عنوانهای اصلی روزنامههای حکومتی در روز شنبه نهم اردیبهشت 96 به ادامه رجز خوانی متقابل باندها علیه یکدیگر بعد از مناظره تلویزیونی اختصاص یافته است. هر باند خود را برنده و باند رقیب را بازنده جنگ انتخابات معرفی کرده است، و هر دو باند مرزسرخ های توصیه شده برای این نمایش را زیر پا گذاشته و شکاف پرنشدنی در رأس نظام را به نمایش گذاشتهاند:
آرمان: دود در لانه زنبور – روحانی خطاب به قالیباف: ۳ادعای شما دروغ است در تهران چه کسی هوا را از مردم گرفته است؟ اگر دولت یازدهم نبود فضای مجازی مسدود شده بود – جهانگیری خطاب به قالیباف: کسانی که در آن ۸ سال بودند الآن چهره عوض کردهاند- حمله کنندگان به سفارت عربستان در ستاد کدام کاندیدا هستند؟
آرمان: زیبا نگذاریم احمدینژادیسم باز گردد
آفتاب یزد: در مناظره نخست رویارویی اصلی بین جهانگیری و قالیباف بود- قالی بافی اسحاق
اعتماد: زلزله جهانگیری - مکمل روحانی در دوئل با قالیباف اردوگاه رقیب را برهم زد
بهار: بهخاطر چند رأی بیشتر؛ حمله به دولت برای فرار از پاسخگویی- همچنان اخلاق سوزی
جهان صنعت: نخستین مناظره تلویزیونی انتخابات ریاستجمهوری برگزار شد؛ پیروزی روحانی و جهانگیری
جمهوری اسلامی: درخشش روحانی و جهانگیری در اولین مناظره تلویزیونی
فرهیختگان: اولین مناظره انتخابات ریاستجمهوری اجتماعی بود اما اقتصادی شد یکهتازی پوششی ها
قانون: بافتن قالیباف تاختن جهانگیری
کیهان: اولین زنگ حساب دستهای خالی کار دست دولت داد
کیهان: دولت یازدهم در رشد واردات رکورد زد! رتبه چهارم در بین 175 کشور جهان
کیهان:خطیب جمعه تهران: رئیس جمهوری میخواهیم که قانون مدار باشد نه خویش و قوم مدار
وقایع اتفاقیه: روحانی و جهانگیری در اولین مناظره با پاتک در مقابل تک قالیباف به بخشی از رخوردها علیه دلت جواب دادند – نخستین پاسخ به یورش
وطن امروز: دوسر باخت روحانی
همدلی: قالیباف به هر دری زد روح احمدینژاد بر صندلی مناظره –
قالیباف: دولت شما ۴درصدی است / روحانی: شما که دائم میگویید ۴درصد چرا مجوز برجهای بلند به اینها میدهید؟ مجوز برج 23 طبقه به فردی دادید که اموال مردم را خورده است/ جهانگیری: با کتک زدن دست فروشان و حرکت گازانبری مشکل حل نمیشود/ روحانی: علت اینکه قالیباف را متوقف کردم این بود که دروغ ادامه پیدا نکند و گناهان ایشان زیاد نشود/ جهانگیری: افرادی که به سفارت عربستان حمله کردهاند الآن در کدام ستاد هستند؟ چه کاندیداهایی به آنها پول دادند؟ / قالیباف: جهانگیری دستاویز سیاسی شده / روحانی: اگر دولت یازدهم نبود دوستان ما برای تبلیغات نمیتوانستند از این فضای مجازی استفاده کنند / هیچوقت نگفتهام ۴ میلیون شغل ایجاد میکنم / جهانگیری: بیشترین نارضایتی مردم از شهرداری است
در روزنامههای باند روحانی با یادآوری شرایط منطقهیی و داخلی بر ضرورت درآوردن روحانی از صندوق نمایش انتخابات بهمنظور ادامه مسیر زهرخوران تأکید شده است
ابتکار: سرمقاله: چرا دوباره روحانی؟
نتیجه این انتخابات تاثیر زیادی بر سرنوشت ایران خواهد گذاشت. ما بهلحاظ زمانی در نقطه عطف تحولات منطقه ایستادهایم.
مناسبات قدرت در حال تحول است. به گمانم میتوان گفت «قدرت» در حال پوست اندازی است. پدیدهای به نام ترامپ از راه رسیده که میتواند تهدیدی جدی به حساب آید. در این میان، نوع برخورد ایران میتواند حتی سرنوشت منطقه را عوض کند. لذا ما در نقطه کانونی سرنوشت ایستادهایم. راهی که امروز انتخاب میکنیم به یک معنا برگشتناپذیر است.
کشورهای متخاصم منطقه، مترصد فرصتند که علیه ایران اقدامی جدی انجام دهند اما توان همراه سازی کشورهای دیگر را ندارند. در واقع آنان با بحران اجماع روبه رو اند. این در حالی است که تا پیش از روحانی، سادهترین کار برای دشمنان ایران، ایجاد اجماع جهانی علیه ایران بود. در آن هنگامه، هر قطعنامهی ظالمانهای علیه ایران، با کمترین دردسر و با بیشترین امضا، تصویب میشد.
ضرورت حضور کسی مانند روحانی دوچندان حس میشود. کسی که هم متخصص امنیت ملی و هم در دیپلوماسی تبحر دارد.
در داخل نیز ضرورت حضور روحانی حس میشود. او کارهای نیمه تمام بسیار دارد. کارهایی که میتواند اقتصاد ایران را ترمیم کند. او مهمترین کاری که در این حوزه انجام داد این بود که اقتصاد ایران را به ریل «قاعده» آورد.
حمله به پاسدار قالیباف اگر چه موضوع اصلی روزنامههای باند حسن روحانی است ولی کشیدن قالی قدرت از زیر پای آخوند جلاد رئیسی را هم فراموش نکردهاند:
شرق: قالیباف در دوزخ مناظره
قالیباف فکر میکند وقت آن رسیده است که میوه قدرت را از شاخه بچیند و اگر این کار را امروز نکند شاید دیگر فرصت چنین کاری پیش نیاید، رویایی که در اولین مناظره انتخاباتیاش به کابوس تبدیل شد... حال آنکه او هنوز پاسخ درخوری برای رانتهای برملا شده شهرداری به مدیران شهری نداده است. بهتعبیر دیگر، قالیباف درست از جایی حمله کرد که نقطه ضعفِ خودش بود. تاریخ سیاسی ایران خاطره خوشی از چهرههای سیاسی همچون قالیباف ندارد. او روی دیگر احمدینژاد است و درست برعکسِ ابراهیم رئیسی، تلاش میکند این «اینهمانی» را پنهان کند؛ اما در همین مناظره اخیر رفتار و گفتارش بیش از هر زمان دیگر احمدینژاد را تداعی کرد... تاریخ سیاسی ایران خاطره خوشی از چهرههای سیاسی همچون قالیباف ندارد. او روی دیگر احمدینژاد است و درست برعکسِ ابراهیم رئیسی، تلاش میکند این «اینهمانی» را پنهان کند؛ اما در همین مناظره اخیر رفتار و گفتارش بیش از هر زمان دیگر احمدینژاد را تداعی کرد
قالیباف میخواهد دوران بهسرآمده سیاسیاش را در پس کردارها و گفتارهای بهظاهر متفاوت پنهان کند، در حالیکه بهنظر میرسد رئیسی بیشتر بر آن است تا بدون تداعیِ احمدینژاد از توان جریانِ او استفاده کند
همین رویکرد موجب شده تا سعید مرتضوی با دعوت یا بدون دعوت رهسپار مسجد حظیره یزد شود
عملکرد مرتضوی یادآور این حکایت است که «شترسواری دولا دولا نمیشود!» بیشک حضورِ بهنگام یا ناهنگام مرتضوی در ریزش آرای رئیسی در شهرهای بزرگ تاثیر بسیار خواهد داشت. خودِ رئیسی نیز این مسأله را بهخوبی دریافته است که ستاد انتخاباتیاش به سرعت بیانیهیی را منتشر میکند تا حضور مرتضوی را بیبها و بیبهانه قلمداد کند. این کار از سوی نامزدی که هیچ اِبایی در همکاری با مردان احمدینژاد ندارد بسیار معنادار است. حضور مرتضوی را چه جدی بگیریم و چه نگیریم، معلوم میشود که رئیسی و قالیباف بیش از آنکه نامزدهای انتخاباتی بعد از ٨٨ باشند به دورههای قبل از آن تعلق دارند و هنوز در آن فضا تنفس میکنند. سالهایی که برای اصولگرایان این امکان بهوجود آمد تا خود را در ردههای بالای سیاست تثبیت کنند، فرصتی که با پیروزی احمدینژاد و حمایت همهجانبه اصولگرایان از او از دست رفت.
اعتماد: برندگان و بازندگان مناظره
هر چند جدال قالیباف با روحانی – جهانگیری به رئیسی کمک کرد تا در پایان مناظره خود را بهمثابه یک چهره متفاوت نشان دهد. آنجا که گفت دوای درد مردم برنامه داشتن است نه دعوای اصلاحطلب و اصولگرایان. هر چند این جملات نه فضای مناظرات را در دقایق پایانی عوض کرد و نه فضای اجتماعی را.
دیروز، مناظره برنده نداشت. اما پدیدهای متفاوت داشت، او کسی نبود جز اسحاق جهانگیری. او کمک کرد تا روحانی نبازد، بازیای را شروع کرد که بازندهاش قالیباف بود. اسحاق جهانگیری در انتخابات شرکت کرد تا قالیباف را از صحنه به در کند. حالا نوبت روحانی است تا در جدال با رئیسی، نشان دهد پیروز میدان کیست.
آرمان: دود در لانه زنبور – روحانی خطاب به قالیباف: ۳ادعای شما دروغ است در تهران چه کسی هوا را از مردم گرفته است؟ اگر دولت یازدهم نبود فضای مجازی مسدود شده بود – جهانگیری خطاب به قالیباف: کسانی که در آن ۸ سال بودند الآن چهره عوض کردهاند- حمله کنندگان به سفارت عربستان در ستاد کدام کاندیدا هستند؟
آرمان: زیبا نگذاریم احمدینژادیسم باز گردد
آفتاب یزد: در مناظره نخست رویارویی اصلی بین جهانگیری و قالیباف بود- قالی بافی اسحاق
اعتماد: زلزله جهانگیری - مکمل روحانی در دوئل با قالیباف اردوگاه رقیب را برهم زد
بهار: بهخاطر چند رأی بیشتر؛ حمله به دولت برای فرار از پاسخگویی- همچنان اخلاق سوزی
جهان صنعت: نخستین مناظره تلویزیونی انتخابات ریاستجمهوری برگزار شد؛ پیروزی روحانی و جهانگیری
جمهوری اسلامی: درخشش روحانی و جهانگیری در اولین مناظره تلویزیونی
فرهیختگان: اولین مناظره انتخابات ریاستجمهوری اجتماعی بود اما اقتصادی شد یکهتازی پوششی ها
قانون: بافتن قالیباف تاختن جهانگیری
کیهان: اولین زنگ حساب دستهای خالی کار دست دولت داد
کیهان: دولت یازدهم در رشد واردات رکورد زد! رتبه چهارم در بین 175 کشور جهان
کیهان:خطیب جمعه تهران: رئیس جمهوری میخواهیم که قانون مدار باشد نه خویش و قوم مدار
وقایع اتفاقیه: روحانی و جهانگیری در اولین مناظره با پاتک در مقابل تک قالیباف به بخشی از رخوردها علیه دلت جواب دادند – نخستین پاسخ به یورش
وطن امروز: دوسر باخت روحانی
همدلی: قالیباف به هر دری زد روح احمدینژاد بر صندلی مناظره –
