یک تن بهدار میبرید و بیشمار در تن میکشید
دیر زمانی هست که هر روز خون آلالهیی بر خاک خسته این دیار میریزد و دشتی از شقایق را میهمان همیشگی این دیار کرده است.
خفاشان شبگرد چه ناباورانه معلم را کشتند گرچه خود نمیدانند، که اگر معلم را کشتند با شاگردانش چه خواهند کرد.
و ما شاگردان و رهپویان فرزاد و ۴ یار به خون نشسته هرگز سکوت نکرده، برمیخیزیم و فریاد حقطلبی خود را به گوش این جانیان میرسانیم.
ما دانشجویان با نقش محوری قشر آگاه و پیشقراولان مردم ایران زمین این جنایت ننگین را محکوم میکنیم و این بیعدالتی و جنایت را با رساترین صدا فریاد میکنیم چرا که اگر امروز ساکت بنشینیم فردا و فرداها به سوگ عزیران دیگر نشستهایم.
با امید به فردای روشن آزادی.
با امید به فردای روشن آزادی.
جمعی از دانشجویان دانشگاه ملی