هفتهنامه لاگازت چاپ فرانسه در شماره ۳۰ژوئن خود گردهمایی بزرگ ایرانیان در شهر تاورنی را منعکس کرد 
لاگازت نوشت:
شنبه ۲۶ژوئن یک فضای غیرمعمول در شهر کوچک تاورنی حاکم بود. طی مدت چند ساعت شهر با ریتم قیام ایران زندگی کرد.
دهها هزار نفر از سراسر جهان به استادیوم ژان بوئن جایی که گردهمایی برگزار شد آمده بودند، آنها با لباسهایی با رنگ بنفش و طلایی حول یک مبارزه واحد گرد آمده بودند.
موریس بوسکاور شهردار تاورنی اولین سخنران بود. وی ضمن یادآوری حوادث تابستان گذشته در ایران، فراخوان به استقرار دموکراسی در ایران داد. بوسکاور شعار ”آزادی، آزادی“ را به زبان فارسی تکرار کرد و با هیجان به جمعیت گفت: ”آنچه در ژوئن ۲۰۰۹ اتفاق افتاد انقلابی نوین بود، انقلاب شما. انقلاب ملتی که نمیخواهد بر روی زانوهای خود زندگی کند“ .
سخنرانیهای دیگر توسط شخصیتهای محلی و بینالمللی به همین روال ادامه یافت: شهردار اور سوراواز، ژان پیر بکه، نخستوزیر سابق اسپانیا، خوزه ماریا ازنار، نایب رئیس پارلمان اروپا، آلخو ویدال کوادراس، سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل متحد، جان بولتون و تام تانکردو، عضو پیشین کنگره آمریکا که این توصیف زیبا را برای معرفی مریم رجوی بهکار برد: ”او نوری است که آسمان ظلمات ایران را میشکافد“ .
بالاخره در راس ساعت ۱۶ ، هنگام ورود هیأت مریم رجوی، هیاهوی جمعیت که از طریق پردههای بزرگ نشان داده میشد به اوج رسید. بهمحض ورود مریم رجوی به استادیوم، جمعیت یک استقبال بینظیر از او بهعمل آورد. کاغذهای رنگی رها شدند، حضار کلاههای خود را به هوا پرتاب کرده و دوربینها به سمت او هجوم آوردند.
بعد از ادای احترام در برابر نماد شهدا، رجوی که لباس و روسری فیروزهیی به تن و لبخند به لب داشت به روی سن رفت و گفت: ”درود میفرستم به جوانان آزادیخواه و غیور سراسر میهن، این دختران و پسرانی که با قیام خود کشور را بار دیگر نورانی کردند، ملاهای حاکم حق بزرگ مردم ایران را غصب کردهاند، یعنی حق حاکمیت ملی“ .
مریم رجوی سپس در چند نوبت به توصیف وضعیت اشرف پرداخت، یعنی محل سکونت ۳۵۰۰ ایرانی در عراق که بهطور مستمر تحت آزار قرار داشته است.
او خطاب به جمعیت که به شور آمده بودند فریاد زد: ”اشرف سرمایه آزادی است، اشرف راه و تضمین آزادی است، زمان تغییر فرا رسیده است“ .
آری، شنبه گذشته در تاورنی فیالواقع وزش باد قیام محسوس بود.
هفتهنامه لاگازت در حاشیه برگزاری گردهمایی بزرگ ایرانیان در تاورنی، مصاحبهای با موریس بوسکاور شهردار شهر تاورنی بهعمل آورد.
شهردار تاورنی در پاسخ به سؤال هفتهنامه لاگازت درباره علت حمایت از آرمان مردم ایران برای آزادی گفت:
حدود شش هفت سال است که بهطور مشخص به این آرمان متعهد شدهام، از زمان حمله پلیس و دستگیریهای رسوا در اور سواز در ژوئن ۲۰۰۳ . اما بهطور کلی من همواره یک فعال حقوقبشر و دموکراسی بودهام و جنبش مجاهدین خلق ایران هم در همین مسیر حرکت میکند و به این خاطر است که از آنها حمایت میکنم. من معتقدم رژیم ملاها یک رژیم فاشیستی است و قانون شریعت ملاها در ایران مبتنی بر اصول قرون وسطی است.
موریس بوسکاور در مورد برگزاری گردهمایی بزرگ ایرانیان در شهر تاورنی به هفتهنامه لاگازت گفت:
این افتخاری برای شهر تاورنی است که میزبان این برنامه باشد و قطعا به آوازهٴ آن خواهد افزود. البته با تردیدهایی از بیرون ازخودمان روبهرو شدیم و حتی از جانب افرادی شدم تهدید به مرگ شدم که شجاعت فاش کردن هویت خود را نداشتند… .
شهردار تاورنی در پایان خطاب به مردم ایران گفت:
میخواهم به مردم ایران بگویم که به فکر آنها و همه خانوادههای عزادار هستیم، این ترانه میشل برژه Michel Berger به خوبی افکار مرا باز گو میکند:
”میخواهیم برای کسانی ترانه بسرایم.
آنهایی که دور از کاشانه خود هستند.
آنهایی که در چشمهایشان چیزی هست که انسان را به درد میآورد“ .
                                            لاگازت نوشت:
شنبه ۲۶ژوئن یک فضای غیرمعمول در شهر کوچک تاورنی حاکم بود. طی مدت چند ساعت شهر با ریتم قیام ایران زندگی کرد.
دهها هزار نفر از سراسر جهان به استادیوم ژان بوئن جایی که گردهمایی برگزار شد آمده بودند، آنها با لباسهایی با رنگ بنفش و طلایی حول یک مبارزه واحد گرد آمده بودند.
موریس بوسکاور شهردار تاورنی اولین سخنران بود. وی ضمن یادآوری حوادث تابستان گذشته در ایران، فراخوان به استقرار دموکراسی در ایران داد. بوسکاور شعار ”آزادی، آزادی“ را به زبان فارسی تکرار کرد و با هیجان به جمعیت گفت: ”آنچه در ژوئن ۲۰۰۹ اتفاق افتاد انقلابی نوین بود، انقلاب شما. انقلاب ملتی که نمیخواهد بر روی زانوهای خود زندگی کند“ .
سخنرانیهای دیگر توسط شخصیتهای محلی و بینالمللی به همین روال ادامه یافت: شهردار اور سوراواز، ژان پیر بکه، نخستوزیر سابق اسپانیا، خوزه ماریا ازنار، نایب رئیس پارلمان اروپا، آلخو ویدال کوادراس، سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل متحد، جان بولتون و تام تانکردو، عضو پیشین کنگره آمریکا که این توصیف زیبا را برای معرفی مریم رجوی بهکار برد: ”او نوری است که آسمان ظلمات ایران را میشکافد“ .
بالاخره در راس ساعت ۱۶ ، هنگام ورود هیأت مریم رجوی، هیاهوی جمعیت که از طریق پردههای بزرگ نشان داده میشد به اوج رسید. بهمحض ورود مریم رجوی به استادیوم، جمعیت یک استقبال بینظیر از او بهعمل آورد. کاغذهای رنگی رها شدند، حضار کلاههای خود را به هوا پرتاب کرده و دوربینها به سمت او هجوم آوردند.
بعد از ادای احترام در برابر نماد شهدا، رجوی که لباس و روسری فیروزهیی به تن و لبخند به لب داشت به روی سن رفت و گفت: ”درود میفرستم به جوانان آزادیخواه و غیور سراسر میهن، این دختران و پسرانی که با قیام خود کشور را بار دیگر نورانی کردند، ملاهای حاکم حق بزرگ مردم ایران را غصب کردهاند، یعنی حق حاکمیت ملی“ .
مریم رجوی سپس در چند نوبت به توصیف وضعیت اشرف پرداخت، یعنی محل سکونت ۳۵۰۰ ایرانی در عراق که بهطور مستمر تحت آزار قرار داشته است.
او خطاب به جمعیت که به شور آمده بودند فریاد زد: ”اشرف سرمایه آزادی است، اشرف راه و تضمین آزادی است، زمان تغییر فرا رسیده است“ .
آری، شنبه گذشته در تاورنی فیالواقع وزش باد قیام محسوس بود.
هفتهنامه لاگازت در حاشیه برگزاری گردهمایی بزرگ ایرانیان در تاورنی، مصاحبهای با موریس بوسکاور شهردار شهر تاورنی بهعمل آورد.
شهردار تاورنی در پاسخ به سؤال هفتهنامه لاگازت درباره علت حمایت از آرمان مردم ایران برای آزادی گفت:
حدود شش هفت سال است که بهطور مشخص به این آرمان متعهد شدهام، از زمان حمله پلیس و دستگیریهای رسوا در اور سواز در ژوئن ۲۰۰۳ . اما بهطور کلی من همواره یک فعال حقوقبشر و دموکراسی بودهام و جنبش مجاهدین خلق ایران هم در همین مسیر حرکت میکند و به این خاطر است که از آنها حمایت میکنم. من معتقدم رژیم ملاها یک رژیم فاشیستی است و قانون شریعت ملاها در ایران مبتنی بر اصول قرون وسطی است.
موریس بوسکاور در مورد برگزاری گردهمایی بزرگ ایرانیان در شهر تاورنی به هفتهنامه لاگازت گفت:
این افتخاری برای شهر تاورنی است که میزبان این برنامه باشد و قطعا به آوازهٴ آن خواهد افزود. البته با تردیدهایی از بیرون ازخودمان روبهرو شدیم و حتی از جانب افرادی شدم تهدید به مرگ شدم که شجاعت فاش کردن هویت خود را نداشتند… .
شهردار تاورنی در پایان خطاب به مردم ایران گفت:
میخواهم به مردم ایران بگویم که به فکر آنها و همه خانوادههای عزادار هستیم، این ترانه میشل برژه Michel Berger به خوبی افکار مرا باز گو میکند:
”میخواهیم برای کسانی ترانه بسرایم.
آنهایی که دور از کاشانه خود هستند.
آنهایی که در چشمهایشان چیزی هست که انسان را به درد میآورد“ .
 
                                                         
                         
                         
                         
                         
                         
                        