728 x 90

اخبار اعتراضى,تشدید سرکوب ,

بساطی که جمع خواهد شد

-

گوشمالی ماموران سرکوبگر انتظامی توسط مردم
گوشمالی ماموران سرکوبگر انتظامی توسط مردم
روز پنجشنبه 27آبان، یک مأمور سرکوبگر رژیم در فومن، به یک خانم هموطن زحمتکش که در حال دستفروشی بود، سیلی زد.

دو روز بعد یک مأمور سرکوبگر دیگر در ارومیه، جوان دستفروش زحمتکشی را زیر کتک گرفت.

فیلم و خبر این دو واقعه بلافاصله روی اینترنت، اقشار مختلف مردم را به واکنش واداشت. پسر نوجوان آن خانم مسن فومنی، روی شبکه‌های اجتماعی از مردم برای اطلاع‌رسانی و اعادهٴ حق شهروندی‌اش، استمداد کرد.

مردم ارومیه در همان فیلم ضرب ‌و شتم جوان دستفروش، واکنش نشان دادند و مأموران سرکوبگر را عقب راندند. غرش یک شیرزن که به مزدوران سرکوبگر اعتراض می‌کرد، سایر شهروندان را هم تشویق به مقابله و اعتراض به مزدوران نمود.

خرداد امسال حدود 35 دانشجوی دختر و پسر قزوینی را به جرم شرکت در یک جشن، به نفری 99 ضربه شلاق محکوم کردند...

در همان اوان، کارگران معترض معدن طلای آق درهٴ تکاب را نیز به جرم مطالبهٴ حق و حقوقشان به شلاق بسته بودند.

اخباری از این دست را می‌توان روزانه در رسانه‌ها خواند یا حتی حین عبور از کوچه و خیابان به چشم خود دید.

همان روزها یک بحث فقهی حقوقی هم بین عضو هیأت علمی دانشکدهٴ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران با محسنی اژه‌ای دژخیم روی کارکردهای مادهٴ 102 قانون آیین دادرسی کیفری در گرفت که آیا شلاق زدن فرضا دانشجویان قانونی بوده یا نبوده؟ (سایت حکومتی آفتاد 10خرداد95)

داستان آن شلاق زدنها بالا گرفت و به مجامع جهانی حقوق‌بشری کشید و...

وقتی در اولین سال‌های انقلاب 57، مجاهدین تمام قد در برابر قانون اساسی و قانون قصاص خمینی ایستادند و آنها را قوانینی دون‌ شان مردم انقلاب کرده ایران و قانونی قرون‌وسطایی و ضدبشری نامیدند، خمینی کف به دهان آورد و دست در خون مجاهدین کرد.

امروزه و پس از گذشت بیشتر از 3 دهه از آن روزها، حدود 50 میلیون ایرانی موبایل به دست در خیابانها مترصد شکار لحظاتی هستند تا شکنجه‌گران و مأموران سرکوبگر خامنه‌ای را رسوای جهان کنند کما این‌که اینکار را در هر 4 موردی که خبرش در این نوشته آمد، کردند.. و تشت رسوایی آخوندها را از بام رسانه‌های جهان فرو انداختند !

خوشبختانه روزگاری است که حتی خبر ضرب ‌و شتم زندانیان هم به سرعت، اجتماعی می‌شود همان‌گونه که اسم و مشخصات مزدوران سرکوبگر و شکنجه‌گر رژیم هم بلافاصله آنتنی می‌شود. کار نیکی که کمترین مسئولیت هر انسان شریف و هر هموطن آزاده‌ است. کاری که نوعی مصونیت اجتماعی برای مردم به‌وجود می‌آورد و متقابلاً نظام و مزدورانش را در مخمصه قرار می‌دهد.

این البته سهمی است که مردم در اولین گام برای مقابله با این‌گونه اعمال وحشیانهٴ حکومت آخوندها، به عهده می‌گیرند. بی‌شک مردم در این حد متوقف نخواهند ماند و دیر یا زود به مقابله به مثل با مزدوران سرکوبگر برخواهند خاست. آن روز البته اولین پشیمان از کردهٴ خویش، علی خامنه‌ای و مزدورانش خواهند بود.

هیچ‌کس تضمین نداده که اهانت به یک دستفروش ساده، ناگهان آتش شعلهٴ یک شورش اجتماعی را روشن نکند. هنوز چندان از انقلاب تونس فاصله نگرفته‌ایم و تجربه آن را همگان خوب به یاد داریم.

چندان دور نیست روزی که یکی از همین جرقه‌ها، آتش به خرمن هستی نظام بیندازد. آتشی که ناباورانه می‌تواند سرتاپای نظام را بسوزاند. مامور خلوت‌های خامنه‌ای و عناصر اطلاعاتی‌اش نیک می‌دانند که تشبیه این جامعه به یک بشکه باروت، تشبیه غلطی نیست، هیچ غلو و بزرگنمایی هم در این تشبیه نیست. پس بدانند که متناسب با آنچه می‌کارند، درو خواهند کرد.

مردم کارد به استخوان رسیده ایران، پیش از این بارها نشان داده‌اند که وقتی برخیزند، کاری خواهند کرد کارستان!
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/cbf899fc-c65c-4361-b1a9-774de7658cda"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات