وسایل اعدامی‌های اهل سنت ابزار اذیت و آزار خانواده آنان در دست دژخیمان زندان شده است.
هفته گذشته رئیس زندان گوهردشت کتابهای اعدامی‌های اهل سنت که روز ۱۲ مرداد در یک جنایت جمعی ۲۵ نفر از آنان اعدام شدند؛ را به سالن21 بند ۷ می‌برد و به سایر زندانیان اهل سنت می‌گوید می‌توانید این کتابها و وسایل را به خانواده‌هایشان پس بدهید. این وسایل شامل کتاب، ساعت و برخی لباسهای شهیدان و وصیت نامه برخی از آنان بود.
زندانیها هم همهٴ وسایل اعدامی‌ها رو جدا کرده و وسایل هر اعدامی را درون کارتون جاسازی می‌کنند و اسم هر اعدامی را روی وسایلش می‌نویسند و به کارمندان زندان تحویل می‌دهند.
پسر یکی از زندانیان یه ماشین نیسان گرفته و برای تحویل‌گیری وسایل به زندان مراجعه می‌کند. در این وسایل چیزی قریب به ۱۲۰۰ کتاب وجود داشته است.
اما وقتی وی برای رفتن به سنندج به ترمینال کرج می‌رسد؛ از زندان با وی تماس می‌گیرند که برخی وسایل جا مانده، بیا بقیه را هم ببر. دژخیمان در برگشت؛ کلیه وسایل را دوباره از وی می‌گیرند. در برابر اعتراض فرزند این زندانی به وی پاسخ می‌دهند؛ پس نمی‌دهیم.
زندانیان پس از این‌که خبر این موضوع را می‌شنوند؛ نزد رئیس زندان اعتراض می‌کنند. اما وی به زندانیان پاسخ می‌دهد که می‌خواهم تا سرحد مرگ شما را زجر بدهم. چرا شما این‌قدر هوای هم دیگر را دارید؟.
هفته گذشته رئیس زندان گوهردشت کتابهای اعدامی‌های اهل سنت که روز ۱۲ مرداد در یک جنایت جمعی ۲۵ نفر از آنان اعدام شدند؛ را به سالن21 بند ۷ می‌برد و به سایر زندانیان اهل سنت می‌گوید می‌توانید این کتابها و وسایل را به خانواده‌هایشان پس بدهید. این وسایل شامل کتاب، ساعت و برخی لباسهای شهیدان و وصیت نامه برخی از آنان بود.
زندانیها هم همهٴ وسایل اعدامی‌ها رو جدا کرده و وسایل هر اعدامی را درون کارتون جاسازی می‌کنند و اسم هر اعدامی را روی وسایلش می‌نویسند و به کارمندان زندان تحویل می‌دهند.
پسر یکی از زندانیان یه ماشین نیسان گرفته و برای تحویل‌گیری وسایل به زندان مراجعه می‌کند. در این وسایل چیزی قریب به ۱۲۰۰ کتاب وجود داشته است.
اما وقتی وی برای رفتن به سنندج به ترمینال کرج می‌رسد؛ از زندان با وی تماس می‌گیرند که برخی وسایل جا مانده، بیا بقیه را هم ببر. دژخیمان در برگشت؛ کلیه وسایل را دوباره از وی می‌گیرند. در برابر اعتراض فرزند این زندانی به وی پاسخ می‌دهند؛ پس نمی‌دهیم.
زندانیان پس از این‌که خبر این موضوع را می‌شنوند؛ نزد رئیس زندان اعتراض می‌کنند. اما وی به زندانیان پاسخ می‌دهد که می‌خواهم تا سرحد مرگ شما را زجر بدهم. چرا شما این‌قدر هوای هم دیگر را دارید؟.