قالیباف: دولت شما ۴درصدی است / روحانی: شما که دائم میگویید ۴درصد چرا مجوز برجهای بلند به اینها میدهید؟ مجوز برج 23 طبقه به فردی دادید که اموال مردم را خورده است/ جهانگیری: با کتک زدن دست فروشان و حرکت گازانبری مشکل حل نمیشود/ روحانی: علت اینکه قالیباف را متوقف کردم این بود که دروغ ادامه پیدا نکند و گناهان ایشان زیاد نشود/ جهانگیری: افرادی که به سفارت عربستان حمله کردهاند الآن در کدام ستاد هستند؟ چه کاندیداهایی به آنها پول دادند؟ / قالیباف: جهانگیری دستاویز سیاسی شده / روحانی: اگر دولت یازدهم نبود دوستان ما برای تبلیغات نمیتوانستند از این فضای مجازی استفاده کنند / هیچوقت نگفتهام ۴ میلیون شغل ایجاد میکنم / جهانگیری: بیشترین نارضایتی مردم از شهرداری است
در روزنامههای باند روحانی با یادآوری شرایط منطقهیی و داخلی بر ضرورت درآوردن روحانی از صندوق نمایش انتخابات بهمنظور ادامه مسیر زهرخوران تأکید شده است
ابتکار: سرمقاله: چرا دوباره روحانی؟
نتیجه این انتخابات تاثیر زیادی بر سرنوشت ایران خواهد گذاشت. ما بهلحاظ زمانی در نقطه عطف تحولات منطقه ایستادهایم.
مناسبات قدرت در حال تحول است. به گمانم میتوان گفت «قدرت» در حال پوست اندازی است. پدیدهای به نام ترامپ از راه رسیده که میتواند تهدیدی جدی به حساب آید. در این میان، نوع برخورد ایران میتواند حتی سرنوشت منطقه را عوض کند. لذا ما در نقطه کانونی سرنوشت ایستادهایم. راهی که امروز انتخاب میکنیم به یک معنا برگشتناپذیر است.
کشورهای متخاصم منطقه، مترصد فرصتند که علیه ایران اقدامی جدی انجام دهند اما توان همراه سازی کشورهای دیگر را ندارند. در واقع آنان با بحران اجماع روبه رو اند. این در حالی است که تا پیش از روحانی، سادهترین کار برای دشمنان ایران، ایجاد اجماع جهانی علیه ایران بود. در آن هنگامه، هر قطعنامهی ظالمانهای علیه ایران، با کمترین دردسر و با بیشترین امضا، تصویب میشد.
ضرورت حضور کسی مانند روحانی دوچندان حس میشود. کسی که هم متخصص امنیت ملی و هم در دیپلوماسی تبحر دارد.
در داخل نیز ضرورت حضور روحانی حس میشود. او کارهای نیمه تمام بسیار دارد. کارهایی که میتواند اقتصاد ایران را ترمیم کند. او مهمترین کاری که در این حوزه انجام داد این بود که اقتصاد ایران را به ریل «قاعده» آورد.
حمله به پاسدار قالیباف اگر چه موضوع اصلی روزنامههای باند حسن روحانی است ولی کشیدن قالی قدرت از زیر پای آخوند جلاد رئیسی را هم فراموش نکردهاند:
شرق: قالیباف در دوزخ مناظره
قالیباف فکر میکند وقت آن رسیده است که میوه قدرت را از شاخه بچیند و اگر این کار را امروز نکند شاید دیگر فرصت چنین کاری پیش نیاید، رویایی که در اولین مناظره انتخاباتیاش به کابوس تبدیل شد... حال آنکه او هنوز پاسخ درخوری برای رانتهای برملا شده شهرداری به مدیران شهری نداده است. بهتعبیر دیگر، قالیباف درست از جایی حمله کرد که نقطه ضعفِ خودش بود. تاریخ سیاسی ایران خاطره خوشی از چهرههای سیاسی همچون قالیباف ندارد. او روی دیگر احمدینژاد است و درست برعکسِ ابراهیم رئیسی، تلاش میکند این «اینهمانی» را پنهان کند؛ اما در همین مناظره اخیر رفتار و گفتارش بیش از هر زمان دیگر احمدینژاد را تداعی کرد... تاریخ سیاسی ایران خاطره خوشی از چهرههای سیاسی همچون قالیباف ندارد. او روی دیگر احمدینژاد است و درست برعکسِ ابراهیم رئیسی، تلاش میکند این «اینهمانی» را پنهان کند؛ اما در همین مناظره اخیر رفتار و گفتارش بیش از هر زمان دیگر احمدینژاد را تداعی کرد
قالیباف میخواهد دوران بهسرآمده سیاسیاش را در پس کردارها و گفتارهای بهظاهر متفاوت پنهان کند، در حالیکه بهنظر میرسد رئیسی بیشتر بر آن است تا بدون تداعیِ احمدینژاد از توان جریانِ او استفاده کند
همین رویکرد موجب شده تا سعید مرتضوی با دعوت یا بدون دعوت رهسپار مسجد حظیره یزد شود
عملکرد مرتضوی یادآور این حکایت است که «شترسواری دولا دولا نمیشود!» بیشک حضورِ بهنگام یا ناهنگام مرتضوی در ریزش آرای رئیسی در شهرهای بزرگ تاثیر بسیار خواهد داشت. خودِ رئیسی نیز این مسأله را بهخوبی دریافته است که ستاد انتخاباتیاش به سرعت بیانیهیی را منتشر میکند تا حضور مرتضوی را بیبها و بیبهانه قلمداد کند. این کار از سوی نامزدی که هیچ اِبایی در همکاری با مردان احمدینژاد ندارد بسیار معنادار است. حضور مرتضوی را چه جدی بگیریم و چه نگیریم، معلوم میشود که رئیسی و قالیباف بیش از آنکه نامزدهای انتخاباتی بعد از ٨٨ باشند به دورههای قبل از آن تعلق دارند و هنوز در آن فضا تنفس میکنند. سالهایی که برای اصولگرایان این امکان بهوجود آمد تا خود را در ردههای بالای سیاست تثبیت کنند، فرصتی که با پیروزی احمدینژاد و حمایت همهجانبه اصولگرایان از او از دست رفت.
اعتماد: برندگان و بازندگان مناظره
هر چند جدال قالیباف با روحانی – جهانگیری به رئیسی کمک کرد تا در پایان مناظره خود را بهمثابه یک چهره متفاوت نشان دهد. آنجا که گفت دوای درد مردم برنامه داشتن است نه دعوای اصلاحطلب و اصولگرایان. هر چند این جملات نه فضای مناظرات را در دقایق پایانی عوض کرد و نه فضای اجتماعی را.
دیروز، مناظره برنده نداشت. اما پدیدهای متفاوت داشت، او کسی نبود جز اسحاق جهانگیری. او کمک کرد تا روحانی نبازد، بازیای را شروع کرد که بازندهاش قالیباف بود. اسحاق جهانگیری در انتخابات شرکت کرد تا قالیباف را از صحنه به در کند. حالا نوبت روحانی است تا در جدال با رئیسی، نشان دهد پیروز میدان کیست.
اعتماد:عباس عبدی: قالیباف مرتکب یک نکته اشتباه ناخواسته شد. خواست خودش را محور رقابت کند ناخواسته تبدیل به سیبل هم شد. مشکل دیگر رئیسی و قالیباف این بود که سیاست احمدینژاد را دنبال کردند بدون اینکه توانایی او را در جا انداختن این ایده داشته باشند
آرمان: سرمقاله: روحانی ۹۶ درصدی و قالیباف ۴ درصدی
اسنادی که در دست طرف مقابل وجود دارد، بیانگر این مسأله است که این ژست شبه احمدینژادی، زیاد به قالیباف نمیچسبد. عملکرد قالیباف در شهرداری نمیتواند او را کمک کند تا بتواند با ژست طرفدار محرومین مردم محروم را به خود جذب کند. ورود قالیباف به صحنه انتخابات اشرافیتر از آن است که خود را دولت 96 درصدی و طرف مقابل را 4 درصدی بداند. از سوی دیگر آقای رئیسی به کل از دور خارج خواهد شد و اصولاً ستارهای نیست که اصولگرایان به او توجه کنند
اعتماد: بازنده این مناظره در وهله اول سازمان صدا و سیما بود زیرا اجرای مناظره اصلاً مطلوب و خوب نبود
از بین شش شرکتکننده در این مناظره آقای رئیسی بازنده جدی این مناظره بود. اما درباره چرایی این شکست باید بهنحوه ورود آقای رئیسی به میدان انتخابات نیز توجه کرد. آقای رئیسی در روزهای ابتدایی با ژستی پر ابهت وارد میدان انتخابات شد و اصولگرایان تلاش زیادی را بهکار بستند تا او را یک نامزد بسیار جدی در انتخابات ریاستجمهوری ٩٦ معرفی کنند اما این ویترین در نخستین مناظره بهطور کامل شکست
برخی روزنامههای باند حسن روحانی تلاش کردهاند شکاف در میان کاندیداهای باند ولیفقیه ارتجاع را فعالتر کنند:
جهان صنعت: جهان صنعت: غافلگیری اصولگرایان
بدون تردید از امروز اصولگرایان که رئیسی و قالیباف را حمایت میکنند، تلاش زیادی برای تبلیغ قالیباف و تمرکز بر این نامزد نه فقط در مقابل اصلاحطلبان که حتی در مقابل رئیسی خواهند کرد. از نگاه ایشان رئیسی نیز نامزد جنگنده و تاثیرگذاری نیست و نمیتواند توفیق چندانی در مبارزات حاضر داشته باشد.
حمله به حسن روحانی موضوع اول تمامی روزنامههای باند علی خامنهای است:
کیهان: زدن رقبا با چوب «پوپولیست» آن هم از سوی پوپولیست جماعت، میتواند دلایل مهمی داشته باشد. اعتقاد و ایمان به شعار «ما نمیتوانیم» یکی از این دلایل است. اگر دلیل بر زمین ماندن بخشی از این همه وعده «پوپولیستی بودن» آنها بدانیم، قطعاً بخش عمدهای از این وعدهها بهدلیل داشتن همین باور «ما نمیتوانیم» است. اینکه چرا به وعدههای رقبا حمله میکنند و وعدههای شدنی حریف را هم، «ناشدنی» جا میزنند هم، ریشه در باور همین عوامفریبانی دارد که در این دور از انتخابات با ژست مبارزه با پوپولیست به میدان آمدهاند.
تبعات روی کار آمدن با وعدههای پوپولیستی و عوامفریبانه علاوه بر مردم در نهایت، دامن وعده دهنده را هم خواهد گرفت.
کیهان: اولین زنگ حساب /دستهای خالی کار دست دولت داد
مناظره دیروز 6 نامزد ریاستجمهوری را میتوان اولین زنگ حساب دولت یازدهم محسوب کرد. در حالی که پیش از آن اینطور اعلام شده بود که محور اولین دور مناظرههای زنده تلویزیونی اجتماعی- اقتصادی است، چند ساعت مانده به برگزاری اعلام شد محتوا اجتماعی- فرهنگی خواهد بود.
یک جریان خاص از پررنگ شدن مباحث اقتصادی در مناظرهها گریزان بوده و سعی داشته و دارد تا فضا را به سمت و سوی دیگری سوق دهد. اما تغییر عنوان مناظره نیز برای این جریان فایدهای نداشت و از همان ابتدای کار مشخص شد، آنچه تکلیف مناظرهها و در نهایت نتیجه انتخابات را روشن میکند، مسأله اقتصاد و معیشت مردم است
همین چند ساعت کوتاه کافی بود تا مشخص شود دست دولت در زنگ حساب چقدر خالی است و علت آن همه تهمت و فحاشی به منتقدانی که سعی میشد صدایشان در میان انبوه زردنامههای زنجیرهیی و بوقهای چاپلوسی و تملقگویی به گوش کسی نرسد، چه بوده است. خالی بودن کارنامه دولت چنان کار دستش داد که حتی رجزخوانیهای نامزد پوششی و ضربهگیر نیز کاری از پیش نبرد و کم آوردن در برابر پرسشها و سندها، به شکل عصبانیت و اتهامزنی بروز کرد.
رسالت: دولت یازدهم دولت حرف یا عمل؟
واقعیت انکارناپذیری که دوست و دشمن بر آن اتفاقنظر دارند این است که در این چهار سال هر چه در میدان سخن، شور و نشاط و تحرک و هنرمندی بوده، در میدان عمل ضعف و سستی و رکود و بیتحرکی مشاهده شده است. درفضای سخنرانی، وضع اقتصاد و تولید و کسب و کار عالی و درخشان بود، وضع اشتغال تحسین برانگیز بود، برجام هم مثل خورشید میدرخشید و مثل ابر میبارید، تحریمها و تهدیدها هم بالمرّه رفع شده بود، ولی در واقعیت، تحریمها و تهدیدها و جسارت ها افزایش یافته بود، ثروتهایمان که قبلاً بلوکه بود حالا مصادره میشد، افزایش جمعیت بیکاران، افزایش کارخانههای تعطیل شده، حجم عظیم طرح های عمرانی رها شده و خانه سازیهای بر زمین مانده، تعداد زیاد کسب و کارهای ورشکسته و از رونق افتاده و میلیون ها پدرشرمگین از روی خانواده، هر انسان معمولی را هم به این آگاهی میرساند که در این چهار سال در صحنه عمل، سستی و بیکفایتی مزمن و بیسابقه وجود داشته است.
وطن امروز: به «دولتِ نمیشود» نمیشود اعتماد کرد
اگر بنا به گفته خود حسن روحانی، «مشکلات کشور، ظرف 100سال هم حل نمیشود»، پس کدام اعتماد مجدد به رئیس دولت حرف؟! و دولت آیه یأس؟! و دولت خلف وعده؟! و دولت تبعیض؟! و دولت رکود؟! و دولت فیشهای نجومی؟! و دولت ضد مردم؟! و دولت اهانت؟! و دولت تهمت؟! و دولت دروغ؟! اگر دولت موسوم به اعتدال، «دولتِ نمیشود» است، پس رأی هم نمیشود به او داد، چرا که باز هم نخواهد شد! حتی ظرف 100سال!
در میان حملات روزنامههای باند ولیفقیه به دولت حسن روحانی، «برجام» و دلواپسی از پیامدهای مواضع آمریکا نیز بهعنوان سوخت این جنگ به کار گرفته شده است:
وطن امروز: دروغ میگویند برجام سایه جنگ را از سر ملت دور کرد
فرمانده هوافضای سپاه پاســداران گفت: برخی مسئولان میگفتند برجام سایه جنگ را از سر ملت دور کرد؛ این دروغ و توهین است. اگر برجام استوار است، خودش را حفظ کند، نمیخواهد جنگ را دور کند... ما منکر تعاملات سیاسی نیستیم اما آدرس غلط به مردم ندهیم، ما بعد از جنگ این همه تلاش کردیم تسلیحات تولید کنیم، محققان ما در فضای علمی کار کردند و بعد میگویند سایه جنگ را برجام از سر ملت دور کرد!
سیاست روز: در حالی نشست بررسی دورهای برجام با حضور نمایندگان ایران و گروه ۱+۵ در وین در جریان است که مقامات و رسانههای آمریکایی نکات قابل تاملی در باب برجام مطرح میکنند. ترامپ رئیسجمهور آمریکا ادعا دارد که در حال بررسی برجام و احتمالاً بازنگری در آن است. کاخ سفید و وزارتخارجه آمریکا از پایبندی بر برجام طی ۹۰ روز بازبینی آن خبر میدهند و در عینحال ادعا دارند که نگاه آمریکا به برجام شامل حقوقبشر و رفتارهای منطقهیی ایران نیز میشود.
برخی محافل رسانهیی آمریکا نیز ادعا کردهاند که ترامپ خواستار مواضع سختگیرانهتر وزارت امور خارجه علیه ایران شده است... یک نکته کلیدی مشاهده میشود و آن تقارن این رفتارها با آغاز روند برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در ایران است. در کنار این اصل که ترامپ با موضعگیری علیه ایران از یک سو بهدنبال انحراف افکار عمومی از بحرانهای داخلی و ناتوانیهای سیاست خارجی است و از سوی دیگر سعی دارد تا همزمان با سفر مقامات نظامی آمریکا به کشورهای عربی، خود را حامی مقتدر معرفی کرده تا به سرکیسه کردن آنها بپردازد کارنامه آمریکا نشان میدهد که آنان با عناوین و شیوههای مختلف از قدرت نرم گرفته تا تهدید به گزینه نظامی بهدنبال کارشکنی و حتی مهندسی انتخابات و دوران پس از آن بودهاند و اکنون نیز ترامپ ادامه همین راه را میپیماید... در کنار تمام این گزینهها یک نکته مهم قابلتوجه است و آن تصوراتی است که در ذهن مقامات آمریکایی و برخی کشورهای اروپایی مبنی بر نیاز ایران به مولفههای بیرونی برای حل مشکلات داخلی است.
آمریکاییها بر این تصورند که نگاهها از درون ایران به بیرون مرزها بهویژه در حوزه اقتصادی است.
چالشها و برخی کاستیهای اقتصادی و عدم تحقق اهداف اقتصادی برجام و برخی مواضع و اظهارات مطرح شده از سوی برخی مسئولان کشور، مبنی بر رویکرد تعاملی ایران با جهان این توهم را برای غرب ایجاد کرده که ایرانیان گزینههایی جز وابستگی به خارج در پیش روی ندارند.
حلقه تکمیلی این دیدگاه، تصور آنان مبنی بر نیاز برخی از کاندیداهای انتخابات اخیر کشورمان برای نشاندادن کارنامهای موفق از برجام و تعامل با جهان است. مجموع این دو مؤلفه موجب شده تا توهم فراهم بودن زمینه برای باجگیری از ایران در اذهان نخبگان و مقامات آمریکایی ایجاد شود. توهمی که نتیجه آن اظهارات و ادعاهای آمریکاییها در باب بازنگری برجام است.
کلید واژه قرار گرفتن مسائل حقوقبشر و نقش ایران در معادلات منطقه در بازنگری برجام بیانگر خواست آمریکا مبنی بر باجگیری از ایران در معادلات منطقهیی است که هدف از آنها خارج کردن ایران از تحولات منطقه و تبدیل آن به کور منزوی و مطیع است.
ابراز نگرانی از پیامدهای «دوقطبی» در اثر جنگ قدرت موضوع اصلی برخی از روزنامههای باند خامنهای است:
جوان: جنگنمایی و خط ایجاد ارعاب در مردم برای کسب رأی در انتخابات دوازدهم این روزها به محور اصلی گفتمانی و فضاسازی طیفی از فعالان سیاسی داخل و رسانههای ضدانقلاب و بیگانه تبدیل شده و آنها این عرصه را بستری یافتهاند تا مردم ایران را تحقیر و ترسو معرفی و به تبع آن اهداف خود را برای زمینهسازی جهت تحمیل برجامهای بعدی دنبال کنند... تأکید مکرر مقامات آمریکا بر اینکه یکی از اهداف حمله به سوریه پیام به ایران است، مشخص میکند که از منظر آنها مسائلی نظیر هستهیی بهانهیی بیش نیست، بلکه همانطور که ترامپ تأکید کرد هدف آن است که ایران با آمریکا باشد و مانند دیگر کشورهای مفلوک منطقه سلطه آنان را بپذیرد. مؤید این امر نیز سخنان خانم رأس لتینین رئیس کمیته روابط خارجی سنای آمریکاست که ماه گذشته در جلسه استماع کمیته روابط خارجی مجلس این کشور گفته بود آمریکا تحریمهای فلج کننده را علیه ایران اعمال خواهد کرد تا همانگونه که ایران برجام هستهیی را پذیرفت، برجام موشکی را نیز پذیرفته و روند تقویت توان موشکی خود را متوقف کرده یا دست از حمایت از نیروهای مقاومت در منطقه بردارد.
دولت یازدهم بهرغم وعده و وعیدها، اکنون در روزهای پایانی کار خود با یک سؤال بزرگ در مورد نتایج برجام مواجه است
تهدیدنمایی نسبت بهوقوع جنگ، شاید بدترین برداشت از این توافق است، که متأسفانه بر آن اصرار میشود.
اخطار، هشدار و تهدید مضمون مشترک برخی از سایر مطالب روزنامههای هر دو باند حاکم است:
آرمان: زیبا نگذاریم احمدینژادیسم باز گردد
ابتکار: مجید انصاری: امید مردم در انتخابات تخریب نشود
اعتماد: هشدار رئیس مجلس: شعارهایی ندهید که قابل اجرا نیست
سایه: معاون حقوقی رئیس جمهور: متهم کردن دولت به آمارسازی تخلف از قانون است.
آرمان: سرمقاله: روحانی ۹۶ درصدی و قالیباف ۴ درصدی
اسنادی که در دست طرف مقابل وجود دارد، بیانگر این مسأله است که این ژست شبه احمدینژادی، زیاد به قالیباف نمیچسبد. عملکرد قالیباف در شهرداری نمیتواند او را کمک کند تا بتواند با ژست طرفدار محرومین مردم محروم را به خود جذب کند. ورود قالیباف به صحنه انتخابات اشرافیتر از آن است که خود را دولت 96 درصدی و طرف مقابل را 4 درصدی بداند. از سوی دیگر آقای رئیسی به کل از دور خارج خواهد شد و اصولاً ستارهای نیست که اصولگرایان به او توجه کنند
اعتماد: بازنده این مناظره در وهله اول سازمان صدا و سیما بود زیرا اجرای مناظره اصلاً مطلوب و خوب نبود
از بین شش شرکتکننده در این مناظره آقای رئیسی بازنده جدی این مناظره بود. اما درباره چرایی این شکست باید بهنحوه ورود آقای رئیسی به میدان انتخابات نیز توجه کرد. آقای رئیسی در روزهای ابتدایی با ژستی پر ابهت وارد میدان انتخابات شد و اصولگرایان تلاش زیادی را بهکار بستند تا او را یک نامزد بسیار جدی در انتخابات ریاستجمهوری ٩٦ معرفی کنند اما این ویترین در نخستین مناظره بهطور کامل شکست
برخی روزنامههای باند حسن روحانی تلاش کردهاند شکاف در میان کاندیداهای باند ولیفقیه ارتجاع را فعالتر کنند:
جهان صنعت: جهان صنعت: غافلگیری اصولگرایان
بدون تردید از امروز اصولگرایان که رئیسی و قالیباف را حمایت میکنند، تلاش زیادی برای تبلیغ قالیباف و تمرکز بر این نامزد نه فقط در مقابل اصلاحطلبان که حتی در مقابل رئیسی خواهند کرد. از نگاه ایشان رئیسی نیز نامزد جنگنده و تاثیرگذاری نیست و نمیتواند توفیق چندانی در مبارزات حاضر داشته باشد.
حمله به حسن روحانی موضوع اول تمامی روزنامههای باند علی خامنهای است:
کیهان: زدن رقبا با چوب «پوپولیست» آن هم از سوی پوپولیست جماعت، میتواند دلایل مهمی داشته باشد. اعتقاد و ایمان به شعار «ما نمیتوانیم» یکی از این دلایل است. اگر دلیل بر زمین ماندن بخشی از این همه وعده «پوپولیستی بودن» آنها بدانیم، قطعاً بخش عمدهای از این وعدهها بهدلیل داشتن همین باور «ما نمیتوانیم» است. اینکه چرا به وعدههای رقبا حمله میکنند و وعدههای شدنی حریف را هم، «ناشدنی» جا میزنند هم، ریشه در باور همین عوامفریبانی دارد که در این دور از انتخابات با ژست مبارزه با پوپولیست به میدان آمدهاند.
تبعات روی کار آمدن با وعدههای پوپولیستی و عوامفریبانه علاوه بر مردم در نهایت، دامن وعده دهنده را هم خواهد گرفت.
کیهان: اولین زنگ حساب /دستهای خالی کار دست دولت داد
مناظره دیروز 6 نامزد ریاستجمهوری را میتوان اولین زنگ حساب دولت یازدهم محسوب کرد. در حالی که پیش از آن اینطور اعلام شده بود که محور اولین دور مناظرههای زنده تلویزیونی اجتماعی- اقتصادی است، چند ساعت مانده به برگزاری اعلام شد محتوا اجتماعی- فرهنگی خواهد بود.
یک جریان خاص از پررنگ شدن مباحث اقتصادی در مناظرهها گریزان بوده و سعی داشته و دارد تا فضا را به سمت و سوی دیگری سوق دهد. اما تغییر عنوان مناظره نیز برای این جریان فایدهای نداشت و از همان ابتدای کار مشخص شد، آنچه تکلیف مناظرهها و در نهایت نتیجه انتخابات را روشن میکند، مسأله اقتصاد و معیشت مردم است
همین چند ساعت کوتاه کافی بود تا مشخص شود دست دولت در زنگ حساب چقدر خالی است و علت آن همه تهمت و فحاشی به منتقدانی که سعی میشد صدایشان در میان انبوه زردنامههای زنجیرهیی و بوقهای چاپلوسی و تملقگویی به گوش کسی نرسد، چه بوده است. خالی بودن کارنامه دولت چنان کار دستش داد که حتی رجزخوانیهای نامزد پوششی و ضربهگیر نیز کاری از پیش نبرد و کم آوردن در برابر پرسشها و سندها، به شکل عصبانیت و اتهامزنی بروز کرد.
رسالت: دولت یازدهم دولت حرف یا عمل؟
واقعیت انکارناپذیری که دوست و دشمن بر آن اتفاقنظر دارند این است که در این چهار سال هر چه در میدان سخن، شور و نشاط و تحرک و هنرمندی بوده، در میدان عمل ضعف و سستی و رکود و بیتحرکی مشاهده شده است. درفضای سخنرانی، وضع اقتصاد و تولید و کسب و کار عالی و درخشان بود، وضع اشتغال تحسین برانگیز بود، برجام هم مثل خورشید میدرخشید و مثل ابر میبارید، تحریمها و تهدیدها هم بالمرّه رفع شده بود، ولی در واقعیت، تحریمها و تهدیدها و جسارت ها افزایش یافته بود، ثروتهایمان که قبلاً بلوکه بود حالا مصادره میشد، افزایش جمعیت بیکاران، افزایش کارخانههای تعطیل شده، حجم عظیم طرح های عمرانی رها شده و خانه سازیهای بر زمین مانده، تعداد زیاد کسب و کارهای ورشکسته و از رونق افتاده و میلیون ها پدرشرمگین از روی خانواده، هر انسان معمولی را هم به این آگاهی میرساند که در این چهار سال در صحنه عمل، سستی و بیکفایتی مزمن و بیسابقه وجود داشته است.
وطن امروز: به «دولتِ نمیشود» نمیشود اعتماد کرد
اگر بنا به گفته خود حسن روحانی، «مشکلات کشور، ظرف 100سال هم حل نمیشود»، پس کدام اعتماد مجدد به رئیس دولت حرف؟! و دولت آیه یأس؟! و دولت خلف وعده؟! و دولت تبعیض؟! و دولت رکود؟! و دولت فیشهای نجومی؟! و دولت ضد مردم؟! و دولت اهانت؟! و دولت تهمت؟! و دولت دروغ؟! اگر دولت موسوم به اعتدال، «دولتِ نمیشود» است، پس رأی هم نمیشود به او داد، چرا که باز هم نخواهد شد! حتی ظرف 100سال!
در میان حملات روزنامههای باند ولیفقیه به دولت حسن روحانی، «برجام» و دلواپسی از پیامدهای مواضع آمریکا نیز بهعنوان سوخت این جنگ به کار گرفته شده است:
وطن امروز: دروغ میگویند برجام سایه جنگ را از سر ملت دور کرد
فرمانده هوافضای سپاه پاســداران گفت: برخی مسئولان میگفتند برجام سایه جنگ را از سر ملت دور کرد؛ این دروغ و توهین است. اگر برجام استوار است، خودش را حفظ کند، نمیخواهد جنگ را دور کند... ما منکر تعاملات سیاسی نیستیم اما آدرس غلط به مردم ندهیم، ما بعد از جنگ این همه تلاش کردیم تسلیحات تولید کنیم، محققان ما در فضای علمی کار کردند و بعد میگویند سایه جنگ را برجام از سر ملت دور کرد!
سیاست روز: در حالی نشست بررسی دورهای برجام با حضور نمایندگان ایران و گروه ۱+۵ در وین در جریان است که مقامات و رسانههای آمریکایی نکات قابل تاملی در باب برجام مطرح میکنند. ترامپ رئیسجمهور آمریکا ادعا دارد که در حال بررسی برجام و احتمالاً بازنگری در آن است. کاخ سفید و وزارتخارجه آمریکا از پایبندی بر برجام طی ۹۰ روز بازبینی آن خبر میدهند و در عینحال ادعا دارند که نگاه آمریکا به برجام شامل حقوقبشر و رفتارهای منطقهیی ایران نیز میشود.
برخی محافل رسانهیی آمریکا نیز ادعا کردهاند که ترامپ خواستار مواضع سختگیرانهتر وزارت امور خارجه علیه ایران شده است... یک نکته کلیدی مشاهده میشود و آن تقارن این رفتارها با آغاز روند برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در ایران است. در کنار این اصل که ترامپ با موضعگیری علیه ایران از یک سو بهدنبال انحراف افکار عمومی از بحرانهای داخلی و ناتوانیهای سیاست خارجی است و از سوی دیگر سعی دارد تا همزمان با سفر مقامات نظامی آمریکا به کشورهای عربی، خود را حامی مقتدر معرفی کرده تا به سرکیسه کردن آنها بپردازد کارنامه آمریکا نشان میدهد که آنان با عناوین و شیوههای مختلف از قدرت نرم گرفته تا تهدید به گزینه نظامی بهدنبال کارشکنی و حتی مهندسی انتخابات و دوران پس از آن بودهاند و اکنون نیز ترامپ ادامه همین راه را میپیماید... در کنار تمام این گزینهها یک نکته مهم قابلتوجه است و آن تصوراتی است که در ذهن مقامات آمریکایی و برخی کشورهای اروپایی مبنی بر نیاز ایران به مولفههای بیرونی برای حل مشکلات داخلی است.
آمریکاییها بر این تصورند که نگاهها از درون ایران به بیرون مرزها بهویژه در حوزه اقتصادی است.
چالشها و برخی کاستیهای اقتصادی و عدم تحقق اهداف اقتصادی برجام و برخی مواضع و اظهارات مطرح شده از سوی برخی مسئولان کشور، مبنی بر رویکرد تعاملی ایران با جهان این توهم را برای غرب ایجاد کرده که ایرانیان گزینههایی جز وابستگی به خارج در پیش روی ندارند.
حلقه تکمیلی این دیدگاه، تصور آنان مبنی بر نیاز برخی از کاندیداهای انتخابات اخیر کشورمان برای نشاندادن کارنامهای موفق از برجام و تعامل با جهان است. مجموع این دو مؤلفه موجب شده تا توهم فراهم بودن زمینه برای باجگیری از ایران در اذهان نخبگان و مقامات آمریکایی ایجاد شود. توهمی که نتیجه آن اظهارات و ادعاهای آمریکاییها در باب بازنگری برجام است.
کلید واژه قرار گرفتن مسائل حقوقبشر و نقش ایران در معادلات منطقه در بازنگری برجام بیانگر خواست آمریکا مبنی بر باجگیری از ایران در معادلات منطقهیی است که هدف از آنها خارج کردن ایران از تحولات منطقه و تبدیل آن به کور منزوی و مطیع است.
ابراز نگرانی از پیامدهای «دوقطبی» در اثر جنگ قدرت موضوع اصلی برخی از روزنامههای باند خامنهای است:
جوان: جنگنمایی و خط ایجاد ارعاب در مردم برای کسب رأی در انتخابات دوازدهم این روزها به محور اصلی گفتمانی و فضاسازی طیفی از فعالان سیاسی داخل و رسانههای ضدانقلاب و بیگانه تبدیل شده و آنها این عرصه را بستری یافتهاند تا مردم ایران را تحقیر و ترسو معرفی و به تبع آن اهداف خود را برای زمینهسازی جهت تحمیل برجامهای بعدی دنبال کنند... تأکید مکرر مقامات آمریکا بر اینکه یکی از اهداف حمله به سوریه پیام به ایران است، مشخص میکند که از منظر آنها مسائلی نظیر هستهیی بهانهیی بیش نیست، بلکه همانطور که ترامپ تأکید کرد هدف آن است که ایران با آمریکا باشد و مانند دیگر کشورهای مفلوک منطقه سلطه آنان را بپذیرد. مؤید این امر نیز سخنان خانم رأس لتینین رئیس کمیته روابط خارجی سنای آمریکاست که ماه گذشته در جلسه استماع کمیته روابط خارجی مجلس این کشور گفته بود آمریکا تحریمهای فلج کننده را علیه ایران اعمال خواهد کرد تا همانگونه که ایران برجام هستهیی را پذیرفت، برجام موشکی را نیز پذیرفته و روند تقویت توان موشکی خود را متوقف کرده یا دست از حمایت از نیروهای مقاومت در منطقه بردارد.
دولت یازدهم بهرغم وعده و وعیدها، اکنون در روزهای پایانی کار خود با یک سؤال بزرگ در مورد نتایج برجام مواجه است
تهدیدنمایی نسبت بهوقوع جنگ، شاید بدترین برداشت از این توافق است، که متأسفانه بر آن اصرار میشود.
اخطار، هشدار و تهدید مضمون مشترک برخی از سایر مطالب روزنامههای هر دو باند حاکم است:
آرمان: زیبا نگذاریم احمدینژادیسم باز گردد
ابتکار: مجید انصاری: امید مردم در انتخابات تخریب نشود
اعتماد: هشدار رئیس مجلس: شعارهایی ندهید که قابل اجرا نیست
سایه: معاون حقوقی رئیس جمهور: متهم کردن دولت به آمارسازی تخلف از قانون است.