در ادامه شدت گرفتن جنگ انتخابات رفسنجانی شخصاً وارد میدان شده و رو در روی خامنهای حرفهایی زده است:
سایت هاشمی رفسنجانی- 27مرداد: ”سر دعواهایی که داریم اختلافات سیاسی که دارند که نباید منافع کشور قربانی بشود، نباید آینده نظام زیر سؤال برود و اینجوری در بیاید که دارید میبینید. .. واقعاً اگر تحریمها نبود امروز در نقطه اوج پیشرفت و توسعه بودیم منتها آن 7 -8سال تحریم خیلی صدمه زد، گرچه بعضی این تحریمها را نعمت خدا محسوب میکنند، البته برای گول زدن مردم، چه نعمتی - دارد تحریم-؟. چرا باید خودمان را محدود بکنیم به این حرفهایی که من درآوردی است!. اینها به اسم انقلاب و اسلام و ( مقاومت) به خورد مردم این جوری این حرفها ندهند، - واقعاً این حرفها- چه فایدهای دارد؟“.
روزنامه حکومتی آرمان- 28مرداد- ”هاشمی رفسنجانی: حسودان و مخالفان آرام نخواهند نشست. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به تشریح شباهتها و تفاوتهای این روزها با سالهای پس از جنگ پرداخت و گفت: یکی از بزرگترین مشکلات دولت فعلی سنگاندازیها، مانعتراشیها و موضعگیریهای مغرضانه مخالفان سیاسی است که حاضرند برای تضعیف و ضربه زدن به دولت، همهی افتخارات و دستاوردهای نظام را زیر سؤال ببرند. هاشمی رفسنجانی، نگاه مخالفان صاحب تریبون و رسانه به برجام را نمونهٴ روشن از کارشکنی و بهانهگیریهای آنان دانست و گفت: ابایی نداشتند و ندارند که در مخالفت با توافقات هستهای، با صهیونیستها هم نوا شوند و دولت به همان مقدار که میبایست در سیاست خارجی مواظب کارشکنیهای لابی صهیونیست باشد، در داخل نیز بهجای برنامهریزی برای آینده درخشان، وقت و برنامههای خود را برای توضیح اقدامات صرف میکرد تا مخالفان سیاسی دولت باعث ترویج ناامیدی در جامعه نشوند“.
روشن است که حرفهای رفسنجانی کاملاً رودرروی خامنهای و به شکل کم سابقهیی بهنحوی خطاب به خامنهای گفته که چرا مردم رو گول میزنید.
واقعیت این است که رفسنجانی نکات مهمی در جمع کسانی که کارکنان آموزش و پرورش معرفی شدند گفت که اساساً بهطور غیرمستقیم خطاب به خامنهای است و او را هدف قرار داده. مثلاً میگوید آنهایی که تحریمها را نعمت خدا میدانستند میخواستند مردم را گول بزنند. بگذریم که در لیست دجالانی که سالها تلاش میکردند مردم را گول بزنند خود رفسنجانی جزء صدرنشینان است، اما در این جا دارد خیلی آشکار زیرآب خامنهای را که در سالهای قبل میگفت تحریم باعث رشد ما شده و نعمت بوده میزند و میگوید میخواستی مردم را گول بزنی. نکته مهمی که توی حرفهای رفسنجانی هست این است که میگوید: این حرفهای من در آوردی را «به اسم انقلاب و اسلام و ( مقاومت) به خورد مردم میدهند»، که این هم دقیقاً خامنهای را هدف قرار داده است.
یک نکته جالب در این حرفها کلمه « مقاومت» هست، در فایل تصویری که از رفسنجانی در سایتها گذاشته شده و موجود است، کلمه مقاومت را بهکار برده، اما در سایت خود رفسنجانی که مکتوب حرفهایش گذاشته شده، به جای کلمه مقاومت سه نقطه گذاشته شده، یعنی نوشته اینها این حرفها را «به اسم انقلاب و اسلام و... (سه نقطه) » به خورد مردم میدهند. حالا چرا روی این کلمه این قدر حساسیت هست که خود رفسنجانی در سایتش آن را سانسور کرده؟ علت این است که مقاومت اسم مستعار مجموعه دیکتاتوری بشار اسد و حزبالشیطان لبنان است که خامنهای همیشه به این مجموعه میگوید مقاومت و همیشه تأکید میکند که ما در حمایت همهجانبه از مقاومت یعنی از بشار اسد دست بر نمیداریم. حالا وقتی رفسنجانی این چنین زیرآب این کلمه را میزند، یعنی زیرآب چسبیدن به بشار اسد را میزند و به این وسیله بر ضرورت خوردن زهر منطقهیی تأکید میکند. این بزرگترین پشت پا به خامنهای است که خودش سر دو راهی توی گل گیر کرده است.
این معنای حرف رفسنجانی است. اما چرا حالا در این بحبوحه این حرفها را میزند؟ طبعاً بخشی از جنگ قدرت در مقابله با خامنهای است. او به این وسیله به خامنهای میگوید باید زهر منطقهیی را بخوری و بخشی از قدرت را هم به من و روحانی بدهی و از این فکرها هم نکن که روحانی را میتوانی حذف کنی، باید بخشی از قدرت را بدهی.
حالا اگر یک درجه دیگر بخواهیم عمیق بشویم که علاوه بر انگیزهٴ قدرت و چپاول، چرا رفسنجانی این قدر اصرار بر زهر منطقهیی دارد؟ ، میتوانیم به یک جملهیی در همین سخنرانی که همه چیز را نشان میدهد نگاه کنیم، . جمله این است: «سر دعواهایی که داریم اختلافات سیاسی که دارند که نباید آینده نظام زیر سؤال برود» . ملاحظه میکنید. همهٴ حرف رفسنجانی آیندهٴ نظام آخوندی، به خامنهای ایراد میگیرد که این طوری که تو داری پیش میروی، آیندهٴ نظام زیر سؤال است، یعنی کارمان تمام است، پس بیا به حرف من گوش بده تا نظام را نجات بدهیم. حالا سؤال این است که راهحل کدام یکی از اینها، خامنهای یا رفسنجانی میتواند آیندهٴ نظام را حفظ کند؟ جواب روشن است اگر هر کدام راهحل واقعی داشتند و میتوانستند نظام را از بنبست خارج کنند که تا حالا کرده بودند. همین روزها میبینیم که از باند خود رفسنجانی و متحدانش در رژیم میگویند که پروژه روحانی بد جوری با شکست مواجه شده است. تکلیف راه خامنهای هم که در باتلاق برجام و باتلاق سوریه روشن است.
سایت هاشمی رفسنجانی- 27مرداد: ”سر دعواهایی که داریم اختلافات سیاسی که دارند که نباید منافع کشور قربانی بشود، نباید آینده نظام زیر سؤال برود و اینجوری در بیاید که دارید میبینید. .. واقعاً اگر تحریمها نبود امروز در نقطه اوج پیشرفت و توسعه بودیم منتها آن 7 -8سال تحریم خیلی صدمه زد، گرچه بعضی این تحریمها را نعمت خدا محسوب میکنند، البته برای گول زدن مردم، چه نعمتی - دارد تحریم-؟. چرا باید خودمان را محدود بکنیم به این حرفهایی که من درآوردی است!. اینها به اسم انقلاب و اسلام و ( مقاومت) به خورد مردم این جوری این حرفها ندهند، - واقعاً این حرفها- چه فایدهای دارد؟“.
روزنامه حکومتی آرمان- 28مرداد- ”هاشمی رفسنجانی: حسودان و مخالفان آرام نخواهند نشست. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به تشریح شباهتها و تفاوتهای این روزها با سالهای پس از جنگ پرداخت و گفت: یکی از بزرگترین مشکلات دولت فعلی سنگاندازیها، مانعتراشیها و موضعگیریهای مغرضانه مخالفان سیاسی است که حاضرند برای تضعیف و ضربه زدن به دولت، همهی افتخارات و دستاوردهای نظام را زیر سؤال ببرند. هاشمی رفسنجانی، نگاه مخالفان صاحب تریبون و رسانه به برجام را نمونهٴ روشن از کارشکنی و بهانهگیریهای آنان دانست و گفت: ابایی نداشتند و ندارند که در مخالفت با توافقات هستهای، با صهیونیستها هم نوا شوند و دولت به همان مقدار که میبایست در سیاست خارجی مواظب کارشکنیهای لابی صهیونیست باشد، در داخل نیز بهجای برنامهریزی برای آینده درخشان، وقت و برنامههای خود را برای توضیح اقدامات صرف میکرد تا مخالفان سیاسی دولت باعث ترویج ناامیدی در جامعه نشوند“.
روشن است که حرفهای رفسنجانی کاملاً رودرروی خامنهای و به شکل کم سابقهیی بهنحوی خطاب به خامنهای گفته که چرا مردم رو گول میزنید.
واقعیت این است که رفسنجانی نکات مهمی در جمع کسانی که کارکنان آموزش و پرورش معرفی شدند گفت که اساساً بهطور غیرمستقیم خطاب به خامنهای است و او را هدف قرار داده. مثلاً میگوید آنهایی که تحریمها را نعمت خدا میدانستند میخواستند مردم را گول بزنند. بگذریم که در لیست دجالانی که سالها تلاش میکردند مردم را گول بزنند خود رفسنجانی جزء صدرنشینان است، اما در این جا دارد خیلی آشکار زیرآب خامنهای را که در سالهای قبل میگفت تحریم باعث رشد ما شده و نعمت بوده میزند و میگوید میخواستی مردم را گول بزنی. نکته مهمی که توی حرفهای رفسنجانی هست این است که میگوید: این حرفهای من در آوردی را «به اسم انقلاب و اسلام و ( مقاومت) به خورد مردم میدهند»، که این هم دقیقاً خامنهای را هدف قرار داده است.
یک نکته جالب در این حرفها کلمه « مقاومت» هست، در فایل تصویری که از رفسنجانی در سایتها گذاشته شده و موجود است، کلمه مقاومت را بهکار برده، اما در سایت خود رفسنجانی که مکتوب حرفهایش گذاشته شده، به جای کلمه مقاومت سه نقطه گذاشته شده، یعنی نوشته اینها این حرفها را «به اسم انقلاب و اسلام و... (سه نقطه) » به خورد مردم میدهند. حالا چرا روی این کلمه این قدر حساسیت هست که خود رفسنجانی در سایتش آن را سانسور کرده؟ علت این است که مقاومت اسم مستعار مجموعه دیکتاتوری بشار اسد و حزبالشیطان لبنان است که خامنهای همیشه به این مجموعه میگوید مقاومت و همیشه تأکید میکند که ما در حمایت همهجانبه از مقاومت یعنی از بشار اسد دست بر نمیداریم. حالا وقتی رفسنجانی این چنین زیرآب این کلمه را میزند، یعنی زیرآب چسبیدن به بشار اسد را میزند و به این وسیله بر ضرورت خوردن زهر منطقهیی تأکید میکند. این بزرگترین پشت پا به خامنهای است که خودش سر دو راهی توی گل گیر کرده است.
این معنای حرف رفسنجانی است. اما چرا حالا در این بحبوحه این حرفها را میزند؟ طبعاً بخشی از جنگ قدرت در مقابله با خامنهای است. او به این وسیله به خامنهای میگوید باید زهر منطقهیی را بخوری و بخشی از قدرت را هم به من و روحانی بدهی و از این فکرها هم نکن که روحانی را میتوانی حذف کنی، باید بخشی از قدرت را بدهی.
حالا اگر یک درجه دیگر بخواهیم عمیق بشویم که علاوه بر انگیزهٴ قدرت و چپاول، چرا رفسنجانی این قدر اصرار بر زهر منطقهیی دارد؟ ، میتوانیم به یک جملهیی در همین سخنرانی که همه چیز را نشان میدهد نگاه کنیم، . جمله این است: «سر دعواهایی که داریم اختلافات سیاسی که دارند که نباید آینده نظام زیر سؤال برود» . ملاحظه میکنید. همهٴ حرف رفسنجانی آیندهٴ نظام آخوندی، به خامنهای ایراد میگیرد که این طوری که تو داری پیش میروی، آیندهٴ نظام زیر سؤال است، یعنی کارمان تمام است، پس بیا به حرف من گوش بده تا نظام را نجات بدهیم. حالا سؤال این است که راهحل کدام یکی از اینها، خامنهای یا رفسنجانی میتواند آیندهٴ نظام را حفظ کند؟ جواب روشن است اگر هر کدام راهحل واقعی داشتند و میتوانستند نظام را از بنبست خارج کنند که تا حالا کرده بودند. همین روزها میبینیم که از باند خود رفسنجانی و متحدانش در رژیم میگویند که پروژه روحانی بد جوری با شکست مواجه شده است. تکلیف راه خامنهای هم که در باتلاق برجام و باتلاق سوریه روشن است.