همزمان با حضور آخوند جلاد ابراهیم رئیسی در دانشگاه یزد، یک دانشجو طی سخنانی بر جنایات سرکوبگرانه رژیم، قتلعام 67 و چپاولهای حکومتی دست گذاشت و گفت:
سخنان دانشجوی دانشگاه یزد (طهماسب پور) در روز حضور رئیسی در دانشگاه:
به اسم ولایت خراسان همه چیز را ممنوع کنید، و مردم را محروم کنید؟ بگذارید اصل و بیپرده بگویم؛ ایران امروز در شرایطی نیست که بازجوها با تقدس مآبی و عکاسی با حرم مطهر امام رضا بتوانند آن را ادامه بدهند! ایران امروز در وضعیتی نیست که سرهنگها بتوانند آن را با فساد و ویژه خواری و رانتخواری اداره کنند. ایران دادستانی تهران در تابستان سال 67 نیست. ایران پلاسکو سوخته در آتش بیتدبیری نیست! ایران..
پیش از این نیز یک دانشجوی دانشگاه تبریز طی سخنانی به افشای پاسدران و آخوندهای جنایتکار از جمله آخوند جلاد ابراهیم رئیسی در قتلعام سال ۶۷ پرداخت و گفت.
ما از احمدینژاد میگذریم... . اما کسانی مثل شما وابستگان نظامی و میلیشیایی و اربابانتان که 8سال او را تقدیس کردید و نظرتان به او نزدیکتر بود و امروز اینسوی میدان ایستاده و حاشا میکنید، باید جوابگوی خونهای ریخته شده سالهای 78، کهریزکها، سالها زندانی و شکنجه و شلاق باشید.
اما، اما در کمال وقاحت، حامیان آن گفتمان، حامیان احمدینژادی با بیشرمی و بیحیایی و با چشم طلبکاری در چشم ملت نگاه میکنید و با انگشت اشاره به رئیسی نشان میدهید و شعار سر میدهید، بوی رجایی بد بود، بوی بهشتی آمد.
حسن عباسی، همانا تئوری شما، تئوری ترور و وحشت و صدور سلاح و جنگ و حمایت از بشار اسد دیکتاتور و خونریز است.
آری، تئوری شما، بازیکردن با احساسات ملی و مذهبی مردم و دفاع از حرمهای وجود نداشته حمص و ادلب است. کدام حرم؟
آری تئوری شما، گفتمان شما، دفاع از قتلعامهای فجیع، غیرانسانی، غیرقانونی و غیرشرعی سال67 است.
آری گفتمان شما، بالا رفتن از سفارت کشورهاست، تئوری شما... بودجه مملکت را به حساب حزبالله لبنان میریزد، که به اعتراف خود حسن نصرالله، سلاح، معاش، خورد و خوراک، حتی لباسهای زیرشان را از بودجه مردم ایران تأمین میکنند.
و کلام آخر اینکه، ما خیانتها و جنایتهای شما را نه میبخشیم و نه فراموش میکنیم. و داغ دل مردگان سرزمینمان را، مردم ما از شما خواهند گرفت.
سخنان دانشجوی دانشگاه یزد (طهماسب پور) در روز حضور رئیسی در دانشگاه:
به اسم ولایت خراسان همه چیز را ممنوع کنید، و مردم را محروم کنید؟ بگذارید اصل و بیپرده بگویم؛ ایران امروز در شرایطی نیست که بازجوها با تقدس مآبی و عکاسی با حرم مطهر امام رضا بتوانند آن را ادامه بدهند! ایران امروز در وضعیتی نیست که سرهنگها بتوانند آن را با فساد و ویژه خواری و رانتخواری اداره کنند. ایران دادستانی تهران در تابستان سال 67 نیست. ایران پلاسکو سوخته در آتش بیتدبیری نیست! ایران..
پیش از این نیز یک دانشجوی دانشگاه تبریز طی سخنانی به افشای پاسدران و آخوندهای جنایتکار از جمله آخوند جلاد ابراهیم رئیسی در قتلعام سال ۶۷ پرداخت و گفت.
ما از احمدینژاد میگذریم... . اما کسانی مثل شما وابستگان نظامی و میلیشیایی و اربابانتان که 8سال او را تقدیس کردید و نظرتان به او نزدیکتر بود و امروز اینسوی میدان ایستاده و حاشا میکنید، باید جوابگوی خونهای ریخته شده سالهای 78، کهریزکها، سالها زندانی و شکنجه و شلاق باشید.
اما، اما در کمال وقاحت، حامیان آن گفتمان، حامیان احمدینژادی با بیشرمی و بیحیایی و با چشم طلبکاری در چشم ملت نگاه میکنید و با انگشت اشاره به رئیسی نشان میدهید و شعار سر میدهید، بوی رجایی بد بود، بوی بهشتی آمد.
حسن عباسی، همانا تئوری شما، تئوری ترور و وحشت و صدور سلاح و جنگ و حمایت از بشار اسد دیکتاتور و خونریز است.
آری، تئوری شما، بازیکردن با احساسات ملی و مذهبی مردم و دفاع از حرمهای وجود نداشته حمص و ادلب است. کدام حرم؟
آری تئوری شما، گفتمان شما، دفاع از قتلعامهای فجیع، غیرانسانی، غیرقانونی و غیرشرعی سال67 است.
آری گفتمان شما، بالا رفتن از سفارت کشورهاست، تئوری شما... بودجه مملکت را به حساب حزبالله لبنان میریزد، که به اعتراف خود حسن نصرالله، سلاح، معاش، خورد و خوراک، حتی لباسهای زیرشان را از بودجه مردم ایران تأمین میکنند.
و کلام آخر اینکه، ما خیانتها و جنایتهای شما را نه میبخشیم و نه فراموش میکنیم. و داغ دل مردگان سرزمینمان را، مردم ما از شما خواهند گرفت.