728 x 90

گزیده روزنامه ها,گفته ها و نا گفته ها,

عناوین روزنامه ها - گفته‌ها و ناگفته‌ها از میان روزنامه‌های حکومتی روز ۱۸تیرماه ۹۶

-

نگاهی به روزنامه‌های حکومتی
نگاهی به روزنامه‌های حکومتی
هر چند مهم‌ترین مطالب روزنامه‌های حکومتی در روز یکشنبه 18تیر به دفاع از قرار داد توتال و یا رد آن اختصاص یافته است اما عنوانهای صفحات اول شاخ به شاخ شدن باندهای حاکم در تمام عرصه‌ها را نشان می‌دهد:

آفتاب یزد: کابوس واردات شکر تکرار خواهد شد

ابرار: وزیر نفت:‌این که فلان کشور برادر ماست یعنی چه؟

اطلاعات: جهانگیری: فساد و رانت مانع از شکل‌گیری بخش خصوصی واقعی است

بهار: اسحاق جهانگیری: مردم مسیر مطالبات را روشن کردند

جمهوری اسلامی: معاون وزیر نفت: قرارداد با توتال و شرکت نفت چین نشانه عبور از دیوار تحریم هاست

رسالت: قالیباف: مدیریت بحران کشور دچار بحران مدیریت است

شرق: بر اساس آمار قوه قضاییه 97درصد کشفیات سال 95مربوط به «کارراه‌اندازی» بوده است

کارون: متهم ردیف دوم پرونده نفتی در دادگاه: وقتی نظام بابک زنجانی را تأیید کرده من چه کاره بودم؟ یارانه سه ماه مردم را غارت کردند

کارون: جهانگیری: قرار داد توتال با نظر موافق مجلس امضا شد

کلید: سردار غیب پرور: باور کردنی نیست تضعیف سپاه از روی سهو و غفلت باشد

کلید: قاضی پرونده فساد نفتی: باند زنجانی پول سه ماه یارانه کشور را به غارت برد

کیهان: توتال اگر کرسنت ۲نیست چرا متن قرار داد را پنهان می‌کنید؟!

کیهان: هیأت ۷نفره تأیید قرار داد دولتی است نه منصوب

کیهان: «بی سواد» پاسخ وزارت نفت به انتقادهای مستند کیهان

در روزنامه‌های باند حسن روحانی علاوه بر پاسخ به ادعاهای سپاه در مورد قرارداد توتال از این قرار داد دفاع شده است

جمهوری اسلامی: موفقیت دولت یازدهم در متقاعد کردن کمپانی بزرگی مانند توتال برای حضور در ایران آن هم در شرایطی که هنوز ابهامات فراوانی از سوی شرکتها و کشورهای خارجی برای همکاری با کشورمان مطرح است، برگ برنده قدرتمندی برای اثبات کارآمدی برجام و نشان‌دادن تاثیرات این توافق بر معیشت و اقتصاد داخلی به حساب می‌آید.

... نه تنها سپاه بلکه حضور هر نهاد عمومی یا حاکمیتی دیگری که در ادبیات اقتصادی کشور از آنها به خصولتی یا شبه حاکمیتی تعبیر می‌شود، محیط کسب و کار را برای بخش خصوصی واقعی که با سرمایه‌های مردم فعالیت می‌کنند نامناسب می‌کند همان‌گونه که تا به‌حال شاهد بروز مشکلات فراوانی از این ناحیه بوده‌ایم. به همین خاطر به نظر می‌رسد بهترین راه این است که حوزه‌ها و جنس فعالیت‌های سپاه و حتی سایر نیروهای نظامی در اقتصاد توسط نهادهای بالادستی حاکمیتی تعیین و تعریف شود.

آرمان: سرمقاله: روی دیگر سکه توتال
تندروها در چند روز اخیر تیترها و گزارشات فراوانی علیه شرکت فرانسوی توتال در رسانه‌های خود به‌صورت برجسته منعکس کرده‌اند؛ که خلاصه‌اش این است که قرارداد نفتی با توتال قراردادی استعماری است و در حالی‌که نهاد‌های سازندگی در کشور حاضرند این قراردادها را اجرایی کنند اما دولت آقای روحانی به جای این‌که آنها را در اولویت قرار دهد و از امکانات داخل کشور استفاده کند، اصرار به بستن قرارداد با غربی‌ها دارد تا پای آنها را به کشور باز کند. واقع مطلب آن است که از صدر تا ذیل مطالب تنها بر خطاست و اگر نگفته باشیم بر دروغ است. در حقیقت عوامفریبی محض است.
در دولت احمدی‌نژاد به‌واسطه تحریم‌ها شرکتهای بزرگ نفتی از ایران رفتند و بسیاری از پروژه‌های عسلویه و پارس جنوبی معطل ماند و هیچ‌یک از کارفرمایان داخلی اعم از بخش خصوصی و دولتی تکنولوژی لازم را نداشت تا پارس جنوبی را راه‌اندازی کند.
حتی اگر به فرض چنین تکنولوژی‌ای در اختیار شرکتهای ایرانی بود که «نیست» دولت 200‌میلیارد دلار سرمایه را از کجا باید تأمین کند تا بتواند هم‌چنان تولید نفت را در سال‌های آینده به میزان فعلی حفظ کند؟
آنچه تندروها به مردم نمی‌گویند، روی دیگر سکه توتال است. به‌واسطه تحریم‌های قبل از برجام، قطر توانسته بود به پیشرفت در پارس جنوبی ادامه دهد. حاصل آن که قطر توانست در آن سال‌ها دو برابر ایران از میدان مشترک پارس جنوبی برداشت کند. در سال 1392حجم گازی که قطریها از پارس جنوبی برداشت کردند 50‌هزار‌میلیارد تومان - درست خواندید، 50‌هزار‌میلیارد تومان - بیشتر از ایران بود.

یک روزنامه باند حسن روحانی با یادآوری شرایط شکننده اقتصادی کشور ادامه مسیر زهرخوران و آویختن به غرب را تنها شرط عبور نظام از بحران بیان کرده است:

جهان صنعت: رخدادهای تأسف‌برانگیزی که در دوره فعالیت‌های محمود احمدی‌نژاد به‌عنوان رئیس دولتهای نهم و دهم اتفاق افتاد، هنوز برای ایران هزینه‌های دردسرساز دارد.

یکی از رخدادهای بسیار ناراحت‌کننده آن سال‌ها پنهانکاری عمدی یا سهوی یا از سر ناآگاهی درباره ابعاد تحریم‌های اقتصادی ایران از سوی غرب به‌ویژه‌ ایالات متحده آمریکا بود.
دولت وقت در سال‌های 1392- 1384اصرار داشت بگوید اعمال تحریم‌ها علیه ایران موجب نیرومند شدن اقتصاد می‌شود و اثرات تخریبی ندارد.

تا این‌که در سال‌های 1391و 1392سیل ویرانگر آثار تحریم‌ها اقتصاد ایران را با مصیبت تورم شتابان، رشد منفی تولید ناخالص داخلی، رشد منفی سرمایه‌گذاری، کوچ غول‌های بزرگ نفت و گاز و سایر شرکتها از ایران به سوی کشورهای دیگر و تنها ماندن ایران در مناسبات اقتصادی بود.
و حالا با کمال تأسف شاهد هستیم که دونالد ترامپ و همکارانش در کاخ سفید دنبال این هستند که دور تازه‌یی از تحریم‌ها علیه کسب‌وکار ایرانیان را آماده کنند.

برخی گزارشهای پیدا و پنهان نشان می‌دهد شوربختانه اقتصاد ایران نسبت به اوایل دهه 1390به‌لحاظ بنیادین تفاوت چشمگیری نداشته است و حتی به‌لحاظ کسب درآمد ارزی در موقعیت دشوارتری قرار دارد. افزایش نرخ بیکاری و شمار بیکاران یک مصیبت دیگر پیش‌روی ایران است که در اوایل دهه 1390به‌شدت فعلی نبود.

