728 x 90

ادبیات و فرهنگ,

مسیر بی‌انحراف

-

یه روز سرد زمستانی که برف بارید بود، معلم بچه‌های کلاس را به صف کرد و گفت: «بچه‌ها، موافقید یک مسابقه برگزار کنیم؟» همه بچه‌ها با خوشحالی قبول کردند. مدیر همه را به حیاط مدرسه برد و در حیاط بزرگ در یک سمت بخط کرد و از آنها خواست با صدای سوت او، به سمت دیگر حیاط بدوند. معلم گفت مسابقه است که مسیر حرکت شما به آن طرف حیاط، صاف باشد. هرکس رد پاش یک مسیر صاف را به آن سوی حیاط بسازد، برنده‌ی این مسابقه است. از آن جایی که مسافت کمی طولانی و برفی بود این کار به نظر مشکل می‌آمد. همه دانش‌آموزان مستمراً پاهای خود را نگاه می‌کردند و مواظب بودند که قدمی به چپ و راست نگذارند آنها مستمراً پشت سرشان را نگاه می‌کردند و سعی می‌کردند حرکتشان به رو به جلو در یک خط صاف باشد. وقتی مسابقه به پایان رسید با نگاه کردن به پشت سر، همه دیدند که تمام مسیرها انحراف‌هایی به چپ و راست داشته و منحنی و کج و کوله ترسیم شده بود. تنها یک نفر مسیر حرکتش صاف صاف بود.
همه دور او جمع شدند. معلم از او پرسید: تو چیکار کردی که توانستی این‌قدر صاف و بدون هیچ انحرافی به چپ یا راست حرکت کنی؟ دانش‌آموز جواب داد: راستش من اصلاً به پاهایم یا به پشت سرم نگاه نکردم. من آن سنگی را که روبه‌رویم کنار دیوار مقابل قرار دارد، هدف گرفتم و تمام مسیر فقط به آن نگاه کرده و جلو رفتم!

بله! اگر در زندگی شاخص، هدف و مقصد مشخصی را مورد توجه قرار ندهیم و حواسمان تنها معطوف آن نباشد، مطمئناً حرکت ما به چپ و راست منحرف شده و حتی ممکن است منجر به نرسیدن شود!
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/e52bd1a1-c210-4fd2-a7bd-2d98096b0fc4"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات