728 x 90

اينترنت,

تلگرام قتلگاه جوانان یا یک خلافت ارتجاعی!

-

تلگرام قتلگاه جوانان یا یک خلافت ارتجاعی
تلگرام قتلگاه جوانان یا یک خلافت ارتجاعی
«مسئولان تلگرام دستورات ما را اجرا نمی‌کنند در حالی که همان (مجاهدین) ی که 17هزار شهید از ملت ایران گرفتند امروز به‌راحتی در کانالهای تلگرام به فعالیت می‌پردازند».

«تلگرام دستورات ما را اجرایی نمی‌کند».
«در فضای مجازی کشور خوار و ذلیل هستیم!».
«به تعبیر مقام معظم رهبری... «فضای مجازی قتلگاه جوانان شده است».


***
قصابان مستقر بر گذرگاهها
بله، این بخشی از بث الشکوای پر طول و تفصیل و پایان ناپذیر عملة‌ سانسور، قاتلان قلم، و سر برندگان رسانه‌های جمعی و آگاهی‌رسان در جامعه‌ جوان و پویای ایران است. کسانی که ولی‌فقیه آنان را دستچین کرده تا به‌صورت شبانه روز و دم به ثانیه، اینترنت فیلتر شده را وجب به وجب مانیتور کنند و به وب‌لاگ‌ها و سایتها زنجیر بزنند، و دون کیشوت‌وار، سوار بر یابوی مردنی و بی‌رمق یک نظام زهوار در رفته و مادون تاریخ به جنگ آسیاب‌های غول‌آسای تکنولوژی در دنیای مهارناپذیر انفجار اطلاعات و آگاهی رسانی بروند.

به تعبیر زنده‌یاد، احمد شاملو «آنان قصابانند بر گذرگاهان مستقر با کُنده و ساطوری خون آلود و تبسم را بر لبها جراحی می‌کنند و دهانت را می‌بویند: مبادا گفته باشی دوستت دارم!».

آسیب‌پذیر در برابر توفان آگاهی‌رسانی
از خلال غور در سطرهای بالا می‌توان دریافت که شبکهٴ اعصاب تارعنکبوتی دیکتاتوری لرزان آخوندی چگونه در برابر توفان بینان‌کن آگاهی آسیب‌پذیر و فروریختنی است. اگر به خواست و انتخاب آخوندهای خمینی و خامنه‌ای صفت بود ما را به دوران حجاج بن یوسف ثقفی بازمی‌گرداندند. سر هر چهارراه بساط دار و شلاق و تفتیش عقیده و انگیزاسیون برپا می‌کردند. می‌گفتند بر سرفه هم احکامی مترتب است و نباید بدون اجازهٴ ولی‌فقیه و حاکم شرع عطسه کرد! اگر می‌توانستند به جای برق، چراغ موشی، به جای اینترنت و سیبرنتیک، کبوتر نامه‌بر، به جای ماشین و هواپیما، اسب و شتر و به جای لباس‌های امروزی، چارق و چاقچور، عبا و قبا و عمامه و عرقچین را باب می‌کردند. در این میان، البته حواسشان بود که برای صدور تروریسم از تولید و تکثیر بمب اتمی، شیمیایی و سایر سلاحهای کشتار جمعی فروگذار نکنند! این یکی «حرام» نیست زیرا در خدمت ترویج شرع حرام اندر حرام آنهاست.

خوار و ذلیل بودن سانسورچی‌ها در تلگرام
آری اگر به سانسورچی‌های عمامه‌دار و قاتلان کلمات آگاهی بخش بود، تمام کامپیوترها، تبلتها و تلفنهای هوشمند را با تبر خرد می‌کردند. اگر به آنها بود نباید هیچ شبکهٴ نوری و کابل ارتباطی بین دو کامپیوتر کشیده می‌شد؛ چه رسد به اینترنت بدون سانسور یا سایت‌های سانسورگریز و فیلتر‌شکن اجتماعی مانند تلگرام. این یکی را آگوست کنت‌های نابغهٴ نظام! نمی‌توانند کاری بکنند؛ جز این‌که در کسوت «نمایندگان دولت و قوه‌ قضاییه!» دو دستی روی سر خودشان بکوبند و جلوی دوربین تلویزیون حکومتی غوره بچلانند و عاجزانه بگویند:
«تلگرام دستورات ما را اجرایی نمی‌کند!».
«در فضای مجازی کشور خوار و ذلیل هستیم!».
حیوونکی‌های خوار و ذلیل! فکر می‌کنند در عصر شیخ بوقعلی‌شاه هستند و همهٴ اقمار دنیا را چشم و گوش بسته و «بله قربان گو!» به زیر مهمیز دارند. گمان می‌کنند همهٴ کشورهای دنیا باجگذار و در ذمه سلطنت مطلقه فقیه هستند تا قضاییهٴ آخوندی هر «دستور!» ی داد آن را به چشم بمالند و مطاع بدانند. لابد انتظار دارند حکام شرع فرانسه، آلمان و آمریکا! نیز در روز روشن در کنار برج ایفل یا دروازهٴ براندنبورگ و در پای مجسمه‌ آزادی بساط حد و تعزیر برپا کنند و چشم خلایق را از حدقه بیرون بکشند!

جالب است! به جای این‌که از وقاحتشان شرم کنند کلی طلبکار و حق به جانب هم هستند که چرا «تلگرام دستوراتشان را اجرایی نمی‌کند!». به این می‌گویند استیصال مطلق یک خلافت پیشا عصر ماموت، اورانگوتان و دایناسور در مواجهه با فوران بیداری، شیوع رویش و گسترش ارتباطات در عصر انفجار اطلاعات.

تلگرام ـ «قتلگاه جوانان!» یا قتلگاه ولایت‌ فقیه؟
به علی خامنه‌ای حق باید داد که از تلگرام و سایر سایت‌های اجتماعی گزیده و ضربه خورده و هراسان باشد و از آن با تعبیر «قتلگاه» یاد کند. زیرا به یمن اطلاع‌رسانی مجاهدین در داخل کشور جنبش دادخواهی خون شهیدان قتل‌عام 67 پا درآورده و در قلب‌ها و وجدانها را دق‌الباب می‌کند. خونهای به‌ناحق ریخته شده اینک از گورهای جمعی بی‌نام و نشان جوشیدن آغازیده و در کسوت توفانی بنیان‌کن وزیدن گرفته‌ است. جوانان آگاه و بیدار ایران زمین؛ به‌خصوص نسل‌های بعد از دهة‌60 به واقعیت‌های کتمان شده توسط دستگاه دروغ‌ پراکنی آخوندها واقف شده‌ و به کابوس شبانهٴ آمران و عاملان شکنجه و قتل‌عام تبدیل شده‌اند.

ناقوس آغاز پایان این رژیم به صدا درآمده است. آنان با فرمول هراس ضربدر هراس به توان هراس باید بهراسند زیرا امروز زبان حال هر ایرانی به ستوه آمده از حاکمیت نعلین و عمامه و تزویر این است:
«با تمام ترس‌هایت، پنهان‌
در ناشناخته‌های مخفی ترس
از من بترس!
ایلخان طیلسان تقدس بر دوش!
خلیفهٴ دجال‌فعل آیه‌های خدایی فروش!
من با تمام یاخته‌های برهنهٴ خشم
در عصب‌های برانگیختهٴ شمشیر
در کمین توام
من تمام قامت
تمام قامت خشم را
از تمام زاغه‌های باروت جهان
برای لحظهٴ موعود
گردآورده‌ام
کم‌ ترسیده‌یی از من، ترسانک لرزان!
پشت ارتعاش سرخ معدنچیان زنده بگور
پشت خشم توفان نباریدهٴ اشک
در کوچهٴ گونه‌های دختران خیابان
پشت چهارراه هشدار چراغ قرمز
در رگهای عاصی تهران
در بوق کلافة هر ماشین
پشت سانسور‌گریزی سطرهای زخمی هر وب‌لاگ
در انفجار مهیب آگاهی
پشت هر پشته و پشت
پشت هر مشت درشت
من کابوس پلنگ مرگ توام
فشار فشرده هوشمند
برای لحظهٴ خیز
رأی من، نبودن تست
جغرافیای میهن من
با شیپور دمادم بیداری بیدار است
از قاتل 67 بیزار است
در گریوه تا گریوه آن،
پرهیب گرسنهٴ پولادخوار شیری‌
در پنجه پنجه آخته‌اش، سرخ شمشیری
از من بترس!
من انتخاب مرگ توام
رأی من، نبودن تست».
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/2050dcd0-dec3-4768-a95d-cf43fad0383c"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات