در روزنامههای حکومتی روز یکشنبه 18مهر، هر دو باند حاکم حملات خود را روی فساد و ناکارآمدی باند رقیب متمرکز کرده و در مجموع ناخواسته تصویر واضحی از تمامیت نظام ارائه دادهاند، از روزنامههای باند هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی آغاز میکنیم:
آرمان: رفسنجانی: در دولت قبلی، کشور بهصورت فقیرانهای اداره میشد، اکثر کارخانهها تعطیل یا نیمهتعطیل بودند و منابع عظیمی که از نفت داشتیم، صرف ورود کالای بنجل و بیکیفیت چینی میشد و عمده بانکهای دنیا روابطشان را با ما قطع کرده بودند.
آرمان: یک فساد در دولت قبل ۳۰۰۰میلیارد!
حقوقهای نامتعارف کماکان در حال بررسی است و نهادهای متولی پیگیری این امر، گزارشهای خود را اعلام میکنند. آنچه تا کنون اعلام شده بر این مبناست که چنین حقوقهایی در دولتهای قبل هم پرداخت میشده که در این راستا با تعیین حداکثر حقوق برای هر رده از مدیران، سعی در متوقف کردن پرداخت مبالغ بالا شد.
رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس خاطرنشان کرد: در نتیجه بررسی پروندهها ۳۹۷ مورد برداشت مازاد از بیتالمال به ارزش ۲۳ میلیارد تومان صورت گرفته که از این میزان، پنج میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان به بیتالمال بازگشته است؛
بهعنوان مثال اگر رقم ۲۳میلیارد تومان را به ۳۰۰۰میلیاردتومان فساد دولت دهم در پرونده بابک زنجانی تقسیم کنیم معادل ۷هزارم درصد میشود. به نظر میرسد رسانههایی که پرونده فیشهای حقوقی را مطرح کردند قصد کمرنگ کردن فسادهای دولت قبل را دارند.
روزنامههای باند رفسنجانی، در پاسخ به اظهارات روز قبل احمد توکلی مبنی بر فساد فراگیر اقتصادی و فساد سیستمی، این فساد را به رأس سیاسی و قضایی نظام نسبت دادهاند:
اعتماد: توکلی با اشاره به اینکه درحالحاضر ما به درجاتی گرفتار فساد سیستمی هستیم، گفت: «این است که افراد فاسد در مجاری تصمیمگیری حضور پیدا میکنند؛ در نتیجه تصمیماتی اتخاذ و روشهایی تعبیه میشود که بهطور سیستماتیک کارکرد سیستم به توزیع نابرابر درآمد منجر میشود.
نخستین ایراد این است که جناب آقای توکلی فساد را منحصر به فساد اقتصادی میکنند یا حداقل اینکه خواننده چنین استنباط میکند. البته مهمترین فساد، اقتصادی است ولی فساد اقتصادی در بسیاری از موارد ریشه در فسادهای دیگر از جمله تبعیض یا فساد سیاسی و... دارد. بنابراین تأکید بر فساد اقتصادی بدون اشاره کردن به فسادهایی که ریشه آن هستند، نتیجهیی جز غرق شدن بیشتر در فساد ندارد... چه کسی جرأت میکند بگوید ایران دچار فساد سیستمی شده است و در عینحال کارش به دادگاه کشیده نشود؟ تا چند سال پیش اگر فساد را هم میگفتند بازخواست میشدند چه رسد به اینکه فساد سیستماتیک بگویند. این هم فسادی دیگر که اصلاً به آن پرداخته نشده است. همین دو تبعیض را اگر رسیدگی و به انجام برسانند، بسیاری از مشکلات و مفاسد اقتصادی حل خواهد شد.
در روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع، در ادامه سهم خواهیهای نفتی، روی چپاولها و خسارات نفتی باند رقیب و بیسرانجامی برجام متمرکز شدهاند:
جوان: ضرر 56میلیارد دلاری ایران با اشتباه بزرگ زنگنه
بازی وزارت نفت علیه ملت در زمین کرسنت
زاکانی با بیان اینکه چهار گروه دلال در کرسنت فعال بودهاند، گفت: بخش اول دلالی مربوط به کسی است که بهازای هر 48 سنت بهای گاز، هشت سنت آن را دریافت میکرده است. فرد یا گروه دوم یک یا ۱.۵ درصد از اصل فروش را باید دریافت میکرد و گروه سوم، عباس یزدانپناه یزدی و مهدی هاشمی بودند که دلالی را از سال 79 تا 81 برعهده گرفتند و گروه چهارم نیز علی ترقیجاه بود که دلالی را از سال 83 شروع کرد. وی با تأکید بر اینکه هویت دو گروه اول دلالی مشخص نیست، گفت: در سندی که بین مهدی هاشمی و حمید جعفر مدیرعامل کرسنت تنظیم شده و پلیس ضدکلاهبرداری انگلیس (SFO) از دفتر عباس یزدی در لندن کشف کرده و به مراجع بینالمللی ارائه داده و این اسناد از طریق آنها به ایران داده شده، به این دو گروه اشاره شده است. در همین سند به آقای مهدی هاشمی بهصورت کاملاً شفاف اعلام شده است که حق نداری نسبت به ماهیت گروه اول که هشت سنت از 48 سنت را دریافت میکرد، کاوش و جستوجو کنی، اما در همان سند ذکر کردهاند که میتوانی با گروه دوم که یک تا ۱.۵ درصد قرارداد را بهعنوان حق دلالی میگیرند، وارد مذاکره بشوی و هر میزان که از این یک تا ۱.۵ درصد کم کردی، در حساب مشترکی در امارات بهصورت 50- 50 برای شما سرمایهگذاری میشود... چرا بازرسی کل کشور از سال 87 فعال نشد و این اسناد را ترجمه نکرد و نسبت به این اسناد بیتوجهی شد؟ آقای پورمحمدی باید پاسخگو باشد. تأسف دیگر آن است که دستگاههای امنیتی از سال 87 کاوش نکردند که این دو گروه دلال چه کسانی هستند و در این باره دستگاههای امنیتی نیز باید پاسخگو باشند. زاکانی ادامه داد: بخش بعدی مربوط به فساد تأسیس شرکت داناگاز است که با ادعای ثروت افسانهای 50میلیارد دلاری شرکتی تأسیس شده که منافع کرسنت را به سرمایهگذاران بدهد و همین حمید جعفر عدهیی را مشارکت داد و پایه نادرست جدیدی را وارد بازی طرفین قرارداد کرد.
وطن امروز: دستگاههای امنیتی و قضایی باید نقش آقای زنگنه در این پرونده را شفاف و به پرونده مفتوح آقای زنگنه در این باره رسیدگی کنند. زاکانی تأکید کرد: ما ضرر زیادی از بیتدبیری در ماجرای معرفی ایشان به مجلس بهعنوان کاندیدای تصدی وزارت نفت کردیم و این مسأله چالش بزرگی برای ما ایجاد کرد. نماینده ادوار مجلس با بیان اینکه کسانی حتی حکم محکومیت هم گرفتند اما در ادامه این روند غلط تأثیرگذارند، گفت: همه این اسناد در دستگاههای امنیتی و قضایی کشور وجود دارد اما سؤال این است که چرا به آن رسیدگی قاطع نمیشود و ما مجبور میشویم با مردم در این باره صحبت کنیم.
وطن امروز: اینکه یک مسؤولی بگوید ما کشور را با «نفت 40 دلاری» و «بدون دغدغه» اداره کردیم جای ان قلت دارد. اولا، نفت را با قیمت صد و اندی دلار تحویل گرفتن و تا 40 دلار تنزل دادن چه افتخاری دارد؟ اساساً چرا قیمت نفت سقوط آزاد کرد که حالا از آن بهعنوان سند افتخار خود یاد میکنید؟ « توطئه سیاسی» اش خواندید و تمام؟ چرا توطئه سیاسی؟ شما که گفتید خدایگان دیپلماسیاید! و با دیپلوماسی همه گرهها را میگشایید! ما همه چیز را با لبخند حل میکنیم، ما مودبیم و نمیگوییم «آنقدر قطعنامه بدهید تا...» و هی قمپز، قمپز و قمپز... بعد هم که گفتید برجام یک حادثه تاریخی است و ما دنیا را در برابر ملت ایران به زانو درآوردیم... با این نرخ بیکاری و رکود کمرشکن و اوضاع نابسامان سایر شاخصهای اقتصادی که کشور را درگیر خود کرده، معلوم میشود هیچ دغدغهای برای معیشت مردم وجود نداشته است. به نظر میرسد با وجود اینکه از ابتدای دولت دغدغهای برای معیشت مردم وجود نداشت اما بهطور خاص در یک سال اخیر دیگر هیچ «دغدغه» ای باقی نماند، چه؛ دغدغه اصلی جلب رضایت کدخدا بود که به لطف خدا حاصل شد و با همه آنچه داشتیم پای میز مذاکره نگهش داشتیم که هر طور شده بالاخره یک قرارداد داشته باشیم که هم پایش رئیسجمهور ما امضا زده باشد و هم کدخدا! حال به هر قیمت که شده، بالاخره شده! کدخدا راضی است، پس بیخیال هر کس که ناراضی است. باری! انتظاری بس بیهوده است که جماعتی حقوقبگیر نجومی برای اداره کشور و بهبود معیشت مردم دغدغهمند باشند. تمام همّ اینها مصروف میزان سهمشان از سفره اداره کشور میشود. اصلاً میزان، سهم ایشان است. حال میخواهد چرخ زندگی مردم بچرخد یا نچرخد. لذا حق با جناب روحانی است. مملکت بیدغدغه اداره میشود. دغدغه برای مسؤولانی است که از جنس مردمند نه مدیران نجومی که حق ماهانه اوقات فراغت فرزندشان از حقوق سالانه یک کارگر بیشتر است!
روزنامههای باند علی خامنهای بدون اشاره به چپاولهای پاسداران در دعوای باندی به تغییر ساختار باند رقیب در اثر کثرت غارت و چپاول مال مردم اذعان کردهاند:
وطن امروز: نخبگان انقلابی که اکنون تبدیل به سرمایهدارانی تجدیدنظرطلب شدهاند در وضعیتی بهسر نمیبرند که خواستار آزادسازی اقتصادی و سپردن امور به دست نامریی بازار باشند، چرا که رقابت از جایی شروع خواهد شد که بازندگان از همانجا معلوم خواهند بود. رقابت به واقع رقابت فیل و گنجشک خواهد بود. اما این فیلها چگونه رشد کردند؟ فیلهای امروز همان گنجشکهای دیروزند که با اعتماد ملت بهعنوان خادمان مملکت انتخاب شدند و قرار بر این بود به نیابت از همه و به عدالت، امور را سامان دهند اما کمکم با انحرافات کوچک، ذره ذره رشد کردند و امروز تبدیل به فیلهایی شدهاند که معتقدند «مملکت به خادم نیاز ندارد، بلکه به مدیر نیازمند است». فیلها از زمانی شروع به استخوان ترکاندن کردند که خود را در موقعیتی دیدند که قادر بودند سهم بیشتری از منابع را برای خود طلب کنند. مانند همین داستان فیشهای حقوقی نجومی که امروز ملت با آن روبهرو شدهاند و بیجهت هم انتظار دارند فیلها زیر پای یکدیگر را خالی کنند و برای آنها عدالت به ارمغان بیاورند، چرا که فیلها معتقدند فیشهای نجومی آنطور هم که شلوغش کردهاند نیست و در نهایت 13نفر حقوق نجومی گرفتهاند. تازه! همین 13نفر هم ذخایر انقلابند و چه حقها که بر گردن گنجشکها ندارند.
روزنامههای باند خامنهای، نقش خاص حسن روحانی در واردات مواد غذایی غیراستاندارد را برملا کردهاند:
وطن امروز: روحانی در میان اظهارات خود در نشست خبری با نخستوزیر مالزی به یکباره بحث روغن پالم را به میان کشیده و در اظهاراتی عجیب ضمن اشاره به مصرف روغن پالم در کشور مالزی گفته است: «نخستوزیر مالزی اشاره دارد مالزیاییها از این روغن استفاده میکنند و سلامتی آنها نیز خوب است».
این اظهارنظر در شرایطی مطرح شده است که در سالهای گذشته موضوع پالم و خطرات ناشی از مصرف این ماده در مواد غذایی و مضرات آن در حوزه سلامت غذایی مردم، همواره بهعنوان یکی از دغدغهها و مطالبات جدی کارشناسان حوزه سلامت و مدیران و سکانداران وزارت بهداشت و حوزه غذا و دارو مطرح بوده است، حال چه اتفاقی در جریان است که رئیسجمهور در سفر به مالزی ضمن دفاع از مصرف پالم و اشاره به اظهارات نخستوزیر مالزی، از ورود هیاتی به ایران برای تبیین ویژگیهای این روغن از نظر سلامتی خبر داده است؟! جالب اینجاست که وزیر بهداشت و معاونان وی تا پیش از این بارها درباره مضرات این روغن هشدار داده و حتی استفاده از روغن پالم را بهعنوان یک تخلف در دستگاه قضا پیگیری کردهاند... تقلب در تولید مواد غذایی موضوع مهمی است که میتواند سلامت مردم را به مخاطره بیندازد، بنابراین حکم متخلفانی که در تولید مواد غذایی تقلب میکنند باید بازدارنده باشد اما درباره متخلفان روغن پالم چنین حکمی صادر نشد.
روزنامههای هر دو باند حاکم از محرم برای دجالگری و حمله به باند رقیب سوءاستفاده کردهاند:
کیهان: بیراهه میروند آنها که با مذاکره از یزید آب میخواهند و روی خوش گدایی میکنند... شعار توخالی آن است که صاحبش را از ترس مرگ به خودکشی وادارد. شعار توخالی که نمیتوان با آن گلهای را به چرا برد آن است که با گرگ از دید رحمانی سخن گفت و دهن درهاش را لبخند شمرد. آن است که با دوستان درشت گفت و با دشمنان مهربانی نمود. آن است که دروغ دشمن را نزد دوستان آزین کرد و از دوست پیش دشمن نالید. آن است که هر روز وعدهیی خیالی داد و وعده دیروز را فراموشاند. آن است که میخواست اقتصاد را صد روزه سامان دهد. یا همه مشکلاتی که از ضعف و ناتوانی است با برجام کاغذی برطرف کند. یا حقوقهای ناعادلانه را شجاعانه اصلاح کند. یا فکت شیتی است که هنوز مردم از یاد نبردهاند. انقلاب اسلامی ایران که میثاق صدها هزار سرو به خون خفته است منزه است از آن که دل به دیو بندد و دلبر رها کند.
شرق: عاشورا در برابر بدعتها: کسانی منافع خود را در این دیدند که با دین تحریفشده و حفظ برخی شعائر و ظواهر دینی بهتر میتوان آدمیان را در میدان قدرت مطیع و منقاد خود کرد و به منافع دنیوی دست یافت و بر کرسی سیاست و قدرت نشست... فضای کلی سیاسی و اجتماعی ما این است که در این باره چیزی نگوییم و مسائل را مسکوت بگذاریم، گفت: در 30مهر ماه 93 حسن روحانی در سخنرانی خود در زنجان گفت: درس و پیام امام حسین (ع) درس برادری، وحدت، گذشت و قبول توبه از یکدیگر است و درس کربلا هم درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین میباشد.
بعد از این موضعگیری رئیس جمهوری غوغایی پیش آمد که اصلاً مذاکره غلط است و حضرت عمرسعد را برای توبیخ فراخوانده است.
متأسفانه در فضایی پیش میرویم که در برخی مسائل که علما باید تکلیف مسائل و بحثها را روشن کنند، هزینه برمیشود و این کار را دشوار میکند و زیبنده نظام ما نیست. اسلام جنگ و صلح را بهصورت مطلق مطرح نکرده و این به شرایط و مصالح خودمان بستگی دارد. جای اینکه از امام (ع) خرج کنیم کار خود را استدلال کنیم و اثبات کنیم که افزایش تشنجات به صلاح ما نیست. در گذشته علمای ما درگیر مسائل سیاسی بهصورت مستقیم نبودند و در استدلالهای خود مستقل عمل میکردند، اکنون هم فقها و علما باید استقلال خود را حفظ کنند.
آرمان: رفسنجانی: در دولت قبلی، کشور بهصورت فقیرانهای اداره میشد، اکثر کارخانهها تعطیل یا نیمهتعطیل بودند و منابع عظیمی که از نفت داشتیم، صرف ورود کالای بنجل و بیکیفیت چینی میشد و عمده بانکهای دنیا روابطشان را با ما قطع کرده بودند.
آرمان: یک فساد در دولت قبل ۳۰۰۰میلیارد!
حقوقهای نامتعارف کماکان در حال بررسی است و نهادهای متولی پیگیری این امر، گزارشهای خود را اعلام میکنند. آنچه تا کنون اعلام شده بر این مبناست که چنین حقوقهایی در دولتهای قبل هم پرداخت میشده که در این راستا با تعیین حداکثر حقوق برای هر رده از مدیران، سعی در متوقف کردن پرداخت مبالغ بالا شد.
رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس خاطرنشان کرد: در نتیجه بررسی پروندهها ۳۹۷ مورد برداشت مازاد از بیتالمال به ارزش ۲۳ میلیارد تومان صورت گرفته که از این میزان، پنج میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان به بیتالمال بازگشته است؛
بهعنوان مثال اگر رقم ۲۳میلیارد تومان را به ۳۰۰۰میلیاردتومان فساد دولت دهم در پرونده بابک زنجانی تقسیم کنیم معادل ۷هزارم درصد میشود. به نظر میرسد رسانههایی که پرونده فیشهای حقوقی را مطرح کردند قصد کمرنگ کردن فسادهای دولت قبل را دارند.
روزنامههای باند رفسنجانی، در پاسخ به اظهارات روز قبل احمد توکلی مبنی بر فساد فراگیر اقتصادی و فساد سیستمی، این فساد را به رأس سیاسی و قضایی نظام نسبت دادهاند:
اعتماد: توکلی با اشاره به اینکه درحالحاضر ما به درجاتی گرفتار فساد سیستمی هستیم، گفت: «این است که افراد فاسد در مجاری تصمیمگیری حضور پیدا میکنند؛ در نتیجه تصمیماتی اتخاذ و روشهایی تعبیه میشود که بهطور سیستماتیک کارکرد سیستم به توزیع نابرابر درآمد منجر میشود.
نخستین ایراد این است که جناب آقای توکلی فساد را منحصر به فساد اقتصادی میکنند یا حداقل اینکه خواننده چنین استنباط میکند. البته مهمترین فساد، اقتصادی است ولی فساد اقتصادی در بسیاری از موارد ریشه در فسادهای دیگر از جمله تبعیض یا فساد سیاسی و... دارد. بنابراین تأکید بر فساد اقتصادی بدون اشاره کردن به فسادهایی که ریشه آن هستند، نتیجهیی جز غرق شدن بیشتر در فساد ندارد... چه کسی جرأت میکند بگوید ایران دچار فساد سیستمی شده است و در عینحال کارش به دادگاه کشیده نشود؟ تا چند سال پیش اگر فساد را هم میگفتند بازخواست میشدند چه رسد به اینکه فساد سیستماتیک بگویند. این هم فسادی دیگر که اصلاً به آن پرداخته نشده است. همین دو تبعیض را اگر رسیدگی و به انجام برسانند، بسیاری از مشکلات و مفاسد اقتصادی حل خواهد شد.
در روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع، در ادامه سهم خواهیهای نفتی، روی چپاولها و خسارات نفتی باند رقیب و بیسرانجامی برجام متمرکز شدهاند:
جوان: ضرر 56میلیارد دلاری ایران با اشتباه بزرگ زنگنه
بازی وزارت نفت علیه ملت در زمین کرسنت
زاکانی با بیان اینکه چهار گروه دلال در کرسنت فعال بودهاند، گفت: بخش اول دلالی مربوط به کسی است که بهازای هر 48 سنت بهای گاز، هشت سنت آن را دریافت میکرده است. فرد یا گروه دوم یک یا ۱.۵ درصد از اصل فروش را باید دریافت میکرد و گروه سوم، عباس یزدانپناه یزدی و مهدی هاشمی بودند که دلالی را از سال 79 تا 81 برعهده گرفتند و گروه چهارم نیز علی ترقیجاه بود که دلالی را از سال 83 شروع کرد. وی با تأکید بر اینکه هویت دو گروه اول دلالی مشخص نیست، گفت: در سندی که بین مهدی هاشمی و حمید جعفر مدیرعامل کرسنت تنظیم شده و پلیس ضدکلاهبرداری انگلیس (SFO) از دفتر عباس یزدی در لندن کشف کرده و به مراجع بینالمللی ارائه داده و این اسناد از طریق آنها به ایران داده شده، به این دو گروه اشاره شده است. در همین سند به آقای مهدی هاشمی بهصورت کاملاً شفاف اعلام شده است که حق نداری نسبت به ماهیت گروه اول که هشت سنت از 48 سنت را دریافت میکرد، کاوش و جستوجو کنی، اما در همان سند ذکر کردهاند که میتوانی با گروه دوم که یک تا ۱.۵ درصد قرارداد را بهعنوان حق دلالی میگیرند، وارد مذاکره بشوی و هر میزان که از این یک تا ۱.۵ درصد کم کردی، در حساب مشترکی در امارات بهصورت 50- 50 برای شما سرمایهگذاری میشود... چرا بازرسی کل کشور از سال 87 فعال نشد و این اسناد را ترجمه نکرد و نسبت به این اسناد بیتوجهی شد؟ آقای پورمحمدی باید پاسخگو باشد. تأسف دیگر آن است که دستگاههای امنیتی از سال 87 کاوش نکردند که این دو گروه دلال چه کسانی هستند و در این باره دستگاههای امنیتی نیز باید پاسخگو باشند. زاکانی ادامه داد: بخش بعدی مربوط به فساد تأسیس شرکت داناگاز است که با ادعای ثروت افسانهای 50میلیارد دلاری شرکتی تأسیس شده که منافع کرسنت را به سرمایهگذاران بدهد و همین حمید جعفر عدهیی را مشارکت داد و پایه نادرست جدیدی را وارد بازی طرفین قرارداد کرد.
وطن امروز: دستگاههای امنیتی و قضایی باید نقش آقای زنگنه در این پرونده را شفاف و به پرونده مفتوح آقای زنگنه در این باره رسیدگی کنند. زاکانی تأکید کرد: ما ضرر زیادی از بیتدبیری در ماجرای معرفی ایشان به مجلس بهعنوان کاندیدای تصدی وزارت نفت کردیم و این مسأله چالش بزرگی برای ما ایجاد کرد. نماینده ادوار مجلس با بیان اینکه کسانی حتی حکم محکومیت هم گرفتند اما در ادامه این روند غلط تأثیرگذارند، گفت: همه این اسناد در دستگاههای امنیتی و قضایی کشور وجود دارد اما سؤال این است که چرا به آن رسیدگی قاطع نمیشود و ما مجبور میشویم با مردم در این باره صحبت کنیم.
وطن امروز: اینکه یک مسؤولی بگوید ما کشور را با «نفت 40 دلاری» و «بدون دغدغه» اداره کردیم جای ان قلت دارد. اولا، نفت را با قیمت صد و اندی دلار تحویل گرفتن و تا 40 دلار تنزل دادن چه افتخاری دارد؟ اساساً چرا قیمت نفت سقوط آزاد کرد که حالا از آن بهعنوان سند افتخار خود یاد میکنید؟ « توطئه سیاسی» اش خواندید و تمام؟ چرا توطئه سیاسی؟ شما که گفتید خدایگان دیپلماسیاید! و با دیپلوماسی همه گرهها را میگشایید! ما همه چیز را با لبخند حل میکنیم، ما مودبیم و نمیگوییم «آنقدر قطعنامه بدهید تا...» و هی قمپز، قمپز و قمپز... بعد هم که گفتید برجام یک حادثه تاریخی است و ما دنیا را در برابر ملت ایران به زانو درآوردیم... با این نرخ بیکاری و رکود کمرشکن و اوضاع نابسامان سایر شاخصهای اقتصادی که کشور را درگیر خود کرده، معلوم میشود هیچ دغدغهای برای معیشت مردم وجود نداشته است. به نظر میرسد با وجود اینکه از ابتدای دولت دغدغهای برای معیشت مردم وجود نداشت اما بهطور خاص در یک سال اخیر دیگر هیچ «دغدغه» ای باقی نماند، چه؛ دغدغه اصلی جلب رضایت کدخدا بود که به لطف خدا حاصل شد و با همه آنچه داشتیم پای میز مذاکره نگهش داشتیم که هر طور شده بالاخره یک قرارداد داشته باشیم که هم پایش رئیسجمهور ما امضا زده باشد و هم کدخدا! حال به هر قیمت که شده، بالاخره شده! کدخدا راضی است، پس بیخیال هر کس که ناراضی است. باری! انتظاری بس بیهوده است که جماعتی حقوقبگیر نجومی برای اداره کشور و بهبود معیشت مردم دغدغهمند باشند. تمام همّ اینها مصروف میزان سهمشان از سفره اداره کشور میشود. اصلاً میزان، سهم ایشان است. حال میخواهد چرخ زندگی مردم بچرخد یا نچرخد. لذا حق با جناب روحانی است. مملکت بیدغدغه اداره میشود. دغدغه برای مسؤولانی است که از جنس مردمند نه مدیران نجومی که حق ماهانه اوقات فراغت فرزندشان از حقوق سالانه یک کارگر بیشتر است!
روزنامههای باند علی خامنهای بدون اشاره به چپاولهای پاسداران در دعوای باندی به تغییر ساختار باند رقیب در اثر کثرت غارت و چپاول مال مردم اذعان کردهاند:
وطن امروز: نخبگان انقلابی که اکنون تبدیل به سرمایهدارانی تجدیدنظرطلب شدهاند در وضعیتی بهسر نمیبرند که خواستار آزادسازی اقتصادی و سپردن امور به دست نامریی بازار باشند، چرا که رقابت از جایی شروع خواهد شد که بازندگان از همانجا معلوم خواهند بود. رقابت به واقع رقابت فیل و گنجشک خواهد بود. اما این فیلها چگونه رشد کردند؟ فیلهای امروز همان گنجشکهای دیروزند که با اعتماد ملت بهعنوان خادمان مملکت انتخاب شدند و قرار بر این بود به نیابت از همه و به عدالت، امور را سامان دهند اما کمکم با انحرافات کوچک، ذره ذره رشد کردند و امروز تبدیل به فیلهایی شدهاند که معتقدند «مملکت به خادم نیاز ندارد، بلکه به مدیر نیازمند است». فیلها از زمانی شروع به استخوان ترکاندن کردند که خود را در موقعیتی دیدند که قادر بودند سهم بیشتری از منابع را برای خود طلب کنند. مانند همین داستان فیشهای حقوقی نجومی که امروز ملت با آن روبهرو شدهاند و بیجهت هم انتظار دارند فیلها زیر پای یکدیگر را خالی کنند و برای آنها عدالت به ارمغان بیاورند، چرا که فیلها معتقدند فیشهای نجومی آنطور هم که شلوغش کردهاند نیست و در نهایت 13نفر حقوق نجومی گرفتهاند. تازه! همین 13نفر هم ذخایر انقلابند و چه حقها که بر گردن گنجشکها ندارند.
روزنامههای باند خامنهای، نقش خاص حسن روحانی در واردات مواد غذایی غیراستاندارد را برملا کردهاند:
وطن امروز: روحانی در میان اظهارات خود در نشست خبری با نخستوزیر مالزی به یکباره بحث روغن پالم را به میان کشیده و در اظهاراتی عجیب ضمن اشاره به مصرف روغن پالم در کشور مالزی گفته است: «نخستوزیر مالزی اشاره دارد مالزیاییها از این روغن استفاده میکنند و سلامتی آنها نیز خوب است».
این اظهارنظر در شرایطی مطرح شده است که در سالهای گذشته موضوع پالم و خطرات ناشی از مصرف این ماده در مواد غذایی و مضرات آن در حوزه سلامت غذایی مردم، همواره بهعنوان یکی از دغدغهها و مطالبات جدی کارشناسان حوزه سلامت و مدیران و سکانداران وزارت بهداشت و حوزه غذا و دارو مطرح بوده است، حال چه اتفاقی در جریان است که رئیسجمهور در سفر به مالزی ضمن دفاع از مصرف پالم و اشاره به اظهارات نخستوزیر مالزی، از ورود هیاتی به ایران برای تبیین ویژگیهای این روغن از نظر سلامتی خبر داده است؟! جالب اینجاست که وزیر بهداشت و معاونان وی تا پیش از این بارها درباره مضرات این روغن هشدار داده و حتی استفاده از روغن پالم را بهعنوان یک تخلف در دستگاه قضا پیگیری کردهاند... تقلب در تولید مواد غذایی موضوع مهمی است که میتواند سلامت مردم را به مخاطره بیندازد، بنابراین حکم متخلفانی که در تولید مواد غذایی تقلب میکنند باید بازدارنده باشد اما درباره متخلفان روغن پالم چنین حکمی صادر نشد.
روزنامههای هر دو باند حاکم از محرم برای دجالگری و حمله به باند رقیب سوءاستفاده کردهاند:
کیهان: بیراهه میروند آنها که با مذاکره از یزید آب میخواهند و روی خوش گدایی میکنند... شعار توخالی آن است که صاحبش را از ترس مرگ به خودکشی وادارد. شعار توخالی که نمیتوان با آن گلهای را به چرا برد آن است که با گرگ از دید رحمانی سخن گفت و دهن درهاش را لبخند شمرد. آن است که با دوستان درشت گفت و با دشمنان مهربانی نمود. آن است که دروغ دشمن را نزد دوستان آزین کرد و از دوست پیش دشمن نالید. آن است که هر روز وعدهیی خیالی داد و وعده دیروز را فراموشاند. آن است که میخواست اقتصاد را صد روزه سامان دهد. یا همه مشکلاتی که از ضعف و ناتوانی است با برجام کاغذی برطرف کند. یا حقوقهای ناعادلانه را شجاعانه اصلاح کند. یا فکت شیتی است که هنوز مردم از یاد نبردهاند. انقلاب اسلامی ایران که میثاق صدها هزار سرو به خون خفته است منزه است از آن که دل به دیو بندد و دلبر رها کند.
شرق: عاشورا در برابر بدعتها: کسانی منافع خود را در این دیدند که با دین تحریفشده و حفظ برخی شعائر و ظواهر دینی بهتر میتوان آدمیان را در میدان قدرت مطیع و منقاد خود کرد و به منافع دنیوی دست یافت و بر کرسی سیاست و قدرت نشست... فضای کلی سیاسی و اجتماعی ما این است که در این باره چیزی نگوییم و مسائل را مسکوت بگذاریم، گفت: در 30مهر ماه 93 حسن روحانی در سخنرانی خود در زنجان گفت: درس و پیام امام حسین (ع) درس برادری، وحدت، گذشت و قبول توبه از یکدیگر است و درس کربلا هم درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین میباشد.
بعد از این موضعگیری رئیس جمهوری غوغایی پیش آمد که اصلاً مذاکره غلط است و حضرت عمرسعد را برای توبیخ فراخوانده است.
متأسفانه در فضایی پیش میرویم که در برخی مسائل که علما باید تکلیف مسائل و بحثها را روشن کنند، هزینه برمیشود و این کار را دشوار میکند و زیبنده نظام ما نیست. اسلام جنگ و صلح را بهصورت مطلق مطرح نکرده و این به شرایط و مصالح خودمان بستگی دارد. جای اینکه از امام (ع) خرج کنیم کار خود را استدلال کنیم و اثبات کنیم که افزایش تشنجات به صلاح ما نیست. در گذشته علمای ما درگیر مسائل سیاسی بهصورت مستقیم نبودند و در استدلالهای خود مستقل عمل میکردند، اکنون هم فقها و علما باید استقلال خود را حفظ کنند.