وزارت راه و شهرسازی رژیم میگوید ۳۳درصد مردم ایران زیر خط فقر زندگی میکنند. یعنی رقمی در حدود ۲۶ونیم میلیون نفر. که البته پاسدار قالیباف در نمایش انتخابات رژیم آمار ۲۵میلیون نفر زیر خط فقر مطلق را داده بود که در واقع به نان شبشان محتاجند. البته رژیم آخوندی معمولاً کمتر از واقعیت را آمار میدهد. یک آمار دیگری هم وزارت راه و شهرسازی رژیم داده که قابلتوجه است. در این آمار میگوید: «خانوادههای طبقه متوسط برای خرید خانه باید حداقل یکسوم درآمد ماهیانهشان را بهمدت ۹۶سال پسانداز کنند».
خوب است بدانیم که در کشورهای دیگر یک کارمند معمولی چند سال باید درآمدش را پسانداز کند تا یک خانه گیرش بیاید؟
این مسأله در کشورهای مختلف متفاوت است مثلاً در کانادا حدود ۱۰سال زمان لازم است تا مردم بتوانند منابع مالی لازم برای خانهدار شدن را تأمین کنند. در هنگ کنگ که جزو گرانترین و طولانیترین شهرها برای تهیه مسکن است ۱۸سال طول میکشد. در سیدنی استرالیا ۱۲سال و در برخی شهرهای دنیا مثل تورنتو با ۷سال پسانداز یک سوم درآمد خانوار میتوانند خانهدار شوند. در همین گزارش وزارت راه و شهرسازی رژیم متوسط خانهدار شدن در کشورهای صنعتی را ۱۴سال قید کرده است. رژیم ضدمردمی آخوندی این میزان را به 96سال رسانده است. یعنی برخی اقشار اجتماعی اگر وضع به همین منوال باشد تا چند نسل هم خانهدار نخواهند شد.
موضوع دیگری که باز هم در هفتهیی که گذشت مطرح بود ادامه و افزایش رکود در بازار بورس ایران است.
بر اساس گزارش روزنامه حکومتی همشهری در روز ۲۱تیر، «از زمان وقوع رکود اقتصادی تاکنون بیش از ۲۰هزار میلیارد تومان معادل ۵.۵میلیارد دلار از پیشبینی سود شرکتهای بورس کاسته شده؛ فقط در طول یکماه گذشته پیشبینی سود صنعت بانکداری ۱۰۰۰میلیارد تومان افت کرده است». علاوه بر این در همین گزارش آمده که: «اطلاعات آماری نشان میدهد پیشبینی سود شرکتهای بورس که در آذرماه 1393به 59هزار و 243میلیارد تومان رسیده بود با 19هزار و 452میلیارد تومان کاهش به 39هزار و 791میلیارد تومان در پایان فصل بهار رسیده است». همچنین گفته که بیشترین زیان متوجه صنعت بانکداری است که «فقط در یکماه گذشته 1043میلیارد تومان از سود 11بانک حاضر در بورس کاسته شده است». (رونامه حکومتی همشهری ۲۱/۴/۹۶)
در حالیکه علت اصلی افت معاملات در بازار بورس رکود حاکم بر بازار ایران هست، اما از طرف دیگر رژیم مدعی است که در زمینه صادرات با افزایش صادارات مواجه است
واقعیت این است که افزایش صادرات ایران اساساً در ارتباط با نفت است و در سایر زمینهها اتفاقاً برعکس بوده. رژیم ایران، چنان از لحاظ صادرات صنعتی، ایران را به عقب برده که حتی کشورهای که در ۴۰سال پیش از ایران به مراتب عقبتر بودند، الآن سهم بزرگی را از بازارهای جهانی به خودشان اختصاص دادند. از جمله روز ۲۱تیر 96روزنامه حکومتی دنیای اقتصاد آماری را ارائه داده که مینویسد: «بخش عمدهای از صادرات کشور به مواد خام اختصاص دارد و سهم صادرات صنعتی، بهویژه محصولات پیشرفته، بسیار ناچیز است. طی 10سال گذشته، سهم محصولات پیشرفته از صادرات صنعتی بهطور میانگین در کشورهای فیلیپین، سنگاپور و مالزی به ترتیب 57، 48و 45درصد بوده در حالیکه این رقم در ایران در حدود 5درصد بوده است». روزنامه حکومتی دنیای اقتصاد ۲۱/۴/۹۶)
یکی دیگر از نمودهای رکود عمیق در ایران در صنعت ساختمان و صنایع حاشیهای آن است. از جمله تعطیلی ۷۰۰معدن سنگ در یک سال اخیر.
این آمار را ابوالقاسم شفیعی رئیس انجمن سنگ ایران با تأکید بر اینکه هنوز در بخش معدن امنیت سرمایهگذاری وجود ندارد، داد و گفت: «امروز کشتی اقتصاد کشور به گل نشسته و با پول نیز برطرف نمیشود». این کارگزار رژیم ادامه داد که: «امروز قیمت تمام شده سنگ برای واحدهای تولیدی بسیار گرانتر از سایر کشورهاست بهنحوی که ترکیه به مراتب سنگهای ارزانتری را نسبت به ما تولید میکند. همین موضوع باعث شده تا نتوانیم در بازارهای صادراتی حضور پررنگی داشته باشیم. و کارخانجات سنگهای تزئینی کشور با ظرفیت کمتر از 50درصد فعالیت میکنند».
با توجه به تحریمها و بحران اقتصادی سرمایهگذاری در ایران آخوندها ریسک دارد. رئیس انجمن سنگ ایران در همین رابطه به صراحت میگوید: «متأسفانه آنها اعتمادی به بازار ایران ندارند و میگویند هر روز قوانین در این کشور دستخوش تغییر بوده و نمیتوان در آنجا فعالیت کرد.
بنده حدود 14رئیس انجمنهای سنگ چین را به کشور آوردم، اما آنها با مشاهده وضعیت اقتصادی کشور حاضر به سرمایهگذاری نشدند». (سایت حکومتی فرتاک نیوز ۱۸/۴/۹۶)
جالب است که اقتصاد مقاومتی خامنهای هم هیچ وزنی نداشته و دردی هم دوا نکرده است، ضمن اینکه مدافعی هم ندارد. در هفته گذشته روزنامه حکومتی دنیای اقتصاد از قول یکی از کارشناسانش به نام بهکیش در مورد همین باند خامنهای نوشته است: «این گروه از اقتصاد مقاومتی برداشتی درونگرا دارند... این فرآیند در سالهای گذشته عموماً حاکم بر تصمیمات کشور بوده و به همین دلیل خصوصیسازیها به خصولتیسازی تبدیل شد. 37سال است که گروه معتقد به اقتصاد درونگرا ادعا میکنند که تا بهحال اقتصاد کشور را اداره کردهاند، ولی این را نمیگویند که اقتصاد را با رشدی نزدیک به صفر اداره کردهاند و تقریباً تمام منابع کشور مستهلک شده و حتی سرمایههای اساسی کشور چون آب به قهقرا رفتهاند. اگر روش اداره اقتصادی کشور را تغییر ندهیم، روزهای بسیار سختی در پیش خواهیم داشت و همانگونه که گفته شده نابسامانیها تنها در حیطه اقتصاد باقی نخواهند ماند». (روزنامه حکومتی دنیای اقتصاد ۱۷/۴/۹۶)
خوب است بدانیم که در کشورهای دیگر یک کارمند معمولی چند سال باید درآمدش را پسانداز کند تا یک خانه گیرش بیاید؟
این مسأله در کشورهای مختلف متفاوت است مثلاً در کانادا حدود ۱۰سال زمان لازم است تا مردم بتوانند منابع مالی لازم برای خانهدار شدن را تأمین کنند. در هنگ کنگ که جزو گرانترین و طولانیترین شهرها برای تهیه مسکن است ۱۸سال طول میکشد. در سیدنی استرالیا ۱۲سال و در برخی شهرهای دنیا مثل تورنتو با ۷سال پسانداز یک سوم درآمد خانوار میتوانند خانهدار شوند. در همین گزارش وزارت راه و شهرسازی رژیم متوسط خانهدار شدن در کشورهای صنعتی را ۱۴سال قید کرده است. رژیم ضدمردمی آخوندی این میزان را به 96سال رسانده است. یعنی برخی اقشار اجتماعی اگر وضع به همین منوال باشد تا چند نسل هم خانهدار نخواهند شد.
موضوع دیگری که باز هم در هفتهیی که گذشت مطرح بود ادامه و افزایش رکود در بازار بورس ایران است.
بر اساس گزارش روزنامه حکومتی همشهری در روز ۲۱تیر، «از زمان وقوع رکود اقتصادی تاکنون بیش از ۲۰هزار میلیارد تومان معادل ۵.۵میلیارد دلار از پیشبینی سود شرکتهای بورس کاسته شده؛ فقط در طول یکماه گذشته پیشبینی سود صنعت بانکداری ۱۰۰۰میلیارد تومان افت کرده است». علاوه بر این در همین گزارش آمده که: «اطلاعات آماری نشان میدهد پیشبینی سود شرکتهای بورس که در آذرماه 1393به 59هزار و 243میلیارد تومان رسیده بود با 19هزار و 452میلیارد تومان کاهش به 39هزار و 791میلیارد تومان در پایان فصل بهار رسیده است». همچنین گفته که بیشترین زیان متوجه صنعت بانکداری است که «فقط در یکماه گذشته 1043میلیارد تومان از سود 11بانک حاضر در بورس کاسته شده است». (رونامه حکومتی همشهری ۲۱/۴/۹۶)
در حالیکه علت اصلی افت معاملات در بازار بورس رکود حاکم بر بازار ایران هست، اما از طرف دیگر رژیم مدعی است که در زمینه صادرات با افزایش صادارات مواجه است
واقعیت این است که افزایش صادرات ایران اساساً در ارتباط با نفت است و در سایر زمینهها اتفاقاً برعکس بوده. رژیم ایران، چنان از لحاظ صادرات صنعتی، ایران را به عقب برده که حتی کشورهای که در ۴۰سال پیش از ایران به مراتب عقبتر بودند، الآن سهم بزرگی را از بازارهای جهانی به خودشان اختصاص دادند. از جمله روز ۲۱تیر 96روزنامه حکومتی دنیای اقتصاد آماری را ارائه داده که مینویسد: «بخش عمدهای از صادرات کشور به مواد خام اختصاص دارد و سهم صادرات صنعتی، بهویژه محصولات پیشرفته، بسیار ناچیز است. طی 10سال گذشته، سهم محصولات پیشرفته از صادرات صنعتی بهطور میانگین در کشورهای فیلیپین، سنگاپور و مالزی به ترتیب 57، 48و 45درصد بوده در حالیکه این رقم در ایران در حدود 5درصد بوده است». روزنامه حکومتی دنیای اقتصاد ۲۱/۴/۹۶)
یکی دیگر از نمودهای رکود عمیق در ایران در صنعت ساختمان و صنایع حاشیهای آن است. از جمله تعطیلی ۷۰۰معدن سنگ در یک سال اخیر.
این آمار را ابوالقاسم شفیعی رئیس انجمن سنگ ایران با تأکید بر اینکه هنوز در بخش معدن امنیت سرمایهگذاری وجود ندارد، داد و گفت: «امروز کشتی اقتصاد کشور به گل نشسته و با پول نیز برطرف نمیشود». این کارگزار رژیم ادامه داد که: «امروز قیمت تمام شده سنگ برای واحدهای تولیدی بسیار گرانتر از سایر کشورهاست بهنحوی که ترکیه به مراتب سنگهای ارزانتری را نسبت به ما تولید میکند. همین موضوع باعث شده تا نتوانیم در بازارهای صادراتی حضور پررنگی داشته باشیم. و کارخانجات سنگهای تزئینی کشور با ظرفیت کمتر از 50درصد فعالیت میکنند».
با توجه به تحریمها و بحران اقتصادی سرمایهگذاری در ایران آخوندها ریسک دارد. رئیس انجمن سنگ ایران در همین رابطه به صراحت میگوید: «متأسفانه آنها اعتمادی به بازار ایران ندارند و میگویند هر روز قوانین در این کشور دستخوش تغییر بوده و نمیتوان در آنجا فعالیت کرد.
بنده حدود 14رئیس انجمنهای سنگ چین را به کشور آوردم، اما آنها با مشاهده وضعیت اقتصادی کشور حاضر به سرمایهگذاری نشدند». (سایت حکومتی فرتاک نیوز ۱۸/۴/۹۶)
جالب است که اقتصاد مقاومتی خامنهای هم هیچ وزنی نداشته و دردی هم دوا نکرده است، ضمن اینکه مدافعی هم ندارد. در هفته گذشته روزنامه حکومتی دنیای اقتصاد از قول یکی از کارشناسانش به نام بهکیش در مورد همین باند خامنهای نوشته است: «این گروه از اقتصاد مقاومتی برداشتی درونگرا دارند... این فرآیند در سالهای گذشته عموماً حاکم بر تصمیمات کشور بوده و به همین دلیل خصوصیسازیها به خصولتیسازی تبدیل شد. 37سال است که گروه معتقد به اقتصاد درونگرا ادعا میکنند که تا بهحال اقتصاد کشور را اداره کردهاند، ولی این را نمیگویند که اقتصاد را با رشدی نزدیک به صفر اداره کردهاند و تقریباً تمام منابع کشور مستهلک شده و حتی سرمایههای اساسی کشور چون آب به قهقرا رفتهاند. اگر روش اداره اقتصادی کشور را تغییر ندهیم، روزهای بسیار سختی در پیش خواهیم داشت و همانگونه که گفته شده نابسامانیها تنها در حیطه اقتصاد باقی نخواهند ماند». (روزنامه حکومتی دنیای اقتصاد ۱۷/۴/۹۶)