به دنبال فراخوان ستاد اجتماعی مجاهدین در داخل کشور به‌مناسبت جشن ملی چهارشنبه‌سوری، خطاب به هم‌میهنان، جوانان اشرف‌نشان و رزمنده ایران برای استقبال از بهار با برافروختن آتش ، رژیم مانند هر سال به وحشت افتاد و به‌دنبال تدابیر مختلف برای مقابله با آن روی آورد.
روزنامه رسالت به تاریخ 23اسفند در هراس از خیزش ملی در جشن چهارشنبه‌سوری و خارج شدن مهار اوضاع از دست نیروهای انتظامی، از این مراسم ملی با تعابیری مانند «کج‌رفتاری اجتماعی»، «حالت آنومیک پیدا کردن» یاد می‌کند و در نهایت اذعان می‌کند که چهارشنبه‌سوری برای رژیم به یک «معضل» تبدیل شده است. این روزنامه حکومتی برای چاره‌جویی متوسل به «مهندسی فرهنگی» می‌شود و می‌نویسد: «بایستی شیوه مدیریت صحیح رفتارها در این مراسم در جامعه و در بین نوجوانان و جوانان نهادینه شود».
روزنامه «شهروند» نیز در همین تاریخ، از تبدیل شدن جشن «چهارشنبه‌سوری» به «چهارشنبه‌سوزی» یاد می‌کند و راسته حسینی این یکی را راست می‌گوید زیرا در هراس از سوختن ریش و ریشهٴ رژیم و آخوندهای پرپشم و ریش در خیزش ملی ایرانیان در مراسم چهارشنبه‌سوری با برافروختن «هزار کانون شعله‌ور شورشی» است.
استقبال «نوجوانان و جوانان» از چهارشنبه‌سوری، به‌رغم تشبثات ایران‌ستیزانه و ضدملی رژیم بر علیه هر نوع مراسم ملی که یادآورد هویت ایران و ایرانی است، در خور تأمل است. از آن سو تبدیل شدن مراسم چهارشنبه‌سوری به مسألهٴ یک رژیم نیز شایان غور است. (1)
***
بخشی از اقدامات رژیم و کارگزاران آن برای مهار چهارشنبه‌سوری و ممانعت از تبدیل شدن آن به جرقه‌ها و سرانجام آتش سرکش قیام، در عین فلاکت‌بار بودن، گاه خنده‌آور و مضحک است. برخی از این اقدامات عبارتند از:
راه‌اندازی یک کمپین، تحت عنوان «نه به چهارشنبه‌سوری خطرناک» البته خودشان پیشاپیش به شکست آن اعتراف می‌کنند و می‌گویند دردی از رژیم درمان نکرده است. (2)
دخیل بستن دجالانه به حادثهٴ آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو و اشک تمساح ریختن برای آتش‌نشانان. (3)
دعوت از مردم برای لو دادن مردم و محل‌های اختفاء ترقه و مواد منفجره و اماکن تهیه و فروش آن. رژیم در این امر تا آنجا پیش می‌رود و تا آنجا هراس خود را نمایان می‌سازد که متوسل به والدین کودکان می‌شود و از آنها می‌خواهد که دست در کیف مدرسه اطفال خود کرده و آن را برای یافتن ترقه جستجو نمایند! (4)
خط و نشان کشیدن برای «نوجوانان و جوانان» و چنگ و دندان نشان‌دادن با اطلاعیه‌های شداد و غلاظ توسط اراذل و اوباش نیروی انتظامی، «تهدید به استفاده از ظرفیت قانونی!» و وراجی‌های مکرر در مورد «حبس» و «شلاق» ؛ البته این خط و نشان‌کشیدنها همیشه از سوی جوانان بپاخواسته ایران به هیچ گرفته شده و شایان توجه نیست.
به میدان آوردن وزیر بهداشت و استتغاثة دجالانه از مردم برای حفظ سلامت خود و ساختن تصاویر دراماتیک از عواقب بازی با آتش (5)
فقط کم مانده بود که پای برانگیختن عواطف نسبت به سرنوشت فجیع جوجه‌های پرندگان و یتیم‌شدن آنها به‌دلیل فرار مادرانشان از آشیانه و سکتة گربه‌ها و سگها به‌دلیل صدای ترقه‌ها به میان آید!
«فراموش نکنیم، بازی با مواد محترقه خطرناک در شب چهارشنبه‌سوری نه‌تنها جایی در فرهنگ غنی ایرانی ندارد بلکه علاوه بر ایجاد آسیب غیرقابل جبران در انسانها سلامت حیوانات شهری را نیز تهدید می‌کند. در این فصل، برخی پرندگان لانه‌های خود را ساخته و تخم هم گذاشته‌اند، اما سر و صداهای ناهنجار موجب بروز ترس و فراری دادن آنها از آشیانه‌ها می‌شود. همچنین ممکن است برخی جوجه‌ها سر از تخم در آورده باشند که با ترک مادر از آشیانه قطعاً از دست خواهند رفت. از طرف دیگر، صدای ناگهانی انفجار می‌تواند باعث بروز سکته در حیوانات شهری مثل گربه‌ها و سگها شود و بروز ترس در آنها به حدی باشد که بچه‌های تازه متولد شده را رها کنند، هنگام فرار تصادف کنند، به‌شدت صدمه ببینند و حتی جانشان را از دست بدهند». (خبر گزاری حکومتی جام جم)
این حرفها را رژیمی در هراس از شکل‌گیری قیام می‌زند که سرنوشت گورخوابها، کارتن‌خوابها و کودکان سرراهی و دخترکان خیابانی برایش پشیزی ارزش ندارد.
و سرانجام بنا به تجربه‌های پیشین رژیم می‌داند که جوشش ملی جوانان در مراسم چهارشنبه‌سوری قابل کنترل نیست به چاره‌جویی‌های مضحکی تمسک می‌جوید:
معاون دادستان مشهد از توقیف خودروهای حامل مواد محترقة غیرمجاز خبر داد و افزود: «امسال با کمک شهرداریهای مناطق مختلف مشهد و با استفاده از ظرفیت شوراهای اجتماعی محلات کارهای خوبی انجام شده، هم‌چون ایجاد یک گروه هنری در شهرداری منطقهٴ ٩ که به‌صورت میدانی و با شبیه‌سازیِ خسارات جانی سال‌های گذشته به مردم هشدار می‌دهد».
وی با اشاره به تقاضای شهروندان درباره جمع‌آوری اوباشی که امنیت مردم را در چهارشنبهٴ آخر سال به مخاطره می‌اندازند گفت: «البته به‌دنبال ایجاد مکانهای امنی برای برگزاری مراسم چهارشنبهٴ آخر سال هستیم و اعتراضی به تجمع‌ها در خارج شهر و جاهایی که مردم در آنها به‌صورت خودجوش و در آرامش کامل به شادی و نشاط می‌پردازند نیز نداریم.» (خبرگزاری حکومتی شهرآرا 23اسفند 95)
آری، این رژیم، از شکل‌گیری یک قیام فراگیر و جمع شدن بساط بگیر و ببند و دجالگری کارگزاران آن با اقدامات ناسنجیده و رقت‌انگیز و در عین‌حال به هیچ‌انگاری خط و نشانهایش فراتر از آن است که در این چند سطر بگنجد. درد اول و آخر جنایتکاران حاکم بر میهنمان وحشت از قیام برای آزادی است. همان‌گونه که در اطلاعیهٴ ستاد اجتماعی مجاهدین در داخل کشور آمده است: «در آستانه نمایش ننگین انتخاباتی، ولایت طلسم‌شکسته و زهرخورده خامنه‌ای و باندهای درهم ریخته آخوندی، در باتلاق جنگ قدرت و غارت، دست و پا می‌زنند و با خشم و نفرت فزاینده مردمی روبه‌رو هستند.
در اهواز و خوزستان به‌پاخاسته و در سراسر میهن اشغال شده، مردم به ستوه آمده از تبهکاری و چپاول و سرکوب آخوندی در جوش و خروشند».
آری، «به دشمن درمانده امان ندهیم. در هر فرصت، در هر زمان و در هر مکان، به اعتراض و قیام برای آزادی برخیزیم.
در جشن ملی چهارشنبه سوری، در همراهی با اعتراضات اجتماعی، با پایداری و همبستگی و با کار جمعی و انقلابی، می‌توان و باید بساط رعب و وحشت آخوندها را درهم شکست.
می‌توان و باید، تیمها، دسته‌ها و یکانهای ارتش آزادی را در جای جای میهن اشغال شده، تشکیل داد.
می‌توان و باید «هزار اشرف رهایی بخش»، «هزار کانون شعله‌ور شورشی» و «هزار کانون نبرد و مقاومت» برپا کرد.
می‌توان و باید زمینه‌ها را برای نوروز پیروزی و بهاران خجسته آزادی فراهم کرد».
