یکی از پدیدههای منفور که توسط نظام ولایت ساخته شده تا با آن جای خالی جنگ را پر کنند، پدیدهیی است که بر آن نام «راهیان نور» گذاشتهاند. راهانداختن چند اتوبوس و روضه خوانی و دجالگری در جاهایی که زمانی جبهه جنگ ضدمیهنی بوده است.
سوال این است که هدف رژیم، از به راهانداختن این کارناوال زاری و روضه چیست؟ یک سرپاسدار به نام سلیمانی که عنوان دبیر قرارگاه مرکزی راهیان نور سپاه و بسیج را یدک میکشد، در همین رابطه میگوید: «راهیان نور امتداد دفاع مقدس است» . منظور از دفاع مقدس هم، همان جنگ 8ساله ضدمیهنی و خانمانسوز است. پس وقتی خود کارگزاران نظام میگویند امتداد آن جنگ است، معنایش این است که میخواهد حالا که از منافع کلان جنگ بهعنوان سرپوش اختناق و بحرانها محروم است، دستکم مقداری از این منافع را بهصورت نشخوار ضدارزشهای منفور جنگ تأمین کند. خمینی با ادامه جنگ، چند هدف را دنبال میکرد. مهمترینش این بود که از جنگ بهعنوان سرپوش سیاهترین اختناق استفاده میکرد و به نیروهای سرکوبگرش هم با شعارهای فریبنده مثل قدس از طریق کربلا، انگیزه و دینامیسم میداد. حالا که جنگی در کار نیست، این نیاز چگونه پاسخ داده میشود؟ همون سرپاسدار سلیمانی، اینطور میگوید: «بیش از هزاران شبکه ماهوارهیی علیه انقلاب و دفاع مقدس ما وجود دارد... راهیان نور بستری است در مقابل این تهاجمات فرهنگی» .
بنابراین این طور که این پاسدار میگوید با پدیده چندشآور راهیان نور میخواهد برای حفظ نیروهای واماندهاش در برابر تهاجم گسترده شبکههای ماهوارهیی ضد نظام سپری درست کند. شبکههایی که حاضر است شمار آنها را به هزاران برساند تا بلکه از بردن نام شبکهٴ اصلی خطرناک برای نظام طفره برود. بهخوبی روشن است که مطابق حرف این سرپاسدار، پدیده راهیان نور و هر نوع تلاشی از این نوع، کاملاً خصلت تدافعی دارد که این خود اعتراف به یک پسرفت بزرگ و استراتژیک توسط سردمداران رژیم است. چون در زمان زنده بودن خمینی، جنگ برای رژیم یک خصلت تهاجمی داشت که البته با سرکشیدن جام زهر آتشبس توسط خمینی و توقف جنگ، این فرصت نادر از دست نظام ولایت خارج شد.
سؤال این است که آیا نظام میتواند با این دجالگریها به آن هدفی که میخواهد برسد؟ جواب در حرفهای سرکردگان و مهرههای نظام و رسانههایشان داده شده است.
واقعیت این است که رژیم رسواتر از آن است که این حربههای سوخته بتواند دردی را از آن درمان کند.
سوال این است که هدف رژیم، از به راهانداختن این کارناوال زاری و روضه چیست؟ یک سرپاسدار به نام سلیمانی که عنوان دبیر قرارگاه مرکزی راهیان نور سپاه و بسیج را یدک میکشد، در همین رابطه میگوید: «راهیان نور امتداد دفاع مقدس است» . منظور از دفاع مقدس هم، همان جنگ 8ساله ضدمیهنی و خانمانسوز است. پس وقتی خود کارگزاران نظام میگویند امتداد آن جنگ است، معنایش این است که میخواهد حالا که از منافع کلان جنگ بهعنوان سرپوش اختناق و بحرانها محروم است، دستکم مقداری از این منافع را بهصورت نشخوار ضدارزشهای منفور جنگ تأمین کند. خمینی با ادامه جنگ، چند هدف را دنبال میکرد. مهمترینش این بود که از جنگ بهعنوان سرپوش سیاهترین اختناق استفاده میکرد و به نیروهای سرکوبگرش هم با شعارهای فریبنده مثل قدس از طریق کربلا، انگیزه و دینامیسم میداد. حالا که جنگی در کار نیست، این نیاز چگونه پاسخ داده میشود؟ همون سرپاسدار سلیمانی، اینطور میگوید: «بیش از هزاران شبکه ماهوارهیی علیه انقلاب و دفاع مقدس ما وجود دارد... راهیان نور بستری است در مقابل این تهاجمات فرهنگی» .
بنابراین این طور که این پاسدار میگوید با پدیده چندشآور راهیان نور میخواهد برای حفظ نیروهای واماندهاش در برابر تهاجم گسترده شبکههای ماهوارهیی ضد نظام سپری درست کند. شبکههایی که حاضر است شمار آنها را به هزاران برساند تا بلکه از بردن نام شبکهٴ اصلی خطرناک برای نظام طفره برود. بهخوبی روشن است که مطابق حرف این سرپاسدار، پدیده راهیان نور و هر نوع تلاشی از این نوع، کاملاً خصلت تدافعی دارد که این خود اعتراف به یک پسرفت بزرگ و استراتژیک توسط سردمداران رژیم است. چون در زمان زنده بودن خمینی، جنگ برای رژیم یک خصلت تهاجمی داشت که البته با سرکشیدن جام زهر آتشبس توسط خمینی و توقف جنگ، این فرصت نادر از دست نظام ولایت خارج شد.
سؤال این است که آیا نظام میتواند با این دجالگریها به آن هدفی که میخواهد برسد؟ جواب در حرفهای سرکردگان و مهرههای نظام و رسانههایشان داده شده است.
واقعیت این است که رژیم رسواتر از آن است که این حربههای سوخته بتواند دردی را از آن درمان کند.