اقتصاد ایران به‌لحاظ مقاومت و تاب‌آوری در حال حاضر نسبت به اوایل دهه 1390استحکام چندان بیشتری ندارد و حتی در برخی موارد شکننده‌تر شده‌ایم. ذخایر ارزی ایران عمق ندارد، سرمایه‌گذاری داخلی وضع مناسبی پیدا نکرده است، بانکهای ایرانی در موقعیت به مراتب بدتری نسبت به اوایل دهه 1390قرار دارند، نرخ بیکاری فزاینده‌تر شده است و دشمنی دو جناح نیز بیشتر.
نباید کاری کنیم که تحریم‌های خزنده‌ای که از در بیرون رانده شدند، دوباره از پنجره وارد شوند و اقتصاد بی‌دفاع ایران را در بدترین وضع تهدید کنند.
روزنامه‌های باند ولی‌فقیه ارتجاع قرارداد توتال را حلقه‌یی از حلقات استحاله نظام توصیف کرده‌اند که دولت حسن روحانی و مجلس ارتجاع در آن دست دارند.

کیهان: می‌خواهید چه چیزی را حذف کنید؟! (یادداشت روز)
درباره موضوع قرار‌داد ایران با توتال فرانسه، خوب است از منظری دیگر هم به ماجرا نگریسته شود.
باید موضوع از زوایای دیگری از جمله از زاویه‌های سیاسی و امنیت ملی هم مورد ارزیابی قرار گیرد.
حقیقت تلخی است که اتفاق افتاده و وزیر نفت ایران اسلامی در آستانه چهل سالگی نظامی که پله رشد و تعالی او بوده، دغدغه حفظ و صیانت از بیت‌المال و سرمایه‌های ملی را به «مارکسیست اسلامی» تفسیر می‌کند و آرزو می‌کند بتواند آن را از ذهن خود پاک کند!
برای ما چه خوابی دیده‌اند که به‌راحتی از این دست سخنان می‌گویند!؟
دو سال قبل، آخوندی وزیر راه و مسکن هم در سخنانی عجیب گفته بود: «امیدواریم در برنامه ششم توسعه، سازمان حمایت مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان منحل شود (!) تا بتوانیم با ارتقای خدمات از مصرف‌کنندگان حمایت کنیم... متأسفانه برخی با تعالیم مارکسیستی و سوسیالیستی، انگ حمایت از مصرف‌کنندگان را می‌زنند...»!
واقعا این نوع موضعگیریها در دولت یازدهم را باید اتفاقی دانست!؟
به‌رغم سکوت و بی‌عملی نمایندگان قسم خورده در پیشگاه قرآن و آرمیده در مجلس شورای اسلامی، هر یک از این سخنان، در برگیرنده پیامی مهم و هشداری خطیر است و نباید در برابر آن سکوت کرد.
پیام مهم این سخنان، رها کردن ملت زیر چکمه غارتگران داخلی و خارجی و ذبح همه دستاوردهای انقلاب در عرصه خودباوری و استقلال است.
همین چند روز قبل، رئیس‌جمهور محترم برخلاف تکلیف قانونی خود و برخلاف سوگندش در مجلس، مهمترین بند سند چشم‌انداز و اصلی‌ترین آرزوی هر ایرانی را مخدوش اعلام کرد! وی در همایش بین‌المللی مقابله با گرد و غبار گفت: «‌قوی‌ترین کشور در منطقه نباید به‌عنوان هدف اول دنبال شود (!) بلکه باید منطقه قوی‌تر مد نظر ما باشد، نه این‌که در رقابتهای منطقه‌یی یک کشور بخواهد در برابر کشورهای دیگر منطقه قد علم کند و قدرت خود را به رخ بکشاند و تفرقه و شکاف را بیشتر کند (!)... بایستی رقابتهای مخرب و نابجا را کنار گذاشت...»! کدام منطقی می‌پذیرد که یک کشور مهم و تاثیر‌گذار هم‌چون ایران اسلامی، خود را از مسابقه مهم و حیاتی و اجتناب‌ناپذیر «قوی‌تر شدن» کنار بکشد!؟ اصلاً این یک انتخاب است یا یک الزام و اجبار!؟ آیا همین زمان که آقای روحانی آرزوی متوقف شدن برنامه‌های ایران برای قوی‌تر شدن را مطرح می‌کند، همسایگان ما هم تمکین می‌کنند!؟
می‌دانیم که غرب و در رأس آن آمریکا، بی‌محابا و بدون پرده‌پوشی در‌صدد براندازی نظام اسلامی است و از بیان آن هم ابایی ندارد. موضوع تنها بیان نیست و در عمل هم از هیچ کوششی فروگذار نکرده و نمی‌کنند.
آنها اکنون آرزو دارند با شبیه‌سازی وقایع دهه 90شوروی سابق و اجرای «پروستریکا» و «گلاسنوست» به خیال خود فروپاشی نظام را از درون رقم بزنند. این چیزی است که اندیشکده چتم هاوس انگلیس بعد از قرارداد دولت یازدهم با توتال به صراحت و با ذوق‌زدگی بیان کرد: «لازم است برای موفقیت دولت روحانی توافق‌هایی در زمینه «سرمایه‌گذاری بسیار گسترده در ایران» و «ارتباط بانکی» این کشور با جهان صورت گیرد، (زیرا) بدون حمایت گسترده اروپایی‌ها، آنهایی که امید دارند روحانی بتواند پروستریکا را به ارمغان بیاورد، موقعیت منحصربه‌فرد کسب دستاورد اقتصادی گسترده‌تر برای تهران و منطقه را از دست می‌دهند»
حالا هم معلوم نیست چه چیزی قرار است حذف شود!؟
کیهان: توتال اگر کرسنت 2نیست چرا متن قرارداد را پنهان می‌کنید؟!

به گزارش نسیم آنلاین، روزنامه‌ایران، ارگان رسمی دولت دیروز در گزارشی مفصل نوشت: نام قرارگاه سازندگی خاتم در لیست 12شرکتی که به‌عنوان همکار ایرانی طرح در اختیار رهبر کنسرسیوم یعنی توتال قرار گرفته وجود داشته است، ولی این شرکت با ارزیابی‌های فنی و با توجه به تجارب شرکتها، خود شرکت پتروپارس را که یکی از شرکتهای بزرگ ایرانی است انتخاب کرده است. به اعتقاد صاحب‌نظران اجرای پروژه‌ها با سرمایه و انتقال تکنولوژی خارجی مزیت‌های فراوانی برای کشور دارد.
گفتنی است در اتفاقاتی قابل تأمل، دولت یازدهم از مدتها پیش حملات هدفمند و گسترده‌یی را علیه فعالیت‌های قرارگاه خاتم‌الانبیاء سپاه آغاز و رئیس‌دولت هم در سخنانی عجیب، از حضور این قرارگاه در سازندگی کشور انتقاد کرد. دست آخر هم در قرارداد ۴.۸میلیارد دلاری با یک کنسرسیوم با سهم ۵۰.۱درصدی شرکت فرانسوی توتال، عملاً دست این مجموعه توانمند داخلی از پروژه فاز 11پارس جنوبی کوتاه شد.
شواهد نشان می‌دهد دولت با انعقاد قراردادهایی هم‌چون قرارداد با توتال، علاوه بر آن که امتیازات گسترده و خارج از عرفی به خارجی‌ها داده و دست مجموعه‌های توانمند داخلی را از انجام این پروژه‌ها کوتاه نموده، پیش‌بینی‌های لازم را برای وضعیت کاملاً محتمل بازگشت تحریم و فرار مجدد شرکتهای خارجی انجام نداده است. این در حالی است که خود غربی‌ها از هماهنگی کامل با آمریکایی‌ها در صورت تحریم مجدد ایران سخن می‌گویند.
پاتریک پویان، رئیس ‌شرکت توتال فرانسه در پاسخ به سؤالی در مورد احتمال بازگشت تحریم‌های آمریکا علیه ایران در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ گفته است که «قرارداد توتال منطبق با مقررات فعلی بین‌المللی است... اگر این قواعد تغییر کند، ما باید خودمان را با آن تطبیق دهیم.» با به اعتقاد صاحبنظران، این دیدگاه که حاضر نیست واقعیت‌های بین‌المللی و احتمال بسیار زیاد بازگشت تحریم‌ها را بپذیرد ولی حاضر شده تضمینهای بسیار نقدی را به طرف مقابل بدهد، در سایر ارکان دولت هم جاری است.

جهانگیری به‌زعم خود به محکم‌کاری دولت هم اشاره کرده و افزوده است: «حتی متن قرارداد را برای رئیس مجلس ارسال کردیم تا با قوانین کشور تعارضی نداشته باشد.»

باید تأسف خورد که این پاسکاری دولت و هیئت‌ رئیسه مجلس تاکنون در مسائل بسیار مهمی، هزینه‌های گزاف در بلندمدت به کشور تحمیل کرده است. به‌عنوان مثال در ماجرای برجام، با وجود هشدارها و مقاومت‌ جمع زیادی از نمایندگان، با تدارک هیئت‌ رئیسه مجلس برجام تنها در بیست دقیقه تصویب شد. در ماجرای سند 2030هم علی لاریجانی اذعان کرد که «هیئت تطبیق مصوبات مجلس ایرادی شکلی به این سند وارد ندانسته است»،

بنابراین معلوم می‌شود با پاسکاری دولت و هیأت‌رئیسه مجلس الزاماً کارها به درستی پیش نمی‌رود و ادعای جهانگیری که می‌گوید متن قرارداد توتال را برای رئیس‌مجلس ارسال کردیم تا با قوانین کشور تعارضی نداشته باشد، ممکن است آن را به سرنوشت سند 2030دچار کند.

کیهان: پروستریکای ایرانی خواب تکراری غرب برای جمهوری اسلامی
غرب در پی آن است از طریق پازلی شامل قراردادها و تفاهم نامه‌هایی هم‌چون برجام، FATF، 2030و IPC و... با شعار فریبنده اصلاحات اقتصادی، ایران را به سرنوشت شوروی سابق دچار کند.
دو گروه «سهل اندیش» و «ماموریت‌دار برای بزک و جاده صاف کنی غرب» معمولاً هر گونه روشنگری و هوشیاری در نحوه مواجهه با غرب و رفتارشناسی کشورهای سلطه‌گر را «توهم توطئه» می‌نامند. اما چه بسا که انگ زدن در قالب توهّم توطئه، خود یک توطئه است برای کاهش حساسیت و القای سهل اندیشی.
در روزهای اخیر موضوع قرارداد 20ساله با شرکت بدسابقه توتال و ابهامات مهم آن از جمله سهم 19درصدی ایران در مقابل سهم بیش از 50درصدی توتال و امتناع دولت از انتشار جزییات قرارداد و اصرار بر محرمانه ماندن آن، انتقادات گسترده رسانه‌ها و کارشناسان را برانگیخت.

آیا با برگشت تحریم‌ها یا کارشکنی آمریکا، شرکت بدعهد توتال- توتال پیش از این یک بار بدعهدی کرده و بدون پرداخت خسارت و جریمه، زیر تعهد خود زده است- می‌ماند یا می‌رود؟ و اگر رفت خسارت می‌دهد یا خیر؟
تبعات منفی اقتصادی، تنها بخش کوچکی از نتایج قرارداد توتال برای کشورمان است. این قرارداد قطعه‌ای از یک پازل در رفتار غرب با ایران در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است.
قرارداد توتال، مقدمه‌ای برای اصلاحات سیاسی!
در روزهای گذشته، اندیکشده چتم هاوس در یادداشتی تحلیلی پیرامون قرارداد توتال نوشت: «روحانی چهار سال دیگر وقت دارد تا وعده‌های خود از جمله اصلاحات اقتصادی را به واقعیت تبدیل کند. در این میان نهادهای غیرمنتخب که سال‌ها تحت تحریم اقتصادی آمریکا بوده‌اند نسبت به سرمایه‌گذاری غرب با نگرانی و احتیاط نگاه می‌کنند. آنان نگران هستند که سرمایه‌گذاری خارجی باعث تشدید مداخله غرب در امور داخلی ایران شود و این نهادها قدرت و نفوذ خود را از دست دهند. روحانی مستقیماً نفوذ اقتصادی این نهادها در اقتصاد را به چالش کشیده است و در یکی از سخنرانی‌های اخیر خود از انحصار اقتصادی توسط آنان انتقاد کرد. واقعیت آن است که بدون تداوم سرمایه‌گذاری بین‌المللی روحانی قادر به اجرای اصلاحات اقتصادی نخواهد بود».

پروستریکا، یکی از عوامل اصلی فروپاشی شوروی
پدیده جنگ نرمی که علیه جمهوری اسلامی ایران به راه افتاده است به شکل‌های مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی بروز و ظهور دارد.
جنگ نرم، ابتدا توسط کمیته خطر و در زمان جنگ سرد در دهه 1970و با همفکری مدیران سابقه‌دار و اساتید برجسته علوم سیاسی سازمان سیا و پنتاگون طراحی و تأسیس شد. به همراه اصلاحات گورباچف، ایجاد فضای باز سیاسی و اصلاحات اقتصادی (پروستریکا) شوروی سابق، این کمیته با حذف جنگ سخت، تنها راه شکست بلوک شرق را جنگ نرم و فروپاشی از درون می‌دانست. سیاستمداران پنتاگون و سیا با راهبردهای دکترین مهار و جنگ رسانه‌یی موجبات فروپاشی شوروی را فراهم آوردند.

«ری تکیه» عضو ارشد اندیشکده «شورای روابط خارجی آمریکا» که پیش از این در توصیه‌ای به دونالد ترامپ گفته بود، آمریکا در ایران دوستانی دارد که باید برای رسیدنشان به قدرت کمک کند. یادداشتی تازه در این باره نوشته است. نکته قابل‌توجه این است که این یادداشت در دوره پسابرجام -دوره مذاکره برای کاهش تنش- ارائه شده است.
«تکیه» در واشینگتن پست، مطلبی با این عنوان نوشته است: «زمان آن فرا رسیده که برای فروپاشی سیاسی ایران آماده شویم».

ری تکیه، کُدهای متعددی در این یادداشت به مخاطب اصلی خود، دولت آمریکا، می‌دهد. وی ضمن تمجید از امضای برجام، با وارد کردن اتهامات مختلف و بی‌سند به جمهوری اسلامی، از «فتنه 88» به « انقلاب سبز» تعبیر می‌کند و داعیه این ادعای تکراری را دارد که وضعیت ایران مانند شوروی قبل از فروپاشی است و واشینگتن باید این روند را حمایت و تسریع کند.

برجام، FATF، 2030و IPC در یک پازل
در دوره فعالیت دولت یازدهم، قراردادها و تفاهم نامه‌های خارجی اغلب جنجالی و دارای حواشی بسیاری بوده است. نکته قابل‌توجه اینجاست که تقریباً تمامی این قراردادها و تفاهم نامه‌ها محرمانه بوده است.
بنا بر شواهد و مستندات متعدد، اجرایی شدن برجام، تفاهم با کارگروه اقدام مالی موسوم به FATF، قراردادهای جدید نفتی موسوم به IPC و اجرایی کردن سند به ظاهر فرهنگی-آموزشی 2030همگی قطعات یک پازل هستند که خروجی آن بر باد رفتن استقلال کشور و هضم شدن در نظام سلطه جهانی است.

همان‌طور که پیش از این نیز اشاره شد، در حقیقت برجام، FATF، قرارداد توتال در قالب، IPC، سند 2030و... اسم رمز است و فصل‌مشترک اینها یعنی مستحیل شدن جمهوری اسلامی ایران در هزارتوی فرهنگ و اقتصاد نظام سلطه جهانی.

زبان درازی و فشار بیشتر غرب، نتیجه قراردادها و تفاهم نامه‌های خسارت بار
اگر طیف خوش‌بین به غرب در دولت مدعی اصلاحات به کمک اشغالگران آمریکایی- انگلیسی افغانستان شتافتند و عنوان «محور شرارت» را به‌عنوان دستخوش دریافت کردند، در پسابرجام نیز امتیازاتی را در حوزه اقتصادی- و بعضاً – سیاسی و فرهنگی- واگذار کردند که خروجی آن، زبان‌درازی و طلبکاری و فشار بیشتر غرب بود. از خسارت محض برجام و عدم پایبندی آمریکا به متن و روح برجام-به اذعان مقامات ارشد دولت یازدهم- بگیرید تا قطعنامه محکومیت حقوق‌بشری علیه کشورمان و استمرار ایران هراسی و به روزرسانی تحریم‌های ضدایرانی اتحادیه اروپا.

ابراز نگرانی از عملکرد جامهای زهر در سالهای آتی مضمون مشترک روزنامه‌های باند خامنه‌ای است. یک نمونه از ارگان باند موتلفه:
رسالت: با روی کار آمدن دولت یازدهم که با هدف رفع تحریم ها، محدود کردن صنعت هسته‌یی کشور را در دستور کار خود قرار داده بود، در صنعت نفت و گاز هم همین محدود کردن صنعت داخلی و آغوش گشودن به سوی خارجی دنبال شد و در وزارت نفت، با حضور کارشناسان حقوقی توتال و بریتیش پترولیوم طراحی قراردادهای جدید نفت آغاز گشت. دوباره جایگاه شرکتهای نفتی خارجی و قرار دادهای بلندمدت پررنگ شد.

بر اساس قراردادهای جدید نفتی معروف به (آی پی سی) که در دولت یازدهم طراحی شد، سرمایه‌گذاران، کارشناسان و متخصصان خبره ایرانی، از مهم‌ترین پروژه‌های صنعت نفت و گاز حذف شدند.
و قرارداد مهمی مثل توتال را بدون برگزاری تشریفات مناقصه برگزار می‌کنند!

اگر در گذشته‌ها، روزی جشن و پایکوبی داشتیم که نفت را ملی کردیم و آن را از چنگال خارجی در آوردیم، اگر با پیروزی انقلاب اسلامی جشن و پایکوبی داشتیم که قرار دادهای استعماری نفت را ملغی کردیم و دوباره اختیار نفت را ایران در دست گرفت، امروز جشن و پایکوبی داریم که با قراردادهای جدی، دوباره اختیار نفت را از دست ایرانی درآوردیم و به دست خارجی دادیم.
در دولت یازدهم، صنعت هسته‌یی را به امید رفع تحریم از دست دادیم و اکنون حذف صنعت داخلی نفت و متخصصان آن را هم به امید شرکتهای خارجی از دست می‌دهیم
در چهار سال آینده، باید به خدا پناه ببریم برای حفظ صنعت موشکی، صنایع دفاعی، صنعت نانو و صنعت

روزنامه‌های حکومتی در هیجدهمین سالگرد سرکوب قیام دانشجویان در 18تیر سال 1378برخی از آمران و عاملان این جنایت را در دعواهای باندی معرفی می‌کنند:

وطن امروز: تکرار یک کارنامه سیاه
روزهای گرم تیرماه 78است. جمعیت 500تا 600نفری در اینجا جمع شده‌اند، در اعتراض به حادثه مشکوک شب گذشته در کوی دانشگاه تهران؛ معاون سیاسی-امنیتی وزارت کشور برای سخنرانی بین جمعیت معترض حاضر می‌شود. شاهدان تصور می‌کنند قرار است او همه چیز را آرام و جو را از حالت بحرانی خارج کند اما خطاب به جمعیت معترض می‌گوید: «شما چرا آمده‌اید اینجا؟ شما چرا درِ وزارت کشور را از جا می‌کنید؟ اینجا که مال شماست. شما باید جای دیگری بروید و درِ آنجا را بکنید».

چند بار این موضوع را تکرار کرد که مسیر اعتراض جای دیگری است. رفت‌ و آمد‌هایش در آن روزها به خوابگاه کوی دانشگاه نیز غیرمعمول بود و بعدها معلوم شد آشوب‌های غائله 78همه از سوی وزارت کشور تقویت می‌شده است!
اپیزود دوم: خارجی- سردر دانشگاه تهران
19تیر است. جلوی سردر دانشگاه تهران در خیابان انقلاب شلوغ است. عده‌یی صورت خود را پوشانده‌اند و با سنگ با نیروی انتظامی مقابله می‌کنند. برخی سیاسیون که معمم یا غیرمعمم هستند نیز حضور دارند.
وزیر کشور دولت اصلاحات بعدها در مصاحبه‌یی گفت: «در ۱۸تیر کسی کشته نشد».

شرق: ١٨سال از ١٨تیر ٧٨گذشت
معین فردای ١٨تیر استعفا می‌دهد. استعفایی که پذیرفته نمی‌شود. او در جلسه‌یی در میان دانشجویان درباره علت این استعفا پرحرف‌ و حدیث می‌گوید: «علت حادثه روشن است. آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است. فکر نکنید من نمی‌خواهم بگویم، بلکه منظورم این است که علت حادثه روشن است. دانشجو در خانه خود که کوی دانشگاه است، مورد حمله یک عده به‌عنوان گروه فشار قرار می‌گیرد.

روایت الله‌کرم
مصطفی معین از گروه فشار نام می‌برد؛ اما برخی گروه‌هایی که تا پیش از این گمان می‌رفت وارد کوی شده و آن وقایع را به بار آورده‌اند، زیر بار این موضوع نرفتند. حسین الله‌کرم،

گفته است: «در پارادایم شما، الله‌کرم‌ها تا زمانی ارزش دارند که آماده باشند روی میدان مین بروند، تا زمانی به آنها علاقه دارید که در جبهه‌ها از منافع شما دفاع کنند... شما سؤال کردید آیا الله‌کرم جزء گروه فشار حمله‌کننده به کوی دانشگاه بوده است یا نه، من هم گفتم شورای امنیت آقای خاتمی این مسائل را (از) الله‌کرم فاکتور گرفته...»

روایت مسعود ده‌نمکی
ده‌نمکی در این گفتگو بارها انگشت اتهام خود را به سمت خود اصلاح‌طلبان نشانه می‌گیرد و ١٨تیر را یک حادثه عمدی معرفی می‌کند. او همچنین از دخالت هر گونه عنصر حزب‌اللهی در این ماجرا اعلام برائت می‌کند.

روایت متفاوت زاکانی
علیرضا زاکانی که در آن مقطع در بسیج دانشجویی دانشگاه تهران فعال بوده، نگاه دیگری به ماجرا دارد؛ می‌گوید: «یادم است یکی از دوستان خیلی انقلابی داشت از این نرده‎ها بالا می‎رفت، من گرفتم و و او را پایین کشیدم و گفتم کجا می‌روی؟ برگشت و نگاهی به من کرد و گفت تو زاکانی زمان جنگ نیستی؛ تو استحاله شدی و می‎ترسی؛

در روز و شب نوزدهم بود که درگیری‎ها خیلی سنگین شد؛ بنده از کوی بیرون آمدم و بین این جمعیت و نیروی انتظامی قرار گرفتم که جمعیتی که بسیاری از آنها نقاب داشتند ریختند سر بنده و بنده خیلی محکم به آنها گفتم که دارید اشتباه می‎کنید و این‌طوری اسباب یک تنش می‎شوید،

زاکانی هم در جای دیگری از این مصاحبه، معتقد است که ورود نیروی انتظامی به کوی اشتباه بود. او می‌گوید: «... نیروی انتظامی آمد و یک اشتباه بزرگی کرد و وارد کوی شد و در ورودش هم رعایت یک حرکت منطقی را نکرد... . حتماً نیروی انتظامی مقصر بود. نکته سوم این‌که اتفاقات تلخ بعد از ورود نیروی انتظامی مستمسکی قرار گرفت برای یک دروغ‎گویی بزرگ‌تر و یک فتنه و یک خلاف‎گویی به جامعه دانشجویی و ایجاد یک سلسله ‌تنش‎ها در دانشگاه‎های مختلف و سپس کشاندن آن در سطح جامعه».
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/155329db-8197-4a22-92ca-ed1896cefe81"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات