به روز هفت آبان در پاسارگاد
که از آن رهبر شایسته شد یاد
ز کورش آن‌که نامش ماندگار است
درود مردم ایران بر او باد
تلاشش بهر آزادی انسان
مرامش بود نفی ظلم و بیداد
همی فرمانروایی بود دانا
ز او ایران‌زمین بسیار آباد
در آیاتی زقرآن حضرت حق
به ”ذوالقرنین“ از او می‌کند یاد
هراسان گشت دژخیم ولایت
از آن همبستگی و خشم و فریاد
که مردم ناگهان ابراز کردند
در آن روز مهم اندر پاسارگاد
در اشعار و شعار خویش گفتند
رها از ظلم و جور ایران ما باد
نظام ریش و پشم و دار و شلاق
در آن اندیشه هرگز نیست آزاد
سرود میهنی خواندند و گفتند
فنا و مرگ بر دیکتاتوری باد
بدینسان ملت هشیار ایران
به نوعی قدرت خود را نشان داد
پریشان حال آخوند ولایت
زخشم ملت و امری که رخ داد
همه گویند که این باشد بهانه
مراسمهای ملی، جشن و اعیاد
ولایت را همی دارد نشانه
اگر غافل شویم ای داد و بیداد
کلاف اختناق گر پاره گردد
رود عمامه ما جمله بر باد
چماقداران مگر در خواب بودند
که آن روز اتفاقی دیگر افتاد
بسیجی هوادار ولایت
چرا رخصت به جمع دشمنان داد
سراسیمه مجیزگویان عظما
فغان کردند با فریاد و با داد
مگر عظما زبانم لال مرده
که کورش گشته اینک منشأ داد
چه کم دارد مگر ایشان ز کورش
یگانه رهبر بی‌عیب و ایراد
مگر قبر امام و بارگاهش
طلاکاری نگشته با چه ابعاد
نباشد لایق دیدار ملت
و یا این‌که اساساً رفته از یاد
… … … .
جواب ملت اما این‌چنین است
به کل وارثین شیخ جلاد
خیانتهایتان بر خلق ایران
شما جرثومه‌های ظلم و بیداد
جنایات امام و وارث او
نخواهد رفت هرگز، هرگز از یاد
نمی‌بخشند ملت این جنایات
سزایش هست بی‌شک روز میعاد
شعر از گودرز
که از آن رهبر شایسته شد یاد
ز کورش آن‌که نامش ماندگار است
درود مردم ایران بر او باد
تلاشش بهر آزادی انسان
مرامش بود نفی ظلم و بیداد
همی فرمانروایی بود دانا
ز او ایران‌زمین بسیار آباد
در آیاتی زقرآن حضرت حق
به ”ذوالقرنین“ از او می‌کند یاد
هراسان گشت دژخیم ولایت
از آن همبستگی و خشم و فریاد
که مردم ناگهان ابراز کردند
در آن روز مهم اندر پاسارگاد
در اشعار و شعار خویش گفتند
رها از ظلم و جور ایران ما باد
نظام ریش و پشم و دار و شلاق
در آن اندیشه هرگز نیست آزاد
سرود میهنی خواندند و گفتند
فنا و مرگ بر دیکتاتوری باد
بدینسان ملت هشیار ایران
به نوعی قدرت خود را نشان داد
پریشان حال آخوند ولایت
زخشم ملت و امری که رخ داد
همه گویند که این باشد بهانه
مراسمهای ملی، جشن و اعیاد
ولایت را همی دارد نشانه
اگر غافل شویم ای داد و بیداد
کلاف اختناق گر پاره گردد
رود عمامه ما جمله بر باد
چماقداران مگر در خواب بودند
که آن روز اتفاقی دیگر افتاد
بسیجی هوادار ولایت
چرا رخصت به جمع دشمنان داد
سراسیمه مجیزگویان عظما
فغان کردند با فریاد و با داد
مگر عظما زبانم لال مرده
که کورش گشته اینک منشأ داد
چه کم دارد مگر ایشان ز کورش
یگانه رهبر بی‌عیب و ایراد
مگر قبر امام و بارگاهش
طلاکاری نگشته با چه ابعاد
نباشد لایق دیدار ملت
و یا این‌که اساساً رفته از یاد
… … … .
جواب ملت اما این‌چنین است
به کل وارثین شیخ جلاد
خیانتهایتان بر خلق ایران
شما جرثومه‌های ظلم و بیداد
جنایات امام و وارث او
نخواهد رفت هرگز، هرگز از یاد
نمی‌بخشند ملت این جنایات
سزایش هست بی‌شک روز میعاد
شعر از گودرز
