یک زمان بود که آخوندها مثل دیکتاتورهای دیگر، سفت و سخت به سانسور چسبیده بودند و نمی‌گذاشتند هیچ حرف و واژه‌ای که بر ضد نظامشان باشد، در رسانه‌ها منتشر شود. اما الآن دیگر آن دوران گذشته و دنیای ارتباطات آن‌قدر بزرگ و فراگیر شده، که آخوندها دیگر توان سانسور در ابعاد مورد نیازشان را ندارند. آه و نالة سرکرده انتظامی استان مرکزی رژیم برای همین است: «بستر و نطفه بسیاری از موضوعات... در بستر فضای مجازی نهفته است... فضای مجازی یکی از دغدغه‌های ماست!» (پاسدار کیومرث عزیزی-10شهریور).
این پاسدار وحشتزده، همچنین با اعتراف به شکست رژیم در سانسور فضای مجازی و ابراز نگرانی به‌خاطر «مخاطرات» و «تهدیداتٍ » آن، گفت: «با توجه به حجم بسیار بالای استفاده از شبکه‌های اجتماعی و از آنجایی که سرورهای این شبکه‌ها در خارج از ایران قرار دارد، برنامه‌ریزی گسترده‌یی از سوی دشمنان (نظام) برای مهندسی افکار جوانان انجام می‌پذیرد» .
البته درد این پاسدار و سایر سران و کارگزاران رژیم، آن چنان که دجالگرانه مدعی هستند، نه فرهنگ است و نه اخلاق و اسلام، درد اصلی را همین سرپاسدار به زبان واضح بیان کرده است: «دشمن از شبکه‌های اجتماعی برای مهندسی افکار جوانان استفاده می‌کند» .
اینکه دشمن به قول این پاسدار، ذهن جوانها را مهندسی کند، چه اتفاقی می‌افتد که این چنین باعث وحشت نظام شده و پاسدار عزیزی را این طور به عکس‌العمل واداشته است؟ باز هم خود این پاسدار، توضیح می‌دهد: «(دشمن) محتواهای مهندسی شده سبک زندگی در بین جوانان و نوجوانان کشورمان را تغییر داده و با ترویج نافرمانی‌های مدنی، ضدارزش‌ها را به‌عنوان ارزش ترویج می‌دهد» .
پس حالا می‌توان بر اساس اعترافهای سرکرده انتظامی استان مرکزی، علت این همه نگرانی آخوندها را فهمید. نگرانی از این واقعیت است که نظام در سانسور فضای مجازی شکست خورده و مقاومت سرفراز مردم ایران با استفاده از این امکان ذهن جوانهای خشمگین و آماده خیزش را با واقعیتها و ارزشهای انقلابی که ضدارزشهای نظام ولایت‌فقیه است آشنا می‌کند که نتیجه آن «نافرمانی مدنی» یا گسترش اعتراضها و خیزشها است که سرانجام به قیامی بنیان کن علیه نظام پوسیده آخوندی منجر خواهد شد.
به‌خصوص جنبش دادخواهی جهانی که بعد از انتشار نوار صوتی آقای منتظری به همت مقاومت ایران راه افتاده و فضای مجازی را از واقعیتهای جنایت بی‌سابقه رژیم برای نسل جدید وجوان پرکرده است، بر این نگران بیش از پیش می‌افزاید، چرا که این جنایتی است که با هیچ بهانه‌یی نمی‌توان آن را توجیه کرد و وجدان انسانها را فریفت. ترس و وحشت از این حسابرسی تاریخی بی‌تردید وحشت و نگرانی سردمداران رژیم از فضای مجازی را که رژیم نمی‌تواند به‌رغم همه تمهیدات سرکوب و سانسور اینترنتی که می‌کند، مانع ارتباط آگاهی بخش آن بشود، دو چندان می‌کند.
این پاسدار وحشتزده، همچنین با اعتراف به شکست رژیم در سانسور فضای مجازی و ابراز نگرانی به‌خاطر «مخاطرات» و «تهدیداتٍ » آن، گفت: «با توجه به حجم بسیار بالای استفاده از شبکه‌های اجتماعی و از آنجایی که سرورهای این شبکه‌ها در خارج از ایران قرار دارد، برنامه‌ریزی گسترده‌یی از سوی دشمنان (نظام) برای مهندسی افکار جوانان انجام می‌پذیرد» .
البته درد این پاسدار و سایر سران و کارگزاران رژیم، آن چنان که دجالگرانه مدعی هستند، نه فرهنگ است و نه اخلاق و اسلام، درد اصلی را همین سرپاسدار به زبان واضح بیان کرده است: «دشمن از شبکه‌های اجتماعی برای مهندسی افکار جوانان استفاده می‌کند» .
اینکه دشمن به قول این پاسدار، ذهن جوانها را مهندسی کند، چه اتفاقی می‌افتد که این چنین باعث وحشت نظام شده و پاسدار عزیزی را این طور به عکس‌العمل واداشته است؟ باز هم خود این پاسدار، توضیح می‌دهد: «(دشمن) محتواهای مهندسی شده سبک زندگی در بین جوانان و نوجوانان کشورمان را تغییر داده و با ترویج نافرمانی‌های مدنی، ضدارزش‌ها را به‌عنوان ارزش ترویج می‌دهد» .
پس حالا می‌توان بر اساس اعترافهای سرکرده انتظامی استان مرکزی، علت این همه نگرانی آخوندها را فهمید. نگرانی از این واقعیت است که نظام در سانسور فضای مجازی شکست خورده و مقاومت سرفراز مردم ایران با استفاده از این امکان ذهن جوانهای خشمگین و آماده خیزش را با واقعیتها و ارزشهای انقلابی که ضدارزشهای نظام ولایت‌فقیه است آشنا می‌کند که نتیجه آن «نافرمانی مدنی» یا گسترش اعتراضها و خیزشها است که سرانجام به قیامی بنیان کن علیه نظام پوسیده آخوندی منجر خواهد شد.
به‌خصوص جنبش دادخواهی جهانی که بعد از انتشار نوار صوتی آقای منتظری به همت مقاومت ایران راه افتاده و فضای مجازی را از واقعیتهای جنایت بی‌سابقه رژیم برای نسل جدید وجوان پرکرده است، بر این نگران بیش از پیش می‌افزاید، چرا که این جنایتی است که با هیچ بهانه‌یی نمی‌توان آن را توجیه کرد و وجدان انسانها را فریفت. ترس و وحشت از این حسابرسی تاریخی بی‌تردید وحشت و نگرانی سردمداران رژیم از فضای مجازی را که رژیم نمی‌تواند به‌رغم همه تمهیدات سرکوب و سانسور اینترنتی که می‌کند، مانع ارتباط آگاهی بخش آن بشود، دو چندان می‌کند.
