صدا و سیمای رژیم، امروز در یک آبروریزی آشکار، پخش زندهٴ سخنرانی روحانی در تجمعی تحت عنوان روز پزشک در دانشگاه ملی را قطع کرد.
واقعیت این است که صدا و سیمای رژیم در تیول و در قبضهٴ باند خامنهای است و در جریان جنگ قدرت بین باند رفسنجانی ـ روحانی با باند خامنهای، خیلی علنی و آشکار به دولت روحانی میزند. یعنی شدت و حدت تضادها به مرحلهیی رسیده که صدا و سیمای رژیم از یک طرف خرابکاریها و افتضاحات دولت روحانی را روی دایرهٴ افشا میریزد و از طرف دیگر از سانسور حرفهای روحانی که ناسلامتی رئیسجمهور نظام هم هست، هیچ ابایی ندارد.
امروز هم همین که صدا و سیمای رژیم احساس کرد روحانی در این سخنرانی به قول معروف از دندهٴ لج بلند شده، پخش زنده سخنرانی آن را قطع کرد. اما حرف اصلی روحانی در سخنرانی امروز چی بود؟ لابد میدانید که خامنهای دیروز در یک سخنرانی که در جمع آخوندها و پیشنمازهای مزدور رژیم در استان تهران داشت، برای آنها وظیفه مشخص کرد که بهشدت مواظب حصارها و خاکریزهای فرهنگی باشند. عین جمله ولیفقیه ارتجاع این است: «اگر حصار و خاکریز فرهنگی نباشد، همه چیز از دست میرود» . روشن بود که منظورش از حصار و خاکریز فرهنگی همین بگیر و بهبندهایی است که رژیم سر مسائلی مثل حجاب و بدحجابی و اجرای کنسرت و امثالهم به راه میاندازد و معنی حرفش هم روشن بود که اگر اینجا رژیم شکاف باز بکند، نتیجهاش سرنگونی است. در واقع تأیید همان چیزی است که مقاومت ایران در تحلیل این قبیل عملکردهای رژیم که تحت عناوین دجالگرانه صورت میگیرد، همیشه گفته است.
حالا امروز روحانی آمد و در حالی که بهاصطلاح مرکب حرفهای خامنهای خشک نشده بود، این حرفها را تخطئه کرد و گفت: مملکت قانون دارد، نمیشود که هر کسی صبح بیدار شود و برای خودش قانونگذاری بکند و کنسرتی را که مجوز دارد لغو بکند! که منظورش خود خامنهای و امام جمعههایش مثل علمالهدی در مشهد و سایر آخوندهای سر سپردهٴ خامنهای در سایر شهرهاست که به کرات کنسرتهایی را که از طرف وزارت ارشاد مجوز داشتند لغو کردند یا آنها را به هم ریختند.
بعد از آن هم روحانی دستور ایستادگی و رویارویی به وزیر مربوطه داد و گفت که هیچ وزیری در برابر فشار نباید کوتاه بیاید و عقبنشینی کند، اگر قرار است جلو کنسرتها گرفته شود، باید مجلس قانون تصویب بکند و در نهایت هم این رئیسجمهور است که باید آن قانون را ابلاغ کند تا اجرا بشود.
روشن است که نه خامنهای درد دین و شرع دارد و نه روحانی و رفسنجانی درد هنر و کنسرت و… جدای از اینکه خامنهای همانطور که گفت اینها را خاکریزهایی میداند که مطالبات اصلی مردم را تحت الشعاع قرار میدهد و رفسنجانی و روحانی از این میترسند که خود این بگیر و ببندها، جرقة انفجار اجتماعی را بزند. اما اینها نمود جنگ قدرت و جنگ هژمونی بین این دو باند است که هر روز که میگذرد شدیدتر و علنیتر میشود و شکاف موجود در رژیم را عمیقتر میکند و از قضا خود همین پدیده است که همان چیزی را که هر دو باند از آن وحشت دارند، تسریع میکند.
واقعیت این است که صدا و سیمای رژیم در تیول و در قبضهٴ باند خامنهای است و در جریان جنگ قدرت بین باند رفسنجانی ـ روحانی با باند خامنهای، خیلی علنی و آشکار به دولت روحانی میزند. یعنی شدت و حدت تضادها به مرحلهیی رسیده که صدا و سیمای رژیم از یک طرف خرابکاریها و افتضاحات دولت روحانی را روی دایرهٴ افشا میریزد و از طرف دیگر از سانسور حرفهای روحانی که ناسلامتی رئیسجمهور نظام هم هست، هیچ ابایی ندارد.
امروز هم همین که صدا و سیمای رژیم احساس کرد روحانی در این سخنرانی به قول معروف از دندهٴ لج بلند شده، پخش زنده سخنرانی آن را قطع کرد. اما حرف اصلی روحانی در سخنرانی امروز چی بود؟ لابد میدانید که خامنهای دیروز در یک سخنرانی که در جمع آخوندها و پیشنمازهای مزدور رژیم در استان تهران داشت، برای آنها وظیفه مشخص کرد که بهشدت مواظب حصارها و خاکریزهای فرهنگی باشند. عین جمله ولیفقیه ارتجاع این است: «اگر حصار و خاکریز فرهنگی نباشد، همه چیز از دست میرود» . روشن بود که منظورش از حصار و خاکریز فرهنگی همین بگیر و بهبندهایی است که رژیم سر مسائلی مثل حجاب و بدحجابی و اجرای کنسرت و امثالهم به راه میاندازد و معنی حرفش هم روشن بود که اگر اینجا رژیم شکاف باز بکند، نتیجهاش سرنگونی است. در واقع تأیید همان چیزی است که مقاومت ایران در تحلیل این قبیل عملکردهای رژیم که تحت عناوین دجالگرانه صورت میگیرد، همیشه گفته است.
حالا امروز روحانی آمد و در حالی که بهاصطلاح مرکب حرفهای خامنهای خشک نشده بود، این حرفها را تخطئه کرد و گفت: مملکت قانون دارد، نمیشود که هر کسی صبح بیدار شود و برای خودش قانونگذاری بکند و کنسرتی را که مجوز دارد لغو بکند! که منظورش خود خامنهای و امام جمعههایش مثل علمالهدی در مشهد و سایر آخوندهای سر سپردهٴ خامنهای در سایر شهرهاست که به کرات کنسرتهایی را که از طرف وزارت ارشاد مجوز داشتند لغو کردند یا آنها را به هم ریختند.
بعد از آن هم روحانی دستور ایستادگی و رویارویی به وزیر مربوطه داد و گفت که هیچ وزیری در برابر فشار نباید کوتاه بیاید و عقبنشینی کند، اگر قرار است جلو کنسرتها گرفته شود، باید مجلس قانون تصویب بکند و در نهایت هم این رئیسجمهور است که باید آن قانون را ابلاغ کند تا اجرا بشود.
روشن است که نه خامنهای درد دین و شرع دارد و نه روحانی و رفسنجانی درد هنر و کنسرت و… جدای از اینکه خامنهای همانطور که گفت اینها را خاکریزهایی میداند که مطالبات اصلی مردم را تحت الشعاع قرار میدهد و رفسنجانی و روحانی از این میترسند که خود این بگیر و ببندها، جرقة انفجار اجتماعی را بزند. اما اینها نمود جنگ قدرت و جنگ هژمونی بین این دو باند است که هر روز که میگذرد شدیدتر و علنیتر میشود و شکاف موجود در رژیم را عمیقتر میکند و از قضا خود همین پدیده است که همان چیزی را که هر دو باند از آن وحشت دارند، تسریع میکند.