«امروز دانشجویان انقلابی قفل 30ساله ولایت سیاه بر دانشگاه را درهم شکستند. در را از جاکندند و در خیابانها جاری شدند. همچون گدازههای آتشفشان. این چنین از جرقههای 16آذر، حریق برخاست و قبای مندرس حاکمیت ارتجاعی را فرا گرفت.
این صدای رسای ملت ایران است که اکنون عالمگیر شده است: «مرگ بر اصل ولایتفقیه».
تصاویر منحوس خمینی و خامنهای و احمدینژاد را بهآتش کشیدند یا پاره و لگدمال نمودند و بهزبالهدان ریختند و گفتند: «برادر رفتگر، محمودو بردار ببر!».
آرم خرچنگنشانی را که خمینی تحت نام اسلام بهپرچم ایران تحمیل کرده بود، زدودند و در مورد پرچم ضرار (به سیاق مسجد ضرار) گفتند: «پرچم خرچنگ نمیخوایم، رهبر الدنگ نمیخوایم» …
این نقطه عطفی در تاریخچه 6ماهه قیام بود که از تعمیق انقلاب دموکراتیک و جهش بهجانب ارتش بزرگ آزادی مردم ایران خبر میدهد. همان راهی که مقاومت ایران و مجاهدان اشرف، بیش از 28سال است آن را کوبیده و درنوردیدهاند. اکنون چشمانداز آن هم بسیار روشن است: «دیکتاتور بدونه، بهزودی سرنگونه»
دیگر شعبده جایی ندارد و سخن از انتخابات قلابی در چارچوب یک رژیم سراپا نامشروع در میان نیست. انتخابات در سلطنت مطلقه فقیه هیچگاه چیزی جز یک کاریکاتور و یک نمایش فیلتر شده از سوی شورای نگهبان ارتجاع بیشتر نبوده است. اکنون شعار اینست: «جنتی لعنتی، تو دشمن ملتی!»
آری، مردم و دانشجویان انقلابی، در همه جا اصل نظام را نشانه رفتند. «موسوی بهانه است، اصل نظام نشانه است».
رادیکالیسم و سرسختی همراه با ایستادگی اشرفنشان، خصلت ویژه قیام 16آذر است.
«رمز پیروزی قیام کیفی و عظیم 16آذر، در همین سرسختی و استواری و ریشهداری درخت تناور قیام رهاییبخش بود. هرچند که از روزها و مناسبتهای اعلام شده رژیم مثل روز دجالانه قدس یا روز بهاصطلاح استکبارستیزی نبود، هرچند هیچ مجوز رسمی برای هیچ جریانی در کار نبود و هرچند که قیام، این بار میباید براساس «کس نخارد» صرفاً با اتکا بهخود و بر روی پای خود حرکت میکرد، اما نتیجه بسا بیشتر و بالاتر بود. فراتر از همه آمادهسازیها و ترفندها و تشبثات ولیفقیه ارتجاع و قوای سرکوبگرش» …
خوشا که همچون روزگار انقلاب ضدسلطنتی و انقلاب مشروطه و قیام تبریز، این بار هم در جریان انقلاب دموکراتیک، همیاری و روحیه همبستگی ملی پیوسته افزایش مییابد. انقلاب، درخودرفتگی و از خود بیگانگی را که مستقیماً ناشی از رخوت و تیرگی حاکمیت آخوندیست، میزداید. رشتهها و عواطف انسانی را مستحکم و بیدار میکند. قلبها و رابطههای اجتماعی را پاکیزه و با یکدیگر شفاف و مهربان میسازد. گذشت و تحمل را در روابط فیمابین، بالا میبرد و ما را همچون تن واحد در رنجها و شادیهایمان، سهیم و شریک یکدیگر میکند. بنی آدم اعضای یک پیکرند…».
رژیم وحشتزده آخوندی در پی قیام بزرگ و سراسری 16آذر، بهخیال جلوگیری از گسترش بیشتر آن و ایجاد ارعاب در دانشگاهها بهعنوان مرکز تجمع دانشجویان پیشتاز، با گسیل گلهای حدود هفت هزار نیروی چماقدار مسلح به انواع سلاحهای سرد و گرم به دانشکده فنی در دانشگاه تهران و به دنبال آن به دانشگاه ملی ایران، وحشیانه به دانشجویان حمله کرد. اما مثل همیشه این اعمال و رفتارهای وحشیانه جز بهجزمتر شدن عزم دانشجویان برای مقابله و رویارویی هرچه بیشتر در برابر این حاکمیت ننگین و متراکمتر شدن خشم مردم و امواج بیشتری از محکومتی جهانی نتیجهیی نداشت.
خامنهای ولیفقیه فاشیسم مذهبی، طی مراسم ویژهای که در نروژ در دانشگاه اسلو برگزار شد توسط جنبش تازه تاسیس «علیه دیکتاتوری» بهعنوان منفورترین دیکتاتور جهان با اکثریت قاطع آرا انتخاب و معرفی شد. این اقدام انعکاس گستردهای در رسانهها یافت و رئیسجمهور برگزیده مقاومت این اقدام را «طنین پایداری مجاهدان اشرف، دانشجویان بهپاخاسته و همه جوانان اشرفنشان میهن» دانست که «هدف اول تیغ وتبر وگلوله وحمله عوامل خامنهای منفورترین دیکتاتور خونریز جهان هستند ولی شجاعانه مقاومت میکنند».
دولتهای آمریکا، انگلستان، فرانسه اعمال وحشیانه رژیم در سرکوبی قیام کنندگان را محکوم کردند و آنرا نقض فاحش و گسترده حقوقبشر خواندند.
سازمان عفو بینالملل، سازمان مللمتحد و اتحادیه اروپا هم با تأکید بر «خشونت بار» بودن سرکوبی ها، رژیم آخوندی را محکوم کردند. کمیسر عالی حقوقبشر مللمتحد با ابراز نگرانی از این سرکوب خشن در خواست نماینده رژیم برای ملاقات را رد کرد.
حزب لیبرال کانادا هم از دولت کانادا خواست سپاه پاسداران حکومت جمهوری اسلامی ایران را بهطور رسمی در لیست تروریستی قرار دهد، چون عامل اصلی سرکوب در داخل و صدور تروریسم در خارج ایران است.
شرارههای آتشفشان قیام و تعمیق شکاف در رژیم آخوندی
اظهارات بسیاری از سران رژیم در روزهای بعداز 16آذر آثار بارز قیام و خیزشهای مردم را در تعمیق شقه درونی رژیم و ریزشها و جبهه بندیهای داخلی حاکمیت آخوندی نشان میدهد. آخوند واعط طبسی گفت: «نگران برخی انقلابیون منفعل شده در برابر دشمن هستم».
آخوند خاتمی امام نمایش جمعه موقت تهران گفت: «برخی روحانیان با خوش خیالی صحنه را خالی گذاشتهاند… برای ناامید کردن دشمنان باید پیرو فرامین ولیفقیه باشیم و حتماًً نباید فرمانی که ایشان میدهند مطابق میل ما باشد».
و پیش از اینها رفسنجانی که در تقابلی آشکار برای حضور نداشتن در مراسم نمایشی عید غدیر ولیفقیه به مشهد رفته بود با ابراز نگرانی شدید از فرجام سیاه دیکتاتوری آخوندی، اذعان کرد که اختلافهای عمیق در رأس رژیم جدی است و قابل انکار و مخفی کردن نیست. او افزود: «ما شرایط مشکلی در ایران داریم و مسائل خارجی نیز وضعیت را بغرنجتر کرده است… رفسنجانی با اذعان به تنفر و انزجار مردم و دانشجویان نسبت به کارگزاران رژیم، گفت: «. در برخی از دانشگاهها مشاهده میشود که دانشجویان نمیگذارند مسئولان صحبت کنند و با شعار و زدن وی در جلسه سخنرانی آن مسئول اخلال ایجاد میکنند… اینکه وزیر که به دانشگاه میرود نمیتواند سخنرانی کند این نشاندهنده آن است که لابد چیزی شده است… . جامعهای که سه چهار میلیون دانشجو دارد را نمیشود با فریب اداره کرد».
پیش از رفسنجانی هم ولیفقیه طلسم شکسته ارتجاع شخصاً از تعمیق بحران ناشی از شقه در درون رژیم ابراز نگرانی کرده و با حمله به جناح رقیب گفته بود: عدهای باید پیش خدا جواب دهند از اینکه کاری کنند که دشمن از آن، وجود اختلاف در کشور را برداشت کند و گستاخ شود. باید متوجه بود که دشمن چگونه از هر کلمه و کاری که بوی تفرقه بدهد سوءاستفاده میکند و جری میشود. ».
ابراز وحشت سران رژیم از رشد و اعتلای قیام و مقاومت مردم و شقه تعمیق شونده بر اثر جنگ و جدال باندها بههمهعرصهها تعمیم یافته و رسانههای رژیم را پر کرده است. از لایحه هدفمند کردن یارانهها تا گزارش تفریغ بودجه، تا قیمت نان.