افشای دزدیها و چپاولهای نجومی و خشم و نفرت انفجاری مردم از این قضیه، بدجوری نظام را به وحشت و به فکر چارهجویی انداخته. گاهی وقتها تلاش دستگاه تبلیغاتی رژیم برای عطر و ادکلن زدن به این منجلاب و گنداب، تماشایی است؛ بیچارهها مجبورند اعترافهایی بکنند که از قضا این گنداب را بیشتر به هم میزند.
چند شب پیش یکی از شبکههای تلویزیونی رژیم که در تیول باند خامنهای است، برنامهیی پخش کرد تحت عنوان «شفافیت مالی مسئولان نظام»، ابتدا مضمون و هدف این برنامه را خوب است از زبان مجری آن، بخوانیم:
«از زمانی که ماجرای فیشهای حقوقی مقداری مردم رو ناراحت کرد، بهتره بگم خیلی ناراحت کرد، رهبر معظم انقلاب هم بارها راجع به این موضوع و اینکه بهتره یک سرانجامی پیدا بکنه، نکاتی را فرمودند؛ خب مأموریت ذاتی ما، مسئولیت ذاتی ما بهعنوان رسانه اینه که به دغدغههای مردم توجه بکنه».
به این ترتیب و بنا به اعتراف و ادعای خودشان، این برنامه میخواهد روی آتش مردم آبی بریزد که از فیشهای حقوقی خیلی ناراحت شدند، . در این برنامه دو نفر شرکت داشتند یکی، یک نماینده مجلس به نام حاجی دلیگانی و دیگری یک مزدور تازه کار و جویای نام، به نام شهبازی که تلویزیون رژیم او را بهعنوان پژوهشگر معرفی میکرد؛ این بهاصطلاح پژوهشگر که میخواست برای جلب توجه، حرفهای دهن پرکن بزند، اما اعترافهای جالبی کرد و گفت: « انقلابها وقتی پوک میشوند که شعارهای اصلی آنها تبدیل بشه به یکسری نماد، چهره، عکس رو دیوار و آن شعارها و هویت اصلی انقلاب مورد بیتوجهی قرار بگیره، مثل امروز که همه از امام دم میزنند ما رو پولهامون یک عکس بیروحی از امام گذاشتیم، در صورتیکه در ابتدای انقلاب این منطق مقابله با فقر و نابرابری و مقابله با تبعیض و مبارزه با استکبار و مقابله با بهاصطلاح محدود کردن آزادیهای مردم محور انقلاب بود، حتی جالبه آنموقع روی پولهای ما عکس جهاد سازندگی و فقر زدایی و حوزه و دانشگاه و اینها بود، الآن شده یک عکس بیروحی از امام، عکس امام هست، شعار امام، محتوای امام نیست، این خیلی نکته مهمی است الآن ما نگاه میکنیم تو نظام مون... اما هنوز نگاه میکنیم اشرافیت و تبعیض نهادینه شده است. .. امروز یک کاریکاتوری از امام ساختن در بهشت زهرا با آن جای اشرافی، چرا هیچکدام از مسئولان اینجوری زندگی نمیکنند؟».
ظاهراً «مأموریت ذاتی» این مزدور در این برنامه، شستشوی چهرهٴ اهریمنی و کثیف امامشان بود، که گویا خمینی خودش خوب بوده، دیگران نظام را این طور مفتضح کردند. مزدور تازه به دوران رسیده نمیداند که مردم ایران این ترفند «اعلیحضرت خودشان خوب هستند، دور و بریها خرابند» را کهنه کردهاند. او که سفیدسازی نظام را از خمینی شروع کرده، در ادامه به خامنهای میرسد، بخوانید: «چرا هیچ کدوم از مسئولان مثل مقام معظم انقلاب که آدم وقتی میبینه یاد امیرالمؤمنین میافته که زندگیشو میبینه.. داره اون جوری زندگی میکنه آقای خامنهای».
این مزدور نوپا، ظاهراً مردم ایران را مثل بسیجیهای رژیم گیج و گول تصور کرده. گویی که مردم ایران در عصر ارتباطات نمیدانند که خامنهای یکی از چند میلیاردر بزرگ دنیاست، گویی که تحقیق چند سال پیش رویتر را نشنیدهاند که تنها ثروت یکی از نهادهای زیر دست خامنهای تحت عنوان «ستاد پیگیری فرمان امام»، بیش از 95میلیارد دلار است، گویی که از کاخهای افسانهیی خامنهای و از انواع کلکسیونهای او از جواهرات و خودورهای لوکس و غیره… خبر ندارند و فراتر از همهٴ اینها گویا که مردم ایران نمیدانند که به قول معروف «ماهی از سر گَنده گردد، نی ز دم» اگر گند و فساد این چنین سراپای رژیم را فراگرفته، اول از رأس نظام، یعنی از خمینی و خامنهای شروع شده و به پایین سرایت کرده است. اما خود همین مزدور هم یک جاهایی ناچار میشود اشاراتی به آگاهی مردم ایران و عمق نفرتشان از تمامیت رژیم بکند. توجه کنید:
«چرا مردم ما طرفدار هیچ جناحی نیستند، یک سواله واقعا، چرا مردم ما از روی لج به یک جناح هی چند سال یکبار میآیند رأی میدهند، چون همینها رو میبینند، .. اینها فقط شب انتخابات یادشون میافته کنفرانس خبری بگذارند، فساد است، مردم میگند اینها بازی است... این اتفاقاتی که تو کشور ما بوده، این فشارهایی که تو کشور ما بوده تو هر کشوری میشد سی بار توش دوباره انقلاب میشد».
این مزدور دل خود را خوش کرده که چون مردم با وجود این همه فشارها، انقلاب نکردهاند، پس انقلاب یادشان رفته است. باید گفت، به همین خیال باش! شب دراز است و قَلَندر بیدار!…
با خواندن حرفهای این مزدور، آدمی یاد این شعر میافتد که:
بگذار این بهسر شده مهلت
«… در واپسین تلاش ز ناچاری
بر هر گزافه چنگ بیاویزد
بگذار ذات جنبش دریا را
از بادهای هرزه بداند
دریا و لیک…
دانند صخره ها
که در این شش هزار سال
بسیار تخته پاره به ساحل فکنده است».
چند شب پیش یکی از شبکههای تلویزیونی رژیم که در تیول باند خامنهای است، برنامهیی پخش کرد تحت عنوان «شفافیت مالی مسئولان نظام»، ابتدا مضمون و هدف این برنامه را خوب است از زبان مجری آن، بخوانیم:
«از زمانی که ماجرای فیشهای حقوقی مقداری مردم رو ناراحت کرد، بهتره بگم خیلی ناراحت کرد، رهبر معظم انقلاب هم بارها راجع به این موضوع و اینکه بهتره یک سرانجامی پیدا بکنه، نکاتی را فرمودند؛ خب مأموریت ذاتی ما، مسئولیت ذاتی ما بهعنوان رسانه اینه که به دغدغههای مردم توجه بکنه».
به این ترتیب و بنا به اعتراف و ادعای خودشان، این برنامه میخواهد روی آتش مردم آبی بریزد که از فیشهای حقوقی خیلی ناراحت شدند، . در این برنامه دو نفر شرکت داشتند یکی، یک نماینده مجلس به نام حاجی دلیگانی و دیگری یک مزدور تازه کار و جویای نام، به نام شهبازی که تلویزیون رژیم او را بهعنوان پژوهشگر معرفی میکرد؛ این بهاصطلاح پژوهشگر که میخواست برای جلب توجه، حرفهای دهن پرکن بزند، اما اعترافهای جالبی کرد و گفت: « انقلابها وقتی پوک میشوند که شعارهای اصلی آنها تبدیل بشه به یکسری نماد، چهره، عکس رو دیوار و آن شعارها و هویت اصلی انقلاب مورد بیتوجهی قرار بگیره، مثل امروز که همه از امام دم میزنند ما رو پولهامون یک عکس بیروحی از امام گذاشتیم، در صورتیکه در ابتدای انقلاب این منطق مقابله با فقر و نابرابری و مقابله با تبعیض و مبارزه با استکبار و مقابله با بهاصطلاح محدود کردن آزادیهای مردم محور انقلاب بود، حتی جالبه آنموقع روی پولهای ما عکس جهاد سازندگی و فقر زدایی و حوزه و دانشگاه و اینها بود، الآن شده یک عکس بیروحی از امام، عکس امام هست، شعار امام، محتوای امام نیست، این خیلی نکته مهمی است الآن ما نگاه میکنیم تو نظام مون... اما هنوز نگاه میکنیم اشرافیت و تبعیض نهادینه شده است. .. امروز یک کاریکاتوری از امام ساختن در بهشت زهرا با آن جای اشرافی، چرا هیچکدام از مسئولان اینجوری زندگی نمیکنند؟».
ظاهراً «مأموریت ذاتی» این مزدور در این برنامه، شستشوی چهرهٴ اهریمنی و کثیف امامشان بود، که گویا خمینی خودش خوب بوده، دیگران نظام را این طور مفتضح کردند. مزدور تازه به دوران رسیده نمیداند که مردم ایران این ترفند «اعلیحضرت خودشان خوب هستند، دور و بریها خرابند» را کهنه کردهاند. او که سفیدسازی نظام را از خمینی شروع کرده، در ادامه به خامنهای میرسد، بخوانید: «چرا هیچ کدوم از مسئولان مثل مقام معظم انقلاب که آدم وقتی میبینه یاد امیرالمؤمنین میافته که زندگیشو میبینه.. داره اون جوری زندگی میکنه آقای خامنهای».
این مزدور نوپا، ظاهراً مردم ایران را مثل بسیجیهای رژیم گیج و گول تصور کرده. گویی که مردم ایران در عصر ارتباطات نمیدانند که خامنهای یکی از چند میلیاردر بزرگ دنیاست، گویی که تحقیق چند سال پیش رویتر را نشنیدهاند که تنها ثروت یکی از نهادهای زیر دست خامنهای تحت عنوان «ستاد پیگیری فرمان امام»، بیش از 95میلیارد دلار است، گویی که از کاخهای افسانهیی خامنهای و از انواع کلکسیونهای او از جواهرات و خودورهای لوکس و غیره… خبر ندارند و فراتر از همهٴ اینها گویا که مردم ایران نمیدانند که به قول معروف «ماهی از سر گَنده گردد، نی ز دم» اگر گند و فساد این چنین سراپای رژیم را فراگرفته، اول از رأس نظام، یعنی از خمینی و خامنهای شروع شده و به پایین سرایت کرده است. اما خود همین مزدور هم یک جاهایی ناچار میشود اشاراتی به آگاهی مردم ایران و عمق نفرتشان از تمامیت رژیم بکند. توجه کنید:
«چرا مردم ما طرفدار هیچ جناحی نیستند، یک سواله واقعا، چرا مردم ما از روی لج به یک جناح هی چند سال یکبار میآیند رأی میدهند، چون همینها رو میبینند، .. اینها فقط شب انتخابات یادشون میافته کنفرانس خبری بگذارند، فساد است، مردم میگند اینها بازی است... این اتفاقاتی که تو کشور ما بوده، این فشارهایی که تو کشور ما بوده تو هر کشوری میشد سی بار توش دوباره انقلاب میشد».
این مزدور دل خود را خوش کرده که چون مردم با وجود این همه فشارها، انقلاب نکردهاند، پس انقلاب یادشان رفته است. باید گفت، به همین خیال باش! شب دراز است و قَلَندر بیدار!…
با خواندن حرفهای این مزدور، آدمی یاد این شعر میافتد که:
بگذار این بهسر شده مهلت
«… در واپسین تلاش ز ناچاری
بر هر گزافه چنگ بیاویزد
بگذار ذات جنبش دریا را
از بادهای هرزه بداند
دریا و لیک…
دانند صخره ها
که در این شش هزار سال
بسیار تخته پاره به ساحل فکنده است».