حلب،
تداومِ غرش ناپیدای شیرجه و آلومینوم،
از نُهتوی آسمانی وغزده،
بیشهیی از تاول کبود انفجار،
بر پوست برهنهی شهر
تداومِ غرش ناپیدای شیرجه و آلومینوم،
از نُهتوی آسمانی وغزده،
بیشهیی از تاول کبود انفجار،
بر پوست برهنهی شهر
حلب،
مرگ جیک جیک نارنجی گنجشگان،
در شاخسار مبهوت نگاه کودکان.
مرگ جیک جیک نارنجی گنجشگان،
در شاخسار مبهوت نگاه کودکان.
حلب،
شیر مقتول مادران و پستانک مجروح اطفال،
بیمارستانهای شهید،
زخمها و سرمهای بیسرپناه.
شیر مقتول مادران و پستانک مجروح اطفال،
بیمارستانهای شهید،
زخمها و سرمهای بیسرپناه.
حلب،
مرگ فراگستر وجدان،
در اپیدمی وهنریز سکوت،
تلاش براي انتشار ویروس بیغیرتی،
در خون منجمد انسان معاصر.
مرگ فراگستر وجدان،
در اپیدمی وهنریز سکوت،
تلاش براي انتشار ویروس بیغیرتی،
در خون منجمد انسان معاصر.
حلب،
نمایش چرکین قساوت، در خبربازار جهانی،
مدرنترین تکنیکهای کشتار،
در قهقههی کثیف مدالها و ژنرالها،
سلسلهیی از برق چکمهها،
بر رود رودههای خونآغشت،
و موسیقی مدفون قلبها،
پس پشت کوهههای میلگرد و بتون.
نمایش چرکین قساوت، در خبربازار جهانی،
مدرنترین تکنیکهای کشتار،
در قهقههی کثیف مدالها و ژنرالها،
سلسلهیی از برق چکمهها،
بر رود رودههای خونآغشت،
و موسیقی مدفون قلبها،
پس پشت کوهههای میلگرد و بتون.
حلب،
بیتوتهی عق آور سیاستبازان،
(زالوهای مصنوعی لبخند و کراوات)
در کنفرانس نشخوار کلمات ادوکلن زدهی خنثی؛
برای توجیه بیعملی؛
غثیان سرگیجهآور انزجار
بیتوتهی عق آور سیاستبازان،
(زالوهای مصنوعی لبخند و کراوات)
در کنفرانس نشخوار کلمات ادوکلن زدهی خنثی؛
برای توجیه بیعملی؛
غثیان سرگیجهآور انزجار
حلب،
گریستن ناتوانی خشم،
مسلح شدن بغض به آرزوی انتقام،
بیزاری از «انسان بودن» در قرن بیست و یکم.
گریستن ناتوانی خشم،
مسلح شدن بغض به آرزوی انتقام،
بیزاری از «انسان بودن» در قرن بیست و یکم.
...
حلب،
آه! حلب،
شیاری عمیق در زخم درمان نا شده روح،
خونگریهی روح از شرم.
حلب،
آه! حلب،
شیاری عمیق در زخم درمان نا شده روح،
خونگریهی روح از شرم.
***
حلب
حلب
حلب
...
اما
غرور انسان معاصر،
شکوه جلیل نبرد،
لبخندی بر تلوارهٴ اشک.
ع. طارق.
حلب
حلب
...
اما
غرور انسان معاصر،
شکوه جلیل نبرد،
لبخندی بر تلوارهٴ اشک.
ع. طارق.