728 x 90

گزیده روزنامه ها,

گفته‌ها و ناگفته‌ها از میان روزنامه‌های حکومتی روز ۴مهر ۱۳۹۵

-

نگاهی به روزنامه‌های حکومتی
نگاهی به روزنامه‌های حکومتی
عنوانهای مهم روزنامه‌های باند هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی به اظهارات روحانی در بازگشایی مدارس و حمله به باند رقیب برای قبضهٴ کرسی ریاست‌جمهوری در نمایش آتی انتخابات دارد

آفتاب یزد: پایان احمدی‌نژاد؛ آغاز جلیلی، هم زمان با نهی رئیس‌جمهور سابق از حضور در انتخابات کاندیدای شکست خورده انتخابات 92 بر فعالیت انتخاباتی خود افزوده است

آفتاب یزد: طغیان موذیانه احمدی‌نژادی ها! برخی نزدیکان رئیس‌جمهور سابق درصدد انکار خبر نهی از کاندیداتوری وی برآمدند

آفتاب یزد: رئیس‌جمهور در مراسم بازگشایی مدارس و آغاز سال تحصیلی 96-95؛ مدرسه نباید محیط خرافات و خشونت باشد

کارون: پرسش مهر رئیس‌جمهور از دانش‌آموزان در آغاز سال تحصیلی جدید؛ خشونت از کجا نشات گرفته است؟

روزنامه‌های باند خامنه‌ای اظهارات روحانی در مراسم بازگشایی مدارس را حمل بر وابسته گرایی روحانی و دور زدن شعارهای نظام ولایت کرده‌اند:
 
جوان: «بدعهدی آمریکا» پرسش مهر رئیس‌جمهور نشد

با آن‌که در حال حاضر بزرگ‌ترین مشکل دولت بدعهدی آمریکا در اجرای برجام است و طبعاً تبعات این مسأله گریبانگیر ملت شده است، رئیس‌جمهور در مراسم نواختن زنگ آغاز سال تحصیلی جدید با نادیده گرفتن این مطلب، مبارزه با خشونت را محور پرسش مهر امسال خود از دانش‌آموزان قرار داد و این رفتار روحانی تئوری اخیر رسانه‌های غربی مبنی بر این‌که وی قصد دارد در ادبیات سیاسی خود تروریست‌ستیزی را بدون توجه به رابطه مستقیم آن با استکبارستیزی، جایگزین استکبارستیزی کند، تقویت می‌کند.

حمله به باند رفسنجانی، روحانی بر سر نتایج سفر نیویورک مضمون اصلی روزنامه‌های باند ولی‌فقیه ارتجاع است:

کیهان: ظریف هم به حرف منتقدان رسید؛ آمریکا برای عمل به تعهداتش هیچ تلاشی نکرده است

کیهان: عایدی «تقرییا هیچ» سفر نیویورک به روایت نشریات حامی دولت

رسالت: ظریف: آمریکا هیچ تلاشی برای اجرای برجام نداشته است

روزنامه‌های باند علی خامنه‌ای، با حمله به شکست پروژه گدایی ظریف، روحانی در سفر نیویورک به ورشکستگی کل نظام اذعان کرده‌اند:

کیهان: اگر از هیجان‌زدگی و غلو روزنامه‌های آرمان و آفتاب یزد و تیتر فاقد مابه ازای روزنامه‌ایران که بگذریم، دیگر نشریات حامی دولت با زبان بی‌زبانی اذعان کرده‌اند که سفر مذکور هیچ دستاوردی نداشته جز این‌که روحانی از آمریکا «گله» کرده؛ بی‌آن‌که معلوم شود این گله 8ماه پس از بدعهدی مکرر آمریکا در عالم واقع چه تاثیری در لغو تحریم‌ها خواهد داشت.

کیهان: آقای ظریف! هم گلایه می‌کنید و هم به آمریکا برای تحریم‌ها حق می‌دهید؟ !

آخرین سخنان وزیر امور خارجه در شورای روابط خارجی آمریکا اذعان به عدم توازن و ناشی‌گری در تنظیم توافق برجام است.

ظریف هر چند در نشست این شورا با لحنی انتقادی گفت «8ماه پس از اجرای برجام، به‌خاطر مجازات‌های آمریکا، هیچ‌یک از بانکهای بزرگ اروپایی کار با ایران را شروع نکرده است» اما در عین‌حال اذعان کرد که برخلاف ضمانت اجرا داشتن تعهدات ایران، تعهدات آمریکا فاقد ضمانت اجراست. صاحب‌نظران بسیاری سال گذشته نسبت به عدم توازن و عدم همزمانی و عدم بازگشت‌پذیری تعهدات ایران در برجام هشدار داده بودند که به‌خاطر هیجان‌زدگی و شتاب‌زدگی دولت و وزارت‌خارجه ناشنیده‌ ماند.

فرید زکریا از ظریف می‌پرسد: بر اساس آنچه من شنیده‌ام و افرادی که با آنها صحبت کرده‌ام این توافق در ایران چندان محبوب نیست و روحانی و خود شما هم به اندازه زمان بعد از توافق محبوب نیستید، چون این احساس وجود داشت که این توافق قرار است اوضاع را تغییر بدهد و در زندگی مردم، بهبود ایجاد کند. آیا مشکلی که در اینجا هست، این است که- آن طور که بعضی از منتقدان می‌گویند- شما به مردم وعده سرخرمن دادید و آنها اتفاق نیفتند یا این‌که شما فکر می‌کنید این موانعی که آمریکا باقی گذاشته باعث می‌شود که برخورداری اقتصاد ایران از مزایای تخفیف تحریم‌ها دشوار باشد؟»... ظریف در پاسخ ادعا کرد «هنوز هم اکثریت مردم ایران از این توافق حمایت می‌کنند

آقای ظریف توضیح نمی‌دهد که چگونه مردم ایران می‌توانند به آمریکا بی‌اعتماد شده باشند اما به برجام که طرف اصلی اجرا یا عدم اجرای آن آمریکاست و اجرا نمی‌کند، امیدوار باشند؟ !

همچنین آخرین پاراگراف اظهارات آقای ظریف که برای رفع مسئولیت انتظار آفرین از سوی دولت و وزارت‌خارجه است، در واقع برخلاف ژست توپ و تشر، عملاً به آمریکا این حق را می‌دهد (!) که تحریم‌ها را در پوشش تحریم‌های اولیه ادامه دهد! با این وصف دیگر چه جای گلایه از آمریکاست که چرا تحریم‌ها را برنمی‌دارد یا طبق تحریم‌های اولیه به شرکتها و بانکهای اروپایی فشار می‌آورد؟ ! و این در حالی است که رئیس‌جمهور صراحتاً اعلام کرد در روز اجرای توافق همه تحریم‌ها بالمره و یکجا لغو خواهند شد»!

وطن امروز: هیچ ظریف
پس از حسن روحانی حالا محمدجواد ظریف هم در نیویورک به تشریح بدعهدی‌های آمریکا در عمل به تعهداتش در برجام می‌پردازد.

ظریف در گفتگو با فرید زکریا که مجری برنامه حضور او در اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا بود، گفت دولت باراک اوباما اگر ‌چه به تعهدات خود در برجام روی کاغذ عمل کرده است اما در عمل مانع از سرگیری همکاری بانکهای بزرگ دنیا با ایران می‌شود. وزیر امور خارجه تصریح کرد به‌خاطر بدعهدی آمریکایی‌ها اکنون هیچ بانک بزرگ اروپایی با ایران همکاری نمی‌کند. ظریف همچنین گفت اعضای کابینه باراک اوباما در سفر به اروپا، شرکتهای اروپایی را از تجارت با ایران منصرف می‌کنند.

حمله به رویکردهای باند رفسنجانی-روحانی در روزنامه‌های باند رقیب دو روی سکة فزایندگی شکاف در رأس نظام و بن‌بست همهٴ جانبه‌اش را به نمایش گذاشته است:

کیهان: امروز بعضی از دستگاههای جمهوری اسلامی، راه‌حل کشور برای برون‌رفت از بعضی از مشکلات را در انطباق ایران با قدرتهای بین‌المللی می‌دانند و این را با زبانهای مختلف بیان می‌کنند و البته نوعا هم نادانسته یا دانسته، تعریفی از مصادیقی ارائه می‌کنند که واقعیت در نقطه مقابل آن قرار دارد. به‌عنوان مثال آقای هاشمی رفسنجانی راز پیشرفت آلمان و ژاپن را در دست شستن از قدرت دفاعی و پیوند زدن نیازهای دفاعی خود به آمریکا معرفی و در لفافه توصیه کرد که ما هم برای تبدیل شدن به قدرت باید قدرت خود را در قاعده قدرت آمریکا تعریف نمائیم در واقع در گزاره‌های آقای هاشمی، واقعیتها نادیده گرفته شدند یعنی در حالی که اگر همین الآن ژاپنی‌ها و آلمانی‌ها را آزاد می‌گذاشتند بلافاصله به سمت دستیابی به یک ارتش مقتدر مجهز رفته و ضعف نظامی- امنیتی خود را جبران می‌کردند، وانمود شد که این دو کشور داوطلبانه از توان نظامی چشم پوشیدند تا به توان اقتصادی و «مقبولیت بین‌المللی» رسیدند.

در همین رابطه بعضی از خواص که موقعیت‌های مهمی هم در بعضی از دستگاههای مسئول کشور دارند، می‌گویند ما بدون پیوستن به برنامه منطقه‌یی آمریکا، نمی‌توانیم سیاست منطقه‌یی خود را پیش‌ ببریم. البته ادبیاتی که در این رابطه به کار می‌برند به‌گونه‌یی است که گویا مثلاً آمریکایی‌ها می‌خواهند که با ما در موضوع سوریه به یک «توافق شرافتمندانه!» برسند اما ما با درک غلط از توانایی مستقل منطقه‌یی خود، حاضر به گفتگو با آمریکا نیستیم و دست آخر هم نمی‌توانیم پرونده سوریه را به سرانجامی مناسب برسانیم. این در حالی است که به‌شهادت نقض مکرر توافقات آمریکا و روسیه در پرونده سوریه که آخرین مورد آن در نقض آتش‌بس از سوی آمریکا در ماجرای حمله چهار جنگنده این کشور به نیروهای ارتش سوریه در استان‌شرقی دیرالزور است، حضور در بازی بزرگان! نتیجه‌بخش نیست.

این خواص کم و بیش با صراحت می‌گویند ما وقتی در بازی بزرگان نیستیم - که منظورشان مذاکرات آمریکا و روسیه درباره سوریه است - نمی‌توانیم در میدان کار را تمام کنیم.

این روزها این عبارت که «سوریه فقط راه‌حل سیاسی دارد» از دهان بعضی از دست‌اندرکاران نمی‌افتد و منظورشان هم این است که جهاد و مجاهدت در راه حفظ استقلال و تمامیت ارضی سوریه تا جایی ارزش دارد که پشتوانه یک توافق سیاسی بین دشمنان جبهه مقاومت و جبهه مقاومت باشد!

تمنای شرکت در «بازی بزرگان» در واقع به این انگاره نادرست استوار است که نظم جهانی بهم پیوسته است و نظم منطقه‌یی مغایر با نظام شناخته شده جهانی معنا و مفهومی ندارد و نوعی آرمان‌گرایی پوچ است. این در حالی است که آمریکا هرگز ما را در «بازی» به‌طور واقعی راه نمی‌دهد کما این‌که به هیچ‌وجه زیر بار تبدیل ایران به یک قدرت هسته‌یی نرفت و همین دو روز پیش آقای جوزف بایدن معاون اول رئیس‌جمهور آمریکا، وقتی می‌خواست مهمترین دستاورد خارجی اوباما را بعد از هشت سال‌ ریاست‌جمهوری بیان کند، با افتخار گفت: «نتانیاهو و مسئولان عربستان هم می‌دانند که اوباما موفق شد نه تنها ایران را در هسته‌یی متوقف کند بلکه موفق شد برنامه‌ هسته‌یی این کشور را سالها به عقب برگرداند.»

روزنامه‌های باند رفسنجانی-روحانی عذرخواهی تلویحی آخوند دری نجف آبادی در خصوص جنایت کهریزک و توبه دژخیم مرتضوی را بهانه حمله به باند خامنه‌ای کرده‌اند که اشاره‌های آشکاری هم به دستگاه سرکوب تحت‌امر خامنه‌ای دارد:

آرمان: انتشار ناگفته‌های تکان‌دهنده آیت ا... دری نجف‌آبادی از انتقال زندانیان حوادث ۸۸ به کهریزک، پرسش‌های حقوقی- سیاسی متعددی در ذهن جاری می‌سازد

او در جریان اعتراضات سال ۱۳۸۸ دادستان کل کشور بود. ایشان مخالفت صریح خود را با خودسریهای بنیان‌سوز رخ داده اعلام کرده‌اند: «سال ۸۸ به‌عنوان دادستان کل کشور، مخالف انتقال زندانیان به کهریزک بودم و پافشاری کردم که این کار انجام نشود. امروز بعضی افراد دخیل در قضیه کهریزک بعد از ۷ سال اعلام می‌کنند که ما توبه کردیم، اما توبه آنها دیگر اثری ندارد زیرا زیانهای سنگینی برای کشور داشته است.

پرسشی که مطرح می‌شود و پاسخ به آن برای نجات جمهوری اسلامی از دست نیروهای خودسر درون و برون سیستمی ضروری است این است که چگونه ممکن است برخی از مقامات عالیرتبه قضایی با تصمیم یک مقام دون پایه‌تر مخالف باشند و عمل او را مصداق بارز قانون‌شکنی بدانند، اما توانایی پیشگیری از آن را نداشته باشند؟ شاید برخی از تحلیلگران بدبین گفته‌های آیت ا... دری را بازی با افکار عمومی و ناصادقانه بپندارند. اما آشنایی با بافت اداری و سیاسی موجود تردیدی در صحت برخی از این ادعاها باقی نمی‌گذارد. پاسخ اولیه‌ای که می‌توان به پرسش اخیر داد این است که تعدد مراکز تصمیم‌گیر، علت‌العلل این عوامل ناگوار و مشروعیت سوز است. تمام رفتارهای نیروهای خودسر، بدون تردید خسارت‌های جبران‌ناپذیر مادی (میلیاردی) و معنوی (اعتبارزدایی از ارزش‌های بنیادین قانون اساسی و جامعه) تقدیم نظام مظلوم جمهوری اسلامی و مردم مظلوم‌تر ایران کرده است. فوت یک نفر در زندان تنها فوت یک شخص نیست. فوت هزاران فرصت اعتباری، مشروعیتی، سیاسی و اقتصادی مسجل و قابل تقویم برای نظام سیاسی و کشور است.

پرسش دوم این است که از منظر قاعده‌ها مسئولیت چه کسانی باید پاسخگوی این ضربات مهلک توسط نیروهای خودی به پیکره جامعه و هشتاد میلیون شهروند ایرانی باشد.

مردم‌سالاری: سرمقاله: کاش هفت سال زودتر!

نامه دو هفته قبل مرتضوی درباره فاجعه کهریزک؛ نامه‌ای که از آن به‌عنوان عذرخواهی شرمندگی، توبه و تعابیری از این دست یاد می‌شود، باعث شد آتش روشن اما زیر خاکستر آن فاجعه بعد از هفت سال شعله‌ور شود

اگر چه این نامه بهانه بود و مرتضوی، چه دست به قلم می‌شد و چه نمی‌شد، نه این فاجعه فراموش نمی‌شد و نه خون مظلومان آن از جوشیدن فرو می‌نشست. این نامه همچنین باعث شد که سکوت دیگران هم شکسته شود و سخنانی بیان شود که گوشه‌یی از «ناگفته» های این سالها را با خود دارد

آنچه مد‌نظر این یادداشت است سخنانی است که از آیت‌الله دری نجف آبادی، دادستان کل کشور در زمان وقوع فاجعه کهریزک منتشر شده است و در آن گفته شده است: «‌در سال 88 در قضیه زندان کهریزک صددرصد مخالف بعضی از اعمال و رفتار مسئولان وقت بودم و در آن زمان به‌عنوان دادستان کل کشور دستور دادم که انتقال زندانیان صورت نگیرد و حتی آقای اژه‌ای و دیگران نیز مخالفت خود را در این موضوع اعلام کردند ولی آنها خودسرانه دست به این حرکت غلط زدند،

اولین سوالی که بعد از خواندن این سخنان به ذهن می‌رسد این است که واقعاً چطور «مرتضوی» خود را صاحب چنان قدرتی می‌دانسته که به‌رغم مخالفت مقامات بالادستی خود، خودسرانه کاری کند که منجر به فاجعه‌ای بزرگ شود‌ ؟ ! اتفاقاً بخشی از جواب این سؤال را هم می‌توان در همین سخنان پیدا کرد‌: سعید مرتضوی از اول چنان جسارتی نداشت که دست به چنین کارهایی بزند ولی تجربه اتفاقاتی هم‌چون موضوع «زهرا کاظمی» به او چنان جسارت و قدرت کاذبی داد که به‌راحتی فاجعه کهریزک را رقم بزند و حتی بخواهد با مقصر جلوه دادن «مننژیت» آن را خاتمه دهد! سال 1382

کمیته تحقیق و تفحص مجلس وقت در این باره گزارشی را تهیه و منتشر کرد که بر اساس آن سعید مرتضوی متهم ردیف اول این اتفاق دانسته شده بود، اما نه تنها آن زمان کسی توجهی به این گزارش نکرد، بلکه چند ماه بعد، در 24فروردین 1383 سعید مرتضوی به‌عنوان «مدیر نمونه قوه قضاییه» معرفی شد.

آیا این تقدیر نامه (که آن زمان روزنامه‌ها مجبور بودند گزارش اهدای آن به مرتضوی را در صفحه اول خود پوشش دهند) در مقابل گزارش تحقیق و تفحص مجلس، این گزاره نادرست را القا نمی‌کرد که سعید مرتضوی در راستای تحقق اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی و توسعه و اعتدال دستگاه قضایی عمل کرده است! البته معلوم است که این فقط یکی از موارد است... موضوع دیگری که بعد از خواندن سخنان آیت‌الله دری نجف آبادی به ذهن می‌رسد این است که‌ای کاش مخالفت وی و دیگر مسئولان قضایی وقت با اعمال مرتضوی، در همان زمان منتشر می‌شد

اگر امروز به درستی گفته می‌شود که «توبه پس از 7سال به‌خاطر قضیه کهریزک دیگر اثر ندارد»، این را هم باید گفت که «انتشار خبر مخالفت مقامات قضایی با اعمال مرتضوی در آن سالها بعد از 7سال، آن چنان که باید، تاثیر ندارد»!
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/9c5ad8ba-ce23-45f3-aab0-4729cd4ed6d0"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات