سالها است کارشناسان رژیم آخوندی نسبت به بروز بحران آب هشدار میدهند، اما سردمداران ذیربط در حاکمیت آخوندی در قبال این بحران نه تنها هیچگونه طرح و برنامهیی ندارند بلکه با اجرای طرح های دزدیدن آب از طریق پروژههای ضد ملی سد سازی توسط سپاه پاسداران در استانهای مختلف، تنها باعث خشک شدن چاهها و از بین رفتن زمینهای کشاورزی در نقاط پایین دست این سدها شدهاند.
خاطر نشان میشود وزیر کشور دولت حسن روحانی پیش از این «آب» را یکی از چالشهای امنیتی نظام خوانده بود. و یکی از کارشناسان حکومتی به اسم کردوانی در 18تیر93گفته بود: ”آنچه که مسلم است خشکسالیهای ناشی از سوءمدیریت منابع آب در کشور حاکم شده و ظرف ۲۰ سال آینده امکان ندارد که وضعیت هیچیک از استانهای کشور بهویژه تهران از نظر منابع آبی بهبود یابد.“
مردم استانهای خوزستان، اصفهان، چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویر احمد، در اعتراض به این وضعیت چند رشته حرکت اعتراضی ترتیب دادهاند و چندین بار نیز با نیروی سرکوب رژیم درگیر شدهاند.
رژیم آخوندی مدعی است که بحران آب در همه دنیا وجود دارد و صرفاً این مشکل مربوط به ایران آخوند زده نیست، توجیه هم این است که ایران از نظر اقلیمی کشورنیمه خشکی است... .
بهرغم این توجیهات دجالگرانه رژیم، اما رسانههای حکومتی بعضاً اعترافهای کردهاند که حاکی از چپاول رژیم و نهادهای وابسته به آن از منابع آبی و رودخانهها است.
دراین زمینه خبرگزاری حکومتی ایسنا 15اردیبهشت 94 در مطلبی تحت عنوان ”نابودی کارون تا 20سال آینده“ مینویسد: ”بهطور کلی ساخت صنایع آب بر در کویر، کاری از اساس اشتباه است که متأسفانه دولت تن به انجام آن داد و امروز صنایع بزرگی در اصفهان فعال است که نیاز آبی زیادی دارند و برای تأمین نیاز آب آنها کانالهای پیدا و ناپیدا بهصورت علنی و پنهانی ایجاد شده است و به این ترتیب آب رودخانههای خوزستان منتقل میشود“.
ملاحظه میشود که آب کارون برای صنایع در استان اصفهان منتقل میشود که این صنایع عبارتند از صنایع هستهیی، کارخانه فولاد مبارکه اصفهان و کارخانههای نظامی وابسته به صنایع رژیم. آب این صنایع نیز از کارون و زاینده رود تأمین میشود که در نتیجه زمینهای زراعی حوزه این دو رودخانه با کمبود شدید آب مواجه هستند و دلیل درگیری کشاورزان خوزستانی و اصفهانی با مأموران رژیم نیز اعتراض به چپاول آب مورد نیاز زمینهایشان است.
وزیر نیروی دولت آخوند حسن روحانی اخیراً گفته است که ایران با بحران بیآبی مواجه میشود.
همانطور که روزنامه حکومتی اسرار6مرداد 98 مینویسد: ”افزایش قیمت، راهکار وزیر نیرو برای بحران آب“ ممکن است که این گفته چیت چیان بهخاطر گران کردن نرخ آب و چپاول بیشتر جیب مردم باشد، اما در این گفته واقعیتی هم وجود دارد که جمعبندی نمونههای بیان شده از سوی کارگزاران و رسانههای رژیم این گفته را مورد تأیید قرار میدهند.
روزنامه حکومتی ابتکار31تیر95 ضمن گزارشی از درگیری مردم بلداجی و بروجن با مأموران سرکوبگر رژیم بر سر غارت منابع آبیشان مینویسد: ”بیست سال پیش سدی به ارتفاع شش متر در این منطقه تأسیس شد که آن را تخریب کردند و سد تازهیی به جای آن طراحی کردند که ارتفاع آن از شش متر به دوازده متر برسد“. دلیل توقف این پروژه این بار هم اعتراض مردم و مقاومت آنها بوده است و تمام این اراضی کشاورزی مردم در حاشیه تالاب تا زیر جادهای که دور تالاب است زیر آب میرود. مردم در یکی از سفرهای استانی دولت به استان وارد این کارگاه شدند و اجازه ندادند که نمایندههای هیأت دولت از سد بازدید داشته باشند.. اما در سال 91 بهرغم مخالفت مردم کارگاه ساخت ورودی انتقال آب به تالاب همچنان فعال بوده است“.
این روزنامه حکومتی سپس به اعتراضات مردم به انتقال آب چغاخور به کارخانه فولاد در سفید دشت پرداخته و مینویسد: ”کشاورزان میگویند انتقال آب در پروژه چغاخور به سفید دشت حیات رودخانه آقبلاغ و تالاب گندمان و تالاب چغاخور را بهشدت در معرض تهدید و نابودی قرار میدهد“.
همچنین در یک اعتراف دیگر تلویزیون رژیم 20تیر 95 از خالی بودن 80 درصد سد زاینده رود و خشک شدن چاههایی که حدود 20 درصد آب استان را تأمین میکنند خبر میدهد. و یک نماینده مجلس رژیم نیزدر همین برنامه میگوید 5 میلیون نفر از جمعیت استان اصفهان چندین شبانه روز پشت سرهم آب برای خوردن ندارند.
بی آبی تنها محدود به استان خوزستان و اصفهان نمیشود بلکه بحران کم آبی صدویک شهر را فراگرفته است.
مدیر عامل شرکت آب و فاضلاب کشور پیشبینی میکند 301 شهر در تنش آبی قرار بگیرد. حمیدرضا جانباز با اشاره به اینکه جمعیت این تعداد شهرها 35 میلیون نفر است افزود شیراز اصفهان، کرمان، یزد و بوشهر از جمله شهرهایی هستند که تنش آبی خواهند داشت. “ (تلویزیون رژیم 31خرداد 95)
در نتیجه سیاست ضدمردمی این رژیم دشتهای استان چهار محال و بختیاری که از حاصلخیزترین نقاط قسمت میانی ایران است منشأ ریزگردها شده است.
مدیرکل حفاظت محیط زیست چهارمحال و بختیاری در این زمینه میگوید: ”در صورت عدم احیای تالابهای چهارمحال و بختیاری احتمال دارد برخی دشتهای چهارمحال و بختیاری به منشأ ریزگردها تبدیل شود“. (خبرگزاری فارس 3اردیبهشت 1395)
عیسی کلانتری، وزیر پیشین کشاورزی و مشاور آخوند روحانی در امور آب و کشاورزی اعتراف میکند: ”در صورت ادامه بحران آب در ایران، این کشور بهزودی به سومالی شباهت خواهد یافت و ۵۰ میلیون ایرانی نیز ناگزیر از مهاجرت خواهند شد“.
اضافه بر سیاست ضدمردمی رژیم در زمینه چپاول آب رودها، سد سازیهای بیرویه نیز که اساساً توسط شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران ضدخلقی انجام گرفته است، تعداد زیادی از دریاچهها و تالابها را به کلی خشک کرده و مردم مناطق مختلف را به خاک سیاه نشاندهاند.
به همین دلیل حمید چیت چیان وزیر نیروی دولت آخوند حسن روحانی مجبور به اعتراف شده است که ایران با بحران جدی آب دست و پنجه نرم میکند، و ادامه وضعیت موجود حیات انسان و ادامه تمدن ایرانی را مورد تهدید قرار میدهد.
علت این امر جدا از صدها سدسازی غیرکارشناسانه، صدور بیرویه پروانه حفر چاههای کشاورزی و صنعتی عمیق و نیمه عمیق به نفع صاحبان زور و قدرت و علیه مردم محروم است بهطوری که ناگهان تعداد چاههای دارای مجوز صدها و شاید هزاران برابر گردید. در نتیجه سطح آب دشتهای کشور بهشدت کاهش یافت و عمده تالابها و مرغزارها نیز خشک شدند.
واقعیت این است وقتی سردمداران و مهرهها و ارگانهای سرکوب خود غارتگران آب هستند، طبعاً بحران بیآبی راهحلی نمیتواند داشته باشد و روز به روز هم این بحران تشدید میشود. راه اصلی همانا کنار زدن مانع اصلی که رژیم ضدمردمی ولایتفقیه است، میباشد.
خاطر نشان میشود وزیر کشور دولت حسن روحانی پیش از این «آب» را یکی از چالشهای امنیتی نظام خوانده بود. و یکی از کارشناسان حکومتی به اسم کردوانی در 18تیر93گفته بود: ”آنچه که مسلم است خشکسالیهای ناشی از سوءمدیریت منابع آب در کشور حاکم شده و ظرف ۲۰ سال آینده امکان ندارد که وضعیت هیچیک از استانهای کشور بهویژه تهران از نظر منابع آبی بهبود یابد.“
مردم استانهای خوزستان، اصفهان، چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویر احمد، در اعتراض به این وضعیت چند رشته حرکت اعتراضی ترتیب دادهاند و چندین بار نیز با نیروی سرکوب رژیم درگیر شدهاند.
رژیم آخوندی مدعی است که بحران آب در همه دنیا وجود دارد و صرفاً این مشکل مربوط به ایران آخوند زده نیست، توجیه هم این است که ایران از نظر اقلیمی کشورنیمه خشکی است... .
بهرغم این توجیهات دجالگرانه رژیم، اما رسانههای حکومتی بعضاً اعترافهای کردهاند که حاکی از چپاول رژیم و نهادهای وابسته به آن از منابع آبی و رودخانهها است.
دراین زمینه خبرگزاری حکومتی ایسنا 15اردیبهشت 94 در مطلبی تحت عنوان ”نابودی کارون تا 20سال آینده“ مینویسد: ”بهطور کلی ساخت صنایع آب بر در کویر، کاری از اساس اشتباه است که متأسفانه دولت تن به انجام آن داد و امروز صنایع بزرگی در اصفهان فعال است که نیاز آبی زیادی دارند و برای تأمین نیاز آب آنها کانالهای پیدا و ناپیدا بهصورت علنی و پنهانی ایجاد شده است و به این ترتیب آب رودخانههای خوزستان منتقل میشود“.
ملاحظه میشود که آب کارون برای صنایع در استان اصفهان منتقل میشود که این صنایع عبارتند از صنایع هستهیی، کارخانه فولاد مبارکه اصفهان و کارخانههای نظامی وابسته به صنایع رژیم. آب این صنایع نیز از کارون و زاینده رود تأمین میشود که در نتیجه زمینهای زراعی حوزه این دو رودخانه با کمبود شدید آب مواجه هستند و دلیل درگیری کشاورزان خوزستانی و اصفهانی با مأموران رژیم نیز اعتراض به چپاول آب مورد نیاز زمینهایشان است.
وزیر نیروی دولت آخوند حسن روحانی اخیراً گفته است که ایران با بحران بیآبی مواجه میشود.
همانطور که روزنامه حکومتی اسرار6مرداد 98 مینویسد: ”افزایش قیمت، راهکار وزیر نیرو برای بحران آب“ ممکن است که این گفته چیت چیان بهخاطر گران کردن نرخ آب و چپاول بیشتر جیب مردم باشد، اما در این گفته واقعیتی هم وجود دارد که جمعبندی نمونههای بیان شده از سوی کارگزاران و رسانههای رژیم این گفته را مورد تأیید قرار میدهند.
روزنامه حکومتی ابتکار31تیر95 ضمن گزارشی از درگیری مردم بلداجی و بروجن با مأموران سرکوبگر رژیم بر سر غارت منابع آبیشان مینویسد: ”بیست سال پیش سدی به ارتفاع شش متر در این منطقه تأسیس شد که آن را تخریب کردند و سد تازهیی به جای آن طراحی کردند که ارتفاع آن از شش متر به دوازده متر برسد“. دلیل توقف این پروژه این بار هم اعتراض مردم و مقاومت آنها بوده است و تمام این اراضی کشاورزی مردم در حاشیه تالاب تا زیر جادهای که دور تالاب است زیر آب میرود. مردم در یکی از سفرهای استانی دولت به استان وارد این کارگاه شدند و اجازه ندادند که نمایندههای هیأت دولت از سد بازدید داشته باشند.. اما در سال 91 بهرغم مخالفت مردم کارگاه ساخت ورودی انتقال آب به تالاب همچنان فعال بوده است“.