پانویس: ---------------------------------------------------
1. معاون دادستان در امور اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادستانی عمومی و و به‌اصطلاح انقلاب مشهد مهم‌ترین مبحث در بحث چهارشنبهٴ پایان سال ورود جدی تمام دستگاههاست که ما امسال برنامه‌هایی جدی در این زمینه داریم».
2. در شرایطی که کمپین " نه" به چهارشنبه‌سوری خطرناک در سراسر کشور به راه افتاده است اما هنوز شاهد موارد متعدد انفجار مواد محترقه در سراسر کشور هستیم.
3. شهروندان در کمپینی مشترک و با گفتن "نه" به مراسم چهارشنبه‌سوری پر خطر در تلاش هستند تا علاوه بر زنده نگاه داشتن یاد 16 شهید آتش‌نشان حادثه پلاسکو، خطرات کمتری را برای آتش‌نشانهای شهر رقم زنند.
4. در بسیاری از موارد دیده شده که کودکان و نوجوانان مواد محترقه خود را در زیپ کیف مدرسه خود مخفی می‌کنند. در این شرایط اگر کیف آنها در کنار شوفاژ کلاس قرار گیرد، هر لحظه احتمال منفجر شدن ترقه‌ها وجود دارد ضمن این‌که برخی از دانش‌آموزان مواد محترقه را در جیب لباس خود نگهداری می‌کنند و با حرارت بدن آنها، احتمال انفجار مواد محترقه وجود دارد. وی با تأکید بر لزوم نظارت هر چه بیشتر والدین بر عملکرد کودکان و نوجوانان خود در آستانه مراسم چهارشنبه‌سوری می‌گوید: درخواست ما این است که پدران و مادران طوری که به شخصیت فرزندان‌شان لطمه وارد نشود، نقاطی که احتمال مخفی کردن ترقه از سوی فرزندان‌شان وجود دارد را شناسایی و بازدیدهایی را از این محل‌ها داشته باشند ( روزنامه حکومتی آفتاب یزد 23اسفند95)
5. سیدحسن قاضی‌زاده هاشمی، وزیر بهداشت رژیم: «نمی‌دانم با چه زبانی باید از جوانان خواهش کرد که مراقب سلامتی خودشان باشند. من شخصاً در دوران خدمت خودم به‌عنوان چشم پزشک تعداد زیادی بیمار را پیوند کردم و چشم‌هایی که تخلیه شدند آن هم به‌خاطر هیچ». ( روزنامه حکومتی اعتماد 23اسفند95)
روزنامه رسالت به تاریخ 23اسفند در هراس از خیزش ملی در جشن چهارشنبه‌سوری و خارج شدن مهار اوضاع از دست نیروهای انتظامی، از این مراسم ملی با تعابیری مانند «کج‌رفتاری اجتماعی»، «حالت آنومیک پیدا کردن» یاد می‌کند و در نهایت اذعان می‌کند که چهارشنبه‌سوری برای رژیم به یک «معضل» تبدیل شده است. این روزنامه حکومتی برای چاره‌جویی متوسل به «مهندسی فرهنگی» می‌شود و می‌نویسد: «بایستی شیوه مدیریت صحیح رفتارها در این مراسم در جامعه و در بین نوجوانان و جوانان نهادینه شود».
روزنامه «شهروند» نیز در همین تاریخ، از تبدیل شدن جشن «چهارشنبه‌سوری» به «چهارشنبه‌سوزی» یاد می‌کند و راسته حسینی این یکی را راست می‌گوید زیرا در هراس از سوختن ریش و ریشهٴ رژیم و آخوندهای پرپشم و ریش در خیزش ملی ایرانیان در مراسم چهارشنبه‌سوری با برافروختن «هزار کانون شعله‌ور شورشی» است.
استقبال «نوجوانان و جوانان» از چهارشنبه‌سوری، به‌رغم تشبثات ایران‌ستیزانه و ضدملی رژیم بر علیه هر نوع مراسم ملی که یادآورد هویت ایران و ایرانی است، در خور تأمل است. از آن سو تبدیل شدن مراسم چهارشنبه‌سوری به مسألهٴ یک رژیم نیز شایان غور است. (1)
***
بخشی از اقدامات رژیم و کارگزاران آن برای مهار چهارشنبه‌سوری و ممانعت از تبدیل شدن آن به جرقه‌ها و سرانجام آتش سرکش قیام، در عین فلاکت‌بار بودن، گاه خنده‌آور و مضحک است. برخی از این اقدامات عبارتند از:
راه‌اندازی یک کمپین، تحت عنوان «نه به چهارشنبه‌سوری خطرناک» البته خودشان پیشاپیش به شکست آن اعتراف می‌کنند و می‌گویند دردی از رژیم درمان نکرده است. (2)
دخیل بستن دجالانه به حادثهٴ آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو و اشک تمساح ریختن برای آتش‌نشانان. (3)
دعوت از مردم برای لو دادن مردم و محل‌های اختفاء ترقه و مواد منفجره و اماکن تهیه و فروش آن. رژیم در این امر تا آنجا پیش می‌رود و تا آنجا هراس خود را نمایان می‌سازد که متوسل به والدین کودکان می‌شود و از آنها می‌خواهد که دست در کیف مدرسه اطفال خود کرده و آن را برای یافتن ترقه جستجو نمایند! (4)
خط و نشان کشیدن برای «نوجوانان و جوانان» و چنگ و دندان نشان‌دادن با اطلاعیه‌های شداد و غلاظ توسط اراذل و اوباش نیروی انتظامی، «تهدید به استفاده از ظرفیت قانونی!» و وراجی‌های مکرر در مورد «حبس» و «شلاق» ؛ البته این خط و نشان‌کشیدنها همیشه از سوی جوانان بپاخواسته ایران به هیچ گرفته شده و شایان توجه نیست.
به میدان آوردن وزیر بهداشت و استتغاثة دجالانه از مردم برای حفظ سلامت خود و ساختن تصاویر دراماتیک از عواقب بازی با آتش (5)
فقط کم مانده بود که پای برانگیختن عواطف نسبت به سرنوشت فجیع جوجه‌های پرندگان و یتیم‌شدن آنها به‌دلیل فرار مادرانشان از آشیانه و سکتة گربه‌ها و سگها به‌دلیل صدای ترقه‌ها به میان آید!
«فراموش نکنیم، بازی با مواد محترقه خطرناک در شب چهارشنبه‌سوری نه‌تنها جایی در فرهنگ غنی ایرانی ندارد بلکه علاوه بر ایجاد آسیب غیرقابل جبران در انسانها سلامت حیوانات شهری را نیز تهدید می‌کند. در این فصل، برخی پرندگان لانه‌های خود را ساخته و تخم هم گذاشته‌اند، اما سر و صداهای ناهنجار موجب بروز ترس و فراری دادن آنها از آشیانه‌ها می‌شود. همچنین ممکن است برخی جوجه‌ها سر از تخم در آورده باشند که با ترک مادر از آشیانه قطعاً از دست خواهند رفت. از طرف دیگر، صدای ناگهانی انفجار می‌تواند باعث بروز سکته در حیوانات شهری مثل گربه‌ها و سگها شود و بروز ترس در آنها به حدی باشد که بچه‌های تازه متولد شده را رها کنند، هنگام فرار تصادف کنند، به‌شدت صدمه ببینند و حتی جانشان را از دست بدهند». (خبر گزاری حکومتی جام جم)
این حرفها را رژیمی در هراس از شکل‌گیری قیام می‌زند که سرنوشت گورخوابها، کارتن‌خوابها و کودکان سرراهی و دخترکان خیابانی برایش پشیزی ارزش ندارد.
و سرانجام بنا به تجربه‌های پیشین رژیم می‌داند که جوشش ملی جوانان در مراسم چهارشنبه‌سوری قابل کنترل نیست به چاره‌جویی‌های مضحکی تمسک می‌جوید:
معاون دادستان مشهد از توقیف خودروهای حامل مواد محترقة غیرمجاز خبر داد و افزود: «امسال با کمک شهرداریهای مناطق مختلف مشهد و با استفاده از ظرفیت شوراهای اجتماعی محلات کارهای خوبی انجام شده، هم‌چون ایجاد یک گروه هنری در شهرداری منطقهٴ ٩ که به‌صورت میدانی و با شبیه‌سازیِ خسارات جانی سال‌های گذشته به مردم هشدار می‌دهد».
وی با اشاره به تقاضای شهروندان درباره جمع‌آوری اوباشی که امنیت مردم را در چهارشنبهٴ آخر سال به مخاطره می‌اندازند گفت: «البته به‌دنبال ایجاد مکانهای امنی برای برگزاری مراسم چهارشنبهٴ آخر سال هستیم و اعتراضی به تجمع‌ها در خارج شهر و جاهایی که مردم در آنها به‌صورت خودجوش و در آرامش کامل به شادی و نشاط می‌پردازند نیز نداریم.» (خبرگزاری حکومتی شهرآرا 23اسفند 95)
آری، این رژیم، از شکل‌گیری یک قیام فراگیر و جمع شدن بساط بگیر و ببند و دجالگری کارگزاران آن با اقدامات ناسنجیده و رقت‌انگیز و در عین‌حال به هیچ‌انگاری خط و نشانهایش فراتر از آن است که در این چند سطر بگنجد. درد اول و آخر جنایتکاران حاکم بر میهنمان وحشت از قیام برای آزادی است. همان‌گونه که در اطلاعیهٴ ستاد اجتماعی مجاهدین در داخل کشور آمده است: «در آستانه نمایش ننگین انتخاباتی، ولایت طلسم‌شکسته و زهرخورده خامنه‌ای و باندهای درهم ریخته آخوندی، در باتلاق جنگ قدرت و غارت، دست و پا می‌زنند و با خشم و نفرت فزاینده مردمی روبه‌رو هستند.
در اهواز و خوزستان به‌پاخاسته و در سراسر میهن اشغال شده، مردم به ستوه آمده از تبهکاری و چپاول و سرکوب آخوندی در جوش و خروشند».
آری، «به دشمن درمانده امان ندهیم. در هر فرصت، در هر زمان و در هر مکان، به اعتراض و قیام برای آزادی برخیزیم.
در جشن ملی چهارشنبه سوری، در همراهی با اعتراضات اجتماعی، با پایداری و همبستگی و با کار جمعی و انقلابی، می‌توان و باید بساط رعب و وحشت آخوندها را درهم شکست.
می‌توان و باید، تیمها، دسته‌ها و یکانهای ارتش آزادی را در جای جای میهن اشغال شده، تشکیل داد.
می‌توان و باید «هزار اشرف رهایی بخش»، «هزار کانون شعله‌ور شورشی» و «هزار کانون نبرد و مقاومت» برپا کرد.
می‌توان و باید زمینه‌ها را برای نوروز پیروزی و بهاران خجسته آزادی فراهم کرد».
پانویس: ---------------------------------------------------
1. معاون دادستان در امور اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادستانی عمومی و و به‌اصطلاح انقلاب مشهد مهم‌ترین مبحث در بحث چهارشنبهٴ پایان سال ورود جدی تمام دستگاههاست که ما امسال برنامه‌هایی جدی در این زمینه داریم».
2. در شرایطی که کمپین " نه" به چهارشنبه‌سوری خطرناک در سراسر کشور به راه افتاده است اما هنوز شاهد موارد متعدد انفجار مواد محترقه در سراسر کشور هستیم.
3. شهروندان در کمپینی مشترک و با گفتن "نه" به مراسم چهارشنبه‌سوری پر خطر در تلاش هستند تا علاوه بر زنده نگاه داشتن یاد 16 شهید آتش‌نشان حادثه پلاسکو، خطرات کمتری را برای آتش‌نشانهای شهر رقم زنند.
4. در بسیاری از موارد دیده شده که کودکان و نوجوانان مواد محترقه خود را در زیپ کیف مدرسه خود مخفی می‌کنند. در این شرایط اگر کیف آنها در کنار شوفاژ کلاس قرار گیرد، هر لحظه احتمال منفجر شدن ترقه‌ها وجود دارد ضمن این‌که برخی از دانش‌آموزان مواد محترقه را در جیب لباس خود نگهداری می‌کنند و با حرارت بدن آنها، احتمال انفجار مواد محترقه وجود دارد. وی با تأکید بر لزوم نظارت هر چه بیشتر والدین بر عملکرد کودکان و نوجوانان خود در آستانه مراسم چهارشنبه‌سوری می‌گوید: درخواست ما این است که پدران و مادران طوری که به شخصیت فرزندان‌شان لطمه وارد نشود، نقاطی که احتمال مخفی کردن ترقه از سوی فرزندان‌شان وجود دارد را شناسایی و بازدیدهایی را از این محل‌ها داشته باشند ( روزنامه حکومتی آفتاب یزد 23اسفند95)
5. سیدحسن قاضی‌زاده هاشمی، وزیر بهداشت رژیم: «نمی‌دانم با چه زبانی باید از جوانان خواهش کرد که مراقب سلامتی خودشان باشند. من شخصاً در دوران خدمت خودم به‌عنوان چشم پزشک تعداد زیادی بیمار را پیوند کردم و چشم‌هایی که تخلیه شدند آن هم به‌خاطر هیچ». ( روزنامه حکومتی اعتماد 23اسفند95)
