همان‌طور که می‌دانیم حکومت آخوندی در هفته گذشته اقدام به پرتاب 6عدد موشک به بهانه انتقام جویی از عملیات داعش به خاک سوریه نمود. رژیم با انجام این عملیات، اهداف و مقاصد خاصی را دنبال می‌کند.
عملیات داعش صرف نظر از این‌که امری ساختگی بود و یا واقعی، این واقعیت را نشان داد که سیستم امنیتی رژیم بسیار ناکارآمد بوده و برخلاف تبلیغات گسترده‌یی که طی این 38سال با هدف مرعوب کردن مخالفان خود به‌راه انداخته بود، ادعایی بی‌اساس بوده است، به‌طوری‌که تروریستها در روز روشن با چندین فقره سلاح به یکی از امنیتی‌ترین مکانها یعنی مجلس نفوذ می‌کنند و هیچ خبری از این نیروی هوشیار و مقتدر! نبود. این عملیات می‌تواند به نوعی سرپوشی بر این گاف بزرگ امنیتی رژیم می‌باشد که به این وسیله بخواهند به‌اصطلاح بخواهد جبران مافات بکنند. لیکن پس از گذشت چند روز مشخص می‌گردد که موشکها اساساً به اهداف مورد نظر اصابت نکرده و 3 عدد از آنها در خاک عراق و تعدادی دیگر نیز در کیلومترها فاصله از محل استقرار داعش فرود آمده است و لابد مطابق معمول مجداً مردم بی‌دفاع سوریه مود اصابت قرار گرفته‌اند.
نکته قابل‌توجه دیگر این‌که تمامی ایادی رژیم از جناح ولی‌فقیه ارتجاع گرفته تا روحانی و اراذل و اوباش اصلاح‌طلب و خلاصه تمامی دم و دنبالچه‌های رژیم در داخل و خارج کشور، از این عملیات ابراز خرسندی و خشنودی نمودند.
پرتاب این موشکها که سابق بر این، می‌توانست موقتاً بحرانهای رنگارنگی که رژیم در آن گیر کرده را کاهش دهد، رژیم را با بحرانهای بیشتر روبه‌رو ساخت. بحرانهایی مانند تشدید درگیرهای جناحهای رژیم، بحران ناشی از سری جدید تحریم‌هایی که توسط مجلس نمایندگان آمریکا تصویب گردیده، قیام های سراسری و تظاهرات بی‌سابقه هموطنان به جان آمده و غارت شده توسط بانکها و مؤسسات اعتباری رژیم، فشارهای بین‌المللی و بالاخص منطقه‌یی بر علیه سیاستهای ماجراجویانه رژیم و حمایت از تروریستها و...
اما این بار می‌بینیم که به علت شقه‌ای که در بالای رژیم بعد از نمایش انتخابات ایجاد شد و به علت شکست و بی‌اعتباری خامنه‌ای و در نتیجه ریزش تصاعدی نیروهایش در سپاه و بسیج و... این نمایش‌ها به ضد خودش تبدیل شده است. یعنی دیگر این روشهای دجال گرانه اثری ندارد و هر چه بیشتر دست و پا بزنند، بیشتر در لجنزار فرو می‌روند. دیگر سیاست کیک و انجیل و کلت نیز اثری نداشته و صدها اوبامای دیگر نیز نمی‌توانند از این رژیم ددمنش استمالت کنند.
از همه مهمتر پتانسیل شگفت‌انگیزی که بعد از هجرت قهرمانانه مقاومت ایران و مجاهدین به آلبانی، آزاد گردیده، بیش از پیش رژیم را به ستوه آورده و تازه مفهوم آن صحبت معروف پاسدار رضایی را که می‌گفت مجاهدین بدون سلاح خطرناکترند را عملاً درک می‌کنند. آخوندهای دجال امروز از هر زمان دیگری ضربه پذیرتر هستند و در باتلاق سرنگونی گیر کرده‌اند. مردم ایران و مقاومت بر حق آنها به چیزی کمتر ازسرنگونی تمام عیار این رژیم رضایت نمی‌دهند. دیر نیست که انتقام تمام خونهای به زمین ریخته شده گرفته شود و ایران این زیباترین وطن از ننگ وجود این ضحاک هزار مار رهایی یابد.
به امید آن روز ف-ت.
عملیات داعش صرف نظر از این‌که امری ساختگی بود و یا واقعی، این واقعیت را نشان داد که سیستم امنیتی رژیم بسیار ناکارآمد بوده و برخلاف تبلیغات گسترده‌یی که طی این 38سال با هدف مرعوب کردن مخالفان خود به‌راه انداخته بود، ادعایی بی‌اساس بوده است، به‌طوری‌که تروریستها در روز روشن با چندین فقره سلاح به یکی از امنیتی‌ترین مکانها یعنی مجلس نفوذ می‌کنند و هیچ خبری از این نیروی هوشیار و مقتدر! نبود. این عملیات می‌تواند به نوعی سرپوشی بر این گاف بزرگ امنیتی رژیم می‌باشد که به این وسیله بخواهند به‌اصطلاح بخواهد جبران مافات بکنند. لیکن پس از گذشت چند روز مشخص می‌گردد که موشکها اساساً به اهداف مورد نظر اصابت نکرده و 3 عدد از آنها در خاک عراق و تعدادی دیگر نیز در کیلومترها فاصله از محل استقرار داعش فرود آمده است و لابد مطابق معمول مجداً مردم بی‌دفاع سوریه مود اصابت قرار گرفته‌اند.
نکته قابل‌توجه دیگر این‌که تمامی ایادی رژیم از جناح ولی‌فقیه ارتجاع گرفته تا روحانی و اراذل و اوباش اصلاح‌طلب و خلاصه تمامی دم و دنبالچه‌های رژیم در داخل و خارج کشور، از این عملیات ابراز خرسندی و خشنودی نمودند.
پرتاب این موشکها که سابق بر این، می‌توانست موقتاً بحرانهای رنگارنگی که رژیم در آن گیر کرده را کاهش دهد، رژیم را با بحرانهای بیشتر روبه‌رو ساخت. بحرانهایی مانند تشدید درگیرهای جناحهای رژیم، بحران ناشی از سری جدید تحریم‌هایی که توسط مجلس نمایندگان آمریکا تصویب گردیده، قیام های سراسری و تظاهرات بی‌سابقه هموطنان به جان آمده و غارت شده توسط بانکها و مؤسسات اعتباری رژیم، فشارهای بین‌المللی و بالاخص منطقه‌یی بر علیه سیاستهای ماجراجویانه رژیم و حمایت از تروریستها و...
اما این بار می‌بینیم که به علت شقه‌ای که در بالای رژیم بعد از نمایش انتخابات ایجاد شد و به علت شکست و بی‌اعتباری خامنه‌ای و در نتیجه ریزش تصاعدی نیروهایش در سپاه و بسیج و... این نمایش‌ها به ضد خودش تبدیل شده است. یعنی دیگر این روشهای دجال گرانه اثری ندارد و هر چه بیشتر دست و پا بزنند، بیشتر در لجنزار فرو می‌روند. دیگر سیاست کیک و انجیل و کلت نیز اثری نداشته و صدها اوبامای دیگر نیز نمی‌توانند از این رژیم ددمنش استمالت کنند.
از همه مهمتر پتانسیل شگفت‌انگیزی که بعد از هجرت قهرمانانه مقاومت ایران و مجاهدین به آلبانی، آزاد گردیده، بیش از پیش رژیم را به ستوه آورده و تازه مفهوم آن صحبت معروف پاسدار رضایی را که می‌گفت مجاهدین بدون سلاح خطرناکترند را عملاً درک می‌کنند. آخوندهای دجال امروز از هر زمان دیگری ضربه پذیرتر هستند و در باتلاق سرنگونی گیر کرده‌اند. مردم ایران و مقاومت بر حق آنها به چیزی کمتر ازسرنگونی تمام عیار این رژیم رضایت نمی‌دهند. دیر نیست که انتقام تمام خونهای به زمین ریخته شده گرفته شود و ایران این زیباترین وطن از ننگ وجود این ضحاک هزار مار رهایی یابد.
به امید آن روز ف-ت.