این روزنامه حکومتی سپس به اعتراضات مردم به انتقال آب چغاخور به کارخانه فولاد در سفید دشت پرداخته و مینویسد: ”کشاورزان میگویند انتقال آب در پروژه چغاخور به سفید دشت حیات رودخانه آقبلاغ و تالاب گندمان و تالاب چغاخور را بهشدت در معرض تهدید و نابودی قرار میدهد“.
همچنین در یک اعتراف دیگر تلویزیون رژیم 20تیر 95 از خالی بودن 80 درصد سد زاینده رود و خشک شدن چاههایی که حدود 20 درصد آب استان را تأمین میکنند خبر میدهد. و یک نماینده مجلس رژیم نیزدر همین برنامه میگوید 5 میلیون نفر از جمعیت استان اصفهان چندین شبانه روز پشت سرهم آب برای خوردن ندارند.
بی آبی تنها محدود به استان خوزستان و اصفهان نمیشود بلکه بحران کم آبی صدویک شهر را فراگرفته است.
مدیر عامل شرکت آب و فاضلاب کشور پیشبینی میکند 301 شهر در تنش آبی قرار بگیرد. حمیدرضا جانباز با اشاره به اینکه جمعیت این تعداد شهرها 35 میلیون نفر است افزود شیراز اصفهان، کرمان، یزد و بوشهر از جمله شهرهایی هستند که تنش آبی خواهند داشت. “ (تلویزیون رژیم 31خرداد 95)
در نتیجه سیاست ضدمردمی این رژیم دشتهای استان چهار محال و بختیاری که از حاصلخیزترین نقاط قسمت میانی ایران است منشأ ریزگردها شده است.
مدیرکل حفاظت محیط زیست چهارمحال و بختیاری در این زمینه میگوید: ”در صورت عدم احیای تالابهای چهارمحال و بختیاری احتمال دارد برخی دشتهای چهارمحال و بختیاری به منشأ ریزگردها تبدیل شود“. (خبرگزاری فارس 3اردیبهشت 1395)
عیسی کلانتری، وزیر پیشین کشاورزی و مشاور آخوند روحانی در امور آب و کشاورزی اعتراف میکند: ”در صورت ادامه بحران آب در ایران، این کشور بهزودی به سومالی شباهت خواهد یافت و ۵۰ میلیون ایرانی نیز ناگزیر از مهاجرت خواهند شد“.
اضافه بر سیاست ضدمردمی رژیم در زمینه چپاول آب رودها، سد سازیهای بیرویه نیز که اساساً توسط شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران ضدخلقی انجام گرفته است، تعداد زیادی از دریاچهها و تالابها را به کلی خشک کرده و مردم مناطق مختلف را به خاک سیاه نشاندهاند.
به همین دلیل حمید چیت چیان وزیر نیروی دولت آخوند حسن روحانی مجبور به اعتراف شده است که ایران با بحران جدی آب دست و پنجه نرم میکند، و ادامه وضعیت موجود حیات انسان و ادامه تمدن ایرانی را مورد تهدید قرار میدهد.
علت این امر جدا از صدها سدسازی غیرکارشناسانه، صدور بیرویه پروانه حفر چاههای کشاورزی و صنعتی عمیق و نیمه عمیق به نفع صاحبان زور و قدرت و علیه مردم محروم است بهطوری که ناگهان تعداد چاههای دارای مجوز صدها و شاید هزاران برابر گردید. در نتیجه سطح آب دشتهای کشور بهشدت کاهش یافت و عمده تالابها و مرغزارها نیز خشک شدند.
واقعیت این است وقتی سردمداران و مهرهها و ارگانهای سرکوب خود غارتگران آب هستند، طبعاً بحران بیآبی راهحلی نمیتواند داشته باشد و روز به روز هم این بحران تشدید میشود. راه اصلی همانا کنار زدن مانع اصلی که رژیم ضدمردمی ولایتفقیه است، میباشد.