دارند… اینهایی که می‌‌گویم، گزافه نیست، کابوس هم نیست، این‌جا زندان رجایی‌شهر، خود جهنم است».
بله قدر و شکوه مقاومت زندانیان که ابهت دژخیم را درهم‌شکسته‌اند، تنها با شناخت ابعاد قساوت و درنده‌خویی رژیم امکان‌پذیر است. در چنین فضایی است که زندانیان مقاوم در آنسوی میله‌ها و خانواده‌هایشان در این سوی با پایداری و ایستادگی وجه دیگری از عزم مردم بپاخاسته ایران را به نمایش می‌گذارند.

در هفته گذشته هر چه که از نمایش روز موسوم به قدس رژیم دور شدیم، تصویر روشن‌تری از ابعاد انزوای اجتماعی رژیم و نفرت مردم از نمایشهای حکومتی پیدا کردیم و این به یمن تصاویری بود که توسط گزارشگران سیمای آزادی به دستمان می‌رسید و یا در اینترنت به نمایش گذاشته شده بود.
تصاویر و گزارشهای رسیده حاکی از کسادی و ورشکستگی نمایش و راهپیمایی رژیم در روز موسوم به قدس در تهران و شهرستانها بود. از جمله در تبریز عدد راهپیمایان به ۱۰۰۰هم نرسید و هنگام نماز تعداد شان به ۲۰۰-۳۰۰نفر تنزل کرد. در ماهشهر راهپیمایی اصلاً انجام نشد چون تعداد نفرات حتی به ۲۰نفر هم نرسید. یک سایت متعلق به جناح مغلوب نوشت: روز قدس طبق دستور دفتر رهبری، شرکت واحد اتوبوسرانی تعداد ۲هزار دستگاه اتوبوس جهت نقل‌و انتقال مردم در تهران به دانشگاه تهران هماهنگ کرده بودند که به علت عدم استقبال مردم تهران حدود ۱۲۰۰اتوبوس خالی و بدون مسافر در ایستگاهها مانده بود.
به این ترتیب راهپیمایی فرمایشی روز قدس که رژیم می‌خواست از آن در جهت قدرت‌نمایی استفاده کند، عملاً به نمایش افلاس و انزوای رژیم تبدیل شد.

در هفته گذشته هم‌چنین شاهد خشم مردم علیه نیروهای سرکوبگر رژیم بودیم:
برخی از اهالی جزیره قشم هنگامی که مشاهده کردند ماموران، صادق دولابی‌زاده، نوجوان ماهیگیری را که تنها نان‌آور خانه بود، با شلیک گلوله به قتل رساندند، به سمت مزدوران هجوم بردند و یکی از ماموران را گوشمالی دادند. دو مأمور دیگر با مشاهده خشم مردم از صحنه گریختند.

طی هفته گذشته شاهد شماری از حرکتهای اعتراضی کارگران و معلمان در شهرهای مختلف، علیه رژیم سرکوب و غارت آخوندی بودیم.
در قزوین کارگران کارخانه‌های چینی البرز و کارخانه ریسندگی نازنخ به‌خاطر عدم دریافت حقوقشان تجمع اعتراضی برپاکردند.
در تهران کارگران کارخانه لوازم خانگی آردل در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق مردادماه خود بار دیگر تجمع کردند.
در اهواز کارگران خشمگین لوله‌سازی به عدم پرداخت حقوقشان اعتراض کردند. یکی از کارگران گفت: ما روی دریای نفت خوزستان هستیم. ولی بچه‌های خوزستان به‌خاطر نداشتن ۳۰هزارتومان پول ثبت‌نام، از تحصیل باز می‌مانند.
در بروجرد نزدیک به ۵۰۰نفر از کارگران کارخانه ماشین سازی، در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق ۴ماه خود و هم‌چنین پرداخت نشدن بن دو ماه و عیدی‌شان دست به اعتراض زدند.
در ساری جمعی از مردم در اعتراض به خاصه‌خرجی رژیم در استخدام عوامل خود به‌عنوان معلم، دست به اعتراض گسترده‌یی زدند و به مدت دو ساعت، خیابان فرهنگ ساری و اطراف آن را مسدود کردند.
و در تهران معلمان اخراجی در دو تجمع اعتراضی طی هفته گذشته ناقوس هشدار را در زیر گوش مجلس ارتجاع به صدا درآوردند. این معلمان معترض از استانهای اصفهان، مازندران، آذربایجان شرقی و خراسان ‌رضوی به تهران آمده بودند.

به این ترتیب کانونهای بالقوه قیام، شامل دانشجویان، کارگران، معلمان، اصناف و بازاریان، هم‌چنان در خروش بودند و از آتشفشانی که بی‌گمان فوران خواهد کرد و با گدازه‌های خود این رژیم ضدمردمی را برای همیشه از صحنه این میهن بیرون خواهد نمود، خبر می‌دادند.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/b8ccbe78-d0ab-44f9-acd8-2cc05aa551dc"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات