728 x 90

اختلافات سیاسی در ایران,

دولت آشکار و دولت پنهان رودرروی یکدیگر

-

آخوند روحانی - خامنه‌ای ولی‌فقیه ارتجاع
آخوند روحانی - خامنه‌ای ولی‌فقیه ارتجاع
کار جنگ و دعوای دو باند حاکم بر سر سپاه پاسداران به جاهای باریک دارد می‌کشد؛ باند خامنه‌ای به روحانی هشدار می‌دهند که صبرشان در تحمل روحانی نامحدود نیست که این حرف بعد از این‌که خود خامنه‌ای سرنوشت بنی‌صدر را در دیدار با سران سه قوه و مقامهای بالای نظام به روحانی گوشزد کرد، معنای روشن خودش را دارد. از آن طرف هم روزنامه باند روحانی می‌نویسد کارهایی که سپاه داره علیه روحانی می‌کند، سم مهلک برای نظام است؛

این درست است که روحانی در روز اول تیر ماه با مطرح کردن دولت با تفنگ، این دعوا را کلید زد، اما بعد شاهد بودیم که ۴روز بعد یعنی روز عید فطر در دیدار سفرا و کارداران کشورهای اسلامی با خامنه‌ای، روحانی در سخنرانی کوتاهی که آنجا داشت، از سپاه پاسداران تعریف و تمجید کرد و گفت: «از کسانی که سلاحهای راهبردی را برای کشور می‌سازند و از کسانی که این سلاحها را علیه دشمنان بکار می‌گیرند، تشکر می‌کنم». این یک ژست آشتی جویانه در برابر سپاه بود، اما ظاهراً این هیچ تأثیری نداشت و نتوانست تخفیفی در این جنگی که جریان دارد بدهد؛ چرا که آن حمله و این تعریف معادل هم نیستند و این تعریف نمی‌تواند آن را جبران کند، اما گذشته از این، روحانی نمی‌خواهد موجودیت سپاه را نفی کند، چون می‌داند بدون سپاه و نقشش در حفظ نظام، رژیم به باد فنا می‌رود و همراه آن خودش هم نابود خواهد شد؛ اما روحانی می‌خواهد نقش سپاه را در سرکوب در داخل کشور و جنگ و کشتار در خارج کشور تفکیک کند، مثلاً از جنگ در سوریه حمایت می‌کند؛ حرفش در این مورد که با بیانهای مختلف گفته و تکرار کرده این است که سپاه یک ارگان نظامی است و باید به کارهای نظامی بپردازد و وارد فعالیتهای اقتصادی نشود. در حالی که این امکانپذیر نیست؛ صرف‌نظر از آن که سرکرده‌های سپاه حاضر نیستند از منافع عظیم میلیاردی که از این طریق به جیب می‌زنند صرف‌نظر بکنند، اتکای سپاه برای تأمین هزینه‌های کمرشکنش در صدور تروریسم و جنگ‌افروزی در کشورهای منطقه و سراسر دنیا، قبل از آن که بودجه‌های رسمی باشد، درآمدی است که از همین فعالیتهای اقتصادی خودش به دست می‌آورد، بنابراین هرگز از این فعالیتهای اقتصادی دست برنخواهد داشت.

در روزهای اخیر سرکرده‌های سپاه در مقام دفاع از عملکردهای اقتصادی سپاه، بسیار صحبت کردند و گفتند که ما اصلاً به‌درخواست دولتها وارد فعالیتهای اقتصادی شدیم؛ با این وضعیت این سؤال پیش می‌آید که چرا روحانی از قدرت اقتصادی سپاه استفاده نمی‌کند که مسائل اقتصادی خودش را حل و فصل بکند؟

اولاً سپاه نه کمک‌کار بلکه دقیقاً مانع و مخل طرح و نقشهٴ روحانی است؛ خط روحانی خصوصی‌سازی و جذب سرمایه‌های خارجی است و با وجود سپاه و سیطره‌اش بر کلیهٴ شئون اقتصادی، این امر امکانپذیر نیست. روحانی در همان سخنرانی اول تیرماه سپاه را عامل اصلی عدم اجرای اصل ۴۴قانون اساسی برای خصوصی‌سازی و تقویت بخش خصوصی معرفی کرد و گفت: "‌اصل ۴۴برای این بود که اقتصاد به مردم واگذار شود و دولت از اقتصاد دست بکشد، اما ما چه کار کردیم؟ بخشی از اقتصاد دست یک دولت بی‌تفنگ بود که آن را به یک دولت با تفنگ تحویل دادیم، این اقتصاد و خصوصی‌سازی نیست." و بعد اضافه کرد که کسی جرأت ندارد با دولتی که هم تفنگ دارد و هم رسانه را در اختیار دارد و همه چیزی دارد و کسی جرأت ندارد با آنها رقابت کند."

اما از این‌که بگذریم مسألهٴ روحانی که اقتصاد و راه‌اندازی چرخ اقتصاد نیست. مسأله‌اش سهم خودش از قدرت و غارت است و این‌که عمده قدرت خامنه‌ای در سپاه متمرکز شده و خامنه‌ای به هیچ‌وجه حاضر نیست آن را از دست بدهد؛ بیانگر این است که اصل دعوا و کانون دعوا بر سر اقتصاد و خط اقتصادی نیست، بلکه اصل دعوا، جنگ قدرت است.

حالا با توجه به این‌که روحانی نمی‌خواهد سپاه را نفی یا منحل کند، اما در عین‌حال می‌خواهد اقتصاد را از چنگ سپاه در بیاورد، اگر به این کار موفق شود و اهرم اقتصادی را از دست سپاه خارج سازد، آیا سپاه دوام می‌آورد؟ آیا از هم نمی‌پاشد؟ جواب این تناقض چیست؟

واقعیت این است که این تناقض و دوگانگی دستگاه روحانی است، هم‌چنان که خامنه‌ای با تناقض دو خط قرمز قیام و هژمونی خودش، درگیر است، روحانی هم با این تناقض مواجه است که خودش جزو این رژیم است، به قول سرکرده‌های سپاه در این روزها از مواهب سپاه پاسداران به‌عنوان ارگان جنگ و سرکوب رژیم برخوردار است که اگر نباشد، حکومت خودش و موقعیت خودش هم در معرض تهدید و نابودی قرار می‌گیرد، اما در عین‌حال می‌خواهد منابع قدرت این ارگانها را از آنها بگیرد و به جیب خودش بگذارد. اگر این کار را نکند، دولت خودش به قول مهندس بازرگان مثل چاقویی است که فقط دسته‌اش دست اوست و تیغه‌اش دست دیگری است و هیچ کاری از آن ساخته نیست؛ اگر هم بخواهد آن تیغه را بگیرد و به این دسته وصل کند، ساز و کار نظام طوری است که کل نظام بر باد می‌رود. این همان تناقض ماهوی و ذاتی این رژیم است که از آن هرگز خلاصی ندارد.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/f8ef7be4-7bcf-4af8-a46e-142df16d5690"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات