مادران در این گزارش از جمله نوشتهاند:
شنبه ۱۲ تیرماه تعدادی از مادران پارک لاله و دوستان به دیدار جعفر عظیمزاده و خانوادهاش رفتیم. خانهای گرم که دور و بر آن پر از گل بود، با خانوادهای مهربان و نگاههایی صمیمی که عشق در آن موج میزد. همهی حاضران از همسر، خواهر، دوستان اتحادیهی آزاد، مادر همسر و فرزندان با رویی گشاده به ما خوشآمد گفتند و ساعتهای خوبی را در کنار هم گذراندیم.
جعفر عظیمزاده با جسمی لاغر ولی روحیهیی بسیار بالا در جمع حضور یافت، گویی او نبوده که شصت و سه روز اعتصابغذا کرده است، البته در هنگام حرف زدن دائم به خود میپیچید و دل درد داشت، ولی حاضر نبود حتی لحظهیی ما را ترک کند و به اتاق برای استراحت برود. همسر مهربانش نیز پروانه وار دور و بر او میچرخید و چشمان زیبایش از خوشحالی برق میزد. پروین محمدی و دیگر همراهانش نیز سرخوش و شاد بودند که بالاخره جعفر موفق و سالم از این مرحله عبور کرده است. ما نیز این روزها خیلی نگران و بیقرار او بودیم.
ما امیدواریم او مانند گذشته و با توانی بالا بتواند این راه پر فراز و نشیب را پشت سر بگذارد. زمانی که در بیمارستان بود با همراهانش صحبت میکردیم که اگر جعفر به سلامت از این مرحله گذشت، حتماً لازم است جشنی برای استقامت و پایداریاش بگیریم و کمی شادی کنیم و قرار شد در زمانی مناسب و با حضور دیگر عزیزان این برنامه برگزار شود.
خواست او پایان دادن به امنیتی کردن اعتراضهای صنفی کارگران و معلمان و برداشته شدن اتهامهای امنیتی از پروندههای فعالان صنفی و مدنی است. او اعتقاد دارد این خواست تبدیل به جنبشی عظیم شده است، ما نیز امیدواریم این چنین شود و این اتحاد به سویی برود که سرآغازی بر گره کردن دستها به همدیگر باشد و بتوانیم جنبشی همهگیر و عدالت طلبانه را پی ریزی کنیم و روزهای روشنی را پیش رو داشته باشیم.
در این دیدار صحبتهای مختلفی شد، اینکه موضعگیری افراد و گروههای مختلف چه بوده است و نحوهی مبارزات صنفی و سندیکایی و همبستگی کارگران و معلمان چگونه است. جعفر احساس خیلی خوب داشت که جنبش جدیدی در همبستگی میان معلمان و کارگران به راه افتاده است.
در پایان گفتیم: مهم این است که بر حفظ استقلال جنبشها از حاکمیت تأکید شود و حواسمان باشد که از این راه منحرف نشویم، بهخصوص که حاکمیت همواره و به اشکال مختلف تلاش میکند جبنشهای اعتراضی را از مسیر درستِ آن منحرف کند. این سیاست هم مربوط به دیروز و امروز نیست، ضرورت دارد هوشیار باشیم تا بین ما تفرقه نیاندازند و مبارزه را از مسیر اصلی آن منحرف نکنند و سطح جنبش را پایین نیاورند و همگی بر این اصل مهم اتفاقنظر داشتیم.
در این بین نیز دائم زنگ خانه به صدا در میآمد و طیفهای مختلف، با شوری وصف ناشدنی وارد خانهی کوچک جعفر عظیمزاده میشدند و او را آن چنان گرم در آغوش میفشردند که ما نگران میشدیم مبادا اذیت شود. بهرغم میل باطنی، خانه را ترک کردیم تا فضا و هوای کافی برای حضور و تنفس دیگران باشد.
ما مادران پارک لاله با مبارزهیی پیگیر و دادخواهانه، همواره بر سه خواست حداقلی خود، آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی، لغو مجازات اعدام و محاکمه و مجازات آمران و علامان همة جنایتهای صورت گرفته در جمهوری اسلامی تأکید کردهایم. همچنین اعتقاد داریم برای رسیدن به این سه خواست، باید در جهت رسیدن به آزادی اندیشه و بیان، رفع هر گونه تبعیض و جدایی دین از حکومت نیز تلاش کنیم، زیرا علت اصلی این بیعدالتیها را در ساختار حکومت و قوانین آزادی ستیز و تبعیضآمیز جمهوری اسلامی میدانیم.
ما اطمینان داریم تا زمانی که این ساختار و قوانین آن تغییر نکند و حداقلهای دموکراسی در ایران پیاده نشود، همچنان زندانی سیاسی خواهیم داشت و کشتن انسانها بهدلیل داشتن اندیشه و عملکرد متفاوت، مجاز خواهد بود.
پیام مادران پارک لاله به جعفر عظیمزاده و خانواده وی بر شاخههای گل رز سرخ:
با درود به ایستادگی و مقاومتِ ستودنیِ شما برای رسیدن به خواستههای برحق، انسانی و عادلانه. بیتردید با تلاش و ایستادگی و مبارزهی مستمر همگیمان میتوانیم به خواستههای برحقمان دستیابیم. پایدار و پیروز باشیم.
با آرزوی محقق شدن خواستة عدالت خواهانهمان، خانة با صفای جعفر عظیمزاده را ترک کردیم.
مادران پارک لاله ایران
۱۴ تیرماه ۱٣۹۵.
شنبه ۱۲ تیرماه تعدادی از مادران پارک لاله و دوستان به دیدار جعفر عظیمزاده و خانوادهاش رفتیم. خانهای گرم که دور و بر آن پر از گل بود، با خانوادهای مهربان و نگاههایی صمیمی که عشق در آن موج میزد. همهی حاضران از همسر، خواهر، دوستان اتحادیهی آزاد، مادر همسر و فرزندان با رویی گشاده به ما خوشآمد گفتند و ساعتهای خوبی را در کنار هم گذراندیم.
جعفر عظیمزاده با جسمی لاغر ولی روحیهیی بسیار بالا در جمع حضور یافت، گویی او نبوده که شصت و سه روز اعتصابغذا کرده است، البته در هنگام حرف زدن دائم به خود میپیچید و دل درد داشت، ولی حاضر نبود حتی لحظهیی ما را ترک کند و به اتاق برای استراحت برود. همسر مهربانش نیز پروانه وار دور و بر او میچرخید و چشمان زیبایش از خوشحالی برق میزد. پروین محمدی و دیگر همراهانش نیز سرخوش و شاد بودند که بالاخره جعفر موفق و سالم از این مرحله عبور کرده است. ما نیز این روزها خیلی نگران و بیقرار او بودیم.
ما امیدواریم او مانند گذشته و با توانی بالا بتواند این راه پر فراز و نشیب را پشت سر بگذارد. زمانی که در بیمارستان بود با همراهانش صحبت میکردیم که اگر جعفر به سلامت از این مرحله گذشت، حتماً لازم است جشنی برای استقامت و پایداریاش بگیریم و کمی شادی کنیم و قرار شد در زمانی مناسب و با حضور دیگر عزیزان این برنامه برگزار شود.
خواست او پایان دادن به امنیتی کردن اعتراضهای صنفی کارگران و معلمان و برداشته شدن اتهامهای امنیتی از پروندههای فعالان صنفی و مدنی است. او اعتقاد دارد این خواست تبدیل به جنبشی عظیم شده است، ما نیز امیدواریم این چنین شود و این اتحاد به سویی برود که سرآغازی بر گره کردن دستها به همدیگر باشد و بتوانیم جنبشی همهگیر و عدالت طلبانه را پی ریزی کنیم و روزهای روشنی را پیش رو داشته باشیم.
در این دیدار صحبتهای مختلفی شد، اینکه موضعگیری افراد و گروههای مختلف چه بوده است و نحوهی مبارزات صنفی و سندیکایی و همبستگی کارگران و معلمان چگونه است. جعفر احساس خیلی خوب داشت که جنبش جدیدی در همبستگی میان معلمان و کارگران به راه افتاده است.
در پایان گفتیم: مهم این است که بر حفظ استقلال جنبشها از حاکمیت تأکید شود و حواسمان باشد که از این راه منحرف نشویم، بهخصوص که حاکمیت همواره و به اشکال مختلف تلاش میکند جبنشهای اعتراضی را از مسیر درستِ آن منحرف کند. این سیاست هم مربوط به دیروز و امروز نیست، ضرورت دارد هوشیار باشیم تا بین ما تفرقه نیاندازند و مبارزه را از مسیر اصلی آن منحرف نکنند و سطح جنبش را پایین نیاورند و همگی بر این اصل مهم اتفاقنظر داشتیم.
در این بین نیز دائم زنگ خانه به صدا در میآمد و طیفهای مختلف، با شوری وصف ناشدنی وارد خانهی کوچک جعفر عظیمزاده میشدند و او را آن چنان گرم در آغوش میفشردند که ما نگران میشدیم مبادا اذیت شود. بهرغم میل باطنی، خانه را ترک کردیم تا فضا و هوای کافی برای حضور و تنفس دیگران باشد.
ما مادران پارک لاله با مبارزهیی پیگیر و دادخواهانه، همواره بر سه خواست حداقلی خود، آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی، لغو مجازات اعدام و محاکمه و مجازات آمران و علامان همة جنایتهای صورت گرفته در جمهوری اسلامی تأکید کردهایم. همچنین اعتقاد داریم برای رسیدن به این سه خواست، باید در جهت رسیدن به آزادی اندیشه و بیان، رفع هر گونه تبعیض و جدایی دین از حکومت نیز تلاش کنیم، زیرا علت اصلی این بیعدالتیها را در ساختار حکومت و قوانین آزادی ستیز و تبعیضآمیز جمهوری اسلامی میدانیم.
ما اطمینان داریم تا زمانی که این ساختار و قوانین آن تغییر نکند و حداقلهای دموکراسی در ایران پیاده نشود، همچنان زندانی سیاسی خواهیم داشت و کشتن انسانها بهدلیل داشتن اندیشه و عملکرد متفاوت، مجاز خواهد بود.
پیام مادران پارک لاله به جعفر عظیمزاده و خانواده وی بر شاخههای گل رز سرخ:
با درود به ایستادگی و مقاومتِ ستودنیِ شما برای رسیدن به خواستههای برحق، انسانی و عادلانه. بیتردید با تلاش و ایستادگی و مبارزهی مستمر همگیمان میتوانیم به خواستههای برحقمان دستیابیم. پایدار و پیروز باشیم.
با آرزوی محقق شدن خواستة عدالت خواهانهمان، خانة با صفای جعفر عظیمزاده را ترک کردیم.
مادران پارک لاله ایران
۱۴ تیرماه ۱٣۹۵.