پس از برملا شدن 63 حساب سری بانکی متعلق به آخوند صادق آملی لاریجانی رئیس قوه قضاییه، با هزاران میلیارد تومان سپرده، یکی از نمایندگان مجلس ارتجاع به نام محمود صادقی درخواست کرد در مورد این حسابها تحقیق و به این ماجرا رسیدگی شود.
آخوند لاریجانی بهشدت واکنش نشان داد و ضمن پاتک به دو قوه دیگر، درصدد دستگیری و پیگرد صادقی برآمد.
جعفری دولتآبادی دادستان تهران، به دستور رئیس قضاییه، به بهانهٴ شکایت فرمایشی 8تن از نمایندگان باند خامنهای در مجلس ارتجاع، اقدام به پروندهسازی برای صادقی کرد و دستور جلب او را صادر نمود. این اقدام، موضعگیری و اظهارات عناصر باند رفسنجانی روحانی، از جمله علی مطهری نایبرئیس مجلس و حمایت رئیس مجلس علی لاریجانی را در پی داشت. علی مطهری طی نامه تندی خطاب به دادستان، نوشت: «اگر آن شکایتهای خصوصی جدی بود چرا قبلاً رسیدگی نشده و بلافاصله بعد از تذکر مذکور (تذکر صادقی به رئیس قوه قضاییه) به جریان میافتد؟ معلوم میشود که اصل ماجرا همان مسألهٴ حسابهای بانکی است». (1)
مطهری که از حمایت علی لاریجانی رئیس مجلس برخوردار است، در ادامه میافزاید: «مشکل اصلی قوه قضاییه این است که خود را به هیچ کس پاسخگو نمیداند و اساساً شأن خود را اجل از پاسخگویی میداند». در راستای این تک و پاتک، سایر دعواهای بین دو قوه یا در واقع بین دو باند حاکم نیز فعال شده و به رسانهها کشیده شده و در انظار همگان قرار گرفته است. از جمله 10تن از نمایندگان باند رفسنجانی روحانی، از دادستان مشهد بهدلیل ممانعت از سخنرانی علی مطهری در مشهد شکایت کردهاند. باند ولیفقیه نیز متقابلاً به بحث حقوقهای نجومی دامن میزند. خود خامنهای با اشاره به این موضوع، دستور حمله به باند رقیب را صادر کرده است. (2)
شدت تک و پاتکهای دو باند علیه یکدیگر و برملا شدن افتضاحات و کلان دزدیهای چند هزار میلیاردی بر اثر این جنگ و جدال، دلسوختگان نظام را از عاقبت کار دچار تشویش و آشفتگی کرده است.
روزنامه جمهوری (9آذر) که سخنگوی رفسنجانی محسوب میشود، نوشت: «مگر حضرات نمیدانند دشمنان… برای ایجاد ناامنی در این کشور چه سرمایهگذاریهایی کردهاند و چه نقشههایی دارند و چه عواملی را به کار میگیرند؟»
احمد توکلی، طرفهای دعوا را شماتت کرد که: «سران سه قوه نباید در عرصه عمومی و رسانهها بگومگو کنند و آن کس که شروع میکند گناهش بیشتر از کسی است که جواب میدهد. چرا سران سه قوه در رسانهها با هم صحبت میکنند؟ مگر تلفن سیاسی نداریم و مقامات در ساختمانهای قرق شده نمیتوانند ملاقاتهای کوتاه و صمیمانه داشته باشند؟!» (3).
راستی چرا سران سه قوه نمیتوانند به این «نصایح مشفقانه» و البته ابلهانه عمل کنند؟ مگر نمیدانند «دشمنان» نظام در کمیناند؟ چرا آنها با یک «تلفن سیاسی» یا با یک «دورهمی» «کوتاه و صمیمانه» در یک جای «قرق شده» به مسائل فیمابین فیصله نمیدهند؟! اصلاً چرا خود خامنهای وارد نمیشود و به سگدعوا در رأس نظام پایان نمیدهد؟!
روشن است که اگر موانع، این چیزها بود یا اگر مشکل به اختلافات فردی یا ویژگیهای فردی برمیگشت، مسائل چنین ابعادی پیدا نمیکرد. این بحران در عمق خود ناشی از ماهیت استبداد فاسد و قرونوسطایی ولایتفقیه و فساد سیستمی آن است. کما اینکه در دورهٴ احمدینژاد، وقتی جنگ و جدال بین سران سه قوه، به فحش و فحش کاری علنی میکشید و تا آستانهٴ دست به یقه شدن پیش میرفت، برخی آن را به ویژگیهای لومپنی احمدینژاد ربط میدادند؛ اکنون که احمدینژاد در میان نیست، اما جنگ و جدال همچنان هست و اوج آن از قضا، بین دو قوه قضاییه و مقننه میباشد که در رأس آنها دو برادر و دو رأس لاریجانیها قرار دارند؛ با وضوح بیشتری میتوان خاستگاه و ریشهٴ جنگ در رژیم را مشاهده کرد و دریافت که جنگ، فارغ از این یا آن فرد، جنگ باندهای مافیایی بر سر قدرت و بر سر سهم از ثروت است.
آخوند لاریجانی از کجا این چنین برآشفته و سرکنده شده است؟ از آنجا که حریف روی شاهرگش، هزاران میلیارد تومان موجود در حسابهای بانکیاش دست گذاشته که تنها سود آنها ماهانه بالغ بر 20میلیارد تومان است! و پشتش به کی و به کجا گرم است که با این قلدری، شبانه، مأمور به درِ خانهٴ عضو مجلس رژیم که خواستار تحقیق در این باره شده میفرستد که او را کتبسته بگیرند و به حضور ببرند؟!
جدای از تصادم منافع که همزیستی مسالمتآمیز باندهای مافیایی حاکم را ناممکن یا لااقل بسیار دشوار و شکننده میکند، هر تلنگری به شبکههای درهم تنیده فساد در این رژیم، تمامی پیکره رژیم را دچار تنش و تشنج میکند؛ چرا که در فساد سیستمی، فساد همچون خونی آلوده در تمامی رگ و پی رژیم در جریان است و کل سیستم به آن معتاد و وابسته است؛ یعنی ساز و کار سیستم چنان با فساد تنظیم شده که ادامه حیاتش بدون آن امکانپذیر نیست.
عامل دیگر مهارناپذیری جنگ گرگها در رژیم، آن است که ولیفقیهش طلسمشکسته است؛ ! اگر خمینی بر سر کار بود، میتوانست با یک نهیب و تشر، موقتاً بحران را مهار کند و وحوش رژیم را، اگر چه مقطعی سر جایشان بنشاند؛ اما خامنهای که از ابتدا فاقد اتوریتهٴ لازم بود، در جریان قیام88، طلسمش هم شکست، در کشاکش جنگ قدرت درون رژیم، بهاجبار از کرسی فرا جناحی نزول کرده و در رأس یک باند (موسوم به اصولگرا) قرار گرفت. از اینرو، ورود او همواره جنگ قدرت را تشدید میکند و در این روند، موقعیت او مداوماً فرسایش یافته و توان مهار باندهای متخاصم را بهکلی از دست میدهد. علاوه بر آن، در کانون شبکهٴ بههم تنیده فساد، بیتالعنکبوت خامنهای و شخص او قرار گرفته و سرنخ هر فساد عمده در رژیم، به «بیت» و شخص خامنهای منتهی میشود؛ از اینرو «مبارزه با فساد» صرفاً یک نمایش مبتذل و تکراری است که تنها بر خشم و کینهٴ مردم غارتشده دامن میزند. در چنین شرایطی که دینامیسم حاصل از تغییر دوران نیز به آن شتاب میبخشد، «آنچه البته به جایی نرسد فریاد است» ؛ و فریاد خطر! خطر! کسانی که در افق نزدیک، غرق کشتی سوراخ شده نظام را میبینند در غوغای توفان محو میشود. (4)
پانویس: ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ خبرگزاری حکومتی ایسنا ـ 9آذر 95
2 ـ خامنهای در دیدار با پرسنل نیروی دریایی ارتش: «موضوع حقوقهای نجومی… از مسائل مهمی است که نتیجه رسیدگی به آن برای مردم روشن نشد و سؤالات در ذهن مردم باقی ماند» ـ 7آذر 95
3 ـ سایت حکومتی فرارو- 8آذر95
4 ـ از جمله نگاه کنید به هشدار روزنامه حکومتی ابتکار- 9آذر 95: «در چنین وضعیتی و ادامه تقابل میان نمایندگان مجلس و قوه قضاییه، نظام متحمل هزینه خواهد شد».
آخوند لاریجانی بهشدت واکنش نشان داد و ضمن پاتک به دو قوه دیگر، درصدد دستگیری و پیگرد صادقی برآمد.
جعفری دولتآبادی دادستان تهران، به دستور رئیس قضاییه، به بهانهٴ شکایت فرمایشی 8تن از نمایندگان باند خامنهای در مجلس ارتجاع، اقدام به پروندهسازی برای صادقی کرد و دستور جلب او را صادر نمود. این اقدام، موضعگیری و اظهارات عناصر باند رفسنجانی روحانی، از جمله علی مطهری نایبرئیس مجلس و حمایت رئیس مجلس علی لاریجانی را در پی داشت. علی مطهری طی نامه تندی خطاب به دادستان، نوشت: «اگر آن شکایتهای خصوصی جدی بود چرا قبلاً رسیدگی نشده و بلافاصله بعد از تذکر مذکور (تذکر صادقی به رئیس قوه قضاییه) به جریان میافتد؟ معلوم میشود که اصل ماجرا همان مسألهٴ حسابهای بانکی است». (1)
مطهری که از حمایت علی لاریجانی رئیس مجلس برخوردار است، در ادامه میافزاید: «مشکل اصلی قوه قضاییه این است که خود را به هیچ کس پاسخگو نمیداند و اساساً شأن خود را اجل از پاسخگویی میداند». در راستای این تک و پاتک، سایر دعواهای بین دو قوه یا در واقع بین دو باند حاکم نیز فعال شده و به رسانهها کشیده شده و در انظار همگان قرار گرفته است. از جمله 10تن از نمایندگان باند رفسنجانی روحانی، از دادستان مشهد بهدلیل ممانعت از سخنرانی علی مطهری در مشهد شکایت کردهاند. باند ولیفقیه نیز متقابلاً به بحث حقوقهای نجومی دامن میزند. خود خامنهای با اشاره به این موضوع، دستور حمله به باند رقیب را صادر کرده است. (2)
شدت تک و پاتکهای دو باند علیه یکدیگر و برملا شدن افتضاحات و کلان دزدیهای چند هزار میلیاردی بر اثر این جنگ و جدال، دلسوختگان نظام را از عاقبت کار دچار تشویش و آشفتگی کرده است.
روزنامه جمهوری (9آذر) که سخنگوی رفسنجانی محسوب میشود، نوشت: «مگر حضرات نمیدانند دشمنان… برای ایجاد ناامنی در این کشور چه سرمایهگذاریهایی کردهاند و چه نقشههایی دارند و چه عواملی را به کار میگیرند؟»
احمد توکلی، طرفهای دعوا را شماتت کرد که: «سران سه قوه نباید در عرصه عمومی و رسانهها بگومگو کنند و آن کس که شروع میکند گناهش بیشتر از کسی است که جواب میدهد. چرا سران سه قوه در رسانهها با هم صحبت میکنند؟ مگر تلفن سیاسی نداریم و مقامات در ساختمانهای قرق شده نمیتوانند ملاقاتهای کوتاه و صمیمانه داشته باشند؟!» (3).
راستی چرا سران سه قوه نمیتوانند به این «نصایح مشفقانه» و البته ابلهانه عمل کنند؟ مگر نمیدانند «دشمنان» نظام در کمیناند؟ چرا آنها با یک «تلفن سیاسی» یا با یک «دورهمی» «کوتاه و صمیمانه» در یک جای «قرق شده» به مسائل فیمابین فیصله نمیدهند؟! اصلاً چرا خود خامنهای وارد نمیشود و به سگدعوا در رأس نظام پایان نمیدهد؟!
روشن است که اگر موانع، این چیزها بود یا اگر مشکل به اختلافات فردی یا ویژگیهای فردی برمیگشت، مسائل چنین ابعادی پیدا نمیکرد. این بحران در عمق خود ناشی از ماهیت استبداد فاسد و قرونوسطایی ولایتفقیه و فساد سیستمی آن است. کما اینکه در دورهٴ احمدینژاد، وقتی جنگ و جدال بین سران سه قوه، به فحش و فحش کاری علنی میکشید و تا آستانهٴ دست به یقه شدن پیش میرفت، برخی آن را به ویژگیهای لومپنی احمدینژاد ربط میدادند؛ اکنون که احمدینژاد در میان نیست، اما جنگ و جدال همچنان هست و اوج آن از قضا، بین دو قوه قضاییه و مقننه میباشد که در رأس آنها دو برادر و دو رأس لاریجانیها قرار دارند؛ با وضوح بیشتری میتوان خاستگاه و ریشهٴ جنگ در رژیم را مشاهده کرد و دریافت که جنگ، فارغ از این یا آن فرد، جنگ باندهای مافیایی بر سر قدرت و بر سر سهم از ثروت است.
آخوند لاریجانی از کجا این چنین برآشفته و سرکنده شده است؟ از آنجا که حریف روی شاهرگش، هزاران میلیارد تومان موجود در حسابهای بانکیاش دست گذاشته که تنها سود آنها ماهانه بالغ بر 20میلیارد تومان است! و پشتش به کی و به کجا گرم است که با این قلدری، شبانه، مأمور به درِ خانهٴ عضو مجلس رژیم که خواستار تحقیق در این باره شده میفرستد که او را کتبسته بگیرند و به حضور ببرند؟!
جدای از تصادم منافع که همزیستی مسالمتآمیز باندهای مافیایی حاکم را ناممکن یا لااقل بسیار دشوار و شکننده میکند، هر تلنگری به شبکههای درهم تنیده فساد در این رژیم، تمامی پیکره رژیم را دچار تنش و تشنج میکند؛ چرا که در فساد سیستمی، فساد همچون خونی آلوده در تمامی رگ و پی رژیم در جریان است و کل سیستم به آن معتاد و وابسته است؛ یعنی ساز و کار سیستم چنان با فساد تنظیم شده که ادامه حیاتش بدون آن امکانپذیر نیست.
عامل دیگر مهارناپذیری جنگ گرگها در رژیم، آن است که ولیفقیهش طلسمشکسته است؛ ! اگر خمینی بر سر کار بود، میتوانست با یک نهیب و تشر، موقتاً بحران را مهار کند و وحوش رژیم را، اگر چه مقطعی سر جایشان بنشاند؛ اما خامنهای که از ابتدا فاقد اتوریتهٴ لازم بود، در جریان قیام88، طلسمش هم شکست، در کشاکش جنگ قدرت درون رژیم، بهاجبار از کرسی فرا جناحی نزول کرده و در رأس یک باند (موسوم به اصولگرا) قرار گرفت. از اینرو، ورود او همواره جنگ قدرت را تشدید میکند و در این روند، موقعیت او مداوماً فرسایش یافته و توان مهار باندهای متخاصم را بهکلی از دست میدهد. علاوه بر آن، در کانون شبکهٴ بههم تنیده فساد، بیتالعنکبوت خامنهای و شخص او قرار گرفته و سرنخ هر فساد عمده در رژیم، به «بیت» و شخص خامنهای منتهی میشود؛ از اینرو «مبارزه با فساد» صرفاً یک نمایش مبتذل و تکراری است که تنها بر خشم و کینهٴ مردم غارتشده دامن میزند. در چنین شرایطی که دینامیسم حاصل از تغییر دوران نیز به آن شتاب میبخشد، «آنچه البته به جایی نرسد فریاد است» ؛ و فریاد خطر! خطر! کسانی که در افق نزدیک، غرق کشتی سوراخ شده نظام را میبینند در غوغای توفان محو میشود. (4)
پانویس: ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ خبرگزاری حکومتی ایسنا ـ 9آذر 95
2 ـ خامنهای در دیدار با پرسنل نیروی دریایی ارتش: «موضوع حقوقهای نجومی… از مسائل مهمی است که نتیجه رسیدگی به آن برای مردم روشن نشد و سؤالات در ذهن مردم باقی ماند» ـ 7آذر 95
3 ـ سایت حکومتی فرارو- 8آذر95
4 ـ از جمله نگاه کنید به هشدار روزنامه حکومتی ابتکار- 9آذر 95: «در چنین وضعیتی و ادامه تقابل میان نمایندگان مجلس و قوه قضاییه، نظام متحمل هزینه خواهد شد».