گر چه بعد از گذشت نزدیک به 4 دهه از سرقت انقلاب مردم ایران توسط خمینی دجال موجودیت و حیات تمامی مردم ایران در معرض یک انهدام واقعی قرار گرفته است اما بررسی آثار این انهدام در زمینههای مختلف، تصویر ملموستری از جنایات این رژیم ویرانگر، به دست میدهد. این بار به پدیده فرونشستهای زمین در کلانشهر تهران بهعنوان تهدیدی مخرب، میپردازیم.
امروز تهران با داشتن جمعیتی بالاتر از 12 میلیون نفر علاوه بر آسیبهای ناشی از فقر و اختلاف فاحش طبقاتی، اعتیاد، خودکشی، کارتن خوابی، حاشیه نشینی، و...
که بدرستی آن را در معرض یک انهدام واقعی قرار داده است با معضل و بحران جدیدی بهنام پدیده فرونشستهای زمین در معرض یک تهدید به مراتب بالاتر قرار گرفته است.
تهدیدی که تمامی زیر بناهای شهر تهران و تأسیسات زیرساختی این کلان شهر را زیر علامت سؤال برده است و در حال حاضر آثار آن بهصورت ریزشهای گاه و بیگاه در سطح یک خیابان پایتخت یا تخریب یک ساختمان در حاشیه شهر دیده میشود.
محصول سیاستهای غارتگرانه و ضدمیهنی آخوندهای حاکم و عدم رعایت حداقلهای اصول شهر سازی که خود را در فرونشستهای زمین طی ماههای اخیر در تهران نشان میدهد آن چنان واکنشهای اجتماعی مردم را برانگیخته است که رسانههای رژیم اعلام میکنند: «در شرایطی که همه نگران بروز حوادث «طبیعی» مانند زلزله در تهران هستند، به نظر میرسد بروز حوادث «غیرطبیعی» تهران را بیشتر از حوادث طبیعی تهدید میکند. چرا که تجربیات چند ماهه گذشته نشان از آن دارد که بهدلیل اهمالهایی که صورت گرفته، هر آن، احتمال فروریزش زمین، وقوع سیل، آتشسوزی و... در تهران وجود دارد. پایتخت بزرگ کشورمان روی بشکه عظیم دینامیتی متشکل از لولههای گاز، آب، کابلهای برق و تلفن و... قرار گرفته که در صورت بروز هر حادثه بزرگ غیرمترقبهای میتواند نه تنها زندگی شهروندان را مختل کند که حتی با انفجار ناشی از لولههای گاز و کابلهای برق، کشتاری بیشتر از کشتار ناشی از حادثه غیرمترقبه رخ داده را موجب شود».
ابعاد این خیانت آنقدر وسیع و گسترده است که وزیر نیروی آخوند روحانی را این چنین وادار به اعتراف مینماید که: «در همین شهر تهران در طول سال 36 سانتیمتر نشست زمین داریم. این مسأله اگر چارهجویی نشود منجر به تخریب تمام شبکههای آب، گاز، برق، ساختمانها، مترو، راهآهن و پلها میشود.»
علل اصلی فرو نشست زمین در تهران و پیامدهای آن:
فرونشست عبارت است از نشست سطح زمین که به علل مختلف در مقیاس بزرگ رخ میدهد و در کلیترین صورت به 4 عامل اصلی برمیگردد:
عامل اول که مهمترین دلیل رخداد این پدیده میباشد برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی است. سیاست سدسازی، همراه با برداشتهای بیرویه از سفرههای زیرزمینی آب توسط سپاه پاسداران ضدمردمی رژیم است که طی این سالیان آن چنان لطمات جبرانناپذیری به منابع استراتژیک آب کشور وارد کرده است که فرونشست زمین در تهران، 90 برابر حد بحران اتحادیه اروپاست و هر روز یک میلیمتر از زمین تهران نشست میکند که با 36 سانتیمتر نشست سالیانه بین کشورهای جهان رکورددار است.
عامل دوم وجود آبهای زیرسطحی در اثر عواملی مانند نشت سیستم آبرسانی و فاضلاب است. فرسودگی شبکه انتقال آب در تهران تشدیدکننده پدیده فرونشست در کلان شهر تهران است.
در این باره ارگان تروریستی قدس موسوم به تسنیم مینویسد: «در کلانشهر تهران، بهصورت مداوم در هر چند ماه یکبار، شاهد بروز حادثه نشست زمین هستیم که یکی از دلایل اصلی بروز این قبیل حوادث، نشت آب است که بهطور مستمر در پایتخت وجود دارد. روزانه در تهران، حدود ۱.۵ تا 2 برابر حجم مخزن سد لتیان در حالت پْر، نشت آب در شبکه توزیع آب کلانشهر تهران داریم. این نشت بهدلیل فرسودگی خطوط لوله توزیع آب در پایتخت است، که بهدلیل نبود منابع مالی، سالها بدون تدبیر بهحال خود رها شده است».
عامل سوم ریزش زمین در تهران «حفاری مترو» است چرا که ارتعاش ناشی از فعالیت دستگاههای حفاری، باعث لرزش خاکهای ریزدانه و سست روی هم و ریزش به داخل تونل مترو میشود.
روزنامه حکومتی دنیای اقتصاد در این باره مینویسد: «آنچه فعلاً میتواند بهعنوان یک سناریوی احتمالی درباره ادامهدار بودن سریال «ریزش» زمین در پایتخت مدنظر قرار گیرد موضوع در خطر بودن محلههای واقع در مسیر در دست ساخت خط 6 مترو است چرا که اگر در مسیر حفاری مترو باز هم «مغار» یا همان حفرههای زیرزمینی وجود داشته باشد و عملیات شناسایی این مغارها پیش از آغاز عملیات حفاری انجام نگرفته باشد، احتمال فرونشست زمین در این مسیر بیش از سایر مناطق پایتخت خواهد بود» همچنانکه «تکرار احتمالی چنین حوادثی در 25 نقطه دیگر که کارگاههای خط 6مترو فعال است، به جای خود باقی است».
عامل چهارم گودبرداری عمیق توسط باندهای غارتگر رژیم برای ساخت و سازهای عمیق و برج های تجاری میباشد، بهگونهیی که معاون وزیر راه و شهرسازی آخوند روحانی اعتراف میکند «در تمام دنیا مرز پرخطر بودن یک گودال ٢٠ تا ٢٥ متر است. یعنی گودالی که بیشتر از این عمق داشته باشد پرخطر محسوب میشود اما در همین تهران، هم اینک گودالهایی را داریم که حدود ٧٠ متر عمق دارد.
سایت حکومتی اقتصادآنلاین تحت عنوان تهدید تهران با ابر برج ها مینویسد: «یورش برجسازی به زیر زمین پایتخت از طریق صدور مجوز برای ساختوسازهای عمیق به اسم «تامین پارکینگ برای برجهای تجاری چند منظوره» بعد از آن که چند حادثه فرونشست زمین و نشست بناهای مجاور را در مناطقی از پایتخت از جمله کاخ صاحبقرانیه رقم زد، اکنون دیگر نقاط شهر تهران را با تهدید بالقوه روبهرو کرده است».
اعتراف مطبوعات رژیم به پیامدهای بعدی فرونشست در تهران:
هر چند نشان دان تصویری واقعی و همهجانبه از تهدیدات و پیامدهای فرونشستهای زمین که امروز در پرتو سیاستهای غارتگرانه و ضدمیهنی آخوندهای فاسد بر میهن و مردم ما تحمیل شده در این نوشتار امکانپذیر نیست اما اشاره به گوشههایی از پیامدهای آتی این فجایع که توسط رسانههای حکومتی منتشر شده است بهخوبی بیانگر یک بحران عظیم ملی در پیش رو میباشد:
سایت حکومتی اقتصاد آنلاین 20شهریور 95 تحت عنوان بحرانهای زیر زمینی در شهر بیدفاع مینویسد: «فرونشست زمین تنها دلیل وقوع حوادث و تنها تهدیدی نیست که پایتخت در حوادث شهری با آنها دست به گریبان است. پایتخت بزرگ کشورمان روی بشکه عظیم دینامیتی متشکل از لولههای گاز، آب، کابلهای برق و تلفن و... قرار گرفته که در صورت بروز هر حادثه بزرگ غیرمترقبهای میتواند نه تنها زندگی شهروندان را مختل کند که حتی با انفجار ناشی از لولههای گاز و کابلهای برق، کشتاری بیشتر از کشتار ناشی از حادثه غیرمترقبه رخ داده را موجب شود. بر اساس آخرین آمار رسمی شهرداری که به سال ٩٣ برمیگردد، در تهران بیش از ١٨ هزار کیلومتر کابل برق (در کنار بیش از ١٢ هزار کیلومتر شبکه برق روشنایی معابر که البته هوایی هستند) و حدود ١٢٠کیلومتر لولهکشی گاز در زیرزمین دفن شده است. لولههایی که روزانه بیش از ١٤ میلیون مترمکعب گاز طبیعی در آنها جریان دارد و گفته میشود با زلزلهای پنج تا شش ریشتری منفجر شده و زلزلهای را رقم میزند که خسارت و قدرت تخریب آن برای بیش از ١٢٥ هزار مشترک گاز خانگی، چندین برابر خود زلزله خواهد بود. این آمار زمانی به کابوسی برای تهران بدل خواهد شد که بدانیم، اصولاً نقشه دقیق و مشخصی در مورد این تجهیزات در تهران وجود ندارد تا در مواقع بروز حوادث با کمک آنها برای کمک به حادثه دیدگان و مهار بحران بپردازیم.»
سایت پاسدار رضایی موسوم به تابناک21تیرماه 95 تحت عنوان بمبهای ساعتی زیر شهر تهران در کمین است مینویسد: «نبود شبکه فاضلاب باعث شده تا چاههای فاضلاب در تهران بهصورت «جذبی» باشند که در درازمدت موجب به وجود آمدن غارها و حفرههای بزرگی در دل زمین شده که با توجه به فرونشست زمین که این روزها بهشدت تهران را تهدید میکند، به شکل خطرناکی تهران را تهدید میکند. این خطر وقتی جدیتر میشود که این خطرات را در کنار خطر گسلهای زلزله خیز و ساخت وسازهای بدون رعایت اصول مهندسی، قرار دهیم».
و در ادامه اضافه میکند: «این وضعیت امروز به چنان مرحلهای رسیده که باعث شده تا تهران در بین کشورهای جهان یکی از بدترین و خطرناکترین زیرساختهای شهری را داشته باشد. نتیجه این اهمال و سوء مدیریت هم الآن مشخص نمیشود بلکه زمانی این مسأله جلوه پیدا میکند که خدای ناکرده حادثهیی مانند زلزله در تهران رخ بدهد. آن وقت است که تازه میفهمیم که چقدر خطرناک هستند. ضمن اینکه تغییر اقلیمی که امروز در بسیاری از کشورهای جهان و از جمله در ایران رخ داده و میدهد، باعث بروز چالشهای جدید برای شهرهای بزرگ جهان شده است. بهعنوان مثال فرونشست زمین، میتواند در کنار شبکه زیرساختی شهر تهران، خود چالشی مهم برای پایتخت باشد».
-روزنامه حکومتی جام جم آنلاین تحت عنوان زلزله خاموش در کمین شهروندان 20آذر 95 در تشریح آثار فرونشست به بررسی و جه دیگری از این فاجعه میپردازد و مینویسد: «آسیبهای فرونشست به همینجا خلاصه نمیشود. سامانه حمل و نقلی پایتخت، سامانه کوچکی نیست. چند مسیر اصلی مانند مسیر راهآهن تهران ـ اهواز، تهران ـ مشهد، تهران ـ جنوب و تهران ـ تبریز در این محدوده گسترده شده که با استمرار روند فرونشستها به آنها آسیب وارد میشود».
-خبرگزاری حکومتی موسوم به ایرنا 6مهرماه 95 تحت عنوان 150 گود خطرناک زیر پای پایتخت نشینان مینویسد: «از فرونشست زمین در محله شهران که باعث شکستن لوله گاز و بروز انفجاری دهشتناک شد تا فروریزش مترو کیانشهر و از نشست زمین در خیابان پیامبر تا انتشار خبر احتمال فرونشست زمین در بخشی از محله نیاوران که بهدلیل حفر گود بزرگ پروژه اطلس مال به وجود آمده است؛ هر روز نگرانیهای بیشتری شکل میگیرد.
هر چند این نخستین بار نبوده و نیست که حفرههای غول آسای شهرمان، باعث ایجاد رعب و وحشت در دل شهروندان این کلانشهر کشورمان شدهاند. همین دو سال قبل بود که فرونشست زمین در خیابان ایرانزمین که گفته میشود بهدلیل گود معروف به بابک زنجانی ایجاد شده است، باعث ایجاد ترکهایی در دیوارهای ساختمانها و حتی خالی شدن بخشی از منازل خیابانهای اطراف آن بهخاطر ترس ناشی از خراب شدن آنها و زیر آوار ماندن ساکنینش شد؛ حادثهیی که هنوز هم برای اهالی آن محله تازگی دارد».
و در ادامه اضافه میکند: گود «ایرانزمین» ولی تنها حفره عمیق و ترسناک شهرمان نیست که هر لحظه سلامت و زندگی شهروندانمان را تهدید میکند. بر اساس آخرین آمار منتشر شده از سوی شورای شهر در پایتخت بیش از ١٥٠ گود پرخطر قرار دارد که ایرانزمین تنها یکی از آنهاست. گودهایی که تنها ٤، ٣ مورد از آنها رسانهیی شده است و بقیه همچنان در سایهای از سکوت خبری، ناشناس باقی ماندهاند و ممکن است هر لحظه حادثه ساز شوند و جان تعدادی از شهروندان را به خطر اندازد».
-باشگاه خبرنگاران جوان وابسته به سپاه پاسداران 25مهر 95 تحت عنوان بلایی تازه که به جان تهران افتاده است مینویسد: «تهران دیگر تنها در معرض آسیبهای زلزله، سیل و آلودگی هوا نیست. یکی- دوسال است که فرونشستها هم بهطور جدی به جمع این آسیبها اضافه شده است. حالا با نشستی که در خیابان مولوی رخ داد، تعداد فرونشستهای تهران در چهارماه اخیر، به عدد هفت رسید.
اگر چه علت آن در بررسیهای اولیه آبشکستگی لایههای زیرین خاک عنوان شده، اما باز هم تلنگری است به وضع گودبرداریهای پرریسک و ساخت و سازهای بیضابطهیی که دبیر شورایعالی شهرسازی کشور نسبت به آن ابراز نگرانی کرده است: «گودبرداریهای عمیق، ریسک بالایی برای شهر تهران دارند، گودهایی که بهویژه در قسمتهای شمالی شهر به مسیر قناتها برخورد میکنند، در حالی که هیچ کدام از قناتهای تهران خشک نیستند. در تمام دنیا گودهای بالای ۲۵متر با ریسک بسیار بالایی همراه است اما در تهران گودهای ۵۰ یا حتی ۷۰متری و به تعداد زیادی گودهای بالای ۴۰متر داریم که نمیتوانیم بگوییم؛ اینها عارضهای را ایجاد نمیکنند».
-خبرگزاری حکومتی ایسنا ۲۰ شهریور ۱۳۹۵ بهنقل از یکی از کارگزاران رژیم در ارتباطات با تهدیدات تونلهای حفاری شده درون شهری (مترو)، چنین مینویسد: «هماکنون حدود 14 کیلومتر تونل حفاری شده در عمق چند متری سطح زمین وجود دارد و بهصورت شبکهیی در نقاط مختلف کرج مشاهده میشود حال آنکه این تونلها چند ماه پس از حفاری باید شاهد عملیات ریلگذاری، استحکامبخشی و احداث فضای ایستگاهی باشند و اینکه چند سال آنها را بهحال خود رها کنیم، تهدید و خطری بالقوه برای ساکنان شهر بهشمار میرود و در این خصوص بارها هشدار دادهام و اطلاعاتم مطابق با دادههای زمینشناسی است».
- روزنامه حکومتي دنیای اقتصاد 27مهرماه 95 تحت عنوان دینامیت پایتخت خنثی میشود مینویسد: «هم اکنون خطوط انتقال گاز شهری یکی از سه شریان اصلی و حیاتی زیر زمینی پایتخت محسوب میشود و مدتهاست مدیران بحران شهر تهران درباره وجود یک نگرانی عمده در رابطه با تهدیدهای ناشی از انفجار گاز در شرایط زلزله یا فرونشست زمین هشدار میدهند. به اعتقاد آنها آن چیزی که در حال حاضر بیش از زلزله و حرکات غیرطبیعی درونی زمین و همچنین حوادث فرونشست که اخیراً در شهر تهران بهصورت سریالی در حال تکرار است، پایتخت را تهدید میکند، انفجار انشعابات و لولههای توزیع گاز بهعنوان «حادثه ثانویه» رخدادهای طبیعی و غیرمترقبه است. خطوط انتقال و توزیع گاز در پایتخت هماکنون در حکم یک دینامیت خفته در صورت وقوع زلزله یا بروز فرونشست میتواند تلفاتی به مراتب چند برابر از رخداد اولیه را برای پایتخت رقم بزند. حادثه خرداد ماه فرونشست زمین در منطقه «شهران» نشان داد ریزش خیابان در این محله اگر به انفجار خط لوله گاز محلی منجر نمیشد بهطور قطع تلفات و خسارات محسوسی مشابه آنچه اتفاق افتاد، به بار نمیآورد».
-خبرگزاری حکومتي ایسنا 28آذر 95 در ارتباط با آخرین نمونه ریزش در خیابان مولوی مینویسد: «داستان تکراری نشستها در حوالی خطوط متروی تهران باز هم کار دست شهرداری و شرکت ساخت مترو داده است. اینبار در محدوده چهارراه مولوی و میدان اعدام، زمین زیر پای خانههای مردم خالی و گودالی به مساحت حدود ٤٠ تا ٥٠ متر مربع و با عمق تقریبی سه تا چهار متر ایجاد شده اما همچنان وضعیت برای سه کوچه قرمز است. بیش از ٤٠ خانوار با ترس و صورتهای ناراضی حوالی ساعت ٧ و ٨ صبح دیروز خانههای خود را ترک کرده و توسط شهرداری در هتلهای حافظ و پرشیا اسکان داده شدند.
این خبرگزاری سپس با توصیف نارضایتی گسترده مردم محل این چنین ادامه میدهد: «ساعت ٧ صبح بود که کارگران ساختمانی ما را صدا زدند تا از خانههای در حال ریزش بیرون بیاییم. مسئولان شهرداری و مترو مقصرند. اهالی محل از دو ماه قبل گفته بودند که اینجا قناتهایی هست و احتمال ریزش وجود دارد اما آنها گوش نکردند. یک ماه قبل که در حفاریها به سرداب رسیدند ، متوجه این موضوع شدند اما به کار خود ادامه دادند. صبح که مردم با صدای کارگران از خواب بیدار شدند ، زمین زیر پایشان آنقدر سست بود که راه پشتبام را برای فرار انتخاب کردند. ریزشها تا عصر ادامه داشته است و در ساعت ٦ عصر دیروز خانههای دیگری هم ریزش کرده است».
-خبرگزاری حکومتی ایسنا19شهریور 95 مینویسد: «وقوع سه حادثه در فاصله زمانی کمتر از سه ماه در شهر تهران؛ انفجار در شهران به علت فرونشست زمین و نشت گاز (۲۸ خرداد)، فرونشست زمین در خیابان پیامبر (ص) (۱۱ شهریور) و انفجار تأسیسات برق در محله ستارخان (۱۴ شهریور) آن هم در یک موقعیت جغرافیایی خاص (شمال غرب) آژیر خطر را برای پایتختنشینان به صدا درآورد. با این حال بعد از گذشت فقط چند روز از آخرین حادثه و یک دوره کوتاه غلیان هیجانات و احساسات، اوضاع عادی شده است. انگار برای کسی مهم نیست که «چنارستان» حالا بجز خطر زلزله مقام اول جهان را در فرونشست زمین به خود اختصاص داده است».
-- روزنامه حکومتي اعتماد 18مهر 95 تحت عنوان فرونشست زمین در تهران به مرز هشدار نزدیک شد در ارتباط با فرونشست زمین در میدان قیام تهران که در نتیجه یک کارگر افغان و یکی از نفرات آتشنشانی کشته شدند این چنین مینویسد: «فرونشت زمین طی ماههای اخیر در تهران به شکلی شگفتانگیز روندی تصاعدی را داشته است و بهطور متوسط پایتخت هر ماه شاهد یک یا چند حادثه مهم فرونشست بوده که برخی از آنها حتی منجر به فوت تعدادی از هموطنانمان شده است.
در حقیقت به نظر میرسد حادثه فرونشست میدان قیام، هرچه باشد، آخرین حادثه فرونشست این کلانشهر نخواهد بود و این حادثه به قدری تکراری شده که دیگر کسی از شنیدن اخبار حوادثی مشابه، تعجب نخواهد کرد. اما سؤال اینجاست که در چنین شرایطی و وضعیتی که شاهد اینهمه حادثه مشابه در جایجای تهران هستیم، چرا هیچ نهادی برای جلوگیری از حوادث مشابه ناشی از روند فرونشست زمین اقدامی نمیکند؟».
پر واضح است که در این زمینه وضعیت آنچنان بحرانی است که رسانههای رژیم مجبور میشوند که این میزان را بازتاب بدهند.
البته بحرانی بودن شرایط، تنها به این مسأله بر نمیگردد، بلکه محصول عملکرد این رژیم ضدمردمی، بحرانهای متعدد در زمینههای مختلف از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی گرفته تا زیست محیطی و.. میباشد که قیمت و بهای آن را روزمره مردم ایران میپردازند، تا آنکه با نفی کامل این رژیم توسط مردم و مقاومت ایران بحرانها راهحل ریشهیی پیدا کند.
امروز تهران با داشتن جمعیتی بالاتر از 12 میلیون نفر علاوه بر آسیبهای ناشی از فقر و اختلاف فاحش طبقاتی، اعتیاد، خودکشی، کارتن خوابی، حاشیه نشینی، و...
که بدرستی آن را در معرض یک انهدام واقعی قرار داده است با معضل و بحران جدیدی بهنام پدیده فرونشستهای زمین در معرض یک تهدید به مراتب بالاتر قرار گرفته است.
تهدیدی که تمامی زیر بناهای شهر تهران و تأسیسات زیرساختی این کلان شهر را زیر علامت سؤال برده است و در حال حاضر آثار آن بهصورت ریزشهای گاه و بیگاه در سطح یک خیابان پایتخت یا تخریب یک ساختمان در حاشیه شهر دیده میشود.
محصول سیاستهای غارتگرانه و ضدمیهنی آخوندهای حاکم و عدم رعایت حداقلهای اصول شهر سازی که خود را در فرونشستهای زمین طی ماههای اخیر در تهران نشان میدهد آن چنان واکنشهای اجتماعی مردم را برانگیخته است که رسانههای رژیم اعلام میکنند: «در شرایطی که همه نگران بروز حوادث «طبیعی» مانند زلزله در تهران هستند، به نظر میرسد بروز حوادث «غیرطبیعی» تهران را بیشتر از حوادث طبیعی تهدید میکند. چرا که تجربیات چند ماهه گذشته نشان از آن دارد که بهدلیل اهمالهایی که صورت گرفته، هر آن، احتمال فروریزش زمین، وقوع سیل، آتشسوزی و... در تهران وجود دارد. پایتخت بزرگ کشورمان روی بشکه عظیم دینامیتی متشکل از لولههای گاز، آب، کابلهای برق و تلفن و... قرار گرفته که در صورت بروز هر حادثه بزرگ غیرمترقبهای میتواند نه تنها زندگی شهروندان را مختل کند که حتی با انفجار ناشی از لولههای گاز و کابلهای برق، کشتاری بیشتر از کشتار ناشی از حادثه غیرمترقبه رخ داده را موجب شود».
ابعاد این خیانت آنقدر وسیع و گسترده است که وزیر نیروی آخوند روحانی را این چنین وادار به اعتراف مینماید که: «در همین شهر تهران در طول سال 36 سانتیمتر نشست زمین داریم. این مسأله اگر چارهجویی نشود منجر به تخریب تمام شبکههای آب، گاز، برق، ساختمانها، مترو، راهآهن و پلها میشود.»
علل اصلی فرو نشست زمین در تهران و پیامدهای آن:
فرونشست عبارت است از نشست سطح زمین که به علل مختلف در مقیاس بزرگ رخ میدهد و در کلیترین صورت به 4 عامل اصلی برمیگردد:
عامل اول که مهمترین دلیل رخداد این پدیده میباشد برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی است. سیاست سدسازی، همراه با برداشتهای بیرویه از سفرههای زیرزمینی آب توسط سپاه پاسداران ضدمردمی رژیم است که طی این سالیان آن چنان لطمات جبرانناپذیری به منابع استراتژیک آب کشور وارد کرده است که فرونشست زمین در تهران، 90 برابر حد بحران اتحادیه اروپاست و هر روز یک میلیمتر از زمین تهران نشست میکند که با 36 سانتیمتر نشست سالیانه بین کشورهای جهان رکورددار است.
عامل دوم وجود آبهای زیرسطحی در اثر عواملی مانند نشت سیستم آبرسانی و فاضلاب است. فرسودگی شبکه انتقال آب در تهران تشدیدکننده پدیده فرونشست در کلان شهر تهران است.
در این باره ارگان تروریستی قدس موسوم به تسنیم مینویسد: «در کلانشهر تهران، بهصورت مداوم در هر چند ماه یکبار، شاهد بروز حادثه نشست زمین هستیم که یکی از دلایل اصلی بروز این قبیل حوادث، نشت آب است که بهطور مستمر در پایتخت وجود دارد. روزانه در تهران، حدود ۱.۵ تا 2 برابر حجم مخزن سد لتیان در حالت پْر، نشت آب در شبکه توزیع آب کلانشهر تهران داریم. این نشت بهدلیل فرسودگی خطوط لوله توزیع آب در پایتخت است، که بهدلیل نبود منابع مالی، سالها بدون تدبیر بهحال خود رها شده است».
عامل سوم ریزش زمین در تهران «حفاری مترو» است چرا که ارتعاش ناشی از فعالیت دستگاههای حفاری، باعث لرزش خاکهای ریزدانه و سست روی هم و ریزش به داخل تونل مترو میشود.
روزنامه حکومتی دنیای اقتصاد در این باره مینویسد: «آنچه فعلاً میتواند بهعنوان یک سناریوی احتمالی درباره ادامهدار بودن سریال «ریزش» زمین در پایتخت مدنظر قرار گیرد موضوع در خطر بودن محلههای واقع در مسیر در دست ساخت خط 6 مترو است چرا که اگر در مسیر حفاری مترو باز هم «مغار» یا همان حفرههای زیرزمینی وجود داشته باشد و عملیات شناسایی این مغارها پیش از آغاز عملیات حفاری انجام نگرفته باشد، احتمال فرونشست زمین در این مسیر بیش از سایر مناطق پایتخت خواهد بود» همچنانکه «تکرار احتمالی چنین حوادثی در 25 نقطه دیگر که کارگاههای خط 6مترو فعال است، به جای خود باقی است».
عامل چهارم گودبرداری عمیق توسط باندهای غارتگر رژیم برای ساخت و سازهای عمیق و برج های تجاری میباشد، بهگونهیی که معاون وزیر راه و شهرسازی آخوند روحانی اعتراف میکند «در تمام دنیا مرز پرخطر بودن یک گودال ٢٠ تا ٢٥ متر است. یعنی گودالی که بیشتر از این عمق داشته باشد پرخطر محسوب میشود اما در همین تهران، هم اینک گودالهایی را داریم که حدود ٧٠ متر عمق دارد.
سایت حکومتی اقتصادآنلاین تحت عنوان تهدید تهران با ابر برج ها مینویسد: «یورش برجسازی به زیر زمین پایتخت از طریق صدور مجوز برای ساختوسازهای عمیق به اسم «تامین پارکینگ برای برجهای تجاری چند منظوره» بعد از آن که چند حادثه فرونشست زمین و نشست بناهای مجاور را در مناطقی از پایتخت از جمله کاخ صاحبقرانیه رقم زد، اکنون دیگر نقاط شهر تهران را با تهدید بالقوه روبهرو کرده است».
اعتراف مطبوعات رژیم به پیامدهای بعدی فرونشست در تهران:
هر چند نشان دان تصویری واقعی و همهجانبه از تهدیدات و پیامدهای فرونشستهای زمین که امروز در پرتو سیاستهای غارتگرانه و ضدمیهنی آخوندهای فاسد بر میهن و مردم ما تحمیل شده در این نوشتار امکانپذیر نیست اما اشاره به گوشههایی از پیامدهای آتی این فجایع که توسط رسانههای حکومتی منتشر شده است بهخوبی بیانگر یک بحران عظیم ملی در پیش رو میباشد:
سایت حکومتی اقتصاد آنلاین 20شهریور 95 تحت عنوان بحرانهای زیر زمینی در شهر بیدفاع مینویسد: «فرونشست زمین تنها دلیل وقوع حوادث و تنها تهدیدی نیست که پایتخت در حوادث شهری با آنها دست به گریبان است. پایتخت بزرگ کشورمان روی بشکه عظیم دینامیتی متشکل از لولههای گاز، آب، کابلهای برق و تلفن و... قرار گرفته که در صورت بروز هر حادثه بزرگ غیرمترقبهای میتواند نه تنها زندگی شهروندان را مختل کند که حتی با انفجار ناشی از لولههای گاز و کابلهای برق، کشتاری بیشتر از کشتار ناشی از حادثه غیرمترقبه رخ داده را موجب شود. بر اساس آخرین آمار رسمی شهرداری که به سال ٩٣ برمیگردد، در تهران بیش از ١٨ هزار کیلومتر کابل برق (در کنار بیش از ١٢ هزار کیلومتر شبکه برق روشنایی معابر که البته هوایی هستند) و حدود ١٢٠کیلومتر لولهکشی گاز در زیرزمین دفن شده است. لولههایی که روزانه بیش از ١٤ میلیون مترمکعب گاز طبیعی در آنها جریان دارد و گفته میشود با زلزلهای پنج تا شش ریشتری منفجر شده و زلزلهای را رقم میزند که خسارت و قدرت تخریب آن برای بیش از ١٢٥ هزار مشترک گاز خانگی، چندین برابر خود زلزله خواهد بود. این آمار زمانی به کابوسی برای تهران بدل خواهد شد که بدانیم، اصولاً نقشه دقیق و مشخصی در مورد این تجهیزات در تهران وجود ندارد تا در مواقع بروز حوادث با کمک آنها برای کمک به حادثه دیدگان و مهار بحران بپردازیم.»
سایت پاسدار رضایی موسوم به تابناک21تیرماه 95 تحت عنوان بمبهای ساعتی زیر شهر تهران در کمین است مینویسد: «نبود شبکه فاضلاب باعث شده تا چاههای فاضلاب در تهران بهصورت «جذبی» باشند که در درازمدت موجب به وجود آمدن غارها و حفرههای بزرگی در دل زمین شده که با توجه به فرونشست زمین که این روزها بهشدت تهران را تهدید میکند، به شکل خطرناکی تهران را تهدید میکند. این خطر وقتی جدیتر میشود که این خطرات را در کنار خطر گسلهای زلزله خیز و ساخت وسازهای بدون رعایت اصول مهندسی، قرار دهیم».
و در ادامه اضافه میکند: «این وضعیت امروز به چنان مرحلهای رسیده که باعث شده تا تهران در بین کشورهای جهان یکی از بدترین و خطرناکترین زیرساختهای شهری را داشته باشد. نتیجه این اهمال و سوء مدیریت هم الآن مشخص نمیشود بلکه زمانی این مسأله جلوه پیدا میکند که خدای ناکرده حادثهیی مانند زلزله در تهران رخ بدهد. آن وقت است که تازه میفهمیم که چقدر خطرناک هستند. ضمن اینکه تغییر اقلیمی که امروز در بسیاری از کشورهای جهان و از جمله در ایران رخ داده و میدهد، باعث بروز چالشهای جدید برای شهرهای بزرگ جهان شده است. بهعنوان مثال فرونشست زمین، میتواند در کنار شبکه زیرساختی شهر تهران، خود چالشی مهم برای پایتخت باشد».
-روزنامه حکومتی جام جم آنلاین تحت عنوان زلزله خاموش در کمین شهروندان 20آذر 95 در تشریح آثار فرونشست به بررسی و جه دیگری از این فاجعه میپردازد و مینویسد: «آسیبهای فرونشست به همینجا خلاصه نمیشود. سامانه حمل و نقلی پایتخت، سامانه کوچکی نیست. چند مسیر اصلی مانند مسیر راهآهن تهران ـ اهواز، تهران ـ مشهد، تهران ـ جنوب و تهران ـ تبریز در این محدوده گسترده شده که با استمرار روند فرونشستها به آنها آسیب وارد میشود».
-خبرگزاری حکومتی موسوم به ایرنا 6مهرماه 95 تحت عنوان 150 گود خطرناک زیر پای پایتخت نشینان مینویسد: «از فرونشست زمین در محله شهران که باعث شکستن لوله گاز و بروز انفجاری دهشتناک شد تا فروریزش مترو کیانشهر و از نشست زمین در خیابان پیامبر تا انتشار خبر احتمال فرونشست زمین در بخشی از محله نیاوران که بهدلیل حفر گود بزرگ پروژه اطلس مال به وجود آمده است؛ هر روز نگرانیهای بیشتری شکل میگیرد.
هر چند این نخستین بار نبوده و نیست که حفرههای غول آسای شهرمان، باعث ایجاد رعب و وحشت در دل شهروندان این کلانشهر کشورمان شدهاند. همین دو سال قبل بود که فرونشست زمین در خیابان ایرانزمین که گفته میشود بهدلیل گود معروف به بابک زنجانی ایجاد شده است، باعث ایجاد ترکهایی در دیوارهای ساختمانها و حتی خالی شدن بخشی از منازل خیابانهای اطراف آن بهخاطر ترس ناشی از خراب شدن آنها و زیر آوار ماندن ساکنینش شد؛ حادثهیی که هنوز هم برای اهالی آن محله تازگی دارد».
و در ادامه اضافه میکند: گود «ایرانزمین» ولی تنها حفره عمیق و ترسناک شهرمان نیست که هر لحظه سلامت و زندگی شهروندانمان را تهدید میکند. بر اساس آخرین آمار منتشر شده از سوی شورای شهر در پایتخت بیش از ١٥٠ گود پرخطر قرار دارد که ایرانزمین تنها یکی از آنهاست. گودهایی که تنها ٤، ٣ مورد از آنها رسانهیی شده است و بقیه همچنان در سایهای از سکوت خبری، ناشناس باقی ماندهاند و ممکن است هر لحظه حادثه ساز شوند و جان تعدادی از شهروندان را به خطر اندازد».
-باشگاه خبرنگاران جوان وابسته به سپاه پاسداران 25مهر 95 تحت عنوان بلایی تازه که به جان تهران افتاده است مینویسد: «تهران دیگر تنها در معرض آسیبهای زلزله، سیل و آلودگی هوا نیست. یکی- دوسال است که فرونشستها هم بهطور جدی به جمع این آسیبها اضافه شده است. حالا با نشستی که در خیابان مولوی رخ داد، تعداد فرونشستهای تهران در چهارماه اخیر، به عدد هفت رسید.
اگر چه علت آن در بررسیهای اولیه آبشکستگی لایههای زیرین خاک عنوان شده، اما باز هم تلنگری است به وضع گودبرداریهای پرریسک و ساخت و سازهای بیضابطهیی که دبیر شورایعالی شهرسازی کشور نسبت به آن ابراز نگرانی کرده است: «گودبرداریهای عمیق، ریسک بالایی برای شهر تهران دارند، گودهایی که بهویژه در قسمتهای شمالی شهر به مسیر قناتها برخورد میکنند، در حالی که هیچ کدام از قناتهای تهران خشک نیستند. در تمام دنیا گودهای بالای ۲۵متر با ریسک بسیار بالایی همراه است اما در تهران گودهای ۵۰ یا حتی ۷۰متری و به تعداد زیادی گودهای بالای ۴۰متر داریم که نمیتوانیم بگوییم؛ اینها عارضهای را ایجاد نمیکنند».
-خبرگزاری حکومتی ایسنا ۲۰ شهریور ۱۳۹۵ بهنقل از یکی از کارگزاران رژیم در ارتباطات با تهدیدات تونلهای حفاری شده درون شهری (مترو)، چنین مینویسد: «هماکنون حدود 14 کیلومتر تونل حفاری شده در عمق چند متری سطح زمین وجود دارد و بهصورت شبکهیی در نقاط مختلف کرج مشاهده میشود حال آنکه این تونلها چند ماه پس از حفاری باید شاهد عملیات ریلگذاری، استحکامبخشی و احداث فضای ایستگاهی باشند و اینکه چند سال آنها را بهحال خود رها کنیم، تهدید و خطری بالقوه برای ساکنان شهر بهشمار میرود و در این خصوص بارها هشدار دادهام و اطلاعاتم مطابق با دادههای زمینشناسی است».
- روزنامه حکومتي دنیای اقتصاد 27مهرماه 95 تحت عنوان دینامیت پایتخت خنثی میشود مینویسد: «هم اکنون خطوط انتقال گاز شهری یکی از سه شریان اصلی و حیاتی زیر زمینی پایتخت محسوب میشود و مدتهاست مدیران بحران شهر تهران درباره وجود یک نگرانی عمده در رابطه با تهدیدهای ناشی از انفجار گاز در شرایط زلزله یا فرونشست زمین هشدار میدهند. به اعتقاد آنها آن چیزی که در حال حاضر بیش از زلزله و حرکات غیرطبیعی درونی زمین و همچنین حوادث فرونشست که اخیراً در شهر تهران بهصورت سریالی در حال تکرار است، پایتخت را تهدید میکند، انفجار انشعابات و لولههای توزیع گاز بهعنوان «حادثه ثانویه» رخدادهای طبیعی و غیرمترقبه است. خطوط انتقال و توزیع گاز در پایتخت هماکنون در حکم یک دینامیت خفته در صورت وقوع زلزله یا بروز فرونشست میتواند تلفاتی به مراتب چند برابر از رخداد اولیه را برای پایتخت رقم بزند. حادثه خرداد ماه فرونشست زمین در منطقه «شهران» نشان داد ریزش خیابان در این محله اگر به انفجار خط لوله گاز محلی منجر نمیشد بهطور قطع تلفات و خسارات محسوسی مشابه آنچه اتفاق افتاد، به بار نمیآورد».
-خبرگزاری حکومتي ایسنا 28آذر 95 در ارتباط با آخرین نمونه ریزش در خیابان مولوی مینویسد: «داستان تکراری نشستها در حوالی خطوط متروی تهران باز هم کار دست شهرداری و شرکت ساخت مترو داده است. اینبار در محدوده چهارراه مولوی و میدان اعدام، زمین زیر پای خانههای مردم خالی و گودالی به مساحت حدود ٤٠ تا ٥٠ متر مربع و با عمق تقریبی سه تا چهار متر ایجاد شده اما همچنان وضعیت برای سه کوچه قرمز است. بیش از ٤٠ خانوار با ترس و صورتهای ناراضی حوالی ساعت ٧ و ٨ صبح دیروز خانههای خود را ترک کرده و توسط شهرداری در هتلهای حافظ و پرشیا اسکان داده شدند.
این خبرگزاری سپس با توصیف نارضایتی گسترده مردم محل این چنین ادامه میدهد: «ساعت ٧ صبح بود که کارگران ساختمانی ما را صدا زدند تا از خانههای در حال ریزش بیرون بیاییم. مسئولان شهرداری و مترو مقصرند. اهالی محل از دو ماه قبل گفته بودند که اینجا قناتهایی هست و احتمال ریزش وجود دارد اما آنها گوش نکردند. یک ماه قبل که در حفاریها به سرداب رسیدند ، متوجه این موضوع شدند اما به کار خود ادامه دادند. صبح که مردم با صدای کارگران از خواب بیدار شدند ، زمین زیر پایشان آنقدر سست بود که راه پشتبام را برای فرار انتخاب کردند. ریزشها تا عصر ادامه داشته است و در ساعت ٦ عصر دیروز خانههای دیگری هم ریزش کرده است».
-خبرگزاری حکومتی ایسنا19شهریور 95 مینویسد: «وقوع سه حادثه در فاصله زمانی کمتر از سه ماه در شهر تهران؛ انفجار در شهران به علت فرونشست زمین و نشت گاز (۲۸ خرداد)، فرونشست زمین در خیابان پیامبر (ص) (۱۱ شهریور) و انفجار تأسیسات برق در محله ستارخان (۱۴ شهریور) آن هم در یک موقعیت جغرافیایی خاص (شمال غرب) آژیر خطر را برای پایتختنشینان به صدا درآورد. با این حال بعد از گذشت فقط چند روز از آخرین حادثه و یک دوره کوتاه غلیان هیجانات و احساسات، اوضاع عادی شده است. انگار برای کسی مهم نیست که «چنارستان» حالا بجز خطر زلزله مقام اول جهان را در فرونشست زمین به خود اختصاص داده است».
-- روزنامه حکومتي اعتماد 18مهر 95 تحت عنوان فرونشست زمین در تهران به مرز هشدار نزدیک شد در ارتباط با فرونشست زمین در میدان قیام تهران که در نتیجه یک کارگر افغان و یکی از نفرات آتشنشانی کشته شدند این چنین مینویسد: «فرونشت زمین طی ماههای اخیر در تهران به شکلی شگفتانگیز روندی تصاعدی را داشته است و بهطور متوسط پایتخت هر ماه شاهد یک یا چند حادثه مهم فرونشست بوده که برخی از آنها حتی منجر به فوت تعدادی از هموطنانمان شده است.
در حقیقت به نظر میرسد حادثه فرونشست میدان قیام، هرچه باشد، آخرین حادثه فرونشست این کلانشهر نخواهد بود و این حادثه به قدری تکراری شده که دیگر کسی از شنیدن اخبار حوادثی مشابه، تعجب نخواهد کرد. اما سؤال اینجاست که در چنین شرایطی و وضعیتی که شاهد اینهمه حادثه مشابه در جایجای تهران هستیم، چرا هیچ نهادی برای جلوگیری از حوادث مشابه ناشی از روند فرونشست زمین اقدامی نمیکند؟».
پر واضح است که در این زمینه وضعیت آنچنان بحرانی است که رسانههای رژیم مجبور میشوند که این میزان را بازتاب بدهند.
البته بحرانی بودن شرایط، تنها به این مسأله بر نمیگردد، بلکه محصول عملکرد این رژیم ضدمردمی، بحرانهای متعدد در زمینههای مختلف از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی گرفته تا زیست محیطی و.. میباشد که قیمت و بهای آن را روزمره مردم ایران میپردازند، تا آنکه با نفی کامل این رژیم توسط مردم و مقاومت ایران بحرانها راهحل ریشهیی پیدا کند.