در سالگرد حمله مزدوران مالکی ـ خامنهای به اشرف، روز پنج شنبه ۲۹ ژوییه حامیان مقاومت و ایرانیان آزاده در تورنتو طی تظاهرات با شکوهی یاد و خاطره مجاهدین قهرمان و شهیدان سرفراز فروغ ایران را گرامی داشتند.
این تظاهرات با شرکت تعداد زیادی از هموطنان با سرود ”پیکر بیشکست“ در میدان ”لست من“ – یکی از میدانهای مرکزی تورنتو آغاز شد. سپس تظاهر کنندگان با شور و گرمایی ویژه به شعار دادن پرداختند:
اشرفی قهرمان قسم به خون شهدا حمایتت میکنیم
مرگ بر خامنهای مرگ بر مالکی چه اشرف چه تهران،
اشرف امیدمایی خار چشم ملایی،
خامنهای بدونه بهزودی سرنگونه.
توطئه خامنهای مالکی محکوم است
و…
بسیجی کثافت گم شو برو سفارت
مرگ بر خامنهای لعنت بر خمینی
انجمن نجاست گم شو برو سفارت
بسیجی بیحیا گمشو برو زیر عبا
مرگ بر مالکی مزدور خامنهای
سپس سرود اشرف برای ایران پخش گردید و بهدنبال آن تظاهرکنندگان در حمایت از قهرمانان شهر شرف به ادامه شعارهای خود پرداختند.
پس از آن آقای علی اصغر بهروزیان به سخنرانی پرداخت. وی درسخنان خود گفت:
-با درود به شهیدان قهرمان فروغ ایران و فروغ همیشه جاویدان
و درود به رهبری قهرمان مقاومت سترگ ایران زمین
و با سلام به همه شما زنان و مردان آزادهای که همیشه و همه جا به یاری یاران قهرمان خود در شهر شرف آمدهاید.
دوستان عزیز
امروز گردهم آمدهایم تا یاد و خاطره حماسهیی که سال گذشته در همین روزها با دلاوریهای اسطورهای قهرمانان شهر شرف و شهیدان سرفرازش رقم خورد را گرامی بداریم. چه کسی را یاری فراموشی آن لحظههای شوم دردناک است؟ لحظههایی که تبر بر پیکر پاک یاران محصور و بیسلاخمان فرود میآمد و خون پاکشان بر زمین تشنه سرزمینی میریخت که قرنها پیش نبرد برای آزادهگی از همانجا آغاز شده بود. یادتان هست آن روزها که در دل خون میگریستیم و رو به جهان فریاد میزدیم:
((آهای
از پشت شیشهها به خیابان نظر کنید!
خون را به سنگفرش ببینید!…
این خون صبحگاه است گوئی به سنگفرش
کاینگونه میتپد دل خورشید
در قطرههای آن… ) ) - زنده یاد احمد شاملو.
آری دژخیمان قبیله مرگ و سکوت و تباهی تاخته بودند تا در تفته گی زمینی سوخته با رگبار گلوله و تیر و تبر قلب خورشید را سوراخ کنند و خون صبحگاه را بر سنگفرشها بریزند. از اشرف تا تهران.
اما خوشا ناخدای قبیله خورشید و نور شادی که در اوج درد پرچم سرفرازی به دستها بر فراشت و به فرمان او:
”نو برگهای خورشید
بر پیچک کنار در باغ کهنه رست.
فانوسهای شوخ ستاره
آویخت بر رواق گذرگاه آفتاب…
***
من بازگشتم از راه،
جانم همه امید
قلبم همه تپش.
چنگ ز هم گسیخته زه را
ره بستم
پای دریچه،
بنشستم
و زنغمهئی
که خواندهای پر شور
جام لبان سرد شهیدان کوچه را
با نوشخند فتح
شکستم“
معجزه گون مینماید اما این راز راز ملتی است که با کاروانی بیکران از شهیدان خویش با دلاوران بیبدیل خود پیمان عشق بسته است و با انبوه زخم و درد و رنج در این پیکار بیامان دمی حتی! از پای ننشسته است.
آری همانگونه که رهبر مقاومت که درودی بیکران بر او باد، گفت: اشرف ایستاد و جهان به پایداری برانگیخته شد. پایداری شگرف و رزم بیامانشان با دستهای خالی در برابر خیل گرازان وحشی ی ملبس به آدمی و دژخیمان مزدور بیمایه نوری مالکی تمامی رویاهای پنبه دانهای ولیفقیه پوشالی را به کابوس سرنگونیای گریز ناپذیری مبدل کرده است که تا دم مرگ محتوم از آن رهایی نخواهد یافت.
”پس ای فردازادگان… دریابید
که ما نه زانو زدیم و
نه مایوس از این سرزمین مهزده گذشتیم
دی به همدستی همین هوا برآ
که فرزندان از بند رَستهی من
میروند
تا در گذرگاه کشور آفتاب
بر پریشانی ظفر یابند… “ این منم زرتشت…
درود بر شهیدان قهرمان فروغ ایران و فروغ جاودان
درود بر قهرمانان شهر شرف – اشرف
مرگ بر خامنهای درود بر رجوی
پس از آن نوجوانان و دانشحویان هوادار مقاومت در برابر میز بزرگی که با تصاویر شهیدان قهرمان فروغ ایران و انبوهی گل آذین شده بود آمدند و کبوترهایی سپید بال را به آسمان پرواز دادند. سپس تظاهر کنندگان در صفهایی منظم در برابر تصاویر شهیدان قرار گرفتند و با اهدای شاخهای گل رز به ادای احترام به پرداختند. در پایان این تظاهرات با همخوانی جمعی سرود قسم به پایان رسید.
این تظاهرات با شرکت تعداد زیادی از هموطنان با سرود ”پیکر بیشکست“ در میدان ”لست من“ – یکی از میدانهای مرکزی تورنتو آغاز شد. سپس تظاهر کنندگان با شور و گرمایی ویژه به شعار دادن پرداختند:
اشرفی قهرمان قسم به خون شهدا حمایتت میکنیم
مرگ بر خامنهای مرگ بر مالکی چه اشرف چه تهران،
اشرف امیدمایی خار چشم ملایی،
خامنهای بدونه بهزودی سرنگونه.
توطئه خامنهای مالکی محکوم است
و…
بسیجی کثافت گم شو برو سفارت
مرگ بر خامنهای لعنت بر خمینی
انجمن نجاست گم شو برو سفارت
بسیجی بیحیا گمشو برو زیر عبا
مرگ بر مالکی مزدور خامنهای
سپس سرود اشرف برای ایران پخش گردید و بهدنبال آن تظاهرکنندگان در حمایت از قهرمانان شهر شرف به ادامه شعارهای خود پرداختند.
پس از آن آقای علی اصغر بهروزیان به سخنرانی پرداخت. وی درسخنان خود گفت:
-با درود به شهیدان قهرمان فروغ ایران و فروغ همیشه جاویدان
و درود به رهبری قهرمان مقاومت سترگ ایران زمین
و با سلام به همه شما زنان و مردان آزادهای که همیشه و همه جا به یاری یاران قهرمان خود در شهر شرف آمدهاید.
دوستان عزیز
امروز گردهم آمدهایم تا یاد و خاطره حماسهیی که سال گذشته در همین روزها با دلاوریهای اسطورهای قهرمانان شهر شرف و شهیدان سرفرازش رقم خورد را گرامی بداریم. چه کسی را یاری فراموشی آن لحظههای شوم دردناک است؟ لحظههایی که تبر بر پیکر پاک یاران محصور و بیسلاخمان فرود میآمد و خون پاکشان بر زمین تشنه سرزمینی میریخت که قرنها پیش نبرد برای آزادهگی از همانجا آغاز شده بود. یادتان هست آن روزها که در دل خون میگریستیم و رو به جهان فریاد میزدیم:
((آهای
از پشت شیشهها به خیابان نظر کنید!
خون را به سنگفرش ببینید!…
این خون صبحگاه است گوئی به سنگفرش
کاینگونه میتپد دل خورشید
در قطرههای آن… ) ) - زنده یاد احمد شاملو.
آری دژخیمان قبیله مرگ و سکوت و تباهی تاخته بودند تا در تفته گی زمینی سوخته با رگبار گلوله و تیر و تبر قلب خورشید را سوراخ کنند و خون صبحگاه را بر سنگفرشها بریزند. از اشرف تا تهران.
اما خوشا ناخدای قبیله خورشید و نور شادی که در اوج درد پرچم سرفرازی به دستها بر فراشت و به فرمان او:
”نو برگهای خورشید
بر پیچک کنار در باغ کهنه رست.
فانوسهای شوخ ستاره
آویخت بر رواق گذرگاه آفتاب…
***
من بازگشتم از راه،
جانم همه امید
قلبم همه تپش.
چنگ ز هم گسیخته زه را
ره بستم
پای دریچه،
بنشستم
و زنغمهئی
که خواندهای پر شور
جام لبان سرد شهیدان کوچه را
با نوشخند فتح
شکستم“
معجزه گون مینماید اما این راز راز ملتی است که با کاروانی بیکران از شهیدان خویش با دلاوران بیبدیل خود پیمان عشق بسته است و با انبوه زخم و درد و رنج در این پیکار بیامان دمی حتی! از پای ننشسته است.
آری همانگونه که رهبر مقاومت که درودی بیکران بر او باد، گفت: اشرف ایستاد و جهان به پایداری برانگیخته شد. پایداری شگرف و رزم بیامانشان با دستهای خالی در برابر خیل گرازان وحشی ی ملبس به آدمی و دژخیمان مزدور بیمایه نوری مالکی تمامی رویاهای پنبه دانهای ولیفقیه پوشالی را به کابوس سرنگونیای گریز ناپذیری مبدل کرده است که تا دم مرگ محتوم از آن رهایی نخواهد یافت.
”پس ای فردازادگان… دریابید
که ما نه زانو زدیم و
نه مایوس از این سرزمین مهزده گذشتیم
دی به همدستی همین هوا برآ
که فرزندان از بند رَستهی من
میروند
تا در گذرگاه کشور آفتاب
بر پریشانی ظفر یابند… “ این منم زرتشت…
درود بر شهیدان قهرمان فروغ ایران و فروغ جاودان
درود بر قهرمانان شهر شرف – اشرف
مرگ بر خامنهای درود بر رجوی
پس از آن نوجوانان و دانشحویان هوادار مقاومت در برابر میز بزرگی که با تصاویر شهیدان قهرمان فروغ ایران و انبوهی گل آذین شده بود آمدند و کبوترهایی سپید بال را به آسمان پرواز دادند. سپس تظاهر کنندگان در صفهایی منظم در برابر تصاویر شهیدان قرار گرفتند و با اهدای شاخهای گل رز به ادای احترام به پرداختند. در پایان این تظاهرات با همخوانی جمعی سرود قسم به پایان رسید